نامه ای به فرزندم امیرسام

سلام پسرم امروزدر اوج جوانی در شرایط کمی سخت این نامه را به تو که سالیان بعد چشم به جهان و بوم نقاشی خدا میگذاری می‌نویسم.

پسرم در اینجااز خودم می‌گویم برایت از کسی که غم های زیادی تجربه کرده است از کسی که سالیان زیادی ضربه خود و سر آخر خودش خودش را نجات داد.

ای امیر سام میخواهم بدانی که زنان یک ابزارجهت لذت خوش گذرانی نیستند بلکه یک روح پاک جهت حمایت و یک منبع الهام بخش روح تو هستند.

ای پسرم در زندگی سعی کن که زنان را پاک بداری چون تو از یک پل رابط به نام زن پا به جهان گذاشتی.

میخواهم بدانی که دنیا تنها یک سفر به آخرت است این جهان فانی است اما نه به تعبیر آدمیان این روزها فانی است اما نباید آن را به هدر دادو گریه فانی بودنش را به زمین ریخت.

پسرم یاد بگیر جهان دارای قوانین است و قوانین تمام جهان را کنترل می‌کنند.

یک قانون آن هرچه کنی به خود کنی است اگر میخواهی تودر آرامش باشی خلق خدارا در آرامش بگذار.


امیرسام دلبندم یاد بگیر که هیچ آدمی بی ارزش نیست و هیچ آدمی انقدر ها هم با ارزش نیست که باآنها بدرفتاری کنی ویا بت تو شوند.

پسرم یاد بگیر سرای کل زندگی از مغز تو گذر میکند هرچه مغز و ذهن تو رشد کند دنیای تو زیباتر میشود.

هیچ آدمی دوست ویا دشمن تو نیست بلکه همه آنها معلم تو هستند.

امیرسام بدان غم یک عامل رشد ویا یک عامل تخریب توست و تو انتخابگر این موضوع خواهی بود.

به تو رسم عشق یاد میدهم چرا که دنیا با عشق زیباتر و سازگار تر است.

افکارتو اعمال و رفتار تو هستند و رفتار تو افکارتورا رقم میزنند.پس مراقب رفتارو افکار خود باش.

افکار تبدیل به رفتار و رفتار تبدیل به عادت های تو می‌شود.

پسرم درزندگی خسیس نباش که خدا روزی تورا می بندد ولی آنقدر نیز ولخرج نباش اما هرچه که دلت میخواهد را بخر و لذت ببر.

پسرم زندگی تنها بازی بومرنگ هاست و تنها راز زندگی شاد زیستن است.

راز دیگر زندگی تو تنها در ذهن و قدرت آن نهفته است.

پسر به تو تبریک میگویم چرا که سالیان دراز عمر من برای تجربه امروز من به هدر رفت و من از تو یک شاهزاده و خالق زندگی شگفت انگیز خواهم ساخت.
حال درحال تقلای رویای بچگی هایم یعنی داشتن امپراتوری جهانی از همین ایران تلاش میکنم.

اینجادر چالش های مالی غرق هستم اما به تو قول میدهم که تو در خوشبختی خواهی بود.

از تو هیتلری خواهم ساخت برای موانع زندگی
انیشتین خواهم ساخت برای فهم و درک جهان
تسلایی خواهم ساخت برای روشن کردن زندگی دیگران.
واز تو منی خواهم ساخت با درک و نداشتن درد

...............................................................................................

نامه به فرزند سال 99
روز22
ماه ششم

پایان.