«نُصْرَتِی لَكُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّى یُحْیِیَ اللَّهُ دِینَهُ بِكُمْ» 🔸تلاشگر در مسیر تمدن نوین اسلامی 🔸علاقه مند به حکمرانی رسانه و فضای مجازی 🔸پیگیر فناوری های نوین
شیوههای مقابله با دیپلماسی رسانهای در عملیات روانی
شیوههای مقابله با دیپلماسی رسانهای در عملیات روانی
مطالب گفته شده تا به حال مؤید این بود که هر کشوري که از امکانات و تجهیزات رسانهاي قوي و برنامهریزي کارآمدي برخوردار باشد در امر عملیات روانی فراملی نیز نسبت به کشور فاقد این دو مؤلفه، موفقتر است. اما سؤال اینجا است که آیا کشورهایی که توانایی رسانهاي آنها به اندازه کشور کارگزار نیست محکوم به شکست حتمی در عملیات روانی فراملی هستند؟ پاسخ به این سؤال منفی است مشروط بر اینکه کشور مقصد به صورت آگاهانه و فعال در این فرآیند وارد شود و به مقابله بپردازد که در ادامه در سه محور آورده میشود.
الف. تقویت بنیه اطلاعاتی و خبري کشور آماج
یکی از نشانگاههاي دیپلماسی رسانهاي در عملیات روانی، کشور هدف است به این منظور کارگزاران عملیات روانی سعی میکنند خلأها و کاستیهاي ارتباطی کشور هدف را شناسایی کنند و سپس بر اساس آن برنامهریزي دیپلماسی رسانهاي خود را استوار سازند. بنابراین تعیین استراتژي در این بخش، با وضعیت کشور هدف، ارتباط مستقیم دارد و نمیتوان براي تمامی شرایط نسخهاي واحد تجویز کرد.
لذا با توجه به عملیات روانی امریکا علیه عراق به عنوان یک نمونه: دیپلماسی رسانهاي امریکا در مورد عراق مورد بررسی قرار میگیرد. امریکا در این زمینه از سه ابزار رسانهاي ١- رادیوهاي موج کوتاه؛ ٢-اینترنت و پشتیبانی از سایتهاي مخالف صدام؛ و ٣ـ تلویزیونهاي ماهوارهاي بهره گرفت. در تحلیل سه وسیله مذکور با دو رویکرد میتوان برخورد کرد. الف. خلأهاي اطلاعاتی ب. عقبماندگی فناوري.
امریکا به خوبی واقف است که اخبار سیاسی داخلی عراق (احزاب و گروهها) از رادیو تلویزیون دولتی عراق پخش نمیشود و شهروندان عراقی براي دسترسی به اینگونه اطلاعات که حجم زیادي از اخبار سیاسی عراق را نیز شامل میشود باید از:
١- مطبوعات داخلی ٢- رادیوهاي برونمرزي ٣- تلویزیونهاي ماهوارهاي و ٤- اینترنت استفاده کنند. علاوه بر اخبار در زمینه سرگرمی و نیز در حوزه موسیقی رسانههاي داخلی عراق برنامهریزي ندارند و کمتر مخاطبی را میتوانند ارضا کنند. بنابراین سرمایهگذاري روي رادیو تلویزیون و اینترنت براي دیپلماسی رسانهاي در راستاي عملیات روانی جزو ارکان اصلی قرار گرفته است.
در خصوص ضعف فناوري به علت نبود برنامهریزي جامع در عرصه اینترنت در بسیاري از کشورهاي اسلامی، عرصه به سردمداران اینترنت یعنی امریکا و کشورهاي غربی محول گشته و آنها نیز به خوبی در راستاي اهداف خود از آن بهره میگیرند. با چند راهحل ساده اما منطقی میتوان بر این مشکلات فائق آمد.
اول: در مورد اخبار سیاسی داخلی احزاب و گروهها، پیشنهاد میشود که بخشهاي ویژهاي در برخی از شبکههاي تلویزیونی براي اینگونه اخبار راهاندازي شود تا مخاطبان خاص این نوع اخبار که از فرهیختگان و رهبران فکري جوامع نیز هستند به استفاده از رسانههاي بیگانه مجبور نشوند.
دوم: تهیه نظام جامع شبکه اطلاعاتی و ارتباطی که باید مؤلفههاي ذیل در آن رعایت شود.
١- تهیه موتور جستوجوگر با قابلیت تخصصی ٢- همسانسازي تمامی سایتهاي اینترنتی سازمانها ٣-تهیه سایتهاي اینترنتی ویژه اقشار مختلف جامعه (از فرهیختگان تا افراد کمسواد) ٤- تهیه نرمافزار ترجمه اینترنتی براي تعامل با کشورهاي دیگر ٥- استفاده از سیستمهاي ارتباطی براي سرعت بیشتر اینترنت ٦-ملزم ساختن سازمانهاي کشور متبوع براي اینترنتی کردن تمامی اسناد و مدارک موردنیاز جامعه در بخش دولتی.
