من علیرضا طباطبایی وکیل پایه یک با همکاری جمعی از وکلا، مهندسان کامپیوتر و کارشناسان جرائم رایانه ای در سال ۹۳ گروه حقوقی تخصصی وکیل سایبری را تاسیس کردم. اینجا مطالب روز دانش حقوقی جهان را دنبال کنید
خبرنامه وکیل سایبری (28 آبان)
بسمه تعالی
خبرنامه وکیل سایبری
آخرین اخبار روز حقوق سایبری و جرایم سایبری جهان را با وکیل سایبری دنبال کنید.
این خبرنامه زیرنظر مستقیم علیرضا طباطبایی وکیل متخصص حوزه جرایم سایبری آماده می شود.
28 آبان 1402
خبر اول:
محافظت از سلامت روان جوانان، ایمنی و حریم خصوصی آنلاین
با برقراری اتصال از طریق اینترنت، فرصت بسیار خوبی به دست آمده، اما خطراتی هم وجود دارد. افرادی که فاقد مهارت برای هدایت اطلاعات به شیوه ای سالم و آگاهانه هستند، به راحتی می توانند غرق این دنیای مجازی شوند یا به سمت مسیری نادرست هدایت شوند.
درخواست نظر از سوی مدیریت ملی ارتباطات و اطلاعات (NTIA) به منظور "برنامه حفاظت از سلامت روانی، ایمنی و حریم شخصی جوانان در فضای آنلاین" به نظر میرسد که در زمان مناسبی صورت گرفته و مطلوب می باشد. این درخواست نظر به منظور جمعآوری پیشنهادات و دیدگاهها در خصوص حفاظت از سلامت روانی و حریم شخصی جوانان در محیط آنلاین صورت گرفته است.
با این که کودکان به صورت آنلاین با خطرات قانونی روبرو هستند، اما این نظرات به دنبال قرار دادن این خطرات در زمینه بزرگتر هستند. خطرات مرتبط با استفاده از رسانههای اجتماعی جوانان به اندازهای که پیشنهاد شده ، گسترده نمی باشد. علاوه بر این، در حالی که استفاده از رسانه های اجتماعی خطرات مشروعی را برای کودکان به همراه دارد، این استفاده همچنین می تواند مزایای قابل توجهی در قالب دسترسی به اطلاعات، همبستگی و اجتماع داشته باشد. بنابراین NTIA، در توصیه راهحلها، باید بر ابزارهایی مانند سواد دیجیتال برای به حداکثر رساندن مزایای استفاده از رسانههای اجتماعی جوانان و در عین حال محدود کردن خطرات احتمالی تمرکز کند.
زمینه سازی آسیب به کودکان آنلاین
بر اساس اطلاعات موجود، شرکتهای رسانههای اجتماعی آگاهانه برای کسب سود به کودکان آسیب میزنند. برای مثال ، شرکتهای فناوری مانند فیسبوک در جریان هستند که «محتوای سمی، اعتیادآور و خطرناک را به سمت جوانان هدایت میکنند تا سود خودشان را به حداکثر برسانند.
اما توصیفاتی که انجام شده، به درستی به سیاق کلی تحقیقات در زمینه ایمنی کودکان در فضای آنلاین پاسخ نمیدهد، به ویژه با در نظر گرفتن مزایای مختلف و متناقضی که این تحقیقات ممکن است داشته باشند. در واقع، باید یک دیدگاه گستردهتر و جامعتر در ارزیابی مسائل امنیت کودکان در محیط آنلاین در نظر گرفته شود.
اثرات محتوا بر سلامت روان
در درجه اول، اعتراض گسترده علیه شرکتهای رسانههای اجتماعی از تأثیری نشأت میگیرد که محتوای مضر میتواند بر سلامت روان کودکان داشته باشد و همچنین انگیزههایی از سوی شرکتهای رسانههای اجتماعی جهت تولید محتوای مضر یا غیر مضر که تعامل را به حداکثر میرساند.
بهویژه، تحقیقات داخلی انجامشده توسط متا (سابقاً فیسبوک) که توسط یک فرد اطلاعاتی در سال 2021 منتشر شد، تأثیری را که این پلتفرم برروی کودکان دارد را به نمایش گذاشت.
طبق مطالعات، سی و دو درصد از دختران نوجوان گفته اند با گشت در اینستاگرام احساس بدتری نسبت به بدن و ظاهرشان پیدا کرده اند.
