مهندس تجربهٔ کاربر در دیوار
مهندس تجربهها: UXE چیست؟
چند ماه پیش همراه با مهدی رحمن، چپتر لیدر مهندسی تجربهی کاربر دیوار تصمیم گرفتیم کتابِ Design Engineering Handbook از انتشارات Design Better که جزو معدود منابع موجود و البته مفید «مهندسی دیزاین» بهشمار میره رو ترجمه کنیم و برای آشنایی فارسی زبانان علاقهمند به حوزهی تجربهی کاربر، با این شاخهی جدید از دیزاین، قدمی هر چند کوچک برداشته باشیم. ترجمهی این کتاب بهانهای شد تا قلم به دست بگیرم و از مسیری که تا رسیدن به این نقش طی کردم بنویسم. از این بنویسم که مهندس دیزاینر واقعا چه کسیه و در یک تیم میتونه چه نقشی داشته باشه. از وظایف و چالشهایی که روزانه باهاش مواجهم گفتم و به طور خلاصه این مقاله مقدمهایه به کتابی که حالا پیش روی شماست. کتاب «راهنمای مهندسی دیزاین» در فرمتهای مختلف در دسترسه و خوشحال میشیم با نظراتتون به ما در بهتر کردنش کمک کنید.
مهندس تجربهها
پاییز ۹۵، اولین تجربهی کاریم رو از روی وظیفهای که احتمالا هر دانشجوی مهندسی کامپیوتر دیر یا زود باید انجام میداد، به عنوان کارآموز برنامهنویس فرانتاند شروع کردم. رفته رفته وقتی وارد بازار کار شدم، با مقولهی طراحی تجربهی کاربر بیشتر آشنا شدم و چالشها، دغدغهها، مباحث و به طور کلی جذابیتهای اون باعث شد کم کم از برنامه نویسی فاصله بگیرم و وارد وادی دیزاین بشم. دیزاین تبدیل شدهبود به اولویتم در یادگیری و دقیقا چیزی بود که دوست داشتم به عنوان تنها مسیر شغلی ادامه بدم.
در هر کدوم از مسالههای مختلف، چالشهای جدید، محصولات و ایدههای متنوعی که به عنوان یک دیزاینر روی اونها کار میکردم، نقطهای وجود داشت که ناچار و ناخواسته باید گریزی به دانش فنی خودم میزدم. آشنایی با دیزاینسیستمهای جدید، فریمورکهای مختلف، روشهای جدید پیادهسازی، محدودیتهای فنی در توسعهی وب-اپلیکیشنها و … همه و همه باعث شده بود هیچوقت خودم رو از برنامهنویسی جدا نکنم.
تا اینکه اتفاقی وارد فرایند مصاحبهی استخدامی دیوار برای موقعیت شغلی «مهندس تجربهی کاربر» شدم.
اگر بگم تا قبل از اون هیچ ایدهای راجع بهش نداشتم، بیراه نگفتم. اما وقتی شرح شغلی و تسکی رو که باید برای مرحلهی دوم مصاحبه انجام میدادم رو دیدم، فهیمدم این دقیقا همون چیزی بود که گاهی انجام میدادم اما تعریف درستی ازش نداشتم. من به عنوان مهندس تجربهی کاربر در دیوار باید علاوه بر دیزاین، دانش فنی خودم رو به کار میگرفتم و پل ارتباطی بین دیزاینرها و توسعهدهندگان در تیمهای مختلف دیوار میشدم.
این مقاله صرفا مسیر من برای رسیدن به این نقش و تجربیات شخصی من نیست، دریچهایه به چرایی وجود این نقش و فرایند و اتفاقاتی که در این موقعیت شغلی رخ میده. موقعیتی که به جرات میتونم بگم جزء معدود شغلهاییه که هر هفته و شاید هر روز طیف گسترده و متنوعی از تسکها در اون انجام میشه و هر روز عملکرد و پیچیدگیهای منحصر به فرد خودش رو داره.
مهندس تجربهی کاربر کیست؟ از دیزاین تا توسعه
مهندس تجربهی کاربر معمولا دیزاینر یا توسعهدهندهی فرانتاندیه که همکاری بین مهندسی و دیزاین رو تسهیل میکنه. اون دانش فنی و توانایی حل مساله و زیباییشناسی دیزاین و حساسیت طراح تجربهی کاربر (UX Designer) رو گرد هم میآره و با ترجمهی زبان مهندسی و دیزاین به همدیگه فرایند نمونهسازی اولیه (Prototyping) و رسیدن به نتیجهی نهایی مطمئن و قابل اجرا رو سرعت میبخشه. هدف نهایی یک مهندس تجربهی کاربر، به حداقل رسوندن حدس و گمان و بهبود اثربخشی فرایند دیزاینه.
