انسان ربات نیست❕❕❕❕

این مکالمه حاوی مطالب بسیاری است البته که بسیار مهم نیز هستند.
مکالمه جالب بین من و یک فرد در تلگرام را در نظر داریم که خالی از لطف نیست خواندن دوباره آن برای شما.


آرام:بزرگترین مشکل ایران این است که حکومتی بر آن حاکم نیست و

این وضع کشاورزش هست

این وضع صنعتش هست

این وضع فرهنگش هست و اقتصاد و سیاست و...

افراد بسیاری ایده دادند و دارند ولی قرار نیست کاری انجام بشود.

سامی:خوب شما فکر میکنید چیکار باید کرد؟

آرام:فرار

سامی:من نظرم اینه اون چیزی که میخواید مردم باشند شما باشید

آرام:از كل به جز:
سالهاست كه تمرين مي كنم تا تمام وقايع و تمام افراد را با اين زاويه نگاه كنم

نگاه از كل به جز .

در اين نوع نگاه شما مي بينيد كه در بعضي جاهاي دنيا نه تنها جان انسانها كه حيوانات هم با اهميت هست

در بعضي نقاط دنيا نه تنها انسان ها حق ازادي و حيات دارند كه حيوانات هم حامي خودشان را دارند

در اين نوع نگاه بعضي مناطق دنيا ريسك بيشتري براي زنده ماندن ،سرمايه گذاري كردن ، حرف زدن و فهميدن و ... دارد . در نگاه كل به جز مي بينيم كه در منطقه خاور ميانه آسيبهاي اجتماعي آسيبهاي اخلاقي فساد حكومتها فساد مالي و رشوه و.. موج ميزند.


در اين مناطق كه شبيه لجنزار شده يا مرداب يا فاضلاب چه ميدانم هر چيزي كه هست اگر از كل به جز نگاه كنيد مي بينيد كه شما

در چندين لايه جبر قرار گرفته ايد
و اين جبر هاي حاكم برزمان و مكان و موقعيت اجتماعي ولو اينكه شما انساني بسيار باهوش و اهل فن و اهل مطالعه و درايت هم باشيد (البته بعيد است كه محصول اين كليت خراب محصول مرغوبي باشد) باز هم قادر به تغيير چيزي نيستيد

مثل هزاران هزاران ايراني اي كه مثلا در زمان حمله مغولها و در زمان حكمراني آنها يا ...

بدون هيچ اسم و رسمي رفتند و نامي ازايشان در تا ريخ نماند و بنده و شما آنها را نمي شناسيم ،١٠٠ سال ديگر هم كسي ما را نخواهد شناخت كه كي بوديم و چه ها در سر داشتيم و چه شد كه نتوانستيم و نشد؟ ...

سامی:دوست من حرف شما متین و به جاست اما ایا جامعه ایرانی ما همه از مریخ هستن ایا فساد ما از طریق کره زحل انجام شده

بیا امروز از کل به جز خودمون رو نگاه کنیم من امروز کل جز خودم رو میگم.

داد میزدم ای بابا فلان بسار این مملکت بعد صدام اوردم پایین ت چون خسته شدم هی صدام و خشم فروکش کرد دیدم ای بابا منم منم که این مملکت ساختم چرا برم کل ایران تغییر بدم بیام خودمو تغییر بدم.

حال امروز در پس اون سکوت بزرگ شدم بله محصوله اجتماع خراب نمیتونه درست باشه اما دوست من قربانی اجتماع نیستم من گل توی شوره زار نیستم من انساننم انسان بدبخت بیچاره مثل اب راکت استخر نیستم..

چرا نتوانستیم مشخصه چون داد فریاد تغییر همگان داریم چشم بر جمال خود بسته ایم.

ما به مانند شما میبینیم میفهمیم

من شمارو قضاوت نکردم اما درگیر بدی ها که شوی خود بخواهی یا نخوای کمی بد شوی.

حرف از مناطق دیگر شد خوب اونها مریخی هستن یا مادرشون 2 ماه انهارو به بار اوردن نه دوست من اون ها مانند ما هستن.