بسیاری از نوجوانان، اینستاگرام را به دلیل افزایش میزان اضطراب و افسردگی مقصر می دانند و 6 درصد از کاربران آمریکایی تمایل به خودکشی شان را ناشی از اینستاگرام می دانند.
با اینکه تمرکز این مطالعه بر روی متا معطوف بوده، اما این نگرانی ها به بسیاری از پلتفرم های رسانه های اجتماعی هم گسترش یافته است. جوانان بهویژه آنهایی که دارای اضطراب اجتماعی یا افسردگی هستند، ممکن است تمایل داشته باشند که زمان بیشتری را در فضای مجازی بگذرانند و تماس واقعی و رو در رو با افراد دیگر را کاهش دهند. این مسئله باعث افزایش انزوا و تنهایی میشود.
برخی دیگر از برنامههای رسانههای اجتماعی مانند تیک تاک ذهنیت مبنی بر «فرهنگ مقایسه» را ایجاد میکند و احساس بیکفایتی و انزوا را افزایش می دهد.
تحقیقات تجربی، شک و تردید به نتیجهگیریهای ارائه شده در مورد اثرات منفی اینستاگرام بر روان کودکان را مطرح کرده است. اما این شک به دلیل نادیده گرفتن مزایای متناقض که ممکن است این تأثیرات منفی را تعدیل کنند، ایجاد شده است.
تحقیقات نشان میدهد که به جز یک رفتار خاص که شامل ارسال پستهای نامفهوم ولی با عبارتهای نگرانکننده برای جلب توجه می باشد، تمرکز بر روی استفاده از رسانههای اجتماعی ممکن است غلط باشد. به عبارت دیگر، این جمله ادعا میکند که نیاز به توجه به یک نوع خاص از رفتار در رسانههای اجتماعی وجود دارد ولی تفاوتی مثبت یا منفی در نتایج به عنوان علائم سلامت روان، افکار خودکشی، تنهایی و اضطراب اجتماعی با استفاده از رسانههای اجتماعی مشاهده نمیشود.
در عین حال، بسیاری از افرادی که با طیف وسیعی از اختلالات روانی، از جمله افسردگی، اختلالات روان پریشی، یا سایر بیماری های روانی شدید زندگی می کنند، از رسانه های اجتماعی به عنوان ابزاری برای به اشتراک گذاشتن تجربیات شخصی خود، جستجوی اطلاعات در مورد سلامت روان و گزینه های درمانی و ارائه اطلاعات استفاده می کنند. و از سوی افرادی که با چالش های سلامت روان مشابهی روبرو هستند، حمایت دریافت می کنند.
گزارشها به درستی بر آسیبهایی که کودکان با آنها روبهرو هستند، متمرکز می باشد، اما بسیاری از نوجوانان هم گزارش داده اند که پس از استفاده از رسانههای اجتماعی احساس بهتری دارند و همچنین احساس میکنند که با دوستان و اقوام ارتباط بیشتری برقرار می کنند.
با اینکه برخی از کودکان آسیب های آنلاین را تجربه می کنند، اما اگر به شیوه ای سالم از این پلتفرم ها استفاده کنند، رسانه های اجتماعی می توانند مزایای قابل توجهی برای کودکان داشته باشند.
طراحی برنامه های کاربردی برای به حداکثر رساندن استفاده
بسیاری از محققان و سیاست گذاران نگرانی خود را در مورد جنبه های "اعتیادآور" رسانه های اجتماعی ابراز کرده اند.
بسیاری از برنامههای رسانههای اجتماعی از مدل «پیمایش بیپایان» استفاده میکنند، که در آن برنامه پس از رسیدن کاربر به انتهای صفحه محتوا، به ارائه محتوای بیشتر ادامه میدهد. علاوه بر این، این برنامهها میتوانند اسکرول را طراحی کنند تا احتمال بستن برنامه توسط کاربر را با تبلیغ محتوایی که برای درگیر نگه داشتن کاربر طراحی شده را به حداقل برسانند.
این نگرانیها جدی هستند، و دولت باید به دنبال ابزارهایی باشد تا به کاربران کنترل بیشتری بر تجربهشان بدهد.
