«نُصْرَتِی لَكُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّى یُحْیِیَ اللَّهُ دِینَهُ بِكُمْ» 🔸تلاشگر در مسیر تمدن نوین اسلامی 🔸علاقه مند به حکمرانی رسانه و فضای مجازی 🔸پیگیر فناوری های نوین
کتاب گذر از نوگرایی ارتباطات و دگرگونی جامعه
نسخه دیجیتالی گذر از نوگرایی ارتباطات و دگرگونی جامعه منتشر شد. مؤلف: دکتر حمید مولانا
بسیاری از نظریهپردازان توسعه در چند دهه اخیر شرط توسعه کشورهای جهان سوم را گذار از نظام سنتی به مدرن میدانستند و بر همین اساس انواعی از الگوهای توسعه کشورهای غربی را برای توسعه کشورهای جهان سوم مطرح میساختند بدون آنکه شرایط ساخت این جوامع را در نظر داشته باشند.
در کتاب حاضر، از زاویه ارتباطات و دگرگونی جامعه به توسعه نگریسته شده و نوگرایی به عنوان بخشی از تصویر گستردهتر دگرگونی جامعه مطرح شده است.
نویسنده در این کتاب تلاش کرده است تا با دیدی تحلیلی و منتقدانه نظریات ارتباطی و توسعه را مورد ارزیابی قرار دهد.
کتاب گذار از نوگرایی تألیفی است از پروفسور حمید مولانا و با ترجمهای از دکتر یونس شکرخواه که در سال 1371 منتشر شده است.
این کتاب با یک پیشگفتار و مقدمه در نه فصل به شرح زیر تدوین یافته است:
فصلاول: توسعه، عرصهای در جست و جوی خویش
فصلدوم: فراسوی توسعهگرایی، چهارچوب تحلیل
فصلسوم: نظریهها و نگرشهای متفاوت در قبال ارتباطات
فصلچهارم: فرهنگ، جامعه و ارتباطات
فصلپنجم: سیاستهای ارتباطی و برنامهریزی برای توسعه
فصلششم: تکنولوژی ارتباطات و توسعه برای چه کسی؟
فصلهفتم: ارتباطات دوربرد و نقش آن
فصلهشتم: کاربرد تکنولوژی نوین فضایی در توسعه
فصلنهم: افراد و جوامع، ارتباطات و دگرگونی جامعه
پیشگفتار
پس از جنگ جهانی دوم ــ مقارن با شکلگیری جدید روابط بینالمللی ــ موضوع «توسعه» کشورهای جهان سوم در ابعاد گوناگون مورد توجه متفکران و اندیشمندان علوم اجتماعی قرار گرفت طی پنج ده? گذشته نظریات و الگوهای مختلفی در این زمینه از سوی نظریهپردازان مسائل توسعه ارائه شده است. وجه مشترک عمده این نظریات آن است که هم? آنها شرط ورود به مرحل? «توسعه» را گذر از «نظام سنتی» این جوامع میدانند و هر یک در پی آن است که به ارائ? طریقی برای «گذر از نظام سنتی به مدرن» در وجهی از وجوه جامعه برآید. این وجه مشترک را باید ناشی از تجرب? تاریخی کشورهای غربی در فرایند توسعهیافتگی دانست، به گونهای که نظریهپردازان غربی با تکیه بر روندی که غرب در مسیر توسعه پیموده است، نسخهای کلی برای درمان توسعهنیافتگی جوامع دیگر سفارش میدهند، بدون آنکه وضعیت، شرایط و ساخت این جوامع را مدّ نظر قرار دهند. نتیجه اینکه بسیاری از کشورهای در حال توسعه با همان مشکلات و مسائلی روبهرو هستند که در طول پنجاه سال گذشته با آن مواجه بودهاند، و در برخی از این کشورها نیر اجرای نظریات توسعه به دلیل تعارض با شرایط جامعه به بحرانهای اجتماعی و سیاسی حاد منجر گردیده است. ضمن اینکه کشورهای توسعهیافته نیز به دامن مشکلات جدیدی فرو افتادهاند.