ب. تقویت بنیه تبلیغی کشور هدف
برنامه استراتژیک تبلیغی به معناي برنامه کلان و بلندمدت در عرصه ملی و فراملی است، این برنامه مشخص میکند هر یک از بخشهاي تبلیغی جامعه چه وظایفی را بر عهده دارند و باید به چه اهدافی برسند، این برنامهریزي کلان امکان برنامهریزیهاي خرد و کوچکتر را در سطوح پایینتر امکانپذیر میسازد و این موقعیت را فراهم میکند که تمامی بخشهاي جامعه براي رسیدن به هدف اصلی هماهنگ و منسجم عمل کنند. براي این منظور مؤلفههاي ذیل باید مورد توجه قرار گیرد. ١- مشخص بودن هدف کلان برنامه براي تمام برنامهریزان ٢- مشخص بودن خط مشیهاي رسیدن به هدف ٣- انطباق برنامه با امکانات و ابزار ٤- در نظر گرفتن نیروهاي متخصص و حرفهاي ٥- انعطافپذیري برنامه در مواجهه با اقدامات حریف ٦- برخورداري از سیستم بازخوردي و برنامه سایبرنتیکی براي اصلاح برنامه ٧- تمرکز تمامی امکانات در جهت تحقق هدف و پرهیز از پراکندگی.
ج. استفاده از شیوههاي ضد تبلیغی
ضد تبلیغات عبارت از تبلیغاتی خاص به منظور تکذیب یا خنثی کردن تبلیغات دشمن و یا بهرهبرداري از همان تبلیغ علیه دشمن است. براي ضد تبلیغ دو رویکرد وجود دارد:
١- تبلیغ و رفتار دشمن علیه کشور آماج
٢- امکانات ضد تبلیغ قابل بهرهبرداری توسط کشور آماج. نظر به اینکه در تبلیغات از تمهیدات و ترفندهایی همچون تحریف، بزرگنمایی، دروغ و غیره استفاده میشود کشور آماج میتواند با افشاگری حرفهای ترفندهای تبلیغاتی حریف، تأثیر تبلیغات آنها را به صفر نزدیک کرده و در بعضی مواقع حتی حریف را مجبور به عقبنشینی کند که این ضد تبلیغات براساس رفتار دشمن است. براي مثال، امریکا در جنگ عراق ادعا میکرد بغداد تصرف شده ولی سعید الصحاف وزیر اطلاعرسانی صدام با آمدن جلوي دوربین و نشان دادن فضاي بغداد، تبلیغات امریکا را خنثی میکرد.
در ضد عملیات روانی علاوه بر استفاده از امکانات و تجهیزات کشور خود، باید از رسانهها و امکانات کشورهاي دیگر نیز سود برد. به این مفهوم که رسانههاي جهانی حداقل ادعاي بیطرفی را دارند و میتوان با فشار آوردن بر آنها، دیدگاههاي خود را (البته به صورت حرفهاي و زیرکانه) از طریق این رسانهها در سطح جهان انعکاس داد و به این ترتیب ترفندها و تمهیدات دیپلماسی رسانهاي دشمنان را خنثی ساخت. البته این امر زمانی محقق میشود که ارتباط با این رسانهها تسهیل و همچنین حرفهايگري مصاحبهکنندگان کشور مقصد حل شده باشد.
علاوه بر رسانههاي جهانی میتوان از رسانههاي کشورهاي دیگر نیز در عملیات روانی بهره برد که نمونه آن در جنگ ٢٠٠٣ خلیجفارس مشاهده شد. در این جنگ صدام از تمامی رسانههاي جهان دعوت کرد که براي انعکاس جنگ به عراق بیایند. در این راستا ٢٧٠٠ خبرنگار به عراق اعزام شدند و توانستند صحنههایی از کشته و زخمی شدن غیرنظامیان به خصوص کودکان و نوجوانان و زنان را به تصویر کشند و ادعاي پوچ امریکا و انگلیس مبنی بر درگیري با نظامیان را خنثی کنند. بنابراین در ضد تبلیغات باید روي همه رسانهها در جهان اعم از جهانی و ملی با توجه به استراتژي تبلیغاتی حساب ویژهاي باز کرد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
تجربه جهانی در مواجهه با اخبار جعلی
مطلبی دیگر از این انتشارات
ابزارهای دیپلماسی رسانهای
مطلبی دیگر از این انتشارات
کارکردگرایی و تکامل گرایی در توسعه