من می خواهم برنامه نویس شوم - قسمت آخر

سلام، تا قسمت نهم راجع به شغل برنامه نویسی و چالش ها، اصطلاحات و مشاغل آن صحبت کردیم. در کنار هم چند زبان را بررسی کردیم تا با توجه به هدفمان یکی از این زبان ها را انتخاب کنیم، برخی درس های مهندسی کامپیوتر را بررسی کردیم و دلایل وجود آنها و اینکه چه کمکی به ما می کنند و شامل چه محتوایی هستند. همچنین دو کد بسیار ساده را اجرا کردیم تا ترسی از شروع کار نداشته باشیم و همه اینها مقدمات لازم را برای شما فراهم کرده است که بتوانید شروع خوب و محکمی داشته باشید و بتوانید آینده ای روشن را از مسیرتان متصور شوید.

من مناسب این کار هستم؟

عکس این مقاله مربوط به لئوگرند است. یک بی خانمان که به جای کمک نقدی حضور رایگان در یک کلاس برنامه نویسی را قبول کرد و یک لپ تاپ دست دوم ارزان هدیه گرفت و با توسعه یک برنامه موبایل زندگی جدید را شروع کرد.

اگر کامپیوتر یا لپ تاپی دارید که روشن می شود و اینترنت (اکنون در حال خواندن این مقاله هستید) از لحاظ فنی هیچ مانعی برای پیشرفت شما وجود ندارد مگر مسائل شخصی که باید آنقدر انگیزه داشته باشید که بتواند آن مسائل را نیز مدیریت کند.

دنیای فناوری اطلاعات دریای عمیقی است. با قدم گذاشتن در این دنیا هر روز بیشتر متوجه آن خواهید شد. وقتی از برنامه های ساده شروع می کنید. مشاغل مختلف را تجربه میکند. ابزارهای متنوع و بزرگ و کوچک. چالش های بزرگ و کوچک و مسیری که شرکت های بزرگ در رسیدن به اهدافشان طی کرده اند و به رایگان در اختیار شما گذاشته اند و شما باید آن ها را پشت سر گذاشته و به مسائلی که اکنون در گیر آن هستند فکر کنید و خود را به آنها برسانید.

ملاک سوال فوق خود شما هستید. اگر انگیزه دارید و صبر پس می توانید. اما اگر علاقه ای ندارید خیر. به دنبال علاقه خود بروید (البته خود من قبل از شروع فکر میکردم علاقه ای ندارم پس بد نیست امتحان کنید)

واقعیت های بیشتر

در این دریای بزرگ که وارد شوید با ابزارهایی روبه رو می شوید که برخی با تسلط بر آن ها شاید ده ها سال است با آن برای خود شغلی دست و پا کرده اند (فقط یک از ابزارها در این دریای بی کران) با زبان هایی که از رده خارج شده اما هنوز در حال استفاده در سازمان های بزرگ است و شاید تا ده ها سال دیگر نتوان پروژه آن را جایگزین کرد. اما گاهی نیز مجبورید ابزاری که شرکتی بزرگ مانند گوگل پشت آن است و با سختی دوره آن را گذرانده اید به دلیل عدم استقبال جهانی کنار بگذارید و فراموشش کنید.

گاهی ابزاری را یاد میگیرید و تب ابزاری دیگر در بازار تشکیل می شود و شرکت های بسیاری را می بینید که در آگهی های استخدام دنبال آن هستند. پشتوانه این تصمیم گاهی علاقه فردی برای تجربه آن است و مطالعه چهار مقاله مقایسه مثلا سرعت یک تکنولوژی نسبت به دیگری و گاهی نیز افرادی را می بینید که حاضر به یادگیری و چالش های تکنولوژی های جدید نیستند و به حاشیه امن خود چسبیده و با همه چیز مخالفت می کنند در حالی که المان های بیشتری باید لحاظ شود و عاقلانه تر تصمیم گرفت.

خلاصه فراز و نشیب دارید. هم فنی و هم غیر فنی. ممکن است برنامه ای بنویسید و در محیط عملیاتی به مشکل رو به رو شوید. شب عید برای همه شب عید نیست. تصور کنید مشکلی در تراکنش های یک بانک پیش بیاید که مشکل نرم افزاری یا مشکل معماری باشد. نمی توان آن را رها کرد که من مرخصی هستم پس به من ربطی ندارد. البته همیشه هم اینطور نیست. من سال هایی کار جدی و تا دیر وقت داشتم و سال هایی کار روتین و برنامه های معمول.