تجربههای موجود، ارزیابی مجددّ نظریات و الگوهای توسعه را ضروری میسازد. براین اساس و با عنایت به نقش ارتباطات در توسعه، نویسنده به تألیف کتاب همت ورزیده است. او با دیدی تحلیلی منتقدانه به بررسی «نظریات ارتباطی و توسعه» پرداخته و با «گذر از نوگرایی» به مفهوم گذار از «شرایط و الگوهای سنتی توسعه» و به اصل «دگرگونی » و نقش «ارتباطات جدید» رسیده است. آنگاه با بررسی نقش مثبت تکنولوژی ارتباطی و اطلاعاتی به تدوین طرح جامع در فرایند دگرگون سازی جوامع مبادرت ورزیده است، به شیوهای که این اثر بیانگر دو دهه تلاش و تفکر در قبال مسائل ارتباطات و توسعه بهشمار میرود.
از آنجا که جامعه ما نیز در «فرایند دگرگونسازی» قرار دارد و ناگزیر از طی این دشوار با تکیه بر آگاهیهای عمومی و مشارکتهای اجتماعی فعالی، باتوجه به ارزشهای اعتقادی و فرهنگی خود است، این مرکز وظیفه خود دانست که به ترجمه و نشر این کتاب مبادرت ورزد به امید آنکه در این شرایط حساس، تاریخی مطالع? چنین آثاری، را در مسیر دشواری که پیشرو داریم یاری نمایید. از مؤلف کتاب جناب پروفسور حمید مولانا ــ همکار افتخاری مرکز ــ و نیز آقای یونس شکرخواه که زحمت ترجمه را برخود هموار نمودند تقدیر و تشکر میکنیم و توفیقات هر چه بیشتر آنان را از خدای یکتا خواهانیم.
دفتر مطالعات و توسعه رسانهها
مقدمه
نظریهپردازان مسائل و توسعه از رویدادها شگفت زده شدهاند. تا سال 1978 تقریباً هیچکس در غرب پیشبینی نکرده بود که مردم و رهبران ایران توان یک انقلاب عظیم را داشته باشند. به همین ترتیب هیچکس از بازخیزش اسلام و پیامدهای آن در منطقه نیز سخنی به میان نیاورده بود و رویدادهای مهم و مؤثر در گرگونیهای اجتماعی و سیاسی نظیر جنبش همبستگی در لهستان، اصلاحات کشورهای سوسیالیست اروپای شرقی و روندهای دگرگونی در اتحاد جماهیر شوروی که بهخاطر «پروستریکا» و «گلاس نوست» صورت گرفت، در حد بیماری «ایدز» و مشکلات اجتماعی مواد مخدر که بافت جامعه آمریکا را تهدید میکرد، در کانون توجه قرار نگرفتند. قیام فلسطینیها در سرزمینهای اشغالی که به «انتفاضه» شهرت یافت و توجه جهانی را در همهجا به خود جلب کرد، همانند جنبش دانشجویان طرفدار دمکراسی در جمهوری خلق چین از قبل پیشبینی نشده بود. مطالعات مربوطه به توسعه، عمدتاً بر نوگرایی جوامع و بر رشد و افول سنتگرایی متمرکز بود. اگر بروز محافظهکاری نوین در غرب، محققان امور اجتماعی را متعجب کرد، صفآرایی و افول مشهود ابرقدرتها در حقیقت حیرتانگیر بود.
امروز بهندرت میتوان شاهد یک مشکل عملی اقتصادی، اجتماعی و یا سیاسی در جهان روبه توسعه بود و آن مشکل را تا حدودی در مناطق صنعتی سرمایهداری و یا سوسیالیستی ندید. امروز شاهد پدیده بیسابقه دگرگونی سراسری جوامع هستیم. این پدیده صرفاً با استفاده از نظریههای رایج اقتصادی و سیاسی مربوط به تغییرات اجتماعی قابل تبیین نیست و تجربه زندگی در محیط دنیوی را باید در همان جهان تکنولوژیک و متظاهر درک کرد. نوگرایی، آنگونه که ما میپنداریم، اوج مرحله جبری تکامل جوامع نیست، برخی آن را نادیده گرفته و برخی درصدد عبور از آن برآمدهاند. مدلهای «وحدتگرا ـ رهایی بخش» مربوط به دگرگونیهای اجتماعی، به میزانی که ایدئولوژیهای سیاسی ـ اخلاقی غرب در شکلهای لیبرالی و مارکسیستی خود روبه افول هستند، ثنویت نوگرایی را به مبارزه طلبیدهاند. در حقیقت، همانگونه که در این کتاب نیز بحث خواهد شد، نظامهایی که دارای مشروعیت ضمنی هستند، از قبل دچار فرسایش شدهاند و تکاپو برای دستیابی به «فضای زیست» در جوامعی که تحت سلطه سازمان بوروکراتیک غیر متشخص هستند، آغاز شده است. دولتها در این جوامع قادر به کنترل این تکاپو نیستند و این روند متحول و بحرانی تنها در صورتی قبال درک خواهد شد که توجه خویش را از مدلهای سیاسی ـ اقتصادی به ارتباطات و نظریههای دورانساز دگرگونی معطوف کنیم.
