عاشق نواختن کلاویههای کلمات برای تبدیل کردنشون به موسیقیِ جذابِ نوشتن🎼
کوله پشتی سال ۱۴۰۴ + صفحاتی از بولت ژورنال من

دوباره خط پایان سال از راه رسید و من با یه کوله پشتی دیگه اومدم تا بخشی از کتاب زندگیمون رو باهم مرور کنیم :)
اسم سال ۱۴۰۳ رو خروج از ناحیهی امنم گذاشته بودم که بله، تنهایی رفتم سفر، دانشجو شدم، با آدمهای دوستداشتنیای آشنا شدم، کارهایی کردم که قبلا توی تصورمم نمیگنجید و...
اما جدای همهی اینا، تاس زندگی طوری ریخت که منِ فعلی و آیندهی پیش روم به هیچ عنوان شبیه الگویی که از کودکی توی ذهنم دیکته شده بود نیست ولی در این لحظه میتونه بگه عاشق مسیر پیش روش هستش...
خب، بریم سراغ اصل مطلب:
۱. فرض کنید کولهپشتی دارید که قرار است در آن تجربیاتی را از سال ۱۴۰۳ بگذارید و با خود به سال ۱۴۰۴ببرید، تجربیات مثبتی که همراه داشتن آنها به شما کمک میکند نسبت به سال قبل فردی توانمندتر بشوید. در کولهی خود چه تجربیاتی را قرار میدهید؟
. ادامه دادن
. دل به بستن به امید
. تلاش برای جلب تمرکزم روی زندگی خودم
. تلاش برای دوست داشتن خودم
. شهامت دنبال علایقم رفتن
. حرکت در جهت منفعت بلند مدت
. ارتباطم با دوستانم
. توجه به شادیهای هر چند کوچک...
. تلاش برای درک خودم
۲.برای حرکت در مسیر زندگی باید سبک و چابک بود. چه مواردی را از کولهی خود خارج میکنید که در سال ۱۴۰۳ باقی بماند و شما سبکتر حرکت کنید؟ چیزهایی که از کوله خارج میکنید مثلا میتواند تجربیات ناخوشایند یا ناراحتیها باشد.
. پیشداوری
. دست کم گرفتن خود
. یک دل نبودن
. عدم مدیریت زمان
. عدم تعادل هیجانات
. ترس
. کمالگرایی
. بدون برنامه خرج کردن
. اولویت قرار دادن دیگری
. نیمه کاره رها کردن اهداف و برنامهها
. تاثیر پذیری افراطی از دیگران
. عذاب دادن خودم برای اشتباهات کوچک و قابل جبران
. بیخیالی در اموری که باید
. مشغول بودن دائمی
. عملگرا نبودن
۳. فرض کنید در پایان سال ۱۴۰۴ بیشتر آن فردی شدهاید که شبیه خود ایدهآل شما است. در این صورت چه ویژگیها و رفتارهایی باید در شما تقویت شود؟ چه چیزهایی را در کولهی خود میگذارید که کمک میکند این ویژگیها در شما تقویت شود؟
. پربازده بودن
. برنامهمندی
. عملگرایی
. پیگیر امور واجب
. کار عمیق
. غرق نشدن در عمق زندگی
. انعطاف در افکار و برنامهریزیها
. پیروی از قانون ۲۰_۸۰
. مدیریت توجه
. متمرکز
. جا نزدن
. سواد عاطفی
. سواد مالی
. عدم تعلل
. تداوم در مسیر اهداف
تعریف بولت ژورنال به نظر من: برنامه ریزی معطف و خلاقانه توی قلب یه دفتر، به صورت مینیمال یا رنگیرنگیه و چیزی که من رو جذب این سبک برنامه ریزی کرد صفحات جذابش بودن و دقیقا جزئیات همون صفحات من رو از پیگیری همچین سبکی ترسوند، چون میترسیدم تسلیم کمالگراییم بشم و رهاش کنم.
نمونهای از صفحات تقویم، ماهنگار، ردیاب فیلم و کتاب بولت ژورنال من

تا اینکه با نردیشمی آشنا شدم. خالق این سایت، خانم نجاری یعنی مترجم کتاب برنامه ریزی به سبک بولت ژورنال هستن و توی سایت و صفحه یوتوبشون میتونید آموزش انواع بولت ژورنال تحصیلی و روزمره رو ببینید.
به قول نردیشمی برای شروع فقط یه دفتر و قلم هم کافیه و نیازی به ابزارهای مختلف نیست.
یه فهرست از مواردی که نیاز دارید تهیه کنید و بر اساس اون ترتیب صفتحاتتون رو بچینید.
به عنوان مثال ترتیبی که من چیدم به این صورت هست:
. اهداف ۳۰ سالگی
. اهداف سال پیش رو
. فهرست اقلام مورد نیاز و کارهایی که باید انجام بشن
. ردیاب ثبت کتابهایی که طی سال خونده میشن . +مهارتهایی که یاد میگیرم
. ردیاب ثبت فیلم و سریالهایی که میبینم
. فهرست عاداتی که باید حذف و اضافه بشن
. تقویم سالانه برای ثبت مناسبات مهم هر ماه
. ماهنگار(اهداف، مهارتها، ردیاب عادات و...)
. صفحهی ثبت مخارج و بودجه و...
. لیست برنامهی های روزانه
امیدوارم این سبک برنامهریزی براتون کاربردی باشه و بینهایت مشتاقم تا کولهپشتی شمارو هم بخونم و موجب مسرت منه اگر من رو توی کانال تلگرامم هم بخونید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
ایستگاههای ۲۱ روزهی من
مطلبی دیگر از این انتشارات
مینویسم، پس زندهام!
مطلبی دیگر از این انتشارات
در گریزِ ناگذیرم، گریه شد معنای لبخند...