«نُصْرَتِی لَكُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّى یُحْیِیَ اللَّهُ دِینَهُ بِكُمْ» 🔸تلاشگر در مسیر تمدن نوین اسلامی 🔸علاقه مند به حکمرانی رسانه و فضای مجازی 🔸پیگیر فناوری های نوین
ارتباط دوسویه فناوریهای نوین و شکلگیری اخلاق جمعی
ارتباط دوسویه فناوریهای نوین و شکلگیری اخلاق جمعی
ه گزارش ایکنا، ۱۷ مه هر سال برابر با ۲۷ اردیبهشتماه روز جهانی ارتباطات و روابط عمومی است. هدف اصلی این روز جهانی، تأکید بر اهمیت ارتباط و چگونگی انتقال اطلاعات در سراسر جهان است و افزایش آگاهی و چگونگی انتقال اطلاعات مهم در زندگی ماست که ارتقا فناوریها را در هر زمینهای تحریک میکند.
در دنیای امروز که فناوریهای نوین به بخش مهمی از زندگی افراد تبدیل شدند، اخلاق نیز میتواند به استفاده بهتر از این فناوری منجر و جای خالی رعایت اخلاقیات نیز میتواند به یک معضل در زندگی ما تبدیل شود.
در این راستا ایکنا با برپایی نشستی به بررسی موضوع «اخلاق، رسانه و فناوریهای نوین» پرداخت. این نشست با حضور معصومه نصیری، دبیر کل باشگاه مدیریت رسانه و توسعه سواد رسانهای یونسکو ایران و علیمحمد رجبی، در سالن جلسات خبرگزاری ایکنا برگزار شد تا ابعاد کمی و کیفی احترام به اخلاق در فضای مجازی بررسی شود.
ایکنا ـ چه ساز و کاری برای همزیستی مسالمتآمیز اخلاق و استفاده از فناوریهای نوین مورد نیاز است؟
معصومه نصیری: اخلاق حلقه مفقودهای است که در حوزه رسانه به آن توجه فراوانی نمیشود و بیشتر به ساحتهای علمی رسانه پرداخته میشود. در حوزه رسانه مطلبی خارج از آن چیزی که در محیط واقعی زندگی رخ میدهد، نمیتوان متصور شد. اساساً مباحثی مانند شایعات و بسیاری از نکات ذیل اخلاق قرار میگیرند. همانطوری که در دنیای واقعی و غیر رسانهای همهچیز تا اندازهای باهم درآمیخته شده که مرزهای قابل تشخیص و تفکیکی ندارد و آن چیزی که همواره مورد غفلت قرار میگیرد مخصوصاً با ظهور فناوریهای نوین، بحث اخلاق است.
آنجایی که مرز بین اخلاق و اطلاعرسانی گم میشود، مرز بین مسئولیت اجتماعی یک رسانه و اطلاعرسانی نیز گم میشود و ما هم با تصور اینکه اطلاعرسانی میکنیم به ساحتهایی ورود پیدا میکنیم که با یک روکش جذاب حرفهای مزین شدند که اخلاق رسانهای در این ساحات رعایت نمیشود.
امروز در پوشش جریان آزاد اطلاعات، ساحت اخلاق زیر سؤال میرود به طوری که با شعار دانستن حق همه ماست، اطلاعات بهوفور در اختیار همگان قرار میگیرد و در این وضعیت به ساحت اخلاق توجهی نمیشود. امروز اقتصاد توجه حرف اول را در رسانه میزند و همه ما به دنبال گرفتن کامنت و لایک ولو اینکه فحش باشد، میگردیم تا فقط واکنشی از مخاطب دریافت کنیم و حتی در برخی از شرایط به سمت اخبار زرد گرایش پیدا میکنیم.
امروز گرایش رسانههای جریان اصلی ما نیز به سمت اخبار زرد در حال حرکت است و بهجای اخبار دارای چارچوب اخلاقمدار حرفهای مبتنی بر ارزشها و عناصر خبری؛ خبرهای زرد خارج از چارچوب مورد توجه قرار میگیرد. برای مثال وقتی یکی از هنرمندان در آسایشگاه کهریزک بستری شده بود، کامنتها یا همان نظرات در شبکههای اجتماعی با بیاخلاقی تمام به قضاوت این هنرمند پیشکسوت پرداخته بود و بیاخلاقی در این نظرات موج میزد.
