نظام‌ های‌ سیاسی‌ در عصر ارتباطات‌ و اطلاعات‌

اقتدار ومشروعیت‌ نظام‌ های‌ سیاسی‌ در عصر ارتباطات‌ و اطلاعات‌

مقدمه‌:

اطلاعات‌ موجب‌ تغییر در فرد می‌ شود . یافته‌ هاي پژوهشی‌ در صورتی‌ که‌ تدوین‌ شده‌ وبه‌ صورت‌ اطلاعات‌ در آینده‌ موجب‌ تغییر می‌ شوند . داشتن‌ اطلاعات‌ بـه‌ نـوعی‌ » داشـتن‌ قـدرت‌ Knowled is ) « (power .اطلاعات‌ زمانی‌ قدرت‌ اسـت‌ کـه‌ بـه‌ صـورت‌ درسـت‌ گـردآوري ، سـازماندهی‌ و ارائـه‌ شـود . بزرگراههاي اطلاعاتی‌ همه‌ نوع‌ پیام‌ را ارسال‌ و دریافت‌ می‌ کننـد . از جنبـه‌ اطلاعـاتی‌ مهـم‌ هسـتند ، زیـرا موجب‌ تبادل‌ اطلاعات‌ ، تبادل‌ بین‌ فرهنگها ونیز باعث‌ هجوم‌ فرهنگی‌ ، اقتصادي و سیاسی‌ می‌ شوند .

عصر اطلاعات‌ و ارتباطات‌:

از دیدگاه‌ مک‌ لوهان‌ عصري است‌ که‌ ما درآن‌ زندگی‌ می‌ کنـیم‌ ، و بـا تمـدن‌ الکترونیک‌ سرو کار داریم‌ . در این‌ عصر تنوع‌ واصالت‌ بشر دوباره‌ مطـرح‌ مـی‌ شـود و جهـان‌ بـه‌ صـورت‌ دهکده‌ اي جهانی‌ در می‌ آید . عدم‌ آمادگی‌ دولتها براي پذیریش‌ این‌ تغییرات‌ بسیار زیانبخش‌ خواهد بـود . درمرحله‌ تمدن‌ الکترونیک‌ ، قدرت‌ در دست‌ صاحبان‌ شبکه‌ هاي تلویزیونی‌ وماهوار است‌ . امکان‌ سانسـور و ممیزي بسیار اندک‌ و بازگشتی‌ است‌ به‌ مرحله‌ شفاهی‌. یعنی‌ تمامی‌ جهان‌ از طریق‌ وسایل‌ الکتروینک‌ بـه‌ هم‌ مرتبط‌ می‌ شوند این‌ پدیده‌ نقش‌ مردم‌ ومشارکت‌ آنها در تصمیم‌ گیري را به‌ مردم‌ سالاري نزدیـک‌ مـی‌ کند .

تحمل‌ وبردباري و تکثر گرائی‌ را افزایش‌ می‌ دهد و تمرکز و دیکتاتوري را زیر سوال‌ می‌ برد . دانـائی‌ جایگزین‌ ثروت‌ وخشونت‌ می‌ شود. پرسش‌ این‌ است‌ که‌ انقلاب‌ ارتباطات‌ چگونه‌ موجب‌ افزایش‌ تقاضـا از نظام‌ سیاسی‌ ( حکومت‌ ) می‌ شود ؟ مجاري ارتباطی‌ نـو ( اینترنـت‌ ، مـاهواره‌ و . . . ) موجـب‌ افـزایش‌ تقاضا ومطالبات‌ می‌ شوند و تقاضا وارد یک‌ نظام‌ سیاسی‌ می‌ شود .

این‌ تقاضا که‌ به‌ صورت‌ نهاد وارد یـک‌ سیستم‌ می‌ شود مورد پردازش‌ قرار می‌ گیرد . گر چنانچه‌ سیستمی‌ از امکانات‌ پردازش‌ و توانـائی‌ متعـادلی‌ برخوردار باشد ، و بتواند تعادلی‌ میان‌ نهاد ( (input و داده‌ ( (Output به‌ وجود بیاورند، می‌ توانـد ثبـات‌ خود را حفظ‌ کرده‌ و در نتیجه‌ حکومت‌ آن‌ نظام‌ پایدار بماند . هر چه‌ تفاوت‌ میان‌ نهاده‌ و داده‌ سیستم‌ زیـاد باشد وسیستم‌ سیاسی‌ نتوانست‌ نسبت‌ به‌ تقاضاي ایجاد شده‌ پاسخگو باشد ، آن‌ سیستم‌ دچار بی‌ ثباتی‌ مـی‌ شود . این‌ » بار « سیستم‌ در اثر مجاري نوین‌ ارتباطی‌ ایجاد شده‌ اند . پـردازش‌ آن‌ نیـز مسـتلزم‌ مقـدمات‌ و ابزارهایی‌ است‌ که‌ در رسانه‌ هاي نوین‌ ارتباطی‌ پیدا می‌ شوند.

رسانه‌ هاي ارتباطی‌ جدید که‌ نتیجه‌ انقلاب‌ ارتباطات‌ هستند .داراي ویژگیهایی‌ می‌ باشند کـه‌ قـدرت‌ فـرد وحکومت‌ را به‌ شدت‌ تحت‌ تاثیر قرار داده‌ اند . رسانه‌ ها با تحول‌ در مبـانی‌ و ماهیـت‌ قـدرت‌ فـرد ، تمرکـز زدائی‌ از حکومت‌ ، شفاف‌ کردن‌ عرصه‌ سیاست‌ وحاکمیت‌ و ایجاد مجاري مهم‌ براي بیـان‌ تقاضـا موجـب‌ پاسخ‌ گویی‌ دولت‌ ها و اجبار آنا به‌ رعایت‌ مردم‌ سالاري واصول‌ آن‌ شده‌ اند . مجموع‌ عوامـل‌ فـوق‌ باعـث‌ شده‌ که‌ فرد درفرایند سیاسی‌ نسبت‌ به‌ گذشته‌ از قدرت‌ بیشتري برخوردار باشد و سود این‌ وسایل‌ ارتبـاطی‌ در وهله‌ اول‌ به‌ افراد رسیده‌ است‌.