گاهی مشتریانی دارید که کاملا نسبت به آنچه از شما می خواهند آگاه هستند و همه چیز طبق روال پیش می رود و گاهی مشتریانی دارید که خود نیز نمی دانند چه می خواهند. اگر جلو تر از مشتریان حرکت نکنید نرم افزارتان میشود پر از وصله پینه و ... و اگر فاصله تان از مشتری بیش از حد زیاد شود شاید کار ساده ای که با یک برنامه کوچک می توانست جمع شود یک پروژه ناتمام شود و نارضایتی هر دو طرف در حالی که ذی حق هستند. شما ادعا دارید که بهترین سیستم را در حال توسعه دارید و او ادعا می کند که زمان و هزینه زیادی برای یک کار ساده از او گرفته اید.

همکاران چگونه اند

با هر گروهی ممکن است رو به رو شوید. پر حرف و مدعی که پشتوانه کلامشان مقاله است و افراد پربار و سر به زیری که پشتوانه کلامشان تجربه است. شاید بهترینشان میان این دو گروه باشد. افرادی که دنبال حاشیه هستند و افرادی که دنبال تجربه و علم هستند. افرادی که دنبال سمت شغلی هستند و افرادی که دنبال یادگیری و پیشرفت هستند.

شرکت ها چگونه اند

با شرکت های مختلفی برخورد خواهید داشت. دولتی، خصولتی، خصوصی، خارجی، استارت آپ ها و ... برخی برای پرداخت حقوق کمتر تا می توانند شما و تجربه شما را ناچیز می شمارند. برخی ممکن است بسیار خوش برخورد باشند اما نیاز باشد شما سخت کوشی بیشتری به خرج دهید. برخی پروژه های وهمی دارند و برخی پروژه هایی که اکنون در محیط های عملیاتی است و بسیار حساس. برخی با یک فوتبال دستی تصور گوگل دارند و برخی با ترفندهایی حقوق کم می دهند و همان حقوق را در پوست پاداش و ... با منت به شما می دهند و مدعی هستند اگر دریافتی خود را در سال حساب کرده و تقسیم بر دوازده کنید این حقوق شماست !!!

در کل پیشنهاد می کنم حقوق خود را بدانید. شرکت باید برای شما بیمه رد کند حتی در دوره آزمایشی. بیشتر از سه ماه دوره آزمایشی منطقی نیست و اگر بعد از آن قراردادی کمتر از یک سال ببندند این رفتار جالب نیست و بهتر است در نظر بگیرید و در محاسبات خود قرار دهید.

شرکت های دولتی که فعلا هیچ.

شرکت های خصوصی و خارجی (غیر از استارت آپ) تجربیات خوبی خواهید داشت و دیسیپلین و استانداردهای کاری را خواهید دید. معمولا همه چیز مکتوب است و هر چیز روال مشخصی دارد. سلسله مراتب رعایت شده و همه چیز مشخص است که محاسن و معایب خود را دارد.

شرکت های خصولتی تلاش می کنند مانند شرکت های خصوصی باشند (سعی می کنند !) البته ممکن است یک روز بیاید شرکت ببینید 12 نفر در سطوح مدیریتی استعفا داده و 12 نفر جدید آمده اند و همه چیز از صفر شروع می شود (البته اگر با آن 12 نفر بر نخورده و شما هم جا به جا نشوید).

در استارت آپ ها دنبال این چیزها نباشید شما یک جنگجوی چریکی هستید و برای هر چیز باید راهی پیدا کنید و اینجا جایی است که پر از چالش و هیجان است. اما محاسن و معایب خود را دارد.

اگر می خواهید تبدیل به یک مرده متحرک شوید در آزمون استخدامی شرکت کنید و وارد یک شرکت دولتی شوید اما اگر روحیه ای غیر از این دارید با توجه به روحیه خود انتخاب کنید.

حقوق شما

می توانید در اداره کار قوانین را بخوانید اما ساعات کاری باید 44 ساعت در هفته باشد (برخی شرکت ها نیم ساعت زمان ناهار را هم به آن اضافه می کنند که البته احمقانه است اما به هر حال ممکن است باشد) پیشنهاد نمیکنم به هیچ وجه بیشتر از آن را بپذیرید. بیش از آن باید اضافه کاری باشد.

