سلام. من یک حل کننده مشکلات تجربی و تصویری هستم. پیدا کردن راه حل برای ایده های ذهنی یا مشکلات تصویری و تجربی که باهاشون درگیر میشم، خیلی لذت بخشه و اینجا درباره اونها مینویسم.
استیو جابز برای طراحی محصولات اپل چه چیزهایی از باهاوس یاد گرفت؟
«اگر به کامپیوترها نگاه کنیم، شبیه آشغال هستند!» این حرفی بود که استیو جابز در کنفرانس بین المللی طراحی آسپن در کلورادو در 1983 گفت. اپل تا آن سال 3 میلیون کامپیوتر فروخته بود و قصد داشت تا سال 1986، 10 میلیون کامپیوتر دیگر نیز بفروشد « چه آنها شبیه یک تکه گوه باشند، یا از نظر ظاهری عالی باشند.»
اما جابز برای طراحی محصولات اپل در جستجوی راهی دیگر بود. او گفت:« این شی جدید در محیط کار همه قرار خواهد گرفت، و در محیط آموزشی و در محیط خانه و ما میخواهیم یک شی عالی را در آن جا قرار دهیم.»
حدود هشت دهه قبل در آلمان، هنرمندان، طراحان و صنعتگران مدرسه باهاوس، با مشکل مشابهی روبرو شدند. آنها شاهد افزایش تولید در اوایل دهه 1900 بودند اما متوجه شدند که این کالاهای خانگی حاصل تولید انبوه، فاقد زیبایی و روح هستند. پس وارد شدند و شروع به ساخت مبلمان، وسایل خانه و آشپزخانه و حتی لباسهایی با زیبایی، ظرافت و ظاهری کاربردی کردند که امکان تولید انبوه آنان نیز وجود داشت.
کم، زیاد است!
در باهاوس محور تمام تلاشها و فعالیتها «سادگی» بود. « کم، زیاد است!» این جمله معروف لودویگ میس ون دروهه معمار باهاوس را احتمالا شنیده اید. این اصل بسیار فراتر از فقط سادگی فرم- آن اشکال هندسی تمیز با سطحی براق که محصولات باهاوس را به آن میشناسند- بود. هر شی میبایست به طرزی بی نظیر طراحی میشد تا استفاده از آن برای مصرف کننده راحت باشد.
لودویگ میس ون دروهه : « کم، زیاد است!»
از نظر امیلی اُور – گردآورنده آثار موزه طراحی کوپر هویت- این اصل راهنما و آموزه اصلی است که دو غول بزرگ طراحی را به هم پیوند میزند. او میگوید:« این ایده که نظم را به هر چیز پیچیده ای وارد کنیم؛ هم در طراحی محصولات اپل وجود دارد و هم در باهاوس. آیفونهای ما امروزه میتوانند هرکاری انجام دهند، هرکاری! اما چطور میتوان آن عملکرد بسیار پیچیده را به چیزی که ساده و کاربرپسند است تبدیل کرد؟» واقعا چطور؟!
اما جابز همیشه بر اساس مدل باهاوس عمل نمیکرد. اولین دفتر رسمی اپل- پس از خروج از گاراژ خانواده جابز- در ساختمانی بود که یک دفتر فروش محصولات سونی نیز در آن وجود داشت. جابز شیفته نوع نگاه محصولات سونی بود، که اغلب بروشورها را آویزان میکردند و درمیانشان دور میزدند. در دهه 1970 سونی یکی از معدود برندهایی بود که از نظر طراحی متمایز بود. اُور میگوید:« زیبایی شناسی سونی میگفت: همه چیز نوعی کاملا پرجنب وجوش و مردانه دارد. محصولات سونی فریاد میزد که: من یک قطعه الکترونیکی مصرفی هستم.»
اولین برخورد جابز با باهاوس
اما در سال 1981 ، وقتی که جابز در اولین کنفرانس خود در انستیتو آسپن شرکت کرد، این نگاه صنعتی محو شد! پردیس دانشگاه کلورادو توسط هنرمند و معمار اتریشی هربرت بایر- آخرین استاد برجسته باهاوس- طراحی شده بود. سرشار از ساختمانها، مبلمان و علائم بدون دندانه (sans serif) که برآمده از ایده آل های باهاوس در اوایل قرن بیستم بود.