هنگامی که توجه خود را از «توسعه» به «دگرگونی» معطوف میکنیم، باید دوباره مفهوم بینالمللی و همچنین شیوه نهادینه شدن مطالعات مربوط به ارتباطات و توسعه را در این قلمرو تعریف کنیم. با توجه به فقدان یک چهارچوب منطقی غیرقابل استناد و با توجه به مضامین سیاسی ـ اجتماعی این قلمرو در سطح جهانی و همچنین با در نظر گرفتن این نکته که حیطه مذکور فاقد توان لازم برای ارائه یک هویت منسجم و با ثبات بوده است، بنابراین بازسازی مطالعات مربوط به ارتباطات و توسعه یک ضرورت است. گسترش نقش ارتباطات در سطح جهانی یکی از عواملی است که میتوانیم با توسل به آن، تلقی تازه خود را از ارتباطات و دگرگونی ترسیم کنیم.
تلقی سنتی از نوگرایی این بود که نوگرایی فرایند خردگرایی اجتماعی است، فرایند تلفیق یک جهانبینی خاص با مجموعهای از عوامل خارجی که به صنعتی شدن اروپا و ایالات متحده آمریکا و به ایجاد نظامهای اقتصادی مبتنی بر بازار، که دولت در آنان یک نقش تعارفآمیز داشت، ختم شد. فرایند سکولاریزه شدن، که در آن کلیسای مسیحی نقش خویش را در روابط بینالمللی از دست داد، یکی از نتایج عمده نوگرایی بود. این فرادگرد باعث شد که «مسئولیت جهانی» به دوش نهادها و به دوش نظم حقوقی جوامع نوگرا گذاشته شود. اندکی پس از چرخش قرن، نهادینه کردن «کنش هدفدار ـ خردگرا» که براساس نمونههای غربی بود، در همه جا به چهارچوب اصلی طرحهای توسعه تبدیل شد. ساختار نوین آگاهی که با سرمایهداری شکل گرفت، در آن هنگام هنوز ناقص بود. با ظهور سوسیالیسم در اروپا، اتحاد جماهیر شوروی و سایر نقاط جهان، نوگرایی ـ هر چند در شکلهای مختلف سیاسی و اقتصادی ـ به مشروعیت جهانی دست یافت و در کشورهای صنعتی شرق و غرب به نمونه برتر تحول اجتماعی تبدیل شد. کوتاه سخن آنکه، نوگرایی در مفهوم عام خود به معنی نوعی خردگرایی غربی بود که ایجاد سازمانهای جدید اجتماعی برای جایگزینی با سازمانهای سنتی، صنعتی کردن اقتصاد، سکولاریسم و ایجاد «دولت ـ ملت» در جوامع کوچک و بزرگ از الزامات آن بهشمار میآمد. تحقق روابط بینفردی از طریق مداخله بورکراتیک و دولتی، همچنین به این مفهوم بود که در نوگرایی فقط «جمع» و «غیرشخص» هستند که واقعیت دارند. شرایط مادی ـ و نه معنوی ـ به چشماندازها، رفتارها و نحوه تفکر افراد در جامعه شکل میداد و این در حالی بود که هیچگونه معیار عینی و یا حقیقت ابدی در جامعه وجود نداشت. مورخین و نظریهپردازان امور توسعه از هنگام جنگ جهانی دوم جهت دستیابی به مدلهای خود برای ساختارهای اجتماعی، سیاسی و یا اقتصادی، در تاریخ غرب و عمدتاً در تاریخ «عارضه نوگرایی» به جستوجو پرداختهاند. حال آنکه برخلاف این عده، استدلال ما این است که رفتارها و دگرگونیهای اجتماعی در هر نظامی باید در حقیقت براساس مناسبات و شرایط همان نظام درک و پرداخته شود. برای درک این دگرگونیها باید توجه اساسی خود را به جهانبینیهای این جوامع و ارزیابیهای خود این جوامع از وضعیت داخلی و خارجی آنان معطوف کنیم و همچنین به شرایطی که افراد، گروهها و کشورها انتخابهای خویش را در آن صورت میدهند، نیز دقت کنیم.
