اخلاق‌نامه‌ی طراحان


مایک مانتِیرو طراح باسابقه‌ی آمریکایی و هم‌بنیان‌گذار Mule Design، از پرسروصداترین طراحان این روزهاست. او تصمیمات غیراخلاقی شرکت‌های بزرگ را به چالش می‌کشد و از نقش پررنگ طراحان در شکل دادن به جامعه می‌نویسد. در نگاه مایک، طراحان وظیفه‌ی کم‌اهمیت‌تری نسبت به پزشکان ندارند؛ اگر پزشکان متعهد به رفتار در چارچوب سوگندنامه‌ای اخلاقی می‌شوند، طراحان نیز باید به اخلاق پایبند باشند. با این هدف، او اخلاق‌نامه‌ای نوشته که تا کنون به چندین زبان ترجمه شده است. متنی را که می‌خوانید من از نوشته‌ی اصلی بازگردان کردم.


طراح قبل از هر چیز، یک انسان است.‬

‫قبل از آن‌که طراح باشید، انسان هستید و مانند همه‌ی انسان‌های روی کره‌ی زمین، بخشی از یک قرارداد اجتماعی هستید. کره‌ی زمین بین ما مشترک است. وقتی انتخاب می‌کنید طراح باشید، انتخاب کرده‌اید که بر انسان‌هایی که با کارِ شما در تعامل هستند اثرگذار باشید؛ با کارتان، یا به آن‌ها کمک می‌کنید یا آسیب می‌رسانید. در کار خود، همیشه اثر آن‌چه را که به جامعه وارد می‌کنید مد نظر قرار دهید.‬

‫همه‌ی انسان‌هایی که روی کره‌ی زمین زندگی می‌کنند، باید تلاش کنند زمین را بهتر از آن‌جور که بوده ترک کنند. طراحان از این قاعده مستثنی نیستند.‬

‫اگر کاری می‌کنید که موفقیتِ آن در گروِ اختلافِ درآمد یا تفاوتِ طبقاتی است، در انجام کارِ خود به‌عنوانِ یک شهروند و نیز طراح شکست خورده‌اید.‬

طراح مسئولِ کاری‌ست که به جهان ارائه می‌کند.‬

‫طراحی حوزه‌ای عملی است. شما مسئول چیزی هستید که به جهان ارائه می‌کنید. نام شما بر آن حک شده است. اگرچه نمی‌توان پیشبینی کرد کارهای شما چطور مورد استفاده قرار خواهند گرفت، اما وقتی کاری که در جهت آسیب‌رساندن به دیگری انجام شده به موفقیت می‌انجامد، نباید عجیب باشد. اگر سلاحی که طراحی کردیم انسانی را بکُشد، نباید تعجب کنیم. اگر پایگاه‌داده‌ای که برای فهرست‌کردنِ مهاجران طراحی کردیم، منجر به اخراج آن مهاجران از کشور بشود، نباید شگفت‌زده شویم. وقتی آگاهانه کاری می‌کنیم که هدفِ آن آسیب‌رساندن است، از مسئولیت خود سر باز زده‌ایم. وقتی با بی‌توجهی نسبت به عواقب کار، چیزی تولید می‌کنیم که به دیگران آسیب می‌رساند، چندباره مقصریم.‬

‫کاری که به جهان ارائه می‌کنید، میراث شماست؛ پس از شما باقی می‌ماند و از جانب شما سخن می‌گوید.‬

طراح به اثرگذاری بیش از شکل اهمیت می‌دهد.‬

‫بیش از آن‌که عاشق هوشمندی ایده‌هایمان باشیم، باید از پیامدهای کارمان بترسیم.‬

‫طراحی مستقل از اطرافش نیست. جامعه بزرگترین سیستمی‌ست که می‌توانیم بر آن اثر بگذاریم و هر کاری که می‌کنید – خوب یا بد — بخشی از اسلوب آن است. در نهایت، ما باید ارزش کارمان را براساس همان اثرگذاری قضاوت کنیم، نه ملاحظات زیبایی‌شناسانه. نمی‌توان گفت چیزی که برای آسیب‌رساندن به انسان‌ها ساخته شده، خوب طراحی شده، چون صَرفِ نظر از زیباییِ لذت‌بخشی که می‌تواند داشته باشد، طراحیِ خوبِ آن مساوی‌ست با آسیب‌رساندن به دیگران. چیزی که رژیم تمامیت‌خواه طراحی کرده، خوب طراحی نشده چون اساسن رژیمی تمامیت‌خواه آن را طراحی کرده است.‬