مهندس تجربهی کاربر کجا قرار میگیره؟
از اونجایی که مهندسان تجربهی کاربر دقیقاً مانند طراح تجربهی کاربر، به دنبال تبدیل مسئلهای پیچیده به راه حلی عملی، باید دامنهی کامل پروژه رو درک کنند و بدونند کاربر برای انجام یک فرایند به چه چیزهایی نیاز داره. اونها باید با زبان دستورالعملهای اساسی تجربهی کاربر و همچنین شرایط فنی ساخت یک محصول دیجیتال آشنا باشند. همچنین به خاطر ماهیت کار میانرشتهای که دارند تصمیمات اجراییشون تاثیر زیادی روی محصول (یا کسب و کار) داره و بههمین دلیل باید ارتباط نزدیکی با تیم محصول و ذینفعان اون داشته باشند.
به عنوان یک مهندس تجربهی کاربر چه کارهایی میکنم؟
همونطور که بالاتر گفتم، از جذابیتها و شاید چالشهای این موقعیت شغلی، طیف گسترده از وظایفیه که انجام میدیم. به طور خلاصه میشه به موارد زیر اشاره کرد:
۱. طراحی کامپوننتهای دیزاین سیستم
۲. تصمیمگیری و طراحی بنیانهای دیزاین سیستم
۳. طراحی، توسعه و نگهداری دیزاین سیستم
۴. ورژن کنترل
۵. امکانسنجی توسعهی دیزاین
۶. طراحی و پیادهسازی میکرواینتراکشنها
۷. دسترسیپذیری
۸. ارائهی راهکارهای بهینه برای دیزاین ریسپانسیو
چرا به یک مهندس تجربهی کاربر نیاز داریم؟
مهندس تجربهی کاربر مثل پلی بین دیزاینرها و توسعهدهندگان عمل میکنه. توصیههای فنی رو در رابطه با چیزی که ممکن و قابل پیادهسازیه به طراحان ارائه میده. نیازهای سمت توسعهدهنده رو درک میکنه و انیمیشنها و میکرواینتراکشنها رو مشخص و طراحی میکنه. با استفاده از نمونههای اولیه برنامهنویسی شده، دیزاینی قابل تعامل و با جزئیات فنی دقیق رو برای برنامهنویسان آماده میکنه. هزینه و زمان توسعه رو کاهش میده و با اعتبار سنجی دیزاین، قبل از توسعه، زمان ریفکتور کردن کد رو کاهش میده.
به عنوان مهندس تجربهی کاربر، به چه مهارتهایی نیاز داریم؟
اگر فرض کنیم دیزاین و مهندسی دو سر یک طیف هستند، مهندس تجربهی کاربر، مثل یک پل دو سر این طیف رو به هم متصل میکنه. بنابرین مهارتهای لازم هر دو سر طیف رو در حد مطلوبی باید داشته باشه. مثل:
- درک الگوهای دیزاین
- مهارت دیزاین رابط کاربر
- کار با ابزارهای دیزاین مانند: Sketch و Figma و ….
- تجربهی HTML ، CSS و JavaScript
- تجربهی برنامهنویسی ریسپانسیو
- تجربهی تست و درک سناریوهای مسیر کاربر در دیزاین
- تجربهی کنترل نسخه و کار با ابزارهایی مانند git و …
- نگاه سیستماتیک به توسعه و دیزاین محصول
- توانایی جابجایی سریع بین وظایف متنوع
- تشخیص کرنرکیسها و محدودیتهایی که تکنولوژیهای توسعه در دیزاین ایجاد میکنند
و در آخر
برای تبدیل شدن به مهندس تجربهی کاربر، مثل هر حرفهی دیگری، باید تمرین و کار بسیار کنید. باید مهارتهای ذکر شده رو یاد بگیرید، با ترندهای تکنولوژی بیش از پیش همراه بشید و دانش فنی خودتون رو به روز نگه دارید. با چالشهایی که برنامهنویسان از سمت دیزاین روبهرو هستند آشنا بشید. نمونه کارهایی بسازید که توانایی شما رو در انجام پروژههای چند تخصصی مورد نظر نشون بده. یاد بگیرید که چطور با ایدهها ارتباط برقرار کنید و افکار و نگرانیهای خود رو با دیگران مطرح کنید. توسعهی مهارتهای ارتباطی، حل مساله و کنشگری به مهندس تجربهی کاربر کمک میکنه علاوه بر داشتن استقلال در کار خودش، بتونه با تیمهای متعدد هم بهخوبی همکاری کنه.
مطلبی دیگر از این انتشارات
افزایش نرخ پاسخدهی به پرسشنامه: چرا و چگونه؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
مصورسازی دادهها
مطلبی دیگر از این انتشارات
دادههای کیفی به کمک دادههای کمی میآیند!