هدف این کتاب نفی نوگرایی در راستای تجلیل از فرانوگرایی نیست. در این اثر به نوگرایی ـ و به نمونههای همراه آن ـ بهمثابه بخشی از تصویر گستردهتر دگرگونی جامعه نگریسته میشود. در این اثر طیف گستردهای از دیدگاههای علمی و تجربی در گستره وسیع پدیده ارتباطات و توسعه ترکیب میشوند. مزیت دیگر این پژوهش بیسابقه در ادبیات معاصر ارتباطات، این است که در بررسی سیاستهای ارتباطی و نظریههای مربوط به توسعه، با تاریخ به طرز عمیقی برخورد میکند. تلاشهای بیشماری بهعمل آمده است تا نقد همهجانبهای از تمامی جوانب نظریههای عمده توسعه برای خواننده این اثر فراهم شود، افزون بر این سعی شده است تا از مضامین بیشمار نوگرایی و تغییرات اجتماعی که ذهن بسیاری از نویسندگان را از زمان جنگ جهانی دوم به خود اختصاص دادهاند. یک تألیف نظامدار ارائه شود. کوتاه سخن آنکه، این کتاب سه مقوله به هم پیوسته را بررسی میکند:
1.از نظریههای ارتباطی و توسعه یک تحلیل منتقدانه و نظام پردازانه ارائه میکند. این تحلیل در یک بستر تاریخی صورت گرفته است.
2.برای ارائه نظریه منتقدانه درباره دگرگونی اجتماعی، که از نوگرایی فراتر میرود، یک چهارچوب نوین مفهومی را بهوجود میآورد.
3.نقش مثبت تکنولوژهای ارتباطی و اطلاعاتی را در تغییرات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مورد ارزیابی قرار میدهد.
این اثر در برخورد با موارد فوقالذکر از آمیزهای از تجزیه و تحلیلهای مفهومی، بازنگریهای نظامدار، نوسازی تحلیلی نظریههای اندیشمندانی چون مارکس، وبر (Weber) ، هابرماس(Habermas)، فوکو (Foucault) ، لیوتارد (Lyotard) ، بادریلارد (Baudrillard)، در غرب و ابنخلدون ، خمینی و مطهری در سایر فرهنگها بهره میگیرد.
از مانی که دانیل لرنر (Daniel Lerner) در سال 1958 کتاب خود گذر از جامعه سنتی، نوگرایی خاورمیانه را نوشت سه دهه سپری شده است. موضوع این کتاب به سال 1949، به زمان مطرح شدن دکترین «ترومن» و «اصل چهار» وی باز میگردد؛ این دوران با برتری بلامنازع آمریکا و همچنین دهه طرح مسئله «توسعه» در سازمان ملل دنبال شد. از آن هنگام به بعد جهان دستخوش دگرگونیهای عمیقی شده، اما این تغییرات در راستای نظریات لرنر نبوده است. خاورمیانه، آمریکای لاتین، آسیا، آفریقا و در واقع اروپا و ایالات متحده آمریکا در قیاس با سالهای پس از جنگ جهانی دوم, به مکانهای متفاوتی تبدیل شدهاند.
