معمار | فعال در طراحی، بازسازی بناها، محوطهها و بافتهای تاریخی | علاقمند به سفر، عکاسی، ادبیات
نظرانداز
نام ژول لوران برای من تداعی کننده تصویر مسجد کبود است. رنگ سرخ آجرهای باقیمانده از مسجد پس از زلزلهای هولناک در کنار کاشیهای آبی ایوان ورودی در پس زمینهی آبی کم نظیر آسمان تبریز همه و همه در پوشیده شده با برفی سنگین و چند نفر از کاروانیان که شتر ها را رها کرده اند تا استراحتی بکنند و خود در میانهی ایوان پناه گرفتهاند تصویری به یاد ماندنی از این شاهکار معماری خلق کرده است.
ژول لوران با نام کامل ژول ژوزف آگوستین لوران (Jules Laurens) - این نام در برخی منابع ژول لورانس یا جولز لارنس هم ترجمه شده - هنرمند فرانسوی در طراحی، نقاشی و لیتوگرافی متولد 26 ژوئیه 1825 در کارپنترا بود. او نقاشی را ابتدا تحت نظر برادر بزرگش، ژان ژوزف بوناونتور شروع کرد و سپس به تحصیل در موسسه هنرهای زیبای پاریس پرداخت و اولین نمایشگاه خود را هم در همان جا و در سال 1840 برگزار کرد.
لوران تقریباً به طور تصادفی برای همراهی با ژاویه اومر د ال (Xavier Hommaire de Hell) پژوهشگر و جغرافيدان ِ فرانسوی، برای سفری پژوهشی به ترکیه و ایران انتخاب شد. این دو حدود 175 سال پیش و با از گذشتن از شرق اروپا و ترکیه در زمستان سال 1847میلادی برابر با 1226 شمسی به تبریز رسیدند و بازدیدی از این شهر و ساختمانهایش داشتند و همانجا بود که لوران نگارهی مسجد کبود در میان برفها را کشید.
این دو در نخستین روزهای سال 1848 میلادی از تبریز راهی تهران شده و در خانه سفیر فرانسه مستقر شدند تا بیماری اومر د ال که در ترکیه شدت یافته بود بهبود یابد. در این مدت لوران جزییات دقیقی از خانه سفیر فرانسه در تهران ترسیم کرد.
چند روز پس از استقرار در خانهی سفیر، اومر د ال و لوران به دربار محمدشاه قاجار رفتند. شاه، با دیدن نگارههای لوران، از او خواست نگارهای از وی بکشد سپس لوران، به فرمان محمدشاه، به اندرون دربار راه یافت تا چهرهنگارهای از فرحخانم، عمه شاه، بکشد. اگرچه هیچ نشانی از چهرهنگارهی، عمه محمدشاه در دست نیست، اما با این پیشامد بیمانند، لوران تنها نگارگری است که نگارههایی از اندرون حرم قاجاری از خود به یادگار گذاشتهاست.
همان سال اومر د ال از سوی محمد شاه ماموریت یافت تا برای انتقال آب از رودخانه شاهرود به دشت ساوجبلاغ مطالعاتی انجام دهد. در روز 17 ماه مه سال 1848م/25 جمادی الثانی سال 1264 قمری، لوران به همراه اومر د ال راهی مازندران شدند. نتیجهی این سفر برای لوران 80 نگاره بود که در میان آنها از كاخ آقامحمدخان قاجار در ساري، رود تجن و كاخ شاه عباس در فرح آباد ساري، كاخ هاي شاه عباس در اشرف و سه نگاره از ساختمان های شهر استرآباد (مسجدجامع، امامزاده نور و سردر عالی قاپوی آغامحمدخان ) میتوان نام برد.
اومر د ال و لوران سفری هم به اصفهان رفتند. و در مسیر از ورامین و کاشان نیز دیدار داشتند. سفری که با مرگ نابههنگام اومر د ال در روز 29 اوت 1848میلادی برابر با30 رمضان 1264 قمری نافرجام ماند. اومر د ال در گورستان محلهی جلفای اصفهان به خاک سپرده شد. لوران هم بیدرنگ به تهران بازگشت. بازگشت او با مرگ محمدشاه و به تخت نشستن ناصرالدین شاه همزمان بود.
ژول لوران در مأموریت خود به ترکیه و ایران (1846-1848)، بیش از هزار نگاره و طرح از مکانها و مناظر، پرترههای زیادی به درخواست شخصیتهای ایرانی و اروپایی در ایران کشید. او در سفرنامه خود با عنوان «نظرانداز» خاطرات آخرین روزهای همراهش و مرگ او را در اصفهان سالهای 1227 شمسی که در آن زمان در وضعیت آشفتگی سیاسی قرار داشت، بیان کرد. او هم با کمک کنت دو سارتیژ، سفیر فرانسه، توانست با مشکلات فراوان راهی تهران شود. از آنجا او مدارک، تجهیزات و یادداشتهای اومر د ال را همراه با نقاشی های خود به فرانسه فرستاد.
لوران هم در روز 8 فوریه سال 1849م/27 ربیع الاول سال 1265ق از تهران به راه افتاد تا به فرانسه برگردد.
پس از بازگشت به فرانسه در سال 1849، لوران فعالیت هنری خود را در پاریس دنبال کرد و تقریباً در هر نمایشگاهی که سالانه در سالن دو پاریس بین سالهای 1850 و 1891 برگزار میشد، نقاشیها و نگارههایش را به نمایش میگذاشت.
سرانجام ژول لوران در روز 5 مه 1901 در سنت دیدیه درگذشت.
دستاورد سفر چندسالهی اومر د ال و لوران كتابي چندجلدي به نام سفر در ترکیه و ایران است به همراه بیش از هزار نگاره و ترسیم است که پس از بازگشت لوران به فرانسه، بهكوشش او و همسر اومر د ال چاپ شد و صد نگاره از كارهاي لوران، به شكل پیوستی جداگانه، همراه آن بود.
برخی از تصاویر سفرنامه او را در ادامه می توانید ببینید:
مطالب مرتبط:
- شهرها و بازارهایشان از نگاه فرد ریچاردز
- گشت و گذاری در الممالک و المسالک
مطلبی دیگر از این انتشارات
پانورامای ایران
مطلبی دیگر از این انتشارات
گشت و گذاری در المسالک والممالک
مطلبی دیگر از این انتشارات
شهرها در نگاه مطراقچی