تاثیر تکنولوژی بر طراحی تجربه زندگی

ما پیشرفت زیادی کردیم و زندگی رو به وسیله تکنولوژی روز به روز برای خودمون آسون‌تر کردیم. ولی آیا این آسودگی باعث خوشحالی ما هم شده؟ چند روز پیش مثل همیشه در دنیای افکارم داشتم پرسه می‌زدم که به این فکر افتادم که آیا افزایش کاربردپذیری یک محصول الزاما باعث افزایش رضایت میشه؟ یکی از مهم‌ترین اصولی که در طراحی محصول باید رعایت شه افزایش میزان کاربردپذیری به وسیله کاهش Cognitive Load و افزایش سرعت فرآیندیه که کاربر رو به هدفش میرسونه. خیلی از فرآیندها هم داره خودکار میشه تا کاربر وقت و انرژی کمتری در دنیای شلوغ امروزی صرف کنه. ما تلاش می‌کنیم اونا با بهینه‌ترین روش به خواسته‌هاشون برسند ولی آیا این خواستشون مطلوبیت ایجاد می‌کنه؟ شاید مطلوبیت در خود طی کردن فرآیند باشه.

فیلم Modern times چارلی چاپلین
فیلم Modern times چارلی چاپلین

رابطه امکانات و درآمد بر خوشبختی

ما رفاه و امکانات خیلی بیشتری نسبت به گذشتگان داریم، ولی آیا بین رفاه و خوشحالی در جوامع مخالف رابطه مستقیمی وجود داره؟ مردم کشورهای ثروتمند و مرفه به طور کلی حال بهتری از کشورهای فقیر دارند. بین درآمد و حال خوب مردم در کشورهای مختلف ارتباط مستقیمی وجود داره (به صورت میانگین ۰/۶۳). ولی افزایش تدریجی درآمد و شاخص‌های اقتصادی تاثیر زیادی روی خوشحالی مردم کشورهای ثروتمند نداره، برعکس کشورهای در حال توسعه که رشد اقتصادی زیادی در بازه زمانی کوتاهی رو تجربه می‌کنن افزایش میزان حال خوبشون چشم‌گیره. به عنوان مثال این بیان‌کننده اینه که اگه به کسی که قبلا ماشین‌لباسشویی داشته یک ماشین لباسشویی جدید با کارایی بهتر هدیه بدید زیاد خوشحالش نمی‌کنه، ولی برای کسی که سالها با دست لباس می‌شسته ماشین لباس‌شویی یعنی قطعه‌ای از بهشت! طبق تحقیقات افزایش درآمد برای افرادی که کمینه امکانات رفاهی رو دارن تغییر بزرگی در احساس خوشبختیشون شمارده نمیشه، به همین شکل افزایش سرعت اینترنت و پردازنده برای نسل کودکان امروزی که با تبلت بزرگ شدن تغییر بزرگی شمارده نمیشه. این رویه به مصرف‌گرایی دامن میزنه. ما محصولاتی می‌سازیم که کاربر شاید هیچ نیازی به وجودشون نداشته باشه و این نیاز رو باید واسش ایجاد می‌کنیم. طبق تئوری Hedonic treadmill (تردمیل شادمانی) خوشحالی افرادی که در بخت‌آزمایی برنده شدن و ناراحتی افرادی که دچار تصادف شدن ماندگار نیست و به سرعت به سطح اولیه شادی برمی‌گردند. شادی ناشی از استفاده گوشی‌های هوشمند و اینترنت داره عادی میشه و کمپانی‌ها برای بازگردوندن کاربران به صف خرید باید به دنبال محصولات جدید باشند. من محصول با کیفیت رو ستایش می‌کنم و نگرشم اینه محصول باید راه حل یک مسئله باشه، نه اینکه خودش مسئله ایجاد کنه.

منبع تصویر
منبع تصویر

دوری انسان از طبیعت

من حس می‌کنم انسان از طبیعت و اصل خودش فرسنگ‌ها فاصله گرفته، برعکس بقیه گونه‌های کره زمین تحت تاثیر شرایط پیرامونش نیست و خودش شرایط جدیدی واسه خودش ایجاد کرده. زندگی ماشینی شهری پسند من نیست. تحمل سرصدای ماشین‌ها، تردد روی آسفالت و زندگی در ساختمون‌های تووهم رفته و نگاه به چهره آدمهای مضطرب دیگه واسم دشوار شده. جای ما انگار اصلا نباید اینجا باشه. شاید اگه یه سرخ‌پوست بودم و عریان و رها سوار بر اسبم آزادانه از طبیعت بکر لذت می‌بردم حالم بهتر از الان بود. هیچ‌وقت زندگی کردن در پنت‌هاوس یه آسمون‌خراش در نیویورک و سوار لامبروگینی شدن واسم جذابیتی نداشته. دوست دارم صبح که پنجره رو باز می‌کنم با منظره کوه و جنگل مواجه شم. نه زنجیره ساختمون! ایده‌آلم یه خونه ویلایی نزدیک یه دریاچه توی کانداست که شبا بشینم موزیک Ambient گوش کنم و همونجور که جرعه‌ای از شرابی که خودم درست کردم رو می‌نوشم با یکی راجع به دیزاین و بیزینس ساعت‌ها گپ بزنم. صبح هم که از خواب پامیشم از دیدن منظره‌ای که با گذر هر فصل تغییر می‌کنه لذت ببرم. اگه یه Land Rover هم اون بقل باشه که چه بهتر :)

قطار تکنولوژی با سرعت سرسام‌آوری داره حرکت می‌کنه و هیچ ترمزی هم نداره. ما نمیتونیم این تحول رو متوقف کنیم، فقط می‌تونیم بهش جهت بدیم. فرمون هم دست کشورهای توسعه یافتست و ما جهان سومی‌ها عقب قطار نشستیم و انگار فقط میتونیم نظاره‌گر این جریان باشیم. سرعت رشد در تمامی علوم در چند دهه گذشته بی‌سابقه بوده، ما تا چند صد سال پیش رویای پرواز در چند متری زمین رو داشتیم ولی الان به کره مریخ ربات می‌فرستیم. در اروپا پیش از انقلاب صنعتی از هر سه نفر دو نفرشون قبل از رسیدن به سن ۳۰ سالگی به دلیل نبود بهداشت و امکانات پزشکی می‌مردند. ولی الان امید به زندگی در اروپا برای مردان ۷۹ سال و برای زنان ۸۴ ساله (باید از پزشکان به دلیل این وقت بیشتری که بهمون دادن تشکر کنیم). متاسفانه تکنولوژی که روزی قرار بود ابزار بهتر زندگی کردن باشه الان خودش به هدف تبدیل شده. ما همواره دایره امنیت خودمون رو گسترش میدیم ولی بجای تجربه کردن، گوشه‌‌ای از این بستر وسیع خوابمون برده. امیدوارم بالاخره به تعادلی مناسبی بین تکنولوژی و طبیعت برسیم و از لحظاتمون لذت بیشتری ببریم.


و در پایان

سپاس که تا اینجا اومدید. این یه مقاله علمی نیست. فقط نگرش شخصی من نسبت به چیزاییه که مشاهده کردم و تلاش کردم براش پشتوانه علمی هم بیارم. اگه به طراحی محصول علاقه دارید پیشنهاد می‌کنم بقیه نوشته‌های من رو هم بخونید.