بسیاری از ویژگی هایی که به عنوان اعتیادآور توصیف می شوند، کیفیت محصول را هم بهبود می بخشند. هنگام پیمایش، الگوریتمهای رسانههای اجتماعی به دنبال این هستند که محتوایی را در اختیار کاربر قرار دهند که بیشتر با آن درگیر می باشد. بهبود توصیههای الگوریتمی، رقابت پذیری سرویس را بهبود میبخشد و کاربران میتوانند برنامههایی را پیدا کنند که مناسبترین محتوا را برای آنها ارائه میدهند. بدون شک برخی از محتوایی که باعث تعامل می شود می تواند برای کاربر مضر باشد.
تعاملات آنلاین منفی با افراد مخرب
با این که پلتفرمها، ابزارهای بسیار ارزشمندی را برای ارتباط مردم در سراسر جهان ارائه میکنند، اما این سرویس ها با خطرات آشکاری هم همراه هستند: برنامههای رسانههای اجتماعی را میتوان توسط شکارچیان جنسی برای پرورش کودکان، قلدرها برای آزار و اذیت و ارعاب، و برای تعداد بیشماری موارد نامطلوب دیگر استفاده کرد. بسیاری از پلتفرمها ، ابزارهایی را برای کاربران ایجاد کردهاند تا این خطرات را به حداقل برسانند، اما کودکان ممکن است در مورد این ابزارها آگاه نباشند.
توسعه ابزارهایی برای افزایش آگاهی
با این که NTIA مطمئناً گزینههای زیادی را برای به حداقل رساندن این خطرات بررسی خواهد کرد، اما مهم ترین مورد سواد دیجیتال می باشد. برنامههای سواد دیجیتال، زمانی که به طور مؤثر انجام شوند، آگاهی را در مورد عادتهای بد احتمالی که کاربران شروع به درگیر شدن در آن میکنند، افزایش میدهد.
سواد دیجیتال خطراتی را که کودکان آنلاین با آن مواجه می شوند، کاهش می دهد، بدون اینکه از مزایای قابل توجه ذکر شده در بالا کم کند. به عنوان مثال، مطالعات تجربی نشان داده اند که سواد دیجیتال به طور مثبت بر تجربه آنلاین و خودکنترلی دانش آموزان تأثیر می گذارد. سازمان جهانی بهداشت هم متوجه شده که برنامه های آموزشی هم سلامت و هم ایمنی کودکان را به ویژه در پیشگیری از آزار و اذیت اینترنتی (هم قربانی شدن و هم مرتکب شدن) افزایش می دهد.
این برنامههای سواد دیجیتال با روشهای متعدد و متنوع برای درگیر کردن کودکان بهترین کارایی را دارند. برنامه های موفق بر حل مسئله، خودکارآمدی، خودتنظیمی، حل تعارض و کمک جویی تأکید دارند. در عین حال، تقریباً در تمام موضوعاتی که در بالا توضیح داده شد، برنامههای سواد دیجیتال نتایج مثبت دارند و عملاً هیچ پیامد منفی را نشان نمی دهند.
تا جایی که هدف دولت واقعاً به حداقل رساندن آسیبهایی باشد که کودکان در فضای آنلاین با آنها مواجه میشوند، دولت باید به جای اصلاحات جدیتر بر تلاشهای سواد دیجیتالی تمرکز کند. با این که ممکن است فرآیندهای مشترک دیگری بین صنعت و تنظیم کننده ها برای کاهش آسیب وجود داشته باشد، اما آنها باید در درجه دوم قرار گیرند، زیرا نیاز به ویژگی های اضافی یا محدود کردن انواع محتوای در دسترس برای کودکان ممکن است مزایایی داشته باشد اما همچنین ممکن است بر کودک تأثیر منفی بگذارد.
تغییرات شدید نظارتی که مسئولیتی را بر پلتفرمها تحمیل میکنند، نابجا هستند، و نباید بدون تجزیه و تحلیل قویتر در مورد تأثیرات گفتار و ایمنی کودک به طور کلی اجرا شوند.
نتیجه گیری
از آنجایی که دولت به کار خود برای محافظت از کودکان آنلاین ادامه میدهد، تنظیمکنندهها باید بر روی به حداکثر رساندن منافع و در عین حال به حداقل رساندن مضرات تمرکز کنند. برخی از حامیان اصلاحات، دادهها را از چارچوب خارج کردهاند تا در مورد تغییرات شدید نظارتی استدلال کنند، اما شواهد واقعی نشان میدهد که برنامههای سواد دیجیتال تأثیر زیادی با اشکالات نسبتاً محدود خواهند داشت...