طراح به کسی که او را استخدام کرده است، نه فقط کار، بلکه مشاوره بدهکار است.‬

‫وقتی برای طراحیِ چیزی استخدام شدید، برای تخصصتان استخدام شده‌اید. شغل شما فقط ارائه‌ی کار نیست بلکه ارزیابی اثرِ آن کار نیز هست. شغل شما آگاهی‌بخشیدن به کارفرما یا مشتری از اثرگذاری آن کار است. اگر این اثر منفی‌ست، وظیفه‌ی شماست که به مشتری اطلاع دهید، و در صورت امکان، اثر منفی آن کار را از بین ببرید. اگر از بین بردن اثر منفی کار ممکن نیست، وظیفه‌ی شماست که جلوی آن را بگیرید. به بیان دیگر، شما فقط برای حفر یک چاله استخدام نشدید، بلکه ارزیابی اقتصادی، جامعه‌شناختی و زیست‌محیطی اثر آن چاله نیز به‌عهده‌ی شماست. اگر این چاله نتوانست امتحانش را پس دهد، وظیفه‌ی شماست که بیل را از بین ببرید.‬

‫طراح بی‌آنکه خدمتگزار باشد، از تخصصش برای خدمت به دیگران استفاده می‌کند. «نه» گفتن یک مهارت طراحی‌ست؛ پرسیدنِ «چرا» یک مهارت طراحی‌ست؛ اما «پشت چشم تنگ کردن» نه. به‌مراتب بهتر است از خودمان بپرسیم که چرا چیزی را می‌سازیم به‌جای آن‌که بپرسیم آیا می‌توانیم آن را بسازیم یا نه.‬

طراح از نقد استقبال می‌کند.‬

‫هیچ دستوری اخلاقی نباید از کار شما در برابر نقد مشتری، عموم یا سایر طراحان محافظت کند. برعکس؛ شما باید تشویق به نقد کنید تا در آینده کار بهتری بسازید. اگر کارِ شما به‌حدی آسیب‌پذیر است که توانایی مقابله با نقد را ندارد، اساسن نباید وجود داشته باشد. زمانِ آزمودنِ چرخ‌ها پیش از وقتی‌ست که به جاده برخورد می‌کنند. پذیرای نقد از هر سویی باشید.‬

‫نقش نقد، اگر درست طرح شود، ارزیابی و بهبود کار است. نقد یک هدیه‌ست. کار خوب را بهتر می‌کند و جلوی کار بد را می‌گیرد.‬

‫در هر مرحله از فرایند طراحی باید درخواست نقد کرد و آن را پذیرفت. نمی‌توانید کیک را پس از پخته شدن اصلاح کنید. اما با دریافت بازخوردِ زودهنگام و پیوسته، می‌توانید شانس موفقیت پروژه‌تان را بیشتر کنید. شما مسئول درخواست نقد هستید.‬

طراح می‌کوشد مخاطبش را بشناسد.‬

‫طراحی راه‌حلی حساب‌شده برای حل یک مسئله در چارچوب محدودیت‌هاست. برای آن‌که بدانید مسئله‌ای را به‌درستی حل می‌کنید، لازم است کسانی را که آن مسئله را دارند ملاقات کنید، و اگر عضوی از تیم هستید، تیم شما باید بکوشد مسئله‌ی این افراد را منعکس کند. هر چه یک تیم بتواند مخاطبی را که مسئله‌اش را حل می‌کند بهتر نمایندگی کند، دقیق‌تر می‌تواند آن مسئله را حل کند. آن تیم می‌تواند از زوایا، زمینه‌ها، نیازها یا تجربه‌های مختلفی سراغ مسئله بیاید. تیمی که تنها یک نقطه‌نظر دارد، به‌خوبیِ تیمی با چند نقطه‌ی دید، محدودیت‌هایی را که برای آن‌ها طراحی می‌کند درک نخواهد کرد.‬

‫پس همدلی چه؟ همدلی لغت زیبایی برای چشم‌پوشی است. اگر می‌خواهید بدانید که زن‌ها چطور چیزی که طراحی کرده‌اید را استفاده خواهند کرد، یک زن را وارد تیم طراحی کنید.‬

طراح به موارد حاشیه‌ای اعتقادی ندارد.‬

‫وقتی انتخاب می‌کنید برای چه‌کسی طراحی می‌کنید، به‌طور ضمنی می‌گویید برای چه کسی طراحی نمی‌کنید. ما سال‌ها افرادی را که برای موفقیت محصولمان حیاتی نبودند «موارد حاشیه‌ای» نامیدیم. مردم را به حاشیه راندیم و تصمیم می‌گرفتیم که در جهان، مردمانی زندگی می‌کنند که حل مسائلشان اهمیت ندارد.‬

‫فیسبوک مدعی‌ست دو میلیارد کاربر دارد. یک درصدِ دو میلیارد نفر، که بسیاری از محصولات آن را موردی حاشیه‌ای می‌دانند، بیست میلیون نفر می‌شود. آن‌ها انسان‌هایی در حاشیه‌اند.‬

