وبلاگ hamibash.com/alitalk ////// HADIAN80.BLOG.ir
چرا باید در دوره دانشجویی کاراموزی بکنم؟
۲۵شهریور ۹۹تا۲۵آبان۹۹
سعی کردم پر حرفی نکنم ولی نمیشد این متن هم تجربه است هم خاطره.
اگه بگم یکی از بهترین تصمیم های پسا کرونایی چی بود میگم
همین کار.
کاراموزی در دوران کرونایی.
(هرچند خطرناک بود ولی ما با تمام امکانات رفتیم)
کاری بود که میخواستم
با تابستون سال دیگه بندازم
(به عبارت بهتر پشت گوش بندازم)
با خودم می گفتم بچه تو هنوز ترم۳ای تو کجا کاراموزی حقوقی کجا؟
چیزی نمی دونی
از کجا معلوم قبولت کنن؟
ولی بهترین تصمیم بود.
چون نه درسا اونقدر سنگین شده
و هم اینکه دانشگاه ها مجازی شده.
با پیشنهاد خانواده دل رو زدیم
به دریا...
وتصمیم گرفتیم بریم کاراموزی.
شب قبل کلی تمرین کردیم
که چی بگیم چطور درخواست کنیم چطوری خودمون رو معرفی کنیم.
اول خواستیم بریم
دفتر یک وکیل شانس ما دفتر وکیل بسته بود
از دفتر حقوقی بغلی پرسیدیم گفت الان نمیاد
شمارش هست میتونین زنگ بزنین زنگ زدیم جواب نداد.
خلاصه مادر مهربان ، گفت این دفتری حقوقی
(همون دفتر حقوقی بغلی ) هم بد نیستا.
خلاصه ما دل به دریا زدیم گفتیم
ما دانشجو حقوق فلان دانشگاه هستیم
میخوای بیایم برای کاراموزی
هزینه هم نمیگیریم.
بماند که به پته پته هم افتادیم
همه حرف هایی که دیشب هم براش تمرین کرده بودیم یادمون رفت.
چیزی که من اینجا فهمیدم اینکه تو درخواست شغلی
تو این جا ها خیلی نباید تو حاشیه رفت ویا سعی کرد پز داد وکلاس گذاشت.
باید خلاصه،سریع ومتواضعانه خواسته ات رو بگی.
داشتم میگفتم....
مسئول اونجا که نصف سرش تو گوشی بود نصف نیمه گوش نمیداد گفت:هزینه هم چی؟
گفتم هزینه بابتش نمیگیرم
اقا همین رو که گفتیم گفت باشه(:
بیا۱هفته امتحانی کار کن ببینم کارت چطوره؟
ماهم خرکیف
بابت شغل بی اجری که گرفتیم.
خب خدا رو شکر این مرحله هفت خان تموم شد.
کار ما در یک دفتر کنار دادسرا
که دو تا کامپیوتر و یک دستگاه پز
وبا ۲تا ادم که کارشون شیفتی بود، شروع شد.
من هر روزکلی چیز جدید یادگرفتم. مخصوصا روزای اول که تازه وارد بودم.
از اصطلاحات حقوقی،
از طرف برخورد با مشتری،
ازنکات کرونایی و....
روز اول مجید
(کارشناس حقوقی دفتر)
تو دفتر بود من نمیشناختمش ازش پرسیدم اقای رستمی؟
تا گفتم من برای....گفت اره بیا بشین پشت میز. خلاصه کار ما با رایانه شروع شد.
روز اول با مجید راجع به رشته حقوق، دانشگاه X(:
خوابگاهاش،
تجربیات کارموزی خود مجید
که الان استادی شده برای خودش صحبت کردیم.
بعدش ابلاغیه،
نوبت قضایی
وفتوکپی
یادگرفتم.
(بله من کار با دستگله کپی رو هم یاد نداشتم)
من فکر میکردم که
هیچ لحظه ای فرصت سرخاروندن
و استراحت ندارم
ولی گاهی وقتا مشتری یک دفعهای خیلی زیاد میشد
وسر ما شلوغ ویکدفعه خیلی کم مثل بورس.
البته که بورس خیلی وقته سرش خلوته.....
فکر میکردم
احتمالا یک کارفرما عصبانی غر غرو دارم
که همش دستور میده
ولی اصلا این طور نبود
دفتر دو نفر ادراه میکردن
یکی اقای رستمی گه گفنم یکی هم اقای فرح دل
هردو خوش اخلاق وخوش برخورد بودن
God bless them(:
همیشه هر جا گیر میگردم کمکم میکردن
وبهم کار یاد میدادن
معمولا کسی به کسی کار یاد نمیده یاید کار بدزدی (:
ولی اینجا این طوری نبود.
در طول این دو ماه
من تجربیایتم رو در نوت گوشی ثبت میکردم.
همون طور که گفتم مواردی مثل
از طرز برخوردم با مشتری،
از کلمات حقوقی که میشنیدم ونمیدونستم،
از نکات لایحه نویسی،
شکواییه نویسی،
تجدیدنظر خواهی ها و...