برخی شرکت ها اضافه کار اجباری دارند و برخی سقف اضافه کار (در محاسبات خود و با توجه به شرایط خود بررسی کنید و با دقت تصمیم بگیرید)

برخی شرکت ها نیز اضافه کار ندارند (باید رنج حقوقی بیشتری داشته باشند و حتما در کنار حقوق کارانه نیز داشته باشند چون به هر حال شما گاهی مجبور خواهید بود که ساعتی بیشتر کار کنید) در این مورد هم دقت کنید اگر به دلیل فورس پروژه بیشتر از حد از شما کار بخواهند با سیستم این شرکت همخوانی ندارد و باید پلن جبرانی در قراردادتان باشد)

گاهی شرکت ها سفته می خواهند (باشه در قرار داد بیاورند شما هم تقدیم کنید ... / اگر روی سفته ننوشتید جهت ضمانت حتما و حتما فقط اسم شرکت را بنویسید و به نام شخص سفته ندهید) اگر شرکت نا عادلانه سفته را به اجرا گذارد می توانید به جرم خیانت در امانت از او شکایت کنید. البته باید حتما مشکلی پیش آماده باشد و از شما شکایت کرده باشد و دادگاه اجازه اجرای سفته را بدهد که در این صورت نمی توانید چون دادگاه رای به شرکت داده و خدای نکرده شما مشکلی برای آن ها به وجود آورده اید.

خیلی خلاصه شما در ماه حدود 2 روز (کمی بیشتر) مرخصی دارید و اگر تا آخر سال از آن استفاده کنید تنها 15 روز آن به سال بعد منتقل خواهد شد (البته در سنوات لحاظ خواهد شد)

حتما بعد از خروج از هر شرکتی باید سنوات شما محاسبه و پرداخت شود (بین یک ماه تا شش ماه بعد از خروج باید پرداخت شود - اگر نشد باید متناسب با شعبه ای که بیمه شما رد شده به اداره کار رفته و از شرکت شکایت کنید)

وظایف محوله باید با شرح شغل و حقوق شما همخوانی داشته باشد گاهی از شما کارهایی می خواهند که برای آن استخدام نشده اید (نمی گویم نه بگویید گاهی لازم است افراد هم را درک کنند و در نبود یک همکار یا در یک شرایط خاص کاری انجام دهید اما شرکت باید سریعا به فکر رفع مشکل باشد اگر خوشش آمد و عادت کرد این سوء استفاده است.)

حقوق شرکت

باید در ساعات کاری مشغول وظایفی باشید که شرکت به شما محول کرده و یا در حال آموزش مواردی باشید که نیاز شرکت است نه علاقه خودتان

در ساعاتی که وظایفی به عهده شما نیست حتما گزارش دهید و بیکار نباشید. باور کنید خودتان بیشترین ضرر را میبینید (اگر وظیفه ای نداشتید و گزارش هم دادید معمولا مشکلی نیست به مطالعات شخصی بپردازید)

همواره خود کار خود را پیش ببرید و منتظر نباشید به شما بگویند چکار کنید. و همیشه مدیرتان را در جریان پیشرفت کار قرار دهید و گزارش هفته ای بدهید (حتی اگر از شما نخواهد)

گاهی برخی مسائل را با استفاده از ایمیل سازمانی پیش ببرید و نه کلامی تا مدارکی وجود داشته باشد. مثلا اگر دو بار مسئله ای را از همکارتان خواستید و منتظر کار او بودید تا خوراک کار شما فراهم شود و توجه نکرد حتما ایمیلی بزنید به او تا مدرکی داشته باشید که این مطلب را پیگیری کرده اید (حتی اگر ناراحت شود به هر حال مشکلی پیش بیاید و کتمان کند مشکل از شماست و شما ناراحت خواهید شد)

احترام همکاران را داشته باشید نه با آنها بیش از حد صمیمی شوید و نه بی محلی کنید. رابطه ای خوب و منطقی داشته باشید و پشت هیچ یک بدگویی نکنید و در هیچ جلسه بدگویی شرکت نکنید. (در یک شرکتی مشغول به کار شده بودم که در سه ماه آزمایشی بچه ها از هم بدگویی می کردند. مدیر از بچه ها و بچه ها از مدیر خلاصه مسموم ترین فضایی بود که به عمرم دیده بودم و بعد از دوره آزمایشی از شرکت بیرون آمدم - شرکت خیلی بزرگی هم بود اما ارزش کار کردن نداشت - مسلما پشت سر من هم بدگویی می کردند.)

اگر به هر دلیلی تصمیم گرفتید کار خود را ترک کنید از یک ماه قبل اطلاع دهید و تمامی موارد را به درستی و کامل تحویل دهید و حتی تا یک هفته یا یک ماه بعد هم پذیرای تلفن دوستان جایگزینتان باشید حتی اگر شرکت حرفه ای برخورد نکرد شما حرفه ای باشید و شان کاری خود را حفظ کنید.

