لیدر پژوهش کاربری در دیوار
با من به زبان رزومهات سخن بگو!
خیلی از ما تا به حال دنبال کار گشتیم و به احتمال زیاد اگه کار مورد علاقهمون هرگونه ارتباطی با نشستن پشت میز داشته، میدونیم مهمترین سلاح برای این که استخدامکننده رو مجاب کنیم بهمون فرصت صحبت بده، رزومه است. تو یه جمله بخوام بگم، یه رزومه خوب لزوما نمیتونه استخدام شدنمون رو تضمین کنه، ولی یه رزومه بد حتما میتونه موجب استخدام نشدنمون بشه.
رزومه توی خیلی از فرایندهای استخدامی اولین نقطه تماس ما با شرکتیه که دوست داریم اونجا کار کنیم. یه جوری مثل این میمونه که یکی در یه خونه رو مقداری باز کنه و تو پاتو بذاری لای در تا طرف رو مجبور کنی حرفات رو بشنوه (البته این ادا اطوارا مال تو فیلماست و غالبا اونی که پاشو گذاشته لای در خیانت کرده و اومده حالا توجیه کنه). رزومه خوب حکم همون پای لای در رو داره و میتونه فرصت بیشتر شنیده شدن رو بهمون بده.
با وجود این، خیییلی از ما نمیدونیم که چطوری یه رزومه درخشان بنویسیم. تو ذهن اکثر ما - حتی اون عدهایمون که سابقه کاری خوبی هم داریم - رزومه یا کابوسیه که نمیدونیم چطوری باید ازش بیدار شیم یا تکلیفیه که صرفا باید از سرمون باز کنیم. توی این نوشته سعی میکنم توضیح بدم ویژگیهای یه رزومه خوب چیه و با توجه به تجربه خودم از هر دو سمت ماجرا (چه کسی که رزومه میفرسته و چه کسی که رزومه رو بررسی میکنه) برخی از نکاتی که باید حین نوشتن رزومه رعایت کنیم رو شرح بدم.
درسته که خیلی از مواردی که توی این متن هست جهان شموله ولی لازمه تاکید کنم که موضوعات مطرحشده تنها برای ما در «دیوار» و برای استخدام «کاربرپژوه» اهمیت داره و لزوما به سایر شرکتها یا حتی حوزههای کاری دیگه دیوار تعمیم دادنی نیست.
۱) روی اثرگذاری کارهامون تاکید کنیم، نه خود کارها
مهارتها و دانش مثل ابزار میمونن. همونطور که داشتن ابزار به خودی خود ارزشآفرین نیست و حتی میتونه خطرناک باشه (مثلا فرض کنید یه پیچگوشتی رو بدین دست یه بچه دو ساله)، شناختن روشها و استفاده ازشون هم به خودی خود نشوندهنده ارزشمندی فرد نیست. مهمتر از کاری که میکنید اثر کارتون روی یه پروژه یا محصوله. اینکه روش و ابزارهاتون رو برای حل چه مسئلهای استفاده کردید و اینکه آیا راهکار شما درستترین ابزار برای حل اون مسئله بوده یا نه. پیچگوشتی داشتن اهمیتی نداره، مگر زمانی که مسئله پیچ باشه. اون موقع استفاده از پیچگوشتی توجیهپذیره. پس بهتره توی رزومههاتون به جای تاکید روی کاری که توی یه پروژه انجام دادید، در مورد اثر مثبت اون کار صحبت کنید. البته که اشاره به اقداماتتون ضروریه و اینجوری تصویر دقیقتری از تواناییهاتون به مسئول استخدام ارائه میکنید، ولی حواستون باشه که نتیجه کارتونه که ارزشمندتره. پس توی رزومهتون به جای «طراحی و ارسال پرسشنامه» بهتره بگید «به کمک پرسشنامه، اولویت مشکلات کاربر در فلان مسئله رو پیدا کردم».
۲) تا جای ممکن با عدد صحبت کنیم
این مورد یکی از سختترین قسمتهای رزومه نوشتنه. چون در موفقیت پروژه لزوما نمیشه اثر نفرات رو مستقل از هم سنجید، ممکنه نشون دادن ارزش کار یک نفر روی پروژه دور از واقعیت به نظر بیاد، مخصوصا در مورد پژوهشگرها که فاصله خروجی کارشون تا محصول زیاده. با این حال پیشنهادم اینه که اگه میتونید به اعداد اشاره کنید، اعدادی که در اثر اقدامات شما یا تیمتون جابجا شدن. اگه در نتیجه پژوهشتون طرحی ارائه شد و اون طرح بعد از اجرا و چندین بار تست موجب افزایش ۱۰ درصدی استفاده از یک قابلیت شد حتما بهش اشاره کنید. چیزی که مهمه اینه که بدونید اثر نهایی قرار بوده روی چه متریکی خودش رو نشون بده. اگه نتونیم بعد از کار تیمی، اثربخشی اقداماتمون رو بسنجیم، طبیعتا نمیتونیم درباره موفقیت یا شکست کارمون هم نظر بدیم.
