معرفی فیلم روانی آمریکایی (American Pyscho) از مری هارُن | بررسی سینما فریم

فیلم های بد زیادی در سینما وجود دارند که به دلایل گوناگونی مورد پسند مخاطبان و بینندگان واقع می‌شود. آثار ابر قهرمانی در گذشته (میان سال های ۱۹۷۸ که انتشار نخستین فیلم سوپرمن بود تا حوالی ۲۰۱۰) تقریبا خوب بودند ولی امروزه جز آشغال های زود گذر سینما اند. این محبوبیتی که هم می‌بینید همه نمایانگر بی سلیقگی و عدم آگاهی و از روی ظاهر فیلم انتخاب کردن است. مشکلات فرهنگی زیاد است بعد ها درباره اش صحبت می‌کنیم. برسیم به فیلم امروزمان که یک اسلشر بی مزه و به قول شمالی ها (گیلانی ها) آپْچ است و واقعا دیدن آن مغز و اراده ای پولادین می‌خواهد. زباله ای به نام روانی آمریکایی (American Pyscho). فیلمی که باید به خاطرش از بانوان عذرخواهی کنم زیرا چنین اثری نباید به عنوان نخستین فیلم با کارگردان زن در مقالات من معرفی شود ولی چه کنم. طبق برنامه ریزی پیش رفتن معایب خود را دارد. همراه باشید.

تصویر از کریستین بیل
تصویر از کریستین بیل

فیلم در ژانر وحشت اسلشر و کمدی دسته بندی می‌شود. اولا که اثری از وحشت نمی‌بینیم. اگر ذره ای وحشت در فیلم می‌دیدم در دسته سینمای هراس فیلم را معرفی می‌کردم ولی اسلشری که ما می‌بینیم ذره ای چاشنی وحشت ندارد و انگار هدف کارگردان هم افزودن این چاشنی نبوده. کمدی در فیلم بیشتر از بخش وحشت دیده می‌شود و به قدری مبتذل و سخیف است که نه تنها خنداننده نیست بلکه انسان را یاد کمدی های جنسی هالیوود نویی می‌اندازد.

بازیگران از جمله کریستین بیل که مثلا ستاره بیل هست بازی افتضاحی دارند. کریستین بیل البته با میمیک هایش صحنات جذابی آفریده که در صنعت میم بیشتر از سینما کاربرد داشتند. کارگردانی فیلم هم که نگویم. صحنات بی در و پیکر و بدون نظم.

نیم ساعت آخر فیلم را هم ندیدم. فیلمی که بخواهد در نیم ساعت آخر تازه به خودش بیاید و مخاطب را جذب کند همان بهتر که اصلا جذب نکند. وقت ارزشمند ترین دارایی انسان در جهان است. ذره ای نباید وقت را تلف کرد و تماشای این فیلم دقیقا وقت گران بهای شما را مانند کاغذ پیش‌نویس یک نویسنده تازه کار مچاله و به درون سطل آشغال می‌اندازد.

پیام فیلم چیست؟ به ظاهر پیام فیلم درباره دوری از آلایش های دنیوی و پرستش مردانگی است ولی خود فیلم بخشی از همین آلایش هاست و نمی‌توان با آن ارتباط گرفت. اگر می‌بینید فیلم محبوب شده فقط دو دلیل دارد: ۱-فمنیست ستیزی و سیگماییسم. ۲-سلیقه بد مخاطب و رو به زوال رفتن آن.

جز این ها دلیل دیگری نمی‌توان به میان آورد. ساده حرفم را بگویم: فیلم کثیف است و جنس ناجوری دارد. جذابیت آن در المان هایی خلاصه می‌شود که عدم ثبات و ماندگاری اند. دیدن چنین فیلمی فایده ندارد و من هم آن را ابدا پیشنهاد نمی‌کنم.

تصویر از کریستین بیل
تصویر از کریستین بیل

این بود از معرفی این فیلم. سعی می‌کنم تعداد نگارش مقاله ها را از امروز کمی افزایش دهم تا به برنامه برسم. زمانی که به برنامه رسیدم (برنامه ای که خودم برای نگارش مقاله ها طراحی کردم) هفته ای دو فیلم معرفی می‌شود و اگر مقاله دیگری جز این دو مقاله معرفی منتشر شود، درباره موضوعات فرعی مانند اخبار و یا بحث درباره یک جستار است. سپاس از همراهی شما. حتما من را از دیدگاه ارزشمندتان آگاه کنید. خدانگهدار تا مقاله های بعدی.