این اثر، دو دهه تلاش و تفکر در قبال مسائل ارتباطات و توسعه را منعکس میسازد. من در سال 1968 به هیئت علمی دانشکده خدمات بینالمللی در دانشگاه امریکن پیوستم و پایهگذار «برنامه ارتباطات بینالمللی»، نشستها و سمینارهای آکادمیک در زمینه ارتباطات و تحولات اجتماعی ـ اقتصادی و سیاسی بودم. وقتی در سال 1988 مراسم بیستمین سالگرد تشکیل «برنامه ارتباطات بینالمللی» را برگزار میکردیم. ابعاد و مرزهای توسعه کماکان در تحول و تکامل بود و مسائل فرهنگی و بومشناسانه، مرزهای سیاسی و اقتصادی را به حوزه اطلاعات و ارتباطات، بهمثابه کانون تحلیل، گسترش داده بود. به عنوان پروفسور میهمان بو به عنوان یک پژوهشگر، طی بیست سال، که سالهایی تعیین کننده و متلاطم بود و جوامع بسیاری را با طرزی عمیق دگرگون ساخت، به نقاط بسیاری از جهان سفر کرده و از کشورهایی نظیر انگلیس، آرژانتین، اتحادجماهیر شوروی، نیجریه، ژاپن، مصر، ایران، ترکیه و لهستان دیدن کردهام. من همچنین در بسیاری از مناطق کمربندی مناقشهآمیز شرق ـ غرب و شمال ـ جنوب نیز حضور داشتهام و نظر به اینکه با بسیاری از رهبران و برنامهریزان این کشورها گفتوگو کردهام، طرح اولیه پارهای از بخشهای این کتاب طی همین دیدارها، سخنرانیها و سفرهای پژوهشی شکل گرفته است. من در تکاپوی دستیابی به گفتوگوها و دادههای تازهتر، تنها در پنج سال گذشته چندین بار به ایران، ترکیه و سایر کشورهای اروپای شرقی و غربی سفر کردهام.
برخی از جنبههای مطرح شده در این کتاب، ملاحظات این دوران بوده است. به عنوان مثال، بحث «فرهنگ، جامعه و ارتباطات» در بخش چهارم کتاب، به سخنرانی افتتاحیه من در کنگره جهانی «اتحادیه بینالملی پژوهش در زمینه ارتباطات جمعی» که در ورشو برگزار شد، باز میگردد. این اجلاس مقارن با آغاز انقلاب اسلامی در ایران و شکلگیری اولیه گروههای همبستگی در لهستان بود. طی دهه گذشته، پارهای از بازبینیها در ارتباط با این بخش ویژه صورت گرفت تا صحنههای متغیر جهانی و همچنین مطالعات فرهنگی درباره ارتباطات را به طرزی وسیع ترسیم نماید. بخشهای سوم و پنجم این کتاب که به ارزیابی نگرشهای متفاوت در قبال ارتباطات و توسعه میپردازند، در محافل دانشگاهی در شهرهایی نظیر قاهره ، تهران و «لوبلیانا» به بحث و بررسی گذاشته شدهاند. بخش گستردهای از دادهها در آسیا و حوزه اقیانوس آرام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. این امور بهطور مشخص هنگامی متحقق شد که من در فرصتهای مغتنم به عنوان عضو در مرکز «شرق ـ غرب» (هاوایی) و سمپوزیومهای دهلی نو و توکیو حضور یافتم.
مجموعه این مسائل مرا به ضرورت یک ارزیابی تازه و به بازنگری تغییرات جهانی «توسعه و ارتباطات» متقاعد ساخت. جهان موسوم به «روبه توسعه» با مشکلات «هویت شخصی»، «ایدئولوژی انقلابی» و «مبارزه برای زندگی روزانه» در حال گذار بود و جهان غرب نیز مشکلاتی متفاوت ـ اما نه سادهتر ـ داشت. نیاز به «نظم نوین بینالمللی اقتصادی» و تکاپو برای «نظم نوین جهانی ارتباطات و اطلاعات» در دهه هفتاد، به بحران و رقابت اقتصادی نوین جهانی و به یک فراخوان برای بومشناسی نوین اطلاعاتی و فرهنگی تبدیل شدهاند. مسائل شمال ـ جنوب مشخص شده، اما هنوز لاینحل مانده و از دیگر سو، روابط «شرق ـ غرب» و روابط «غرب ـ غرب» نیز وارد یک عصر تازه تکنولوژیک، اقتصادی و سیاسی شده است. مجموعه این مسائل به بروز یک معما، عدم اطمینان و عدم امنیت وسیع منجر شده است.
