توسعه یک Design Concept

یک طراحی خوب با یک کانسپت خوب شروع می شود.

شما در حال تلاش برای حل یک مشکل هستید و مفهوم شما راه را برای شما پیش می برد و جهت تصمیم گیری در طراحی شما را راهنمایی می کند.

چگونه یک مفهوم را شکل می دهید؟ برای توسعه یک کانسپت چه سؤالاتی باید پرسیده شود؟ چگونه مفهوم شما به نقشه راه برای طراحی شما تبدیل می شود؟

مفهوم طراحی چیست؟
What is a Design Concept?

concept (n) - یک ایده کلی که برای تدوین برنامه استفاده می شود

مفهوم طراحی شما به چهارچوبی برای تمام تصمیمات طراحی شما تبدیل می شود

زیبایی شناسی شما را انتخاب می کند و شبکه شما را تعیین می کند.

ما می توانیم از دو طریق به مفاهیم طراحی فکر کنیم.

• کلامی - قسمتهای کلامی مفهوم شما ممکن است کلماتی باشد که شما برای توصیف پروژه استفاده می کنید. مفاهیم کلامی به سمت چکیده گرایش دارند. آنها روی پیام تبلیغاتی شما برای برقراری ارتباط متمرکز شده اند.
• ویژوال - قسمتهای بصری مفهوم شما ممکن است یک تصویر خاص یا یک طرح رنگی باشد. مفاهیم تصویری تمایل دارند کمی دقیق تر باشند. آنها باید از قسمت کلامی مفهوم شما ناشی شوند. مفاهیم تصویری بیشتر در مورد نحوه انتقال پیام شما متمرکز شده اند.

چه کاری باید انجام شود قبل از ایجاد مفهوم طراحی
What to do Before Creating a Design Concept

توسعه یک مفهوم طراحی چیزی از یک فرآیند فردی است. هیچ روش صحیحی برای ایجاد ایده وجود ندارد و آنچه برای شخص مفید است ضرورتاً برای دیگری کار نمی کند. با این حال بخش هایی از روند وجود دارد که همه باید از طریق آن عبور کنند.

تعریف مشکل - بدون اینکه بدانید این مشکل چیست ، نمی توانید یک مشکل را حل کنید. قبل از ایجاد ایده برای یک پروژه ، باید با مشتری خود صحبت کرده و در مورد مارک مشتری ، مشتریان آنها ، بازار عمومی آنها و اهداف آنها در مورد پروژه سؤال کنید.

تحقیق - مشتری شما نمی تواند همه چیزهایی را که می خواهید بدانید به شما بگوید. شما باید تحقیقات خود را در مورد پروژه خود انجام داده و به برنامه های رقیب بپردازید و سعی کنید اطلاعات بیشتری در مورد بازار آنها کسب کنید.

در عوض من برخی از سؤالاتی را که باید از خود و مشتری خود بپرسید ارائه خواهم داد.

مارک مشتری شما چیست؟

مشتریان مشتری شما چه کسانی هستند؟

الزامات پروژه چیست؟

هدف پروژه چیست؟

بودجه این پروژه چقدر است؟

هنگام صحبت با مشتری ها ، من همیشه به کلماتی که برای توصیف شغل و مشتریان خود استفاده می کنند گوش می دهم. آنها همیشه با درخواست مستقیم از آنها این کلمات را به شما نمی گوییم ، اما روش های دیگری برای بدست آوردن اطلاعات از آنها وجود دارد.

سؤالات غیرمستقیم بپرسید - موکلان شما هنگام صحبت کردن در مورد سایر موارد ، اغلب چیزهایی راجع به خود و مشاغلشان آشکار می کنند.

فعالانه گوش دهید - بعضی اوقات اطلاعات مورد نظر شما بین خطوط است و باید به طور جدی برای آن گوش فرا دهید.با مشتریان خود به عنوان افراد حقیقی بیشتر آشنا شوید - هر چه بیشتر آنها را در خارج از مشاغل خود بشناسید ، تجارت خود را بهتر می شناسید

به زبان آنها صحبت کنید - از اصطلاحات صنعتی دور شوید و از کلماتی که مشتری های شما استفاده می کنند استفاده کنید.

معمولاً بعد از صحبت با مشتری و تحقیق ، من ایده هایی دارم.اما مطمئن نیستم که کدام ایده بهتر عمل خواهد کرد ، اما ایده ها در آنجا هستند. هنگامی که آنها هستند من ترجیح می دهم پس از مدتی از فکر کردن آگاهانه درباره طرح دور بمانم!اجازه می دهم فرم مفهوم را در ناخودآگاه خود داشته باشم.

در این مدت مفاهیم بصری به ذهن متبادر می شوند. بعد از گذشت چند روز می دانم که من آماده ام و می نشینم و شروع به ترسیم مفاهیم مختلف تصویری برای طراحی می کنم و همواره چند کلمه را که به عنوان مفهوم انتزاعی در ذهن هستند مرور میکنم

چگونه مفهوم منجر به طراحی می شود
How Concept Leads Design

مفهوم من غالباً از چند کلمه توصیفی ناشی می شود

هر عنصر طراحی باید مطابق با مفهوم کار کند. هر عنصر نیاز به برقراری ارتباط با همان پیام دارد. همه آنها باید با ایده شما هماهنگ باشند.در تلاش برای ایجاد وحدت و هماهنگی است که ایده شما منجر به طراحی می شود.

خلاصه

بهترین طرح ها با یک مفهوم عالی شروع می شوند.

شما مفاهیم را به صورت شفاهی و بصری توسعه می دهید.

اولی به تعیین پیامی که منتقل می کنید کمک می کند و دومی به تعیین نحوه انتقال آن پیام کمک می کند. هر دو نقشه راه مهم برای تصمیم گیری های طراحی شما هستند.