معمار | فعال در طراحی، بازسازی بناها، محوطهها و بافتهای تاریخی | علاقمند به سفر، عکاسی، ادبیات
پانورامای ایران
یکی از بخشهای مهم سفرنامهها توصیف مناظر طبیعی کشورها و همچنین شهرها و بناهای معماری مهم آنهاست. پیش از اختراع عکاسی و قابل حمل و استفاده شدن دوربین در سفر، این توصیفها اغلب در قالب کلمات بودند.
سیاحان و پژوهشگرانی هم بودند که یک نقاش را به همراه خود داشتند که در حین سفر کروکیهایی از بناها و مناظر سفر ترسیم میکرد که در سفرنامهها و یا کتابهای مربوط به سفر منتشر میشد.
یک نوع ویژه از این سفرنامههای تصویری، طومارها و یا پانوراماها هستند که به نظر میرسد تحت تاثیر سنت طومارهای روایی در نقاشیهای شرق آسیا شکل گرفتهاند.
در سالهای پیش از ظهور سینما، این طومارها ابزار جالبی برای روایت تصویری سفرها بودند. در ابتداییترین نمونهها این نقاشیها با ابعاد بزرگ و تناسبات کشیده میان دو میله چوبی لوله شده قرار داشتند و یا از داخل استوانهای خارج میشدند و بدین ترتیب هر بخش از سفر روایت میشد.
بعدها ابزارهای ارایهی این طومارها کمکم پیشرفت کرد. به عنوان مثال سفر به لندن داستانی طنز از یک سفر ماه عسل بود در دوازده صفحه که برای نمایش در جعبهای قرار گرفته بود.استفاده این وسیله و شیوه روایت از اواخر قرن هفدهم تا ابتدای قرن نوزدهم میلادی در اروپا برای سرگرمی در مهمانیهای و دورهمیها رونق داشت.
نمایشهای پانوراما در اواخر قرن نوزدهم در لندن به شدت اوج گرفت به عنوان مثال نمایش صعود آلبرت اسمیت از مون بلان به مدت هفت سال در ایجپشن هال (Egyptian Hall) لندن روی پرده بود. نمایشی که هفتصد تماشاگر در طول نمایش علاوه بر دیدن تصاویر کوهستان، رعد و برق، باد و رقصندگان محلی را نیز تجربه میکردند.
با استقبال مخاطبان، ابزارهای این نمایشها رو به پیچیدهتر شدن گذاشت و این طومارهای ساده تبدیل به پانوراماهای متحرک بسیار بزرگ در ترکیب با صندلیها، سنها و عروسکهای مکانیکی در حال حرکت شد. اوج این اتفاق در اکسپو 1900 پاریس بود.جایی که پانورامایی به ارتفاع 12 متر و طول تقریبی 760 برای تماشاگرانی حاضر در یک کشتی با ابعاد واقعی به نمایش گذاشته میشد. در این نمایش علاوه بر حرکت تصویر، خود کشتی نیز با جکهایی تکان میخورد تا حس سفر دریایی هر چه بیشتر منتقل شود.