دو سال بعد جابز اصول وام گرفته از باهاوس در طراحی محصولات اپل را توضیح داد. « مسیری که که ما می رویم در طراحی محصولات و تبلیغات این است: آن را ساده کنیم! واقعا ساده!» او تاکید کرد که بین اپل و سایر رقبا، یک تفاوت وجود دارد:« ما فناوری پیشرفته را روشن، ناب و صادق میبینیم، نه این که یک نگاه سنگین صنعتی به رنگ سیاه سیاه سیاه داشته باشیم، مثل سونی»
ما فناوری پیشرفته را روشن، ناب و صادق میبینیم، نه این که یک نگاه سنگین صنعتی به رنگ سیاه سیاه سیاه داشته باشیم، مثل سونی!
وفاداری به مواد و متریال!
وفادار ماندن به مواد، یکی دیگر از خصوصیات بارز باهاوس بود. برای مثال صندلی معروف واسیلی اثر مارسل بوئر- طراح مجارستانی آمریکایی- بر متریال پیشرفته خود- در اینجا لوله های توخالی فولادی که در آن زمان فقط برای قاب و فرمان دوچرخه از آن استفاده میشد- تاکید داشت؛ به جای آنکه آن را تغییر دهد یا آلمینیوم- به عنوان شیئی مربوط به آینده- آن را بپوشاند.
سالها بعد وقتی جابز و طراح تاثیر گذار اپل، جاناتان ایو اولین iMac را میساختند، تصمیم گرفتند از یک پوسته شفاف استفاده کنند که بورد داخل را نمایان میکرد. والتر آیزاکسون در زندگینامه خود میگوید:« این پوسته از لحاظ استعاری و در واقعیت، شفافیت مهندسی داخلی کامپیوتر را به طراحی بیرونی متصل میکند». اپل مثل یک باهاوس قرن بیست و یکمی حرفه های خلاق مختلف را با هم جمع کرده و آنها را در یک محصول متحد میکند.
باهاوس، جابز و تایپوگرافی
جابز در مورد تایپوگرافی هم وسواس داشت! بایر، طراح موسسه آسپن، خودش فونت کلاسیک Bauhaus را طراحی کرده بود که در طراحی موسسه آسپن نیز از آن استفاده کرده بود. بدون زوائد، مینیمال و مدرن؛ و این را میتوان تعریف جنبش باهاوس درنظر گرفت. دقیقا به همان روشی که فونت های خاص برای طراحی محصولات اپل تولید شدند. اُور میگوید:« چه درون سیستم باشد، چه در صفحه اصلی و چه در بسته بندی، برند اپل از طریق این تایپوگرافی قابل تشخیص است. »
بدون زوائد، مینیمال و مدرن ؛ این را میتوان تعریف جنبش باهاوس درنظر گرفت.
اور ادامه میگوید:« اما تایپوگرافی فقط یکی از مولفه های اعتقاد گسترده تر به «طراحی کامل» است. این یکی دیگر از موارد پیوند باهاوس و اپل است. در باهاوس معتقد بودند که همه زمینه های خلاق، اعم از معماری یا طراحی گرافیکی یا نقاشی، باید در یک اثر هنری کلی جمع شوند. برای اپل همه فقط مربوط به محصول نیست. این مربوط به بسته بندی است و درمورد پیشخوانی است که بسته بندی در آن قرار دارد و مربوط به محیطی که آن قفسه ها در آن قرار دارند.»
« ما واقعا برای کیفیت موزه هنر مدرن تلاش میکنیم.» این جمله استیوجابز است درباره تیم اپل. باید گفت آنها موفق شده اند. ده محصول اپل اکنون در موزه طراحی MoMA ( موزه هنر مدرن) قرار دارند. محصولاتی از جمله iPod نسل اول و iMac. همه آنها دارای خطوط براق، رنگهای روشن، لبه های پیچیده و اشکالی هندسی هستند که ویژگی طراحی محصولات اپل است و بخشی از آن را مدیون تاثیر ماندگار باهاوس هستند.
با توجه به آنچه درباره پیوند مکتب باهاوس و طراحی محصولات اپل گفته شد و نوع نگاه انسان شرقی به هنر، به نظر شما حضور هنر در محصولات شرقی و به خصوص ایرانی چگونه میتواند باشد؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
UX mappingچیه؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
چرا لوگو اسنپ کپی نیست؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
آموزش ایلاستریتور (Clipping mask)