منبع خبر : americanactionforum
خبر دوم:
پلتفرمهای رسانههای اجتماعی باید پاسخگوی دعوای حقوقی در رابطه با ایمنی کودکان باشند!
دادگاه فدرال در ایالات متحده، درخواست غول های رسانه های اجتماعی را برای رد ده ها شکایت متهم به راه اندازی پلتفرم های اعتیادآور به کودکان و انتشار متریال سوء استفاده جنسی از کودکان را رد کرد.
متا، بایت دنس، آلفابت و اسنپ با ده ها پرونده قضایی درگیر هستند که پلتفرم های شان را به آسیب رساندن به کودکان متهم می کنند.
به گزارش The Verge، قاضی منطقه ای ایالات متحده، این درخواست را رد کرد و اعلام کرد متا، بایت دنس، آلفابت (شرکت مادر گوگل) و اسنپ (شرکت مادر اسنپ چت) باید به شکایتی مبنی بر اینکه پلتفرم های اجتماعی آنها اثرات نامطلوب بر سلامت روان بر کودکان دارد، رسیدگی کنند.
از آنجایی که کودکان هنوز در حال توسعه کنترل هویت هستند، به طور منحصر به فردی در معرض آسیبهای ناشی از استفاده اجباری از پلتفرمهای رسانههای اجتماعی قرار دارند، بنابراین متهمان با طراحی نادرست پلتفرمهایشان «بحران سلامت روانی جوانان» را ایجاد کردهاند.
علاوه بر این، این پلتفرمها بهرهکشی جنسی و اخاذی از کودکان و همچنین تولید و گسترش مداوم متریال سوء استفاده جنسی از کودکان (CSAM) را به صورت آنلاین تسهیل میکنند و به آنها کمک میکنند. در همین راستا، متهمان میدانند که کودکان از محصولات آنها استفاده میکنند. این اطلاعات بر اساس دادههای عمومی (اطلاعاتی که به صورت علنی در دسترس هستند) و دادههای داخلی (اطلاعاتی که در داخل سازمان یا شرکت به دست میآیند) مشخص شده است.
میلیونها کودک از پلتفرم های این متهمان استفاده میکنند. بسیاری از افراد گزارش می دهند که احساس می کنند به پلتفرم ها معتاد شده اند و آرزو می کنند که کاش می توانستند کمتر از این برنامه ها استفاده کنند.
مناطق آموزش و پرورش در سراسر ایالات متحده علیه متا، بایت دنس، آلفابت و اسنپ شکایت کرده اند و ادعا می کنند که این شرکت ها به کودکان آسیب جسمی و روحی وارد می کنند.
42 ایالت از 50 ایالت آمریکا ماه گذشته از متا به دلیل این ادعا که فیس بوک و اینستاگرام واقعیت های روانی و اجتماعی یک نسل از جوانان آمریکایی را تحت تاثیر قرار داده، شکایت کردند. حکم دادگاه به این دعاوی فردی و همچنین به "بیش از 140 اقدام" حقوقی دیگری که در برابر این شرکتها انجام شده، اشاره دارد.
یکی از نمایندگان گوگل اعلام کرده که ادعاهای موجود در این شکایات چندان صحت ندارد و این شرکت تجربیات متناسب با سن کودکان و خانواده ها را در یوتیوب ایجاد کرده و به والدین کنترل های قوی در این زمینه ارائه می دهد.
منبع خبر : nationalheraldindia
خبر سوم:
آیا رسانههای اجتماعی واقعا یک فضای اجتماعی هستند؟
رسانههای اجتماعی به ما این امکان را میدهند که با دوستان و همکاران قدیمی ارتباط برقرار کنیم که احتمالاً زمان زیادی از آنها خبری نداشته ایم.
متأسفانه، همانطور که در مطالعات متعدد در سالهای اخیر اشاره شده، رسانههای اجتماعی بسیاری از ما را عصبانیتر، ناراضیتر و گاهی اوقات بهطور فزایندهای دچار احساس انزوا کرده است. شبکه های اجتماعی هم برای انتشار اطلاعات نادرست استفاده می شود و هم می تواند ما را بیشتر از هم جدا کند.