این نظرات ضد اخلاقی مواردی است که در اثر جابجا شدن مرز بین مخاطبان، محتوا و رسانه به وجود آمده و امروز مرزهای جدیدی تعریف شده که باعث میشود وقتی به یک رسانه مراجعه میکنیم با اخباری مواجه شویم که شاید با خواندن این اخبار در لحظه دلمان خنک شود اما در پس ذهنمان و در ناخودآگاه از خودمان ناراضی خواهیم شد. اگر رسانهای المانهای اخلاقی نداشته باشد، دیر یا زود سرمایه اجتماعی خود که همان مخاطبان هستند را از دست میدهد. اخباری که مبتنی بر سویههای غیراخلاقی هستند تا برههای مورد توجه قرار میگیرند اما بعد از مدتی رنگ میبازند. برای مثال کنشگری که در زمان وفات حضرت آیتالله فاطمینیا در فضای مجازی رخ داد، نمونه بارز توجه به اخلاقیات بود چراکه این عالم جلیلالقدر مسیر زندگی و وعظ و خطابههایشان باهم یکی بود و همین امر سبب شده بود تا همه اقشار با هر سلیقهای وفات ایشان را تسلیت گویند و با خانواده ایشان ابراز همدردی کنند.
اخلاق حاکم بر جامعه چه تأثیری بر جامعه دارد؟ آیا فناوری نوین با خود سبک زندگی جدیدی میآورد؟
علیمحمد رجبی: اگر میخواهیم به مقوله اخلاق و فناوریهای نوین توجه کنیم به چند پیشنیاز احتیاج داریم که باید به آن پرداخته شود. امروز در جامعه ایرانی نزدیک به پنجاه میلیون نفر کاربر وجود دارد که از بسترهایی مانند واتس اپ و اینستاگرام و تلگرام استفاده میکنند یعنی میتوان گفت نزدیک به ۷۰ درصد از جامعه ما در فضای شبکهای قرار گرفتند و از فناوریهای نوین متأثر هستند و بخش زیادی از ساعات روزمره خود را در این شبکهها میگذرانند.
فناوری میتواند سبک زندگی یک جامعه را تغییر دهد، نمونه این موضوع را میتوانیم بهراحتی در تلگرام مشاهده کنیم. تلگرام وقتی وارد ایران شد یک پیامرسان بود که ذاتاً پیامرسانی میکرد و مفهوم خیلی جزئی از گروه و کانال داشت. تصور تولیدکننده و سازنده این سکو از کانال یک محیط عمومی بود که فرد بتواند ارتباطی با سایر افراد برقرار کند ولی یکدفعه سبک زندگی ایرانی و نوع نیاز کاربران ایرانی باعث شد که در تلگرام کانالهایی تشکیل شود که ۶ میلیون عضو دارند و این امر برخلاف تصور سازندگان سکوی تلگرام بود.
در ابتدای شکلگیری کانالهای تلگرامی مشکلات ادمینی به وجود آمد و کانالی که چند صد هزار نفر عضو داشت را یک نفر نمیتوانست بچرخاند و لذا در همین راستا مشکلاتی نیز برای حریم خصوصی ادمینها به وجود آمده بود و همین امر باعث شد که امروز در تلگرام سطوح مدیریت و سطوح دسترسی در گروه و کانال به وجود بیاید و این امر منجر به شکلگیری رباتهای ناظم گروه و رباتهای مدیریت کننده محتوا شد و به نوعی سبک زندگی بر روی فناوری تأثیر خود را گذاشت.
اگر به شرایط اپلیکیشن واتس اپ هم نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که از زمانی که این اپلیکیشن بهعنوان پیامرسان سطح یک در جامعه ایرانی مطرح شد، برخلاف سیاستهای عمومی فیسبوک، ظرفیتها و قابلیتهای عمومی آن گسترش یافت.