این اثر هم به افراد و هم به نهادها مدیون است. در سال 1984 از سوی یونسکو به من مأموریت داده شد تا سهم تکنولوژی ارتباطات در توسعه را از جنبههای مختلف جغرافیایی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهم، تا از این طریق گزارشی از وضعیت موجود در زمینه استراتژیها و تجزیههای جهانی فراهم آید. در آن هنگام از لارسی جی. ویلسون دعوت کردم تا در آن پروژه همکاری نماید. حاصل کار ما در سال 1988 تحت عنوان «تکنولوژی ارتباطات و توسعه»1 از سوی یونسکو منتشر شد. کتابی که در برابر شما است، به نوعی از آن پروژه ناشی شده است؛ اما نظریاتی که در این اثر عرضه میشوند، الزاماً دیدگاههای یونسکو را منعکس نمیسازند. مایلم از یونسکو به خاطر اجازه استفاده از بخشی از مطالب آن پروژه سپاسگزاری کنم. همچنین باید از انتشارات «سیج» (Sage) نیز که اجازه استفاده از بخشی از مقالهام به نام «وسایل ارتباط جمعی و فرهنگی، به سوی یک نظریه همهجانبه» که در بخش چهارم کتاب از آن استفاده شده است، قدردانی نماییم. 2
بهعبارت کوتاهتر، این اثر بر آن است تا رگههای گوناگون مسائل پیچیده توسعه و ارتباطات را همگرا کرده و آنان را در چهارچوبی منسجم و قابل استناد قرار دهد تا از این طریق پویش تغییراتی که در جهان کنونی رخ میدهند، بهتر درک شود. بخش اول کتاب، تلاشهای گوناگون فیلسوفان و محققان اجتماعی را به منظور درک فرایند توسعه اجتماعی در بستر اقتصادی، سیاسی، روانی و فرهنگی مورد بررسی قرار میدهد و درقبال نظریه توسعه به ارائه یک تحلیل تاریخی از این روند میپردازد. بخش دوم برای هماهنگ کردن مفاهیم توسعه و ارتباطات در یک کل یکپارچه، ضمن ارائه چهارچوب تازه، مفهوم جهانی دگرگونی اجتماعی را مطرح میسازد. بخش سوم، طبقهبندی و بازبینی نظریهها و نگرشهای متفاوت در قبال توسعه و ارتباطات را هدف قرار میدهد و افزون بر این مجموعهای از نمونهها و الگوهای «وحدتگرا ـ رهایی بخش» را به عنوان جایگزین برای نگرشهای قدیمی، شناسایی و تشریح میکند. بخش چهارم بر روابط فرهنگ، جامعه و ارتباطات متمرکز میشود و نظریههایی را از رشتههای متفاوت علوم اجتماعی مورد بررسی قرار میدهد. این نظریهها ممکن است برای پیافکندن مجموعهای از مضامین مربوط به سطوح ملی و همچنین مربوط به ماهیت پیچیده روابط و ارتباطات بینالمللی بهکار آیند. بخش پنجم پارهای از ملاحظات نظریه ارتباطات و دگرگونی را در حوزه روبه گسترش سیاستگذاری و برنامهریزی ارتباطی مورد بحث قرار میدهد. بخش ششم تا هشتم کاربردهای عملی نظریههای قدیمی را ارزیابی میکنند. در این ارتباط پانصد پروژه تجربی در سطوح کلان و خرد، که به نقش تکنولوژی ارتباطات و اطلاعرسانی پرداختهاند، تجزیه و تحلیل شدهاند. و بالأخره بخش نهم به خلاصه کردن یافتهها میپردازد و پیشنهاد میکند که باید از مقولات توسعه و توسعه نیافته عبور کرد، در این بخش همچنین اطلاعات تجربی بیشتری درباره ارتباطات و دگرگونی جامعه ارائه میشود.
بدیهی است که در انجام این مسئولیت باید از سهم افراد و نهادها قدردانی کرد از همه کسانی که در متن، در پانوشتها و در کتابشناسی از آنان نام برده شده است. سپاس ویژه خود را به آن جوسی(Ann Jaussi) که ویراستاری اثر را از آغاز تا انجام بهعهده گرفت، به بروس کاتز(Bruce Kotz) که در بررسی و ترکیب اطلاعات تلاش پر ارجی به خرج داد و به گینگر اسمیت(Ginger Smith) به خاطر حمایت و ترغیب در همه زمینهها اعلام میکنم. عمیقاً از همت و مساعدت سه فرد فوق و مشارکت افراد دیگری که نامشان در بخشهای دیگر این اثر میآید، قدردانی میکنم.
حمید مولانا ـ واشنگتن
مطلبی دیگر از این انتشارات
نظام های سیاسی در عصر ارتباطات و اطلاعات
مطلبی دیگر از این انتشارات
دستاوردهای جهانی شدن در حوزه ارتباطات برای جامعه امروز ایران چیست؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
خلاصه کتاب موج سوم الوین تافلر