جامعه بی‌مهارت در تنظیم‌گری اجتماعی؛ تهدیدی برای حاکمیت ملی در فضای مجازی

جامعه بی‌مهارت در تنظیم‌گری اجتماعی؛ تهدیدی برای حاکمیت ملی در فضای مجازی

در شرایطی که جنگ رسانه‌ای جهانی به اوج خود رسیده، ضعف در تنظیم‌گری اجتماعی محتوا به معضلی استراتژیک برای امنیت فرهنگی تبدیل شده است. در این یادداشت تحلیلی با تشریح ۴ سازوکار مغفول‌مانده تنظیم‌گری اجتماعی، نسبت به عواقب ادامه این روند شامل تضعیف مشروعیت نهادها، سوءاستفاده بازیگران فراملی و تقویت گفتمان “حاکمیت ضد مردم” هشدار جدی می‌دهد. این تحلیلگر فضای مجازی با اشاره به نمونه‌های عینی مانند رفتار Netflix و سکوهای VOD داخلی، راهکارهای عملیاتی مبتنی بر الگوهای بین‌المللی و ظرفیت‌های بومی پیشنهاد می‌دهد. یادداشتی که می‌توان آن را سند مهمی در آسیب‌شناسی حکمرانی دیجیتال ایران دانست.

تنظیم‌گری (رگولاتوری) به فرآیند نظارت و کنترل فعالیت‌های اقتصادی، اجتماعی یا فناوری توسط نهادهای دولتی یا مستقل اشاره دارد و انواع مختلفی دارد که عبارتند از تنظیم گری اقتصادی، اجتماعی، حقوقی، فناوری و خودتنظیم گری.مهارت و قدرت جامعه در تنظیم‌گری اجتماعی رابطه مستقیم و قدرتمندی با سلامت نظام حکمرانی دارد.تنظیم‌گری اجتماعی قوی، تضمین می‌کند که دولت و نهادها در قبال ایمنی، سلامت و حقوق مردم پاسخگو باشند و شفافیت، حاکمیت قانون، مشارکت مردمی و اجرای مؤثر مقررات ممکن شود.هرچه نظام حکمرانی کارآمدتر و کمتر فاسد باشد، تنظیم‌گری اجتماعی بهتر عمل می‌کند و بالعکس.

۱.گزارش تخلفات

۲٫نظارت مردمی

۳٫فشار افکار عمومی

۴٫مشارکت در تصمیم‌گیری‌ها

سازوکارهای مرسوم تنظیم گری اجتماعی هستند که متأسفانه هیچکدام از این روش ها برای تنظیم گری صوت و تصویر در ایران استفاده نمی شوند و به همین دلیل است که سکوهای وی او دی این جسارت را پیدا کرده اند که جلوی نهاد حاکمیتی تنظیم‌گر بایستند، چراکه آنها گمان می کنند حاکمیت در اعمال اراده خود تنهاست و از سوی جامعه حمایت نمی شود.تنظیم‌گری اجتماعی مصداق بارزی از کُلُهم راع و کلهم مسئول در جامعه اسلامی است ولی چه سود که نهادهای حاکمیتی تنظیم‌گر نخواسته اند تا نقش مردم در تنظیم‌گری جایگاه واقعی خود را پيدا کند و این مسئله نظام حکمرانی را در برابر سودجویان و گردنکشان قانون دان در نقطه ضعف قرار داده است.

پیامدهای فقدان مشارکت مردمی در تنظیم‌گری محتوا

تضعیف مشروعیت نهادهای تنظیم‌گر

وقتی جامعه برای خود نقشی در نظارت بر مقررات غائل نباشد صاحبان قدرت و ثروت رسانه ای بجای «رعایت حقوق عمومی»، به دنبال منافع خود خواهند رفت.

فرصت‌سازی برای بازیگران فراملی: 

سکوهای خارجی با اتکا به این ضعف، خود را «نماینده خواست مردم» جلوه می‌دهند و حاکمیت را در موضع انفعال قرار می‌دهند. مانند استناد Netflix به «ترجیحات کاربران» برای توجیه محتوای مغایر با هنجارهای محلی.

تقابل کاذب حاکمیت با مردم

نادیده گرفتن نقش تنظیم‌گری اجتماعی، این تصویر مخرب را تقویت می‌کند که گویی مقررات گذاری، امری ضدمردمی است و یا اینکه تنظیم‌گر قانونی از حمایت جامعه برخوردار نیست.

راهکارهای احیای تنظیم‌گری اجتماعی در حوزه محتوا

  • ایجاد اتحادیه‌های تولیدکنندگان محتوا با اختیار نظارت بر استانداردهای اخلاقی (الگوی خودتنظیم‌گری). 

  • فراهم کردن امکان گزارش محتوای نامناسب توسط کاربران و پیگیری شفاف نتایج (مانند مدل Ofcom در انگلیس). 

  • حضور نمایندگان اقشار مختلف و سازمان های مردم نهاد در طراحی خط‌مشی‌های محتوایی و نظارت بر محتوا مانند مرکز ملی فضای مجازی و ساترا

جمع‌بندی

موفقیت در تنظیم‌گری در حوزه صوت و تصویر فراگیر، نه فقط به اصلاح قوانین، بلکه به تقویت سرمایه اجتماعی نهادهای تنظیم‌گر وابسته است و تا زمانی که حاکمیت علاوه بر تعیین تکلیف حقوقی مسئولیت ها، به فکر جلب «سرمایه‌‌ی اعتماد عمومی» نباشد، سکوهای ملی از قانون تبعیت نمی کنند و سکوهای فراملی هم خود را «تنها گزینه پاسخگو به مطالبات مردم» خواهند خواند!

و این همان نقطه آسیب‌پذیری نظام حکمرانی در کشور است.

و من الله التوفیق

علی محمد رجبی