اخلاق جامعه و نوع تعامل کاربر با جامعه در فناوری تأثیرگذار است. از طرف دیگر فناوری نیز بر روی اخلاق جامعه اثرگذار است برای مثال یکی از مشکلات کشورمان بحث کتابخوانی و فرهنگ کتابخوانی است و امروز کار بهجایی رسیده که برخی از متخصصان این حوزه میگویند که هر چقدر فردی در تلگرام و شبکههای مشابه متنی بخواند جزو مطالعه کردن محسوب میشود.
امروز نوعی از کتابنویسی مبتنی بر سبک شبکههای اجتماعی به وجود آمده است و برخی از اساتید دانشگاه صراحتاً بر روی جلد کتابها و یا پشت کتاب مینویسند که این کتاب مبتنی بر سبک زندگی شبکههای اجتماعی نوشته و طراحی شده است؛ این موضوع بدان معناست که این فناوری بر الگوهای زندگی تأثیر گذاشته است. امروز اثر دوسویه فناوریهای نوین و شکلگیری اخلاق جمعی اتفاق افتاده است و حتی نویسندگان طوری کتاب مینویسند که قابلیت کامنت گذاشتن در تلگرام و اینستاگرام داشته باشد و این امر به سبکی از کتاب نویسی در جامعه ایرانی تبدیل شده است.
رابطه جریان مؤثر بر اخلاق و فناوری روز با یکدیگر چیست؟
علیمحمد رجبی: هم فناوری بر روی جامعه و هم جامعه بر روی فناوری تأثیر میگذارند. از یک طرف دیگر یک نکته به نام سکو یا پلتفرم وجود دارد که فرهنگ جامعهای که این سکو در آن شکل گرفته نیز بر اخلاق مصرفکنندگانش تأثیرگذار است. امروز مشاهده میکنیم که بهواسطه جلوهگری بهعنوان روح حاکم بر اینستاگرام، سلبریتی یا بلاگرهایی محور شدند که در واقعیت شخصیتهای مهمی نیستند و همین امر نشان میدهد که مردم در محیط اینستاگرام دنبال فضای حاکم بر جامعه نیستند.
چرا مردم در محیط اینستاگرام به دنبال فضای حاکم بر جامعه نیستند؟
علیمحمد رجبی: این همان مردمی هستند که در تلگرام کانال خبری ۶ میلیون دنبال کننده را مشاهده میکنند؛ این فرهنگ حاکم بر سکو است که مردم را به سمت این موضوع سوق میدهد که چه کسانی در این پلتفرم برجسته شوند. به همین دلیل است که ما در سطح جامعه باید در انتخاب سکوهایی که به کشور وارد میشود وسواس داشته باشیم. فناوری با خود اخلاق و یک سبک زندگی را به دنبال دارد از طرف دیگر خود ایدئولوژی مالک سکو هم به نوعی در شکلگیری اخلاق حاکم بر آن سکو تأثیرگذار است.
برای مثال توییتری که در اختیار گروه قبلی بود با توییتری که قرار است ایلان ماسک تحویل بگیرد دستخوش تغییراتی شده و بلافاصله ایدههای مالک در سکو تزریق شد. برای مثال ایلان ماسک به شدت مخالف کاربر فیک است و میگوید این اکانتها باید حذف شود و به جد دنبال این است. این موارد فرهنگی میشود که مالک سکو بر روی آن اثرگذار است.
در شبکههای اجتماعی مانند تیکتاک یا بیگو لایف و مواردی که در پلتفرمهای چینی هستند مشاهده میکنیم نوع سبک زندگی و فرهنگ حاکم بر کشور چین روی پلتفرم اثرگذار است. نهایتاً باید گفت در خصوص اخلاق و فناوری دو موضوع مطرح است که اول اینکه ما امروز در جامعهای زندگی میکنیم که بخش عمده آن در شبکههای اجتماعی حضور دارند و از فناوری نوین استفاده میکنند و دوم اینکه اخلاق جامعه میتواند بر فناوریها تأثیر بگذارد و از طرف دیگر فناوری نیز میتواند بر اخلاق تأثیرگذار باشد و مروج یک اخلاق باشد و یا تضعیفکننده و تقویتکننده یک اخلاق باشد.