ما اونجا با انواع پرونده ها وکیس ها روبرو شدیم.
شاید برای شما عجیب نا خوشایند باشه ولی متاسفانه این مواردی که میگم واقعیت های جامعه است.
مواردی مثل:
پدر شاکی ازپسر
(به خاطر اعتیاد به موارد وهکر بودنش)
خواهری که خودکشی کرده بود
موارد ارث میراث
حضانت سرپرستی وقیم یکی از یکی دیگه
خواهر برادر شاکی ازهم در حد لالیگا
شوهری که تا حد مرگ همسرش رو میزنه ):
شوهر خائن هم که.....
طلاق هم تا دلتون بخواد....
مهریه(:
انتشار عکس های خانوادگی شخص دیگه
فحاشی
(حواستون باشه جایی فحش ندین که بعد شکایت میکنن میره تو پاچتون:)
طلاق دختر وپسر
دهه هشتادی(۱۶و۱۷ساله)
و.....
بعد بگین ترامپ فلان کرد بایدن فلین کرد لامسب اینا که دیگه دست خودته کم کاری کردی.
برای ما که جذاب وچالش برانگیز بود برای شما نمیدونم(:
و اینکه....
یک چیز در تعامل با مشتری من رو به یاد این جمله انداخت.
مردم به سواد ومهارت شما اهمیت نخواهند داد مگر اینکه بفهمند شما به ان ها اهمیت میدهید.
واقعا همین طوریه مهم نیست
هاروارد خوندی یا پیام نور
اگه طرز برخورد با مشتری ندونی،
بهش احترام نذاری،
به حرفش گوش ندی
وخوش برخورد نباشی
اصلا برای تو پشیزی قائل نیست.
(۲فاکتور مهم دیگه هم وجود داره.)
معمولا دو فاکتور برای مشتری ما برای گرفتن وکیل وجود داشت.
پرونده من رو میتونه به جایی میرسونه؟(مهارت)و(سواد)
نرخش چنده؟(قیمت)
دیگه براشون مهم نبود
دکتره،
استاد دانشگاهه،
کارشناییه،
ارشده،
دانشگاه تهران خونده یا پیام نور.
پس (سواد)و(مهارت ارتباطی) برای جذب مشتری خیلی مهمه.
در مجموع این تجربه کم ولی پر بار کاراموزی رو
یکی از بهترین
تجربه های خودم بدونم
چیزی که
تا نری تجربه نکنی نمیفهمی.
جایی که کمی از
کتاب خونه،
درس،
کتاب،
دنیای اکادمیک
و ارمانی وباید ها ونه واقعیت ها خارج میشی
و
وارد جامعه میشی.
میفهمی که
درس هات چقدر با مسائل واقعی انطباق داره
کجا هاش کاربردی وکاربردی تر وکجاهاش بی کاربرد و بی کاربرد تره.
نمیگم کلا درس ببوسین بذارین کنار قطعا درس برای اینده شغلی شما لازمه و میتونه مفید باشه
(البته که نمیشه برای همه یک نسخه پیچید)
ولی اگه تونستین اینجا هم خدا رو داشته باشین هم خرما رو.
روزایی بود که
از ۸تا۹:۳۰سرکار بودم.
۱۰صبح کلاس داشتم
(البته الان دارم منتهی سرکار نمیرم)
دوان دوان
از سرکار می اومدم
مستقیم میرفتم
سرویس بهداشتی
دست ها رو بشور
دو ثانیه بعدم کلاس شروع میشد.
بعدکلاس باز دوان دوان
میرفتم سرکار ولی ارزشش رو داشت.
(بسه دیگه خودم بدم اومد اینقدر منم منم کردم ولی خب گفتم بگم هم برای شما هم برای خاطره)
وقتی با مردم تعامل داری با
دغدغه هاشون،
طرز فکرشون،
کاراشون،
عادات هاشون
میتونین آشنا بشین.
(البته این برای رشته من بود شاید برای شما فرق کنه)
یک ترم واحد کم بردارین،
باطرف توافق کنین ۳روز در هفته میام کار.
برید ورایگان
کار مرتبط با رشتتون رو بکنید.
البته که احتمال نه شنیدن ولو رایگان را باید داشته باشید
ولی ناامید نشید
معمولا کارفرما ها دنبال یک کاراموز خوب حرف گوش کن هستن.
یکم از اون لونتون بیاین بیرون.
(:
البته بعد کرونا
انشالله اگر برود....
راستی شما هم تجربه کاراموزی داشتین؟ خوشحال میشم کن هم از تجربیاتتون بدونم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
نگاهی به کتاب برو پی کارت
مطلبی دیگر از این انتشارات
۱۰+۲توصیه ای که هر دانشجو ترم۱ باید بداند.
مطلبی دیگر از این انتشارات
اجازه نده دانشگاه جلوی تحصیلتو بگیره