به تن کن پیرهنی رنگ محبت؛ اگر خواستی بیایی دیدن من🥀
معرفی فیلم بدنام (Notorious) از آلفرد هیچکاک | بررسی آثار هیچکاک قسمت دوازدهم
درود بر شما. رفته ام سراغ فیلمی که به باور گروهی بهترین فیلم آلفرد هیچکاک است. حتی بهتر از سرگیجه. این فیلم اثری نیست جز بدنام (Notorious). در این مقاله علاوه بر معرفی این فیلم به شما قصد داریم عقیده این عده را هم نگاه کنیم و بررسی کنیم که در رقابت میان برترین آثار کدام یک اول خواهند شد. همراه باشید.

پیش از همه چیز به معرفی فیلم میپردازم. بدنام در یک کلام شاهکار است. شاهکاری که نهایت نبوغ و خلاقیت هیچکاک را در ایجاد تنش و تعلیق به مخاطب نمایش میدهد.
چندین نکته مثبت درباره بدنام وجود دارد که آن را در فهرست ۵ یا دست کم ۷ فیلم برتر کارنامه هنری هیچکاک قرار میدهد. اصلی ترین این دلایل کارگردانی شخص آلفرد هیچکاک است. او با نگاهی متفاوت تر از سایر آثارش و با نگرشی عاشقانه-سیاسی (!) به موضوعی جنایی (!!!) میپردازد.
از خوبی های فیلم کری گرانت است. از آنجا که این خوشپوش انگلیسی بازیگر مورد علاقه هیچکاک بوده است همیشه کار هایشان معرکه از آب در میآمده. این فیلم هم از این قاعده (واقعا قاعده است) مستثنی نبوده و حضور اینگرید برگمان، زیباروی سوئدی هم بی تاثیر نبوده. برگمان بهترین مکمل برای گرانت است و علاوه بر اینکه بهترین رابطه عاشقانه را در کارنامه هنری هیچکاک (پس از سرگیجه) پدید میآورد، بهترین بازی خود را در کارنامه بازیگری اش ثبت میکند. نه فقط برگمان بلکه خود گرانت هم با بازی بی نظیرش نقشی ماندگار میآفریند که بهتر از تمام کار های پیش و پس از این فیلم است. این یعنی بهترین فیلم هر دو بازیگر و بهترین بازی آن ها. همین موضوع سبب میشود تا بدنام را به تماشا بنشینید. البته که تعلیق فیلم هم دلیل خوبی است. استرسی که سکانس اتاق شراب ها دارد واقعا به بیننده منتقل میشود و هنری است.
جدای از این مسائل داستان فیلم بسیار جذاب است. حکایت نازی ها پس از وقوع جنگ جهانی دوم همیشه سوژه جالب و وسوسه برانگیزی بوده و چه بهتر از اینکه استاد تعلیق پشت کار باشد (گفتنی است که هیچکاک دو اثر دیگر هم در رابطه با مسائل سیاسی ساخته : قایق نجات و خبرنگار خارجی که مورد اول مستقیما در خصوص نازی ها و آلمان هاست. بعدا هر دوی این فیلم را معرفی خواهم کرد. حالا که توی پرانتز هستیم و محدودیتی هم نیست، این حقیقت را بگویم که هیچکاک قرار بوده مستندی درباره نازی ها را کارگردانی کند که آن پروژه به دلیل مسائل سیاسی لغو شد). درون مایه سیاسی فیلم و ترکیب ماهرانه آن با چاشنی عاشقانه و جنایی کاری است که فقط هیچکاک میتواند انجام دهد (اصلاح میکنم: به این خوبی انجام دهد).
اما برویم سراغ موضوعی دیگر. با در نظر گرفتن تمام ویژگی های مثبت این فیلم آیا این اثر بهترین فیلم کارنامه هنری هیچکاک است؟
انتخاب بهترین و بدترین بستگی به سلیقه بیننده دارد. عده ای هستند که بدنام را از سرگیجه (بگویم که دعوا بر سر بدنام و سرگیجه است و به جز این دو فیلم کمتر کسی است که اثر دیگری لایق رتبه اول بداند) بهتر میدانند و گروه کثیری هم مانند من معتقدند بدنام به سرگیجه میبازد. فلسفه و پیچش داستانی سرگیجه که در آینده به آن خواهم پرداخت در هیچ اثری تکرار نمیشود. حتی اگر کارگردان خود هیچکاک باشد. پس این عقیده از دید من باطل است. گفتنی است که اگر سرگیجه رتبه اول را بگیرد، بدنام تا رتبه ۵ یا ۶ سقوط میکند ولی باز چیزی از ارزش هایش کم نمیشود.

سپاس از همراهیتان. انگار گفتنی زیاد بود و سرتان را درد آوردم (البته تقدیر نیست ببینمتان فعلا فقط چشمتان درد میگیرد :) ). امیدوارم که لذت برده باشید. حتما ببینید و سود ببرید. تا مقاله بعد خدا حافظ و نگهدارتان.
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفی فیلم درخشش همیشگی یک ذهن بی آلایش (Eternal Sunshine of the Spotless Mind) از میشل گوندری | بررسی سینما فریم
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفی فیلم سایه یک شک (Shadow of a Doubt) از آلفرد هیچکاک | بررسی آثار هیچکاک قسمت بیست و ششم
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفی انیمیشن زوتوپیا (Zootopia) | بررسی انیمیشن سینمایی