تبلیغات و تبلیغات سیاسی‌ در ارتباطات سیاسی‌

تبلیغات و تبلیغات سیاسی‌ در ارتباطات سیاسی‌

تبلیغات‌ جمع‌ تبلیغ‌ و به‌ معنی‌ رساندن‌ یا ابلاغ‌ پیام‌ است‌ . تبلیغ‌ یعنی‌ رسانندگی‌ ومبلغ‌ » رسـاننده‌ « اسـت‌. رساننده‌ پیامهاو آموزه‌ هاي تبلیغی‌ ، تبلیغات‌ عبارت‌ است‌ از اعمال‌ نظریات‌ یا اعـلان‌ اطلاعـات‌ خـاص‌ بـه‌ منظور کسب‌ آراء یا تمایلات‌ مطلوب‌ . تبلیغات‌ را می‌ تـوانیم‌ از لحـاظ‌ موضـوعی‌ بـه‌ دو بخـش‌ تجـاري و سیاسی‌ تقسیم‌ کنیم‌ .

سیاستمداران‌ همیشه‌ از هر وسیله‌ اي که‌ درجامعه‌ متداول‌ است‌ و درجهان‌ مورد پذیریش‌ قرار گرفتـه‌ اسـت‌ براي توجیه‌ خود استفاده‌ کرده‌ می‌ کوشند تمام‌ صفات‌ نیک‌ دنیا را در خود و در هر صفات‌ غیر انسـانی‌ بـه‌ رقیب‌ خود نسبت‌ دهند . درکشورهاي درحال‌ توسعه‌ عموما تبلیغات‌ به‌ علت‌ نارسائی‌ موسسـات‌ تبلیغـاتی‌ ، مشکلات‌ اداراي ، امکانات‌ مالی‌ و نداشتن‌ وسائل‌ جدید و پیشرفته‌ ، نتایج‌ مطلوب‌ دربر ندارد .امادر جوامـع‌ پیشرفته‌ تبلیغات‌ نقش‌ مهم‌ ایفا می‌ نماید وموجب‌ تحکیم‌ فرهگ‌ آن‌ جوامع‌ می‌ گردد . هر چند در بسـیاري از موارد ، تبلیغات‌ تحت‌ نفوذ سرمایه‌ و سیاسیتهاي حاکم‌ قرار دارد . در تبلیغ‌ کوشش‌ می‌ وشد اراده‌ مردم‌ ، تفکر آنان‌ ، نگرش‌ وجهان‌ بینی‌ آنان‌ به‌ سوي عوامل‌ تبلیغ‌ جنب‌ و جانشین‌ گـردد . یعنـی‌ درحقیقـت‌ تبلیـغ کننده‌ به‌ جاي مخاطبان‌ خود فکر می‌ کند ، عقاید خود را به‌ آنان‌ تحمیل‌ و آزادي افراد را سلب‌ می‌ کند . بـا ارتقاء سطح‌ علمی‌ و فرهنگی‌ می‌ توانیم‌ از آثار سوء تبلیغات‌ درامان‌ باشیم‌ .

تبلیغات‌ سیاسی‌:

بدیهی‌ است‌ که‌ ثبات‌ سیاسی‌ یک‌ حکومت‌ جز با نفوذ هـر چـه‌ بیشـتر در اذهـان‌ وافکـار عمومی‌ ممکن‌ نمی‌ شود ،تنها وسیله‌ قابل‌ استفاده‌ براي بدست‌ آوردن‌ این‌ توانمندي چیزي جز » پروپاگانـدا یا تبلیغات‌ سیاسی‌ نیست‌ . سابقه‌ پروپاگاندا را می‌ توان‌ در تمدن‌ هاي بسیار قدیمی‌ نیز پیدا کرد . امروزه‌ بـا نفوذ وسایل‌ ارتباط‌ جمعی‌ ، پروپاگاندا از ارج‌ و رونق‌ بیشتري برخـوردار شـده‌ اسـت‌ . وقـدرت‌ نیروهـاي سیاسی‌ حاکم‌ و گروهها و احزاب‌ و مانند آنها درگروي اقناع‌ مردم‌ و تبلیغـات‌ سیاسـی‌ و از طریـق‌ وسـایل‌ ارتباط‌ جمعی‌ می‌ باشد . تبلیغات‌ سیاسی‌ امروزه‌ در دو سطح‌ ملی‌ و بین‌ المللی‌ روبـه‌ گسـترش‌ اسـت‌ وبـه‌ هنگام‌ ازدیاد تنش‌ و برخورد میان‌ گروههاي انسانی‌ فزونی‌ می‌ گیرد . مساله‌ تضعیف‌ یـا تقویـت‌ صـعود یـا زوال‌ رژیم‌ ها ، ایدئولوژي ها و قدرت‌ هاي سیاسی‌ در حیطه‌ تبلیغات‌ سیاسی‌ قرار دارد .

