اگر زرتشت،علی(ع) را می دید می نوشت:گفتار علی،پندار علی،کردار علی...
🌑◀️[کنکوری که من را ساخت۲]▶️🌕
این پست در دو قسمت نوشته شده لطفا قسمت اول را هم بخوانید:)
تموم شد.همه ی غم و شادیا، استرسا، ازمونای هفته ای ،مشاوره مدرسه ، روزایی که همیشه 8 قسمت 1.5 ساعته است،استرس اینکه ظهر کم خوابیدم،چطور جمع بندی کنم،امتحان نهایی سخته،تیر یا اردیبهشت؟،همش تموم شد...
چه حسی دارم؟هیچی هیچ حسی ندارم یه حفره ی بزرگ یه خلاء انگار که از زندگی تهی شده باشم.
یه هفته قبل کنکور این حس بی حسی شروع شد و بعد کنکور رسما زلزله اومد نه خبری از آزادی بود نه سوزوندن کتاب نه رقص نه شادی نه کتاب نه فیلم هیچی فقط یه خلاء بزرگ که انگار هدف زندگیم گم شد.
امسال فهمیدم همه برای کنکور می خونن اما هرکسی مهمونی نمیره درحال درس خوندن نیست.هرکسی تراز 7000 کانونو میاره درس خون نیست. نفر اول مدرسه تو کنکور هم از همه بهتر نمیشه کمتر کسی هست که این یک سال کامل بدون اینکه هیچ دوره ای از چهار فصلو تنبلی کنه درس بخونه تا حدودی هم طبیعیه اما من جزءشون نبودم من بیشترین میزان تنبلی و بی حوصلگیم و زدن از درسم یک روز بود، من ساعت مطالعه ی صفر نداشتم حتی روز اول عید نوروز، من هیچ شبی توی این یک سال تا صبح بیدار نموندم حتی برای امتحانای نهایی، من روشایی رو کشف کردم که از هیچ کس نشنیده بودم، من سوالایی طرح کردم که طراح هم به ذهنش نمیرسید و همکلاسیا فحشم میدادم😬😁 من از درس خوندن عذاب نکشیدم بهش عشق ورزیدم ،با اینکه بعضی روزای سخت هم بود اما خوب یا بد من زندگیمو گذاشتم سر کنکور! 3 ماه اخر از 5 صبح تا 10 شب درس خوندم. برای اولین بار از بیان کارایی که کردم نمیترسم حداقل تلاش می کنم نترسم.اینارو میگم که یادم نره یه روزی تونستم به درستی روز اول و هجوم اگه نشه ها غلبه کنم.
بعد از تموم شدن همه ی اینا بخشی از هویتم انگار کنار گذاشته میشه دیگه زندگی مثل یه ربات غیر انعطاف پذیر نیست دیگه 5 دیقیقه بیشتر از ساعت5 خوابیدن گناه نیست دیگه هر روز یه ساعت خاص خوابیدن و بیدار شدن و شروع کردن و تموم کردن و هایلایت کردن و خلاصه کردن و آزمون دادن و و و و و و و و و و و و تموم شد و منی جدید متولد شد منی که میدونه اراده ی اینو داشته که یک سال کامل به همه ی چیز هایی که برخلاف اون هدف میان مدتی(کنکور) که شاید زندگیشو عوض کنه هستن یه نه ی محکم بگه، غر بزنه اما تسلیم نشه، مریض بشه اما درس بخونه، روزه بگیره اما یک ساعت از ساعت مطالعه اش کم نشه، یاد بگیره که به راهنماش اعتماد کنه و گاهی بپذیره که اون چیزی که من فک می کنم درسته درست نیست.
الان خوشحالم🙂 نه به خوشحالی ای که همه از خلاصی از کنکور تصور می کنن نه اون آسودگی ناشی از اتمام این پروژه ی بزرگ نه بخاطر نمره های خوب و تراز خوبم خوشحالم که خودمو شناختم و از این فرایند عجیب سربلند و امیدوار بیرون اومدم.
با اینکه هدفی که از اول سال به عشق اون صبحو شب می کردم و با تصورش می خوابیدم و تنها دعای بعد هر نمازم بود اساسا بخاطر قوانین جدید موجودیتشو از دست داد و خارج از دسترس قرار گرفت بازم حالم خوبه.🪂
امیدوارم همه ی ادما توی دوره های سرزنوشت ساز زندگی طوری رفتار کنن که اخرش خودشون از خودشون راضی باشن.🏆
پ ن.شاید برای همه کنکور کارگاه ادم سازی نباشه شاید مسیر یه عده از این غول بی شاخ و دم نباشه یه ماهی بخاطر اینکه نمیتونه از درخت بالا بره بی استعداد نیست.انتخاب من و مسیر من این بود پس میتونم خودمو باهاش بسنجم اگه مسیر شما از این جاده نمیگذره خودتونو باهاش نسنجین.
بابت همه ی ناعدالتیایی که وجود داره متاسسفم و امیدوارم از بین بره اما اگه نمیتونی از بینشون ببری بپذیر و یه راه تازه بساز.زندگی پر از این ناعدالتیاس که بدون اونا جهان یه شکل دیگه بود....
خداروشکر که کنکور 1403 به پایان رسید.✍🏻
خداروشکر زندگی جریان داره🏄🏻
خداروشکر که به ما توان تلاش وو جنگیدن برای خواسته هامونو دادی💪🏻
خداروشکر که تو عادلی هر چند ما بنده هات ظالم باشیم🫀
خداروشکر که تو هستی و هر لحظه بهمون لبخند میزنی😍
خداروشکر که مارو خلق کردی و بهمون فرصت زندگی دادی فرصت ساختن🚀
خداروشکر که به انسان شعور تکامل و درس گرفتن از خطا هاشو دادی🎁
خداروشکر در ذهنمی🧠
امیدوارم یه روز ا زته قلبم حست کنم♥️
به من برای رسید به این آرزو کمک کن
به هر کسی که زحمتی کشیده مطلوب ترین نتیجه رو به اندازه ی زحمتش عطا کن
مطلبی دیگر از این انتشارات
مگه همون پارسالیا چشه؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
هزارتو
مطلبی دیگر از این انتشارات
وصفِ حالِ روزهای یک تازه دبیرستانی