معصومه نصیری: امروز گوشی به عنوان یک فناوری در ذات خود گونهای از رفتار و اخلاق و منش را به همراه دارد که تلویزیون در گذشته داشت. امروزه حتی مدلهای کنشگری در لایوهای اینستاگرام به مدلهای صحبت کردن و وعظ کردن خطیبهای ما نیز نفوذ پیداکرده است و همه اینها از بیاخلاقی در حوزه محتوا نشئت میگیرد.
بیاخلاقی در حوزه محتوا و انعکاس این بیاخلاقی توسط رسانهها به افکار عمومی، یکی از پاشنه آشیل هایی است که رسانههای ما به آن مبتلا هستند. امروز هیچ حکمرانی در حوزه پلتفرم نداریم اما میتوانیم با رسانههای خود در حوزه عدم انتقال پیامهای منفی به افکار عمومی و چگونگی فعالیت یک فرد در فضای مجازی اثرگذار باشیم.
معمولاً ساحتهایی که در آن اخلاق رعایت نمیشود به جهت اینکه مبتنی بر درگیر کردن احساسات مخاطب است، سبب ایجاد احساس کاذب دانستن در مخاطب میشود. کنفرانسی در اتحادیه اروپا با موضوع «چه جیزی به شما مرتبط است؟» برگزار شده بود که به مخاطب میگفت چه چیزی باید بخواند و چه چیزی نباید بخواند و خوانش هر محتوا چه تأثیری بر روی اخلاق و روان او میگذارد.
ایکنا ـ روند ذائقه سازی رسانهها را چگونه ارزیابی میکنید؟
شبکهها و محتوایی که در اختیار مخاطب قرار میدهیم به مرور ذائقه او را میسازد مانند شبکه نمایش خانگی که ما با دست خود ذائقه مخاطب را ساختیم لذا سریالی مورد پذیرش مخاطب قرار میگیرد که درصدی از فحش و بیاخلاقی در آن باشد تا مورد توجه قرار گیرد اما اگر شما یک سریال فاخر مبتنی بر المانهای فرهنگ دینی اسلامی و ایرانی تهیه کنید با ذائقه مخاطب امروز دیگر مورد توجه نخواهد بود.
امروز تئاتر شاد موزیکال پر از الفاظ رکیکی شده است که مخاطبان فراوانی دارد و حتی از ۳ هفته قبل بلیطهای آن فروخته میشود اما در حوزه تئاتر فاخر حرفهای مشاهده میکنید این اتفاق نیفتاده است. چراکه ذائقه مخاطب به سمتی رفته است که احساس میکند برای فرار از یک سری از اتفاقات پیرامون خود نیاز دارد اثر تخدیری از رسانه بگیرد تا دو ساعت شاد باشد.
ایکنا ـ رابطه شبکههای اجتماعی و رسانههای رسمی در کشور چگونه است و تا چه حد به گسترش اخلاقیات کمک میکند؟
رسانه امروز دچار جابجایی فهم از محتوای مبتنی بر آگاهسازی شده است. رسانههای رسمی ما بهشدت تحت تأثیر شبکههای اجتماعی هستند و این شبکهها امروز سوژه پردازی میکنند و سوژه خود را به رسانههای اصلی تحمیل میکنند. برای مثال در کشور ما همیشه دو مؤلفه ناموس و غیرت مورد توجه قرار داشته است اما بر اثر یک اتفاق خانوادگی مردهای جامعه ما هشتگ من بی ناموس هستم و زنها هم هشتگ من ناموس کسی نیستم، میزنند.
در گذشته اگر به مردی در جامعه ایرانی بیغیرت اطلاق میشد، حتماً یک درگیری به وجود میآمد اما امروز چه میشود که من بهعنوان یک مرد ایرانی هشتگ من بیغیرت هستم را استفاده میکنم. امروز نگاه سرمایهداری بر رسانههای کشور کاملاً حاکم است و چون هدف فقط جلب مخاطب است رسانههای ما تن به بیاخلاقی میدهند و فقط به دلیل بیم داشتن از شکایت و نگاه قانونی برخی از بیاخلاقیها را علنی پیگیری نمیکنند.