۳) فقط اطلاعات مرتبط رو بنویسیم
اگه تو اینترنت بگردید احتمالا با توصیههای متعددی برای نوشتن اطلاعات رزومهها مواجه میشید. نکته اینه که خیلی از این اطلاعات برای مسئول استخدام بیارزشه و تنها فضایی رو که میتونه برای تبلیغ بهتر شما استفاده بشه، ازتون میگیره. یه چیزی رو بگم و بین خودمون باشه، مسئولان استخدام خیلی بیشتر از چیزی که فکرش رو بکنید رزومه به دستشون میرسه و در نتیجه خیلی کمتر از چیزی که فکرش رو بکنید برای مطالعه رزومه وقت میذارن. پس طبیعتا در نگاه اول به دنبال مهمترین نشونههایی میگردن که رزومه شما رو از سایرین متمایز کنه. البته که کشورهای مختلف انتظارات متفاوتی در مورد اطلاعات لازم در رزومه دارن و حتی در یک کشور هم انتظارات شرکتهای مختلف از رزومه شما متفاوته. بعضی مواقع نیازه که شما رزومهتون رو بر اساس نیازهای شرکتهای مختلف بازآفرینی کنید. به طور خاص برای موقعیت شغلی «کاربرپژوهی» در «دیوار»، انتظار میره که رزومه شما شامل این موارد باشه:
- نام و نام خانوادگی
- اطلاعات تماس شامل: ایمیل / شماره تلفن
- سوابق کاری (از آخر به اول) شامل: نام موقعیت شغلی / نام شرکت / تاریخ شروع و پایان هر مسئولیت / وظایف و دستاوردها به ازای هر مسئولیت
- سوابق تحصیلی (از آخر به اول) شامل: مقطع / رشته / دانشگاه / عنوان پروژههای مرتبط به پژوهشگری (در صورت وجود)
- مدارک و دورههای مرتبط با کاربرپژوهی (در صورت وجود)
- مهارتهای مرتبط شامل کلیه مهارتهایی که به طریقی نشوندهنده مناسب بودن شما برای کاربرپژوهی باشن. مهارتهایی مثل سرعت تایپ، تسلط به نرمافزار اتوکد یا کوهنوردی ارتباطی به مناسب بودن شما برای پژوهشگری ندارن - البته اگه قراره اپلیکیشنی برای کوهنوردها طراحی بشه احتمالا مورد آخر مهم باشه.
نکتهای که خوبه اینجا بهش اشاره کنم روشیه که برای گزارش مهارتهاتون استفاده میکنید. هیچوقتِ هیچوقت مهارتهاتون رو به هیچ طریقی امتیازبندی نکنید (حداقل اگه برای ریسرچ توی دیوار اقدام میکنید). همیشه سعی کنید مهارتهاتون رو با مثال به مسئولین استخدامی نشون بدید. یعنی چی؟ یعنی به جای اینکه بنویسید من در تست کاربردپذیری مهارت دارم (یا بدتر از اون، نوشته باشید به مهارت تست کاربردپذیریم امتیاز ۴ از ۵ میدم) بگید که فلان مسائل رو به کمک تست کاربردپذیری حل کردم.
اگه شما نیروی تازه وارد هستید و به دنبال ورود به این حوزه، خوبه که اول به دستاوردهای تحصیلیتون اشاره کنید. همچنین میتونید به جای دستاوردهای کاریتون، به پروژههای شخصی یا پروژههای داوطلبانه مرتبط (در صورت وجود) اشاره کنید. بهتره که تا حد ممکن رزومهتون رو مختصر بنویسید و با توجه به میزان تجربهتون از یک یا دو صفحه فراتر نرید. این محدودیت البته وحی منزل نیست ولی احتمالا کمک میکنه که رزومه تاثیرگذارتری بنویسید و کارهای ارزشمندتر و مرتبطتری رو برای ارائه انتخاب کنید.
تا اینجا درباره چیزهایی که باید تو رزومه باشه صحبت کردیم ولی یه سری موارد هم هست که آوردنشون توی رزومه لازم نیست، مثل محل یا تاریخ تولد، عکس خودتون، وضعیت تاهل، جنسیتتون (احتمالا اگه از روی اسمتون هم نتونیم تشخیص بدیم در ۱۰ ثانیه اول تماس تلفنی خواهیم فهمید) و رتبهتون توی کنکور یا دانشگاه. فضای رزومهتون رو برای نشون دادن ویژگیها و تواناییهای مرتبط با کار نگه دارید.
