چهار ستون یک استراتژی برنده Artinhov آرتین هوسپیان

چهار ستون یک استراتژی برنده Artinhov آرتین هوسپیان

صد البته برای برنده شدن موارد خیلی زیادی مد نظر اسکیل ، نیچ ، ظرفیت ها و امکانات کسب و کار بسیار مهم هستن خیلی وقت ها من با کسب و کار های کوچیک یا در حال ورشکستگی کار می کنم چون عاشق این چالش با کم بساز هستم و سعی می کنم در حد امکان بازدهی رو با کمترین ارقام و امکانات فرآهم کنم . دوست دارم مفید باشم مخصوصا برای هم سن و سال های خودم برای افرادی مثل خودم که تجربه های سنگین مالی داشتن من زمان گذاشتم شما زمان بخرید . این مفاله میتونه مفید باشه ولی حتما از جلسات رایگان اول هم استفاده کنید .

آرتین هوسپیان

به من پیام بده یک دوره ناب برای برای راه اندازی کسب و کار کوچینگ دارم خیلی محدود با قیمت استثنایی با منتورینگ 24 سلاعته و تضمین عودت وجه 09127187759

استراتژی برنده‌ای که توسط اریک پارتر طراحی شده است، بر پایه چهار ستون اصلی بنا شده که هر یک نقش کلیدی در موفقیت یک کسب‌وکار ایفا می‌کنند. این چهار ستون شامل جهت‌گیری (Direction)، ارتباط (Relevancy)، تقاضا (Demand) و اقتصاد (Economics) هستند که در مرکز آن‌ها یک استراتژی برنده قرار دارد. هر ستون با ویژگی‌های خاص خود، به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا در بازار رقابتی پایدار بمانند.
1. جهت‌گیری (Direction): این ستون بر اساس داشتن یک چشم‌انداز، هدف واضح و انتخاب‌های مشخص درباره جایی که کسب‌وکار باید فعالیت کند، شکل گرفته است. بدون جهت‌گیری، حتی یک محصول عالی ممکن است در جستجوی مشتریان گم شود.
2. ارتباط (Relevancy): این بخش بر نیاز واقعی مشتریان در یک بخش مشخص تأکید دارد. اگر محصولی نتواند تقاضای واقعی را برآورده کند، ممکن است صرفاً منابع مالی را بدون نتیجه مصرف کند.
3. تقاضا (Demand): برای موفقیت، کسب‌وکار باید به یک نیاز مشخص در بازار پاسخ دهد. بدون این ویژگی، استراتژی ممکن است سودآور باشد اما به دلیل نبود تمایز یا دفاع‌پذیری، به سرعت از بین برود.
4. اقتصاد (Economics): این ستون بر اساس یک مدل سودآور و برنامه‌ریزی منابع که قابلیت گسترش دارد، بنا شده است. بدون کارایی و تخصیص صحیح منابع، حتی یک استراتژی قوی ممکن است به دلیل پراکندگی منابع شکست بخورد.
در کنار این چهار ستون، سه عامل کلیدی دیگر شامل مزیت رقابتی (Advantage)، کارایی (Efficiency) و قابلیت اجرایی (Viability) نیز نقش مهمی دارند. مزیت رقابتی از توانایی‌ها، دارایی‌ها و فرهنگ منحصربه‌فردی که می‌توان آن را حفظ کرد، سرچشمه می‌گیرد. کارایی بهینه‌سازی منابع و اولویت‌بندی را تضمین می‌کند و قابلیت اجرایی اطمینان می‌دهد که استراتژی به‌طور عملی قابل اجرا باشد.
این مدل نشان می‌دهد که یک استراتژی برنده زمانی شکل می‌گیرد که هر یک از این عناصر به‌طور هماهنگ عمل کنند و از یکدیگر حمایت کنند. کسب‌وکارهایی که این اصول را رعایت کنند، می‌توانند در بلندمدت موفق و پایدار بمانند.