درهر جامعه‌ اي هر قدر مشارکت‌ و رقابت‌ سیاسی‌ مردم‌ کمرنگ‌ تر شود ، همان‌ قدر از مشروعیت‌ حکومت‌ و نیز کاسته‌ می‌ شود ، چـون‌ مشـروعیت‌ سیاسـی‌ و مشـارکت‌ ورقابـت‌ قـانونی‌ لازم‌ و ملزومنـد منظـور از مشروعیت‌ باور شده‌ به‌ حقانیت‌ و کارآئی‌ حکومت‌ توسط‌ مردم‌ است‌.

مشارکت‌ سیاسی‌ ، رقابت‌ سیاسی‌ و توسعه‌ سیاسی‌

شرط‌ توسعه‌ سیاسی‌ ، مشارکت‌ سیاسی‌ است‌ . هر چه‌ مشارکت‌ سیاسی‌ به‌ معناي عام‌ در یـک‌ نظـام‌ ممکـن‌ باشد ، آن‌ نظام‌ توسعه‌ یافته‌ تر است‌. در نظام‌ سیاسی‌ توسعه‌ یافته‌ ، اولا سازماندهی‌ علایق‌ ومنافع‌ گوناگون‌ ، ثانیا تلفیق‌ علایق‌ ومنافع‌ گوناگون‌ توسط‌ حکومت‌ ( براي پیچیدگی‌، گستردگی‌ نهادهاي سیاسی‌ ) صورت‌ می‌ گیرد ، ثالثا مجال‌ رقابت‌ سیاسی‌ مستمر و مسالمت‌ آمیز ( حل‌ اختلافات‌ ومنازعـات‌ برپایـه‌ روش‌ هـاي مسالمت‌ آمیز و جابجائی‌ مسالمت‌ آمیز قدرت‌ بـین‌ گروههـا و نیروهـاي گونـاگون‌ .) رابعـا نهادینـه‌ شـدن‌ ساختارها وفرایندهاي بالا واستمرار مشروعیت‌ گسترده‌ آنها وجود دارد .

مشارکت‌ سیاسی‌ به‌ مفهوم‌ وجود رقابت‌ ومنازعه‌ مسالمت‌ آمیز بین‌ بخش‌ هاي گوناگون‌ جامعه‌ سیاسی‌ براي به‌ دست‌ آوردن‌ قدرت‌ و اراده‌ جامعه‌ وتعریف‌ مصالح‌ عمومی‌ است‌ ( احساس‌ مسئولیت‌ حکومت‌ )

مشارکت‌ سیاسی‌ یا امکان‌ بیان‌ فردي و جمعی‌ خواستها مستلزم‌ وجود برخی‌ آزادیهـاي اساسـی‌ ؟ درجامعـه‌ است‌ از جمله‌ آزادي بیان‌ ، عقیده‌ ، تشکیل‌ انجمن‌ ها و اجتماعات‌ ، آزادي انتخابـات‌ مبـانی‌ ایـدئولوژیها و سازمان‌ هاي سیاسی‌ گوناگون‌ امکان‌ برخورداري از منابع‌ گوناگون‌ اطللاعات‌ وامکان‌ رقابـت‌ گروههـا بـراي تبلیغ‌ عقاید خود و جلب‌ پشتیبانی‌ عامه‌ مردم‌ . پس‌ از ویژگی‌ هاي اصلی‌ نظام‌ سیاسی‌ توسـعه‌ یافتـه‌ وجـود رقابت‌ سیاسی‌ و ایدئولوژیک‌ و مشارکت‌ سازمان‌ یافته‌ ، نهادمند و گسترده‌ است‌ . بی‌ شک‌ پیـدایش‌ رقابـت‌ ایدئولوژیک‌ و گسترش‌ مشارکت‌ سیاسی‌ به‌ عنوان‌ ویژگیهاي اساسی‌ توسعه‌ سیاسی‌ نیازمند تحـولات‌ عمـده‌ اي در حوزه‌ هاي سیاسی‌ ، فرهنگی‌ و اقتصادي جامعه‌ است‌ که‌ امکان‌ توزیع‌ مجدد قـدرت‌ سیاسـی‌ فـراهم‌ آید و شمار گروههایی‌ که‌ علائقشان‌ بر زندگی‌ سیاسـی‌ تـاثیر مـی‌ گـذارد افـزایش‌ یابنـد .( وجـود منازعـه‌ سیاسی‌ مسالمت‌ آمیز ) البته‌ مشارکت‌ توده‌ اي ضرورتا ، زمینه‌ اي براي توسعه‌ سیاسی‌ به‌ شمار نمی‌ رود ، بلکه‌ ممکن‌ است‌ مـانعی‌ نیز در این‌ راه‌ ایجاد کند . بدون‌ پیدایش‌ چارچوب‌ هاي سیاست‌ رقابتی‌ با وجود مشارکت‌ سیاسـی‌ ، قواعـد انتقال‌ قدرت‌ همچنان‌ در ابهام‌ باقی‌ می‌ ماند