چگونه هیچ کس، متوجه جنبه منفی رسانه های اجتماعی نمی شود؟ آیا درس عبرتهای گذشته عصر دیجیتال که شامل آزار دهنده های فضای مجازی، اسپم ها، رباتها و اکانتهای جعلی اعلام می شوند، به سادگی نادیده گرفته شده اند؟
چندین سال است که ما در «عصر دیجیتال» زندگی می کنیم جایی که ابزارهای بیشماری پس از اختراع اینترنت پدیدار شدهاند. این ابزارها به ما اجازه میدهند که به پیامرسانی، دسترسی به اطلاعات و حفظ ارتباط جهانی به سرعت دست پیدا کنیم.
رسانههای اجتماعی ویژگیهایی را اضافه کردهاند که به فضاهایی برای بیان شخصی، تبلیغ برند، تعاملات شخصی و انتشار اخبار تبدیل شدهاند.
رسانه های اجتماعی یک راه جدید و هیجان انگیز برای برقراری ارتباط، ایجاد، مشاهده یا اشتراک گذاری افکار و ویدئوها می باشند. از حدود سال 2002 تا حدود سال 2021 ما شاهد "عصر طلایی" رسانه های جدید بودیم.. در نتیجه هیچ مرز فیزیکی یا محتوایی وجود نداشت.
رسانههای اجتماعی در مورد ایجاد و گسترش ارتباطات، حتی از راه دور مفید بودند، و با گذشت زمان به اعتبار اجتماعی و به بخشی از هویت شخصی و/یا تجاری فرد و همچنین یک کانال تبلیغاتی تبدیل شدند.
در طول مسیر، رسانههای اجتماعی به سمت موبایل حرکت کردند که منجر به بهروزرسانیهای لحظهای و تجربیات بصری بیشتری شد.
در طول دهه گذشته، رسانههای اجتماعی به ابزاری برای دموکراتیک کردن ارتباطات تکامل یافته و به ابزاری تبدیل شدند که برندها در آن محصولات را به بازار عرضه میکردند.
با ظهور بیماری همهگیر، انزوای اجتماعی و عدم تعامل اجتماعی زنده، فرصت هایی برای تسریع افزایش دوگانگی سیاسی، تئوریهای توطئه، سخنان نفرتانگیز، ترسآفرینی، قلدری و .. ایجاد شد.
بعد از گذشت زمان، پلتفرمهای اجتماعی به منبع اصلی اخبار و اطلاعات برای بسیاری از کاربران تبدیل شدند. از آنجایی که پلتفرم های رسانه های اجتماعی به دنبال جذب کاربران هستند، پس هرچه زمان بیشتری را صرف بحث با غریبه ها، بررسی سرنوشت یا دنبال کردن آخرین تئوری توطئه کنیم، به نفع شرکت ها می باشد. Top of Form
بهطور فزایندهای، حفاظ های ایمنی رسانههای اجتماعی برداشته شده یا از بین رفتهاند. برخی سایتها به جای ایجاد بستری امن برای گفتگو، گفتمان مدنی و جایی که مردم بتوانند مخالفت یا موافقت کنند، در پشت پرده « آزادی بیان» پنهان شده اند و به دنبال کلیک ها و جذب کاربران هستند.
درست مثل اینترنت، رسانه های اجتماعی هم در همه جای زندگی روزمره ما فراگیر شده اند، پس نمی توانیم براحتی از این سیستم خارج شویم. علاوه بر این، رسانه های اجتماعی هنوز هم نکات مثبت زیادی را ارائه می دهند. ما فقط باید بیشتر بر روی جنبه های مثبت بجای بحث و جدل با غریبه ها تمرکز کنیم.
رسانههای اجتماعی نحوه درک ما از بازار، انجام کسبوکار، رسیدگی به نیازها و شخصیسازی خدمات را تغییر داده و به نیرویی قدرتمند در جامعه امروزی تبدیل شدهاند. رسانههای اجتماعی به تکامل و تأثیرگذاری خود ادامه خواهند داد و از مطالعه، تحقیق، برنامهریزی و اجرای استراتژیهای نوآورانه برای کمک به دستیابی به اهداف تجاری دعوت میکنند.
منبع خبر : forbes
مطلبی دیگر از این انتشارات
خبرنامه وکیل سایبری (11 اردیبهشت)
مطلبی دیگر از این انتشارات
خبرنامه وکیل سایبری (30 اردیبهشت)
مطلبی دیگر از این انتشارات
خبرنامه وکیل سایبری (19 فروردین)