آرام:ما معلول و محصوليم:

منه معلم بدون مطالعه
منه پزشك بدون وجدان كاري

منه مهندس اهل رابطه

منه مدير رشوه بگير

منه كارمند لجباز

منه كارگر بدون تعهد كاري

منه كارفرماي حق كارگر خور

منه جوان معتاد

منه پدر بيكار

منه غيرتي دنبال ناموس ديگران

منه كيف قاپ

منه گرسنه تظاهرات كننده

منه مامور مامور باتوم بدست

منه دانشجوي دتبال هرچيز غير درس

محصول و نتيجه و ثمر يك برنامه ريزي هستيم

ما بايد به اين شكل در مي آمديم

واگر غير ازين بود عجيب بود

و اون فردي هم كه در جاي ديگر دنيا شبيه ما نيست اونم اتفاقا محصول يك برنامه ريزي هدفمند بوده

هيچكدامم از مريخ نيامديم.


سامی:خیلی عالیه من خیلی دوست دارم با شما ادامه بدم چون واقعا متوجه میشیدومیفهمید واگر اهل مطالعه نباشید عجیبه اما اگر نباشید تبریک میگم.

و عجب که یکی رو دیدیم کم کم فکر میکردم که دیوونه شدم.

برنامه هدفهمند که طراحی دسته ادمایی هستش که دوست ندارن رقیب زیاد شه طرفدار دوست دارن یا استادیوم پر کن.

اما این علوم دانش نه علم شما از یک قافله به دور مانده واون هم اینکه محصول هدفند محصول دوتا چیزه یک سرشت و دومی رو نوشت ما ربات نیستیم که برنامه ما نوشته شه دیگه فاتحه سرای قبر باشیم ما میتوانیم و این امکان داریم برنامه حداقل خودمون رو عوض کنیم...

مبحث این داستان انقدر طولانی هستش که نمیگنجه اما بخواهیم یکم بگیم اینکه ضمیرناخودآگاه همیشه برنامه پذیره ونه اینکه یک بار مصرف باشه.

روش داره راه داره و معدود راهنما داره.

اما دراین مملکت اختلاس و قحطی و چیزی که نمیخوام توجه کنم.

چون فکر کنم بدونید ما معلول و محصول توجه هستیم.

ادم های متفاوت زیسته هستن که از جمله در دیار بزرگان و اقا زاده ها نبوده اند.

و خود تاجردولت هم نیستن

یکم باشیم آدم خودساخته و متفاوت زیسته بشویم اما اول باید دست از فریادبرداشت.


آرام:اگر منظور شما از ضمیر نا خود آگاه مباحث دینی و فطرت و ماورا الطبیعه و خدا هست , بنده به آنها باور ندارم .

انسانها

در شکل کنونیش شبیه ربات هستند و مطابق چیزی که می آموزند عمل میکنند

در کلیت کلام افراد فرو دست جامعه به کمک ابزار رسانه ها و قوانین توسط بالا دستی ها آموزش می بینند که چگونه فکر کنند چگونه عمل کنند و چگونه برای آنها بهره بیافرینند .

استثنائات را در نظر نمیگیریم.


سامی:شما اون استثنا باش و کمک کن همه بشن

سیستم باور های ادم بیخیال آنهایی که گفتید.

سیستم باور و نگرش قابل تجدید برنامه هست.


آرام:استثنا بودن دست خود فرد نیست

متاسفانه استثنا بودن هم جبریست.


مکالمه را همین جا ختم کرده ام و شعر حضرت مولانا در ذهن خوانده شد

آنچه میگویم به قد فهم توست
مردم اندر حسرت فهم درست 
گر بریزی بحر را در کوزه ای 
چند گنجد قسمت یک روزه ای

اشتباه:انسان حاصل جبر نیست انسان حاصل اختیار است.
برنامه هدفمند که دوست ما فرمودند درست است اما تغییر آن هم میسر میشود.
جمله خوبی که نوشتم این بود:ما محصول هدفمند سرشت و رو نوشت هستیم.
سرشت را نمیتوان دستکاری کرد.
ربات نیستیم ما.

تو میتوانی استثنا عالم باشی محدودیتی نیست اگر بخواهی.
جامعه یک گل سرخ که بدبخت و بیچاره است نیست.
ما انسانیم ما استخر آب نیستیم که راکت بمانیم و آلوده شویم.