‫«وقتی چیزی را مورد حاشیه‌ای می‌نامید، تنها حدود اهمیت‌دادنِ خود را مشخص کرده‌اید.» — اریک میِر‬

‫آن‌ها مردمِ تِرَنسی هستند که در حاشیه‌ی پروژه‌ای با «اسم واقعی» گیر می‌افتند. آن‌ها مادرانِ مجردی هستند که در حاشیه‌ی برگه‌ی مجوز «هر دو والد باید امضا کنند» گیر می‌افتند. آن‌ها مهاجران مسنّی هستند که پای صندوق‌های رأی حاضر می‌شوند اما نمی‌توانند برگه‌ی رأی را به زبانِ مادری خود تحویل بگیرند.‬

‫آن‌ها موارد حاشیه‌ای نیستند. آن‌ها انسانند و ما بهترین کارمان را به آن‌ها بدهکاریم.‬

طراح عضوی از یک اجتماع حرفه‌ای‌ست.‬

‫شما عضوی از یک جامعه‌ی حرفه‌ای هستید و رَوش کاری و رفتارِ حرفه‌ای شما بر همه‌ی افرادِ آن جامعه اثرگذار است؛ همان‌طور که موجِ خیزان بر همه‌ی قایق‌ها، و مدفوع کردن در استخر بر همه‌ی شناگران اثرگذار است. اگر با مشتری یا کارفرما صادق نباشید، طراحِ بعد از شما بهای آن را خواهد پرداخت. اگر رایگان کار کنید، از طراح پس از شما هم چنین انتظاری خواهد رفت. اگر در برابر کارِ بد ایستادگی نکنید، طراح بعدی برای جبران باید دو برابر سخت‌تر کار کند.‬

‫به‌لحاظ اخلاقی طراحان باید تا آن‌جا که توانایی و فرصت‌ها اجازه می‌دهد درآمد کسب کنند، اما فدا کردنِ کسانی که پیشه‌ی مشترکی دارند، ظلم در حق همه است. هیچ‌گاه برای رسیدن به اهدافتان، طراح دیگری را قربانی نکنید. این موضوع شامل بازطراحی عمومیِ کارِ شخصی دیگر، فراخوان طراحی، کار داوطلبانه و سرقت هنری است.‬

‫طراح باید به‌دنبال ساخت اجتماع باشد، نه ازهم‌گسستن آن.‬

طراح از گوناگونی و رقابت استقبال می‌کند.‬

‫طی تمام دوره‌ی کاری، طراح سعی می‌کند بیاموزد؛ به‌این معنا که با آن‌چه نمی‌داند روبرو می‌شود، به تجربه‌های سایرین گوش می‌دهد، از افرادی که پیش‌زمینه و فرهنگ گوناگونی دارند استقبال و آن‌ها را تشویق می‌کند و برای افراد جداافتاده از اجتماع، جا باز می‌کند. ما طراحان باید برای شنیده‌شدنِ صداهایی که ‌کم‌تر شنیده شده‌اند، در این پیشه فضایی ایجاد کنیم. گوناگونی منجر به نتایج و راه‌حل‌های بهتری می‌شود. گوناگونی به طراحی بهتری می‌انجامد.‬

‫یک طراح همیشه خوددار است، می‌داند که چه‌وقت باید خفه شود و گوش کند، به سوگیری‌های خود آگاه است و از بازرسیِ آن استقبال می‌کند، و می‌جنگد تا برای کسانی که ساکت شده‌اند فضایی بسازد.‬

طراح برای ارزیابی خود وقت اختصاص می‌دهد.‬

‫هیچ‌کس پس از برخاستن از خواب، به‌ناگاه در طراحی اخلاق را کنار نمی‌گذارد. این اتفاق به‌آهستگی می‌افتد، لغزشی از پسِ لغزش دیگر. مجموعه‌ای از تصمیمات کوچک است که در ابتدا حتا خوب به‌نظر می‌رسند، و ناگهان به خود می‌آیید و متوجه می‌شوید که در حال طراحی واسط کاربرِ فیلتری برای فروشگاه آنلاین اسلحه‌ی والمارت هستید.‬

‫هر چند ماه، وقتی را برای خودارزیابی اختصاص دهید. تصمیم‌هایی که به‌تازگی گرفته‌اید را ارزیابی کنید. آیا به باورهایتان وفادار مانده‌اید؟ یا آهسته آهسته دروازه‌های اهداف اخلاقی خود را با هر ارتقا یا پاداشِ سهام چند متر جابه‌جا می‌کنید؟‬

‫از راه منحرف شدید؟ درستش کنید. محل کارتان جهنمی غیراخلاقی‌ست؟ جای دیگری را انتخاب کنید.‬

‫شغل شما یک انتخاب است. لطفن درست انتخاب کنید.‬


ممنونم از علی رستگار، مهدی رحمن و جمال احمدی برای خواندن متن و کمک به ترجمه‌ی بهتر.