در واقع‌ می‌ توان‌ گفت‌ : » تبلیغات‌ سیاسی‌ اتخاذ تدابیر ، تدوین‌ طرحها و القاء ایدئولوژي خاص‌ را در نظـر دارد که‌ هدف‌ آنها تحکیم‌ بنیان‌ هاي حکومت‌ ، تغییر نظام‌ موجود یا پیروزي در انتخابات‌ ومانند آنهـا سـت‌ که‌ طرف‌ خطاب‌ و عمل‌ آنها افکار عمومی‌ می‌ باشد . «

در حکومتهاي غیر مردمی‌ معمولا از » زر ، زور ، تزویرم‌ استفاده‌ می‌ شود که‌ تزویر همان‌ تبلیغ‌ بـه‌ حسـاب‌ می‌ آید ( مثلا امپراطور یا شاه‌ را سایه‌ خدا می‌ دانند ) اوج‌ تبلیغات‌ سیاسـی‌ در خـلال‌ جنگهـاي اول‌ و دوم‌ جهانی‌ صورت‌ گرفت‌ . جنگ‌ و شایعات‌ مربوط‌ به‌ آن‌ امکان‌ گسترش‌ تبلیغات‌ ملی‌ و بین‌ المللـی‌ را فـراهم‌ آورد . در دوره‌ نظام‌ دو قطبی‌ جهانی‌ ، تبلیغات‌ به‌ کمک‌ آمـد و وسـیله‌ اي شـد بـراي توجیـه‌ ، سـرکوب‌ ، تخاصم‌ و دوستی‌ . پس‌ از فروپاشی‌ اتحاد شوروي ، ایالات‌ متحده‌ کوشیده‌ ایـن‌ پیدیـده‌ را بـه‌ عنـوان‌ دلیـل‌ حقانیت‌ راه‌ سرمایه‌ داري ، رهبري جهان‌ توسط‌ آمریکا و پایان‌ تاریخ‌ اعلام‌ کند .

به‌ طور کلی‌ هدف‌ تبلیغات‌ سیاسی‌ ، تغییر در نحوه‌ اداراک‌ وقضاوتهای‌ ارزشی‌ مردم‌ است‌ تـا براسـاس‌ آن‌ رفتارهایی‌ را از خود بروز دهند . این‌ تبلیغات‌ سیاسـی‌ موجـب‌ گـردآوري آرا ، عضـویت‌ در احـزاب‌ و گرویدن‌ به‌ گروههاي سیاسی‌ مخالف‌ می‌ شود . به‌ نظر بارتت‌ : » تصمیم‌ گیـري هـا و رفتـار هـاي انسـانی‌ توسط‌ دو عامل‌ اصلی‌ یعنی‌ خواسته‌ ها و انتظارات‌ از یکسو اطلاعاتی‌ که‌ به‌ عنوان‌ امکانات‌ تحقق‌ بخشـیدن‌ به‌ این‌ خواسته‌ ها و انتظارات‌ ارائه‌ می‌ شود از سوي دیگر برنامه‌ ریزي می‌ شوند . « امروزه‌ کنترل‌ کنندگان‌ اطلاعات‌ و ابزار اطلاعاتی‌ را قدرتهاي کنترل‌ کننده‌ افکار می‌ دانند . روشـها و شـگردهاي تبلیغـات‌ سیاسـی‌ عبارتند از : جنگ‌ روانی‌ ، شستشوي مغزي ، شایعه‌ . از سوي دیگر شیوه‌ هاي تبلیغات‌ سیاسـی‌ : خطابـه‌ و سخنرانی‌ ، انتشارات‌ ، بزرگ‌ نمائی‌ ، احاله‌ به‌ ارزشها ، تظاهرات‌ ، تحریف‌ و غیره‌ می‌ باشند . در عین‌ حـال‌ تبلیغات‌ سیاسی‌ را می‌ توان‌ به‌ دو نوع‌ روا یا نا روا تقسیم‌ کرد.