دکتری در تاریخ ایرانباستان؛ نویسنده ، ایرانشناس Ph.d in ancient Iranian history; Writer, journalist,Iranology and Teacher
داستانِ داستانها؛ داستانهای شاهنامه فردوسی (۳)
جمشید (۱)
گرانمایه جمشید فرزند او / کمر بست یکدل پر از پند او
با مرگ طهمورث دیو بند پادشاهی به فرزندش جمشید[1] رسید. جمشید شاه انسانها و دیوان و حیوانات شد. در ابتدای کار جمشید به عدل و داد سلطنت کرد و فر ایزدی بر او هویدا گردید؛ فرمود دست بدان و بداندیشان را از جهان کوتاه خواهد نمود، سپس آهن را نرم نمود و از آهن زره و جوشن ساخت از کتان و ابریشم پارچه ساخت و بر مردمان داد تا بپوشند؛ آدمیان را دوختن و بافتن آموخت و چون این مهم بهغایت شد مردمان را به چهار گروه تقسیم کرد.
گروهی را کاتوزیان خواند و آنان را گمارد تا تنها عبادتکنندهٔ خداوندگار باشند و دستی دیگر از مردمان را نیساریان نام داد و ایشان را سپاهی مرد نامید که چون شیر خشمگین از تاجوتخت پاسداری نمایند و گروهی دیگر را فرمان داد تا کشاورزی نمایند و بکارند و درو کنند و مردمان دیگری را دستور داد تا صنعتگر باشند و صنعت نمایند و پس برای هر گروهی کاستی و طبقهای اندیشید سزاوار تا کارهای مُلک به نیکویی فرجام گیرد.
سپس دیوان را فرمان داد تا آب را با خاک درآمیزند و حاصلش گِل شد، دیوان با گل نخست بار اشکال هندسی ساختند و کاخها و حمامها و دیوارها پدید آوردند، برای جمشید گنجها از زر و زمرد پدیدار گشت. جمشید اول کسی بود که بوهای خوش را به مردمان شناسانید، بوهایی چون کافور و گلاب و مشک و عود و عنبر، سپس پزشکی را رونق داد تا درد و رنج از مردمان برود، جمشید رازهای گوناگون آشکار نمود و چون اینها بکرد بر کشتی بنشست و جهان را دید و سپس به ملک خویش آمد و چون بر مردمان کاری نبود که نکرده باشد پس برای خود تختی ساخت که از هر گوهری بَرِ او بود، آن تخت را دیوها بر میداشتند و از رود هامون بر آسمان گردون میبردند و جمشید چون خورشید در میان زمین و آسمان بر آن تکیه میزد، چون کار ساخت این تخت به پایان رسید و جمشید اول بار بر آن نشست و دیوان آن را بر فراز زمین بردند و نور خورشید بر گوهرهای آن تافت و نور از آن برتافت، جهانیان و مردمان از کار آن حیران شدند و این روز را روز نو خواندند و آن روز یکم روز از ماه فروردین بود، بزرگان آن روز را به جشن نشستند و جشن نوروز از آن دوران به یادگار ماند. سیصد سال به این منوال گذشت و جمشید شاه بود و دیوان در خدمت مردمان و کشور در امنوامان و صلح و آرامش و خلایق در رضایت که جز خوبی چیز دیگر ندیده بودند؛ جمشید که چنین دید آرامآرام به خود غره شد و از فرمان یزدان سرپیچید و چنان در این گستاخی پیش رفت که روزی سران لشکر را بخواند و به ایشان گفت: در جهان آنکه هنر را پدید آورد من بودم و جهان را من بدین زیبایی نظم دادم، از سایهسار من شما آسوده میخورید و میآرامید و آسایشتان را از من دارید! پس سزاست که جز من مالکی بزرگتر شما بشناسید؟ موبدان و پارسایان از ترس جمشید شاه هیچ پاسخی ندادند و سرهای خود را به زیر انداختند، جمشید این سخنها را براند و در دل یاد خدا را کشت پس فر ایزدی از او دور شد و عهد خدا بر آن شد که هر کس به یاد خدا نباشد در دلش ترس خانه کند.
در همین روزگار در دشتهای عربستان مردی زندگی میکرد بنام مرداس؛ نیکمردی بود و به داد و دهش و بخشش شهره، بسیار اسبها داشت و به دامداری مشغول. مرداس را پسری بود ضحاک نام که بر خلاف پدر در دل کینهجو بود و به دنبال نام و شهرت؛ ناپاک فرزند بود؛ اما دلیر. روزی اهرمن به چهرهٔ مردی خیرخواه بر او ظاهر شد و دل ضحاک جوان را به دست گرفت و به او گفت که ابتدا باید با من پیمان ببندی که چیزی که تو را گویم آن کنی و من به تو رمزها و رازها گویم؛ ضحاک جوان هم با او به سوگندِ سختی پیمان بست؛ سپس ابلیس بدسرشت ضحاک را گفت تا چون تو پهلوانی در جهان هست چرا باید کس دیگر شاهی کند؟ پس باید پدر سالخوردهات را بکشی تا کدخدایی به تو رسد آنگاه من تو را شاه جهان خواهم نمود...
بر این گفتهٔ من چه داری وفا / جهان را تو باشی همی کدخدای
[1] اوستا یکبار از جمشید یاد نموده، پدر جم [ویونکهیار] نخستین کسی است که گیاه مقدس هوم [گیاهی درمانگر که با دشمنان اهریمنی مبارزه میکند] را میفشرد و این نیکبختی به او میرسد که دارای پسری گردد؛ جمشید به معنی دارندهٔ رمهٔ خوب، فرهمندترین شخص میان مردمانی که به دنیا آمدند. (نگاه کنید به: نیکوئی، علی و جوادی، شهره، جوادی. (1401) تغییر نام نیایشگاههای مهر به اماکن منسوب به سلیمان پیامبر مجله باغ نظر، 19 (110) 21 تا34))
▪️کتاب آفرینش رستم منتشر شد
جلد اول از داستانهای شاهنامه
همراهان گرامی از داستان ۱ تا تا داستان ۶۰ به ترتیب روایت در نسخه اصلی شاهنامه به همت انتشارات میراث اهلقلم در ۱۷۶ صفحه منتشر شد. (قیمت با تخفیف ویژه ۱۴۰ هزار تومان)
● کتاب آفرینش رستم
● اثر علی نیکویی
۰۰۰۰۰۰
🚩 پیامک و تلگرام:
🔻
09370770303
🚩 برای خرید اینترنتی
🔻
مطلبی دیگر از این انتشارات
داستانِ داستانها؛ داستانهای شاهنامه فردوسی (۱۰)
مطلبی دیگر از این انتشارات
داستانِ داستانها؛ داستانهای شاهنامه فردوسی (۵)
مطلبی دیگر از این انتشارات
داستانِ داستانها؛ داستانهای شاهنامه فردوسی (۹)