معرفی فیلم گرگ وال استریت (The Wolf of Wall Street) از مارتین اسکورسیزی | بررسی آثار اسکورسیزی قسمت اول

سلام و درود خدمت همه مخاطبان عزیز. در این مقاله قصد معرفی فیلم گرگ وال استریت (The Wolf of Wall Street) اثر مارتین اسکورسیزی را داریم. با سینمافریم همراه باشید.

تصویر از لئوناردو دیکاپریو
تصویر از لئوناردو دیکاپریو

اسکورسیزی کارگردان بدی نیست و می‌توان در کارنامه او فیلم های خوب نیز پیدا کرد ولی یقینا گرگ وال استریت یکی از بدترین فیلم هایی است که تاکنون ساخته است. یک کمدی بی در و پیکر و مبتذل که برای مدیوم سینما احترامی قائل نیست و آن را به لجن می‌کشد. به راستی دلیل محبوبیت فیلم چیست؟ در این مقاله همین موضوع را بررسی می‌کنیم.

فیلم گرگ وال استریت یک اثر بیوگرافی است و بر اساس زندگی‌نامه جردن بلفورت، معامله گر سابق و کلاه بردار آمریکایی ساخته شده است. همچنین اقتباسی از کتابی به همین نام است. مدت زمان سه ساعته فیلم جز خسته کردن مخاطب چیزی به همراه ندارد. شخصیت ها لوده، مصنوعی و بدون حتی ذره ای جذابیت اند. تماشای دیکاپریو با آن میمیک های حال به هم زنش واقعا کار دشواری است. فیلم از فضای واقعی به شدت دور است و اثری سخیف و سبک است که تماشای آن تا انتها (همراه با رضایت پس از تماشا) فقط در صورتی ممکن است که جز دیدن بدن برهنه مارگو رابی چیز دیگری برایتان اهمیت نداشته باشد. بازی ها در حد یک فیلم درجه سوم خوب است و می‌توان تا حدی بازی ها را تحمل کرد (فقط تا حدی!).

اسکورسیزی چند فیلم خوب ساخته و در کنارش فاجعه هایی هم در کارنامه اش دارد ولی گرگ وال استریت یکی از چندش ترین فیلم های اوست که با نهایت احترام از یک پورن یک ساعته هم بدتر است و لکه ننگی بر کارنامه بازیگرانش است. در عجبم از این حجم از کوته فکری مخاطبان و منتقدان و نمراتی که این فیلم کسب کرده. افسوس، افسوس و افسوس.

فیلم این قدر بویی از سینما نبرده که از سوی گینس به عنوان فیلمی که بیشترین تعداد فحش در آن به کار رفته به ثبت رسیده است. نمایش مواد مخدر، صحنات جنسی متعدد، فحاشی های بی‌جا و سکانس های اسفناک همه از نکات منفی فیلم اند که هیچ کمکی به پیشبرد اثر نمی‌کنند. فیلم عملا یک اثر بی‌ارزش یک بار مصرف است که جز تلف کردن وقتتان چیزی برایتان ندارد. توصیه می‌کنم حتما از این فیلم و کسانی که دوستش دارند دوری کنید (البته ممکن است خیلی ها پیدا شوند که طرفدار فیلم باشند، من تنها می‌توانم برایشان متأسف باشم).

بار دیگر هم می‌گویم. نبینید این فاجعه را. وقتتان را برای چنین زباله‌ای نگذارید و جایش سراغ تماشای سینما بروید. چیزی که این اثر بویی از آن نبرده. بیش از این صحبت کردن درباره این فیلم حالم را به هم می‌زند پس همین جا مقاله را به پایان می‌رسانم.

تصویر از مارگو رابی
تصویر از مارگو رابی

امیدوارم که طرفداران این فیلم مبتذل از صحبت هایم ناراحت نشده باشند. چیز بد، بد است و من هم ترس و اکراهی از گفتنش ندارم. تا مقاله های بعد همه شما را به خدا می‌سپارم. خدانگهدار.