نوشتن رو دوست دارم. (از «نوشتن» نوشتن رو بیشتر.)
یادداشت یکم: اصل پیوستگی در محتوانویسی
محتوا باید از دو نظر پیوسته باشد: ۱) مضمون، ۲) ساختار.
پیوستگی مضمون
پیوستگی مضمون یعنی استمرارِ تفکر. مثلا در مقالهای با موضوع «روشهای سادهنویسی»، اگر نویسنده برای توضیح مسئله از مطولنویسی و سختنویسی استفاده کند، مضمون را زیر سوال برده و ناپیوستگی ایجاد کرده. برای خواننده سوال پیش میآید که: چرا نویسنده از روشهای سادهنویسی خودش بهره نبرده؟
محتوایی که فاقد پیوستگی باشد، فاقد اثرگذاری نیز خواهد بود چراکه گسستگی فکریِ نویسنده، خواننده را متوجه تضادها کرده و تضاد از اعتبار مطلب خواهد کاست.
پیوستگی مضمون ارتباط زیادی با تخصص نویسنده نیز دارد، که در یادداشتی مجزا به آن خواهم پرداخت. اما خلاصهاش میشود اینکه: وقتی نویسنده در موضوعی تخصص نداشته باشد، ندانستههایش به نوشته نفوذ کرده و ناپیوستگی ایجاد میکنند. مثلا نویسنده ابهاماتی ایجاد میکند و میگذرد چون پاسخی برایشان ندارد. نوشتهای که دچار ناپیوستگی مضمون باشد، جای آنکه پاسخ پرسشی را بدهد، پرسشهای بیشتری ایجاد میکند.
جهش موضوعی نیز نوعی ناپیوستگی در مضمون است. در این نوع نوشتار، نویسنده از هر دری سخنی میگوید یا مطالبی را بدون توجه به ارتباط معنایی و مفهومیشان به یکدیگر میچسباند. (در یادداشتی دیگر به این مسئله بیشتر خواهم پرداخت).
پیوستگی ساختار
پیوستگی در ساختار یعنی استمرارِ بیان. یعنی «جوری که مینویسیم» از ابتدا تا انتها ثابت بماند. اگر مطلب را با لحن محاوره آغاز کردیم، در طول مقاله این لحن را حفظ کنیم. اگر لحنمان رسمی است، تا انتها همان بماند؛ مگر اینکه تغییر لحن توجیه داشته باشد.
نویسنده باید بکوشد «آنچه» میخواهد بگوید را با «آنطور» که میگوید همخوان کند.
پیوستگی ساختار محدود به سبک نگارش نیست و میتوان موارد زیر را نیز برایش در نظر گرفت:
- پیوستگی تیترها. عناوین و زیرعنوانهایی که چپاندرقیچی باشند و هر کدام ساز خود را بزند، مناسب نیستند. باید کوشید تیترها و عنوانها منسجم باشند. مثلا همه پرسشی یا همه خبری باشند.
- پیوستگی مثالها. بهتر است مثالهایی که در یک مطلب میآوریم تا حد ممکن با هم و به موضوع مرتبط باشند.
- پیوستگی پاراگرافها. بهتر است پاراگرافها از نظر طول و حجمِ اطلاعات همخوان باشند. مثلا یک پاراگراف بیشازحد از پاراگرافهای دیگر طولانی نباشد یا یک پاراگراف بیشازحد سنگین نباشد. کلمات و اطلاعات بهطور مساوی بین پاراگرافها تقسیم شده باشند.
- پیوستگی املایی. اگر قرار است مثلا به جای همزه از «ی» استفاده کنیم، باید در سرتاسر مطلب اینکار را بکنیم. نه اینکه یکجا بنویسیم «ساختهٔ» و جایی دیگر بنویسیم «ساختهی».
- پیوستگی پیوندها (لینکها). از آنجایی که محتوانویس اصولا نوشتههایش را به مطالب دیگری پیوند میدهد، بهتر است این پیوندها ساختاری مشترک داشته باشند. مثلا همه در ارتباط با موضوعی معین باشند یا همه از منابعی مرتبط باشند.
در نهایت:
برای اینکه نوشتهای پیوستگی داشته باشد، نویسنده باید با ذهن پرسشگر بنویسد. یعنی بایستد، از خودش بپرسد آیا این جملات با آنچه میخواسته بگوید همخوانی دارند؟ آیا جوری که مینویسد با چیزی که میخواسته بگوید مطابقت دارد؟ و آیا ساختاری که برای بیان موضوع انتخاب کرده در طول مطلب ثابت است؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
نونِ نوشتن: راهنمای فوریفوتی درآمدزایی با نویسندگی
مطلبی دیگر از این انتشارات
قانونِ پاستا در محتوانویسی
مطلبی دیگر از این انتشارات
روزی که با محتوانویسی و توییتر به درآمد دلاری رسیدم