یکی دیگر از ابداعات تاثیر گذار آن اکسپو، پانورامای راه آهن بزرگ سیبری اثر پاول یاکووویچ پیاستسکی بود که در غرفه روسیه به نمایش گذاشته شد. نمایشی که درآن تماشاگران در طول 45 دقیقه می توانستند مسیر حدودا 9000 کیلومتری قطار مسکو تا پکن که از سیبری میگذشت را با جزییات زیاد تجربه کنند. سه واگن واقعی 20 متری دارای امکانات کامل یک قطار لوکس مانند رستوران، سالن پذیرایی و تخت خواب در کنار جایگاه این تماشاگران قرار داشت و در مقابل آنها منظرهای مانند آنچه از پنجره قطار دیده میشد طراحی شده بود. در تجربه سفر با قطار به نظر میرسد اشیاء نزدیکتر با سرعت بیشتری نسبت به آنچه در دور دست است حرکت میکنند. بنابراین، نزدیک تماشاگران یک سکوی افقی پوشیده از شن و سنگ بود که با سرعت تقریبی 20 کیلومتر در ساعت رانده می شد! در پشت این سکو یک صفحه نمایش عمودی قرار داشت که با بوتهها و درختان تزیین شده بود و با سرعت 10 کیلومتر در ساعت حرکت می کرد. صفحهی نمایش رنگی دومی هم کمی عقبتر، برای نشان دادن مناظر دورتر، با سرعت تقریبی 2 کیلومتر در ساعت حرکت میکرد و در انتهای تصویر نیز نقاشی پانوراما اثر پاول یاکووویچ پیاستسکی به ابعاد 7.5 متر ارتفاع در 100 متر طول با مناظر کوهها، جنگلها، ابرها و شهرها با سرعت کمی حرکت میکرد. در این نقاشی ویژگی های جغرافیایی طول مسیر نمایش داده شده بود: مناظر شهر مسکو، سواحل دریاچهها و رودخانههای بزرگ، دیوار بزرگ چین و شهر پکن. با توجه به سرعتهای متفاوت مناظر ، تجربهی این "سفر" هرگز دقیقاً تکرار نمیشد و بازدیدکنندگان گاهی چندبار به دیدن نمایش مینشستند.
پاول یاکولویچ پیاستسکی پزشک و جهانگردِ روس متولد سال ۱۸۴۳ میلادی بود. علاقهی زیادش به طراحی سبب شد که در دانشکده صدها طراحی از آناتومی بدن، تشریح اجساد، مراحل زایمان و بیماریهای پوستی بکشد که بعدها به عنوان تصاویر کمک آموزشی از آنها استفاده میشد. پس از اتمام دورهی تحصیل، به طور داوطلبانه برای پیوستن به ارتش به سنت پیترزبورگ رفت. در آنجا زمانهای آزادش را صرف بازدید از ورکشاپهای هنرمندان آکادمی هنرهای سنت پیترزبورگ میکرد. در سال ۱۸۷۲ پیاستسکی همراه افسر ستاد کل ارتش امپراتوری روسیه سوسنوسکی به عنوان دکتر و نقاش به چین فرستاده شد. وی در آنجا با سنت نقاشیِ طومارهای روایی در شرق آسیا آشنا شد و اولین پانورامای خود را از چین و غربِ سیبری کشید.
در سال ۱۸۹۵ ژنرال الکسی کوروپاتکین وزیر جنگ روسیه در ماموریتی برای اعلام پادشاهی نیکلاس دوم به تهران اعزام شد. او پیاستسکی را با خود همراه کرد تا از مسیر دشوار سفرشان نقاشیهایی ثبت کند. نتیجهی این همراهی طوماری تحت عنوان پانورامای ایران شد. او این نقاشی را در سال ۱۸۹۵ میلادی در عشقآباد تمام کرد. طول این پانوراما حدود 60 متر و ارتفاع آن تقریبا 50 سانتیمتر است.
در این پانوراما سفرنامهای از انزلی تا تهران روایت میشود و در آن میتوان تصاویری از مناظر بین راهی و جغرافیای طبیعی شمال ایران و رشته کوه البرز، جادههای بین شهری، ساختمانها،میدانهای شهری و کاخهای دوره قاجار را دید.
این پانوراما هم اکنون در موزهی ارمیتاژ سن پترزبورگ نگهداری میشود.
برای نوشتن این متن از herfeh-honarmand و Egidija Čiricaitė به عنوان منابع اصلی استفاده شده است.
مطلبی دیگر از این انتشارات
شهرها در نگاه مطراقچی
مطلبی دیگر از این انتشارات
شهرها و بازارهایشان در نگاه فرد ریچاردز
مطلبی دیگر از این انتشارات
گشت و گذاری در المسالک والممالک