۴) رزومهمون رو شخصیسازی کنیم
خواهش میکنم برای رزومهتون وقت بذارید. درسته که همه مهارت طراحی رزومه زیبا ندارن ولی بدونید که دیدن یه قالب تکراری که خیلیها برای ساخت رزومه ازش استفاده کردن ناخودآگاه تو ذهن مسئول استخدام تاثیر منفی میذاره. بذارید رک بهتون بگم، در وهله اول تو چشم استخدامکننده رزومه شما مساوی خود شماست. به نظرم نمیشه از کسی که برای خاص جلوه دادن خودش تلاش نمیکنه انتظار داشت که برای خاص جلوه دادن محصولی که میخواد بهش بپیونده تلاش عجیب و غریبی بکنه. رزومه تمیز و ساختارمند با فونت مناسب ارزشش خیلی خیلی بیشتر از رزومهایه که با یه قالب گرافیکی شکیل ولی تکراری تولید شده باشه. خودتون رو متمایز کنید.
۵) اگه میتونیم انگلیسی بنویسیم
میدونم، میدونم ... الآن میگید این مسخرهبازیها چیه و وقتی شما کل تعاملاتتون توی شرکت به فارسیه و کاربرهامونم ایرانیان چه اصراری دارید. اینجا لزوما بحث تعامل با همکاران و کاربرها مطرح نیست. آدمی که به کاربرپژوهی عشق میورزه و جاهطلبانه دنبال پیشرفته راهی به جز تقویت مهارتهای زبان انگلیسی نداره. این به این معنی نیست که رزومههای فارسی امتیاز کمتری دارن یا رزومه فارسی نشوندهنده ضعف در کار با منابع انگلیسیه، ولی کسی که چالش نگارش رزومه انگلیسی استاندارد رو پشت سر گذاشته باشه این پیام رو به تیم استخدام میرسونه که با زبان انگلیسی راحته و میتونه چالشهایی که داره رو با بررسی منابع انگلیسی تا حد خوبی برطرف کنه. همونطور که میدونید توی زمینه کاری ما منابع درست و درمون قریب به اتفاق به زبان انگلیسیان و لازمه که یه نفر بتونه چه کتاب، چه مقاله و چه (حداقل زیرنویس) دورههای آموزشی رو بفهمه و با همتیمیهاش در مورد مفاهیمی که مطالعه کرده بحث کنه.
+) برای شغلهای نامرتبط اپلای نکنیم
یه راز دیگه هم بهتون بگم که خب به خود رزومه مربوط نیست ولی شاید باعث بشه که مسئول استخدام زحمت خوندن رزومهتون رو به خودش نده (حداقل در مورد من اینجوریه و متاسفانه تا وقتی منو اخراج نکردن برای استخدام کاربرپژوه توی دیوار صدق میکنه). هر کسی که درخواست استخدام برای دیوار (یا شرکتهای بزرگ دیگه) میفرسته، مسئولان استخدام میتونن بدونن که برای چه پوزیشنهای دیگهای توی اون شرکت به صورت همزمان اقدام کرده. همونطور که بالاتر اشاره کردم عشق به کاربرپژوهی یکی از مهمترین معیارهای ورود به این حوزه است و کسی که برای موقعیتهای شغلی متفاوت و نامرتبط رزومه میفرسته احتمالا هنوز تو انتخاب مسیرش سردرگمه و خب انتظار عشق و عاشقی با چیزی که هنوز پیدا نکرده انتظار غیرمعقولیه.
البته بعضی حوزههای شغلی ارتباط قابل درکی با هم دارن و اقدام برای اونها به صورت همزمان عجیب نیست (مثل مدیر محصول و مدیر عملیات) ولی کسی که موازی با کاربرپژوهی برای دیتاساینس، بکند دولوپمنت، منابع انسانی و دستیاری مدیر عامل اقدام کرده یا ابرنابغه است و یا هنوز سردرگمه و میخواد مسیر زندگیش رو با شانس انتخاب کنه. از اونجایی که احتمال اولی خیلی کمه به ما اجازه بدید که این مورد رو جزو خط قرمزها بدونیم. تازه اگه ابرنابغه باشید احتمالا خودتون خیلی زودتر تشخیص دادید که این راه جواب نمیده.
و در نهایت اگه عاشق کاربرپژوهی هستید، اگه از فهمیدن دلایل رفتار آدمها لذت میبرید و اگه ایجاد تاثیر مثبت روی زندگی میلیونها کاربر براتون جذابه، اینجا منتظر رزومههای هیجانانگیزتون هستیم.
دوست دارم اینجا از آناهیتا برای تصویرسازیهای محشرش، باهار برای ویراستاری طلاییش، و آلما و شایان برای نکتههای ارزشمندی که برای بهبود این نوشته پیشنهاد دادن به طور ویژهای تشکر کنم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
لیدرشیپ در صنف تجربهٔ دیوار
مطلبی دیگر از این انتشارات
تصورات کاربران از واژهٔ «فیلتر» برای جستجو در برنامهها
مطلبی دیگر از این انتشارات
مشخص کردن «نوع کالا» برای آگهیهای مهاجر!