تصمیمات شما به شرکت منفعت رسانده و متضرر می کنند. با دقت و با وجدان تصمیم گیری کنید. در انتخاب هایتان همه چیز را لحاظ کنید نه فقط توان و علاقه شخصی یا حداقل صادقانه بگویید این کار را می توان کرد که به نفع شماست اما توان من یا علاقه شخصی من این است که شرکت در جریان هزینه ای که می کند باشد.

اگر کمک کنید مدیر شما پیشرفت کند در حقیقت خودتان پیشرفت کرده اید، سال های درازی در پیش است و تنها نوک بینی خود را نبینید. تمرکزتان بر روی کارتان باشد و همیشه بهترین کار ممکن را انجام دهید. اگر شرکت تلاش شما را ندید. خدا خواهد دید و ثمره آن را در آینده خواهید دید. شرکت هایی بوده اند که این مشکل را با آن ها داشته و نهایت آن را ترک کرده ام اما اکنون آن شرکت وجود ندارد و بنده به تجربیاتم اضافه شده و افرادی نیز بنده به را به جهت کیفیت کاری که در آنجا انجام داده ام می شناسند.

در مصاحبه چه کنم

در ابتدا که کارآموز هستید دقت کنید حتما شرکت برنامه ای برای میدان دادن به شما داشته باشد (کسی به شما آموزش نخواهد داد اما حتما کسی وجود داشته باشد که سوالات خود را بپرسید) ممکن است در کارآموزی حقوقی نداشته باشید

در دوره جونیور بودن نیز دقت کنید روحیه افراد شرکت چگونه است (درست است که کسی وظیفه ندارد به سوالات شما پاسخ دهد) گاهی همکاران با روی گشاده به شما کمک خواهند کرد و برخی خصیصانه رفتار می کنند (هرگز اینطور نباشید و نگران نباشید شخصی جای شما را خواهد گرفت - روزی شما را خدا می دهد)

قبل از مصاحبه مطالعه کنید و سوالات آزمون های استخدامی مرتبط با رشته خود را مطالعه کنید. صبور باشید و استرس نداشته باشید. با همه چیز رو به رو میشوید اما با توجه به روحیات خود همه چیز را بررسی کنید و با دقت تصمیم بگیرید. البته اگر فرد خبره ای مقابل شما باشد شما را به چالش کشیده و توان شما را خواهد سنجید.

البته نگران نباشید که همه چیز را باید جواب دهید فرد مصاحبه کننده باید در زوایای مختلف از شما سوال کند و مرزهای توانایی شما را درک کند پس تا جایی پیش می رود که ممکن است به بخشی از سوالات جواب نمی دانم دهید (بهتر از جواب غلط دادن است)

ممکن است است نتیجه را به شما نگویند (اگر برایتان مهم است تماس بگیرید و پیگیر شوید) اگر شرکت معمولی است یک هفته زمان دهید و اگر خبری نشد به دنبال جای دیگری باشید و اگر شرکت مهمی نیست اصلا رزومه نفرستید (وقت خود و بنده خداها را نگیرید)

اگر رزومه فرستادید تلفن را جواب دهید و در جلسه مصاحبه حاضر شوید و اگر راضی نبودید و تماس گرفتن تلفن را پاسخ داده و بگویی با جای دیگری در حال صحبت هستید.

خلاصه در این مصاحبه ها هم همه جور تجربه ای خواهید داشت چه در نقش مصاحبه شونده و چه در نقش مصاحبه کننده.

کلام آخر

بسیار خرسندم که بعد از چند سال از این تصمیم بالاخره فرصتی پیش آمد که این سری مقالات (10 قسمت + تعامل نرم افزار و سخت افزار) را بنویسم. بسیار ممنون از اینکه در این سری همراه بودید و مطالعه کردید و با نظرات مثبت خود دلگرمی بوده اید. اگر این دوره را مفید دانستید به دوستان دیگرتان نیز معرفی کنید و کمک آنها باشید.

امیدوارم این دوره کمک شما بوده باشد و راه شما را هموار کرده باشد. صبور باشید و دوره آموزشی را تکمیل کنید و به دنبال آموزش های بیشتر باشید.

اگر به دنبال یادگیری جاوا یا php بصورت خودخوان هستید البته این کانال تلگرامی نیز هست که می توانید دنبال کنید.

یادان نرورد شما نیاز به تمرین دارید. تمرین کنید تمرین کنید و تمرین کنید.

یا حق