ایکنا ـ مشکلاتی که در بیاخلاقی رسانهای رخ میدهد چه تبعاتی برای خانوادهها و جامعه دارد؟
علیمحمد رجبی: برای پاسخ به این سؤال باید تعریف مشخصی از اخلاق ارائه داد. برای اینکه به حوزه اخلاق برسیم باید بدانیم که فناوری و اخلاق یک ارتباط دوسویه با هم دارند. برای اینکه به این نکته برسیم که شبکههای اجتماعی میتوانند باعث ترویج اخلاق شوند باید به چند موضوع مهم توجه کنیم. امروز اخلاق در جامعه ایرانی و کل دنیا تحت تأثیر فناوری و رسانه قرار گرفته است؛ اول از همه آیا گفتمانسازی ضرورت حفظ اخلاق برای کاربران انجام شده است یا خیر؟ ما نمیتوانیم یک عقبگرد در حوزه فناوری داشته باشیم و بگوییم فناوری باید تعطیل شود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در سال ۸۴ در سفری که به کرمان داشتند، در دیدار با روحانیون کرمانی فرمودند بستری بهعنوان اینترنت وجود دارد؛ از ذخایر علمی و ذخایر معرفتی اسلام بهره گیرید و در این فضا انتشار دهید. اگر این گفتمان فرهنگی اتفاق افتاده بود چه بسا ما امروز با این مشکلات مواجه نبودیم. امروز در حوزه اخلاق مهمترین مشکلمان این است که کاربر نمیداند چه چیز اخلاقی و چه چیز غیر اخلاقی است. متأسفانه در همین راستا به کاربران آموزش ندادیم.
ایکنا ـ راهکار بازگشت به اخلاق برای ما بهعنوان جامعه پذیرنده فناوری چیست؟
علیمحمد رجبی: نمیتوانیم فناوری را پس بزنیم چون نمیتوانیم حکمرانی و حکومتداری و اقتصاد و صنعت را خارج از فناوری مدیریت کرد. حتی حوزه فرهنگ را بدون فناوریهای جدید نمیتوانیم مدیریت کنیم. اگر ما میخواهیم به این نقطه برسیم یا باید تولیدکننده فناوری باشیم یا پذیرنده آن لذا اگر پذیرنده فناوری هستیم برای اینکه فناوری بر ما حداقل تأثیر را داشته باشد باید تولید گفتمانسازی کنیم. اگر ما بخواهیم در حوزه اخلاق مواجهه صحیحی با فناوری داشته باشیم هفت مؤلفه همدلی، وجدان، خویشتنداری، احترام، مهربانی، بردباری و انصاف را باید مورد توجه قرار دهیم.
آیا ما امروز با استفاده از شبکههای اجتماعی امکان تولید همدلی در جامعه داریم؟ بله داریم نمونه آن زلزله کرمان یا شهادت سردار سلیمانی و یا سالگردهای سردار سلیمانی و امثالهم است. هر جایی که از فناوری برای تولید همدلی استفاده کردیم، جایی بوده است که یک گفتمان صحیح و قابل حرکت تولید کردیم.
ایکنا ـ آیا شبکههای اجتماعی میتوانند در حوزه خویشتنداری مؤثر باشند؟
علیمحمد رجبی: بله میتواند مؤثر باشد؛ در همین شبکههای اجتماعی نمونههای بیاخلاقی فراوانی وجود دارد؛ خاطرمان هست در هفت و هشت سال اخیر در برخی اوقات جامعه ایرانی واکنش بدی به برخی وقایع داشت. ما یادمان نرفته است بازی ایران و آرژانتین چه بلایی سر صفحه بازیکنان آرژانتین افتاد یا کشتی سعید عبدولی یا وقتی ترامپ به رئیس جمهوری رسید و برای صفحه دختر ترامپ چه اتفاقاتی افتاد. البته امروز این رفتارهای جمعی یا بیاخلاقی خیلی کم شده است که ناشی از همین فرهنگ سازی و گفتمان سازی است که در بستر شبکه اجتماعی اتفاق افتاده است.
مطلبی دیگر از این انتشارات
کنشگری رسانه
مطلبی دیگر از این انتشارات
غول های رسانه ای
مطلبی دیگر از این انتشارات
نظریه های ارتباطی در ارتباطات سیاسی