استراتژیست تحول دیجیتال، محقق و مدرس تحول دیجیتال
تحول دیجیتال را دوست دارم؟
در دورانی که مشکلات کسب و کار در ایران به خاطر عواملی نظیر تحریم ها، زیر ساخت های ناکارآمد اقتصادی، سیاست های اشتباه مدیریتی و … به طور فزاینده ای افزایش داشته است و ماهیت بقاء بسیاری از کسب و کارها را در سال 99 در هاله ای از ابهام است، حالا تحول دیجیتال و تغییر پارادایم کسب و کار را کجای دلمان بزاریم؟ اصلا صحبت کردن و فکر کردن در این فضا کمکی می کند یا موضوعیتی ندارد؟ این نوشته به جنبه دیگری از تحول دیجیتال در سازمان اشاره می کند که شاید، شاید باب میل بعضی مدیران و کارآفرینان باشد. آیا می توان تحول دیجیتال را دوست داشت؟
وقتی صحبت از تحول دیجیتال و تغییر مدل کسب و کار می شود، در ابتدا ما با تعاریف و مدلهای پیچیده ای مواجه می شویم که بیشتر بدرد کسب و کارهای خارجی می خورد و برای ما بیشتر دست نیافتنی به نظر می آید تا واقعیت. و یا داستانهای غول های تکنولوژی را می شنویم که چه ها کرده اند و چه خروجی داشته اند.
واقعیت این است که بنظر من جایی که گوگل و آمازون و مایکروسافت و اپل و … امروز ایستاده اند ربطی به تحول دیجیتال ندارد. در واقع موقعیت کنونی آنها مربوط به انقلاب صنعتی سوم و اینترنت بوده است، اکثر آنها دهه 90 میلادی با مدل کسب و کار مبتنی بر اینترنت شروع کرده اند. ما ولی اکنون در دوران انقلاب صنعتی چهارم به سر می بریم. بنابراین مثال هایی از این شرکت ها، هر چند برای ما همچنان جدید و تازه است، ولی هنوز به انقلاب صنعتی چهارم و تحول دیجیتال مربوط نیست. ما کمی فراتر از این باید نگاه کنیم. اما اول بپردازیم به اینکه آیا اصلا می شود تحول دیجیتال را دوست داشت و به آن به چشم مثبتی نکاه کرد؟ یا اینکه از ترس اختلال و برهم زنندگی (disruption) باید به آن نزدیک شد؟
به نمودار زیر نگاه کنید: خوشبختانه یا شوربختانه ما در عصری به دنیا آمده ایم و داریم کار می کنیم که رشد تکنولوژی نمایی شده است. اگر ما از 20 هزار سال قبل از میلاد تا ابتدای قرن 20 بدنیا می آمدیم، تقریبا لازم نبود هیچ علم خاصی را افزون بر آنچه نیاکان مان می دانستند یاد بگیریم (خط اختراعات بشر تقریبا در نمودار افق است).
اگر دقت کنید ادبیات حوزه علوم انسانی به ویژه مدیریت و اقتصاد تقریبا از قرن بیستم به بعد به پیچیدگی و تعدد سوغ پیدا کرده است و قبلش تقریبا خیلی پیشرفتی نداشته ایم. اصلا شکاف نسل ها و اینکه ما با پدرانمان و نسل های قبلی تفاوت داریم هم از روی این نمودار مشخص است.
با توجه به این نمودار، ما می توانیم یک فرصت تاریخی را شناسایی کنیم. فرض کنید شما به دنبال ماجراجویی و هیجان در حوزه کسب و کارتان باشید. نکته اینجاست که اگر در اعصار قبل می زیستید، این آرزو را به گور می بردید ولی اکنون فرصت ماجراجویی در کسب و کار بی شمار است. پس شوربختانه برای مدیران و کارآفرینانی که ثبات و سکون را دوست دارند، ما در عصر بدی هستیم ولی خوشبختانه برای دوستانی که دنبال ماجراجویی در کسب و کارشان هستند، تقریبا در بهترین عصر (تاکنون) حضور دارید: لذت ببرید، هر ایده و خلاقیتی را می توانید بیازمایید! حداقل فرصت و شانس این کار را بیشتر از هر زمانی در تاریخ دارید، ابزارهای بیشماری دارید که زودتر و ارزان تر شکست بخورید و یاد بگیرید و سراغ ایده های بعدی بروید.
در انتها اشاره می کنم که شرکت های غول تکنولوژی، حاصل پاردایم انقلاب صنعتی سوم هستند، در انقلاب صنعتی چهارم ما اکوسیستم های قدرتمند به جای شرکتهای بزرگ خواهیم داشت. گوگل و فیسبوک و اپل و … را فراموش کنید و اکو سیستم کسب و کارتان را شکل دهید. شاید نام شرکت شما در اکوسیستم های قدرتمند حاصل از انقلاب صنعتی چهارم دیده شود. هرچند ما با همه جای دنیا متفاوت هستیم و مشکلات خود را داریم، ولی در فضای خودمان هم هنوز خیلی جای پیشرفت داریم، به شرطی که امید داشته باشیم و هوشمندانه تلاش کنیم.
موفق باشید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
تحول دیجیتال - ایران 1410
مطلبی دیگر از این انتشارات
تحول دیجیتال: چه چیزی در سازمان تان اهمیت دارد؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
کاربرد اینترنت اشیا در بانکداری دیجیتال