نگاهی به کتاب انسان پیروزمند اثر یوهان نوربرگ

چرا همه‌چی داره بدتر میشه؟ انگار که تو یه تاکسی دربست باسرعت به مقصد نابودی در حرکتیم یا شاید هم فقط خروجی ذهن منه و احتمالاً با ورود کمی SSRI به سیناپس‌ها، تصویر بهتر میشه.
اینا چیزاییه که جدیداً خیلی بیشتر ذهنمو درگیر‌ می‌کنه و خب معمولاً داشتن شواهد بهتر از تنهایی فکر کردنه.
[هرچند خاورمیانه حسابش از روند کلی دنیا کمی جداست و ایران هم از خاورمیانه جدا. همین موضوع باعث میشه برای نگاه بهتر، نیاز به مطالعات بومی‌تری داشته باشیم]

نورنبرگ تو این کتاب سعی کرده از ۱۰ محور؛ غذا، بهداشت، طول‌عمر، فقر، خشونت، محیط‌زیست، سواد، آزادی، برابری و سیر آینده شواهدی جهانی ارائه بده تا از این ایده دفاع کنه که اوضاع واقعاً بهتر از قبله و با شیب نمایی بهترم میشه.
راستش خیلی خیلی جاها سعی کردم مقاومت کنم ولی انقدر تفاوت‌ها فاحشه که نفهمیدن سخت میشه.
دگم‌ترین حکومت‌های امروز از آزادترین حکومت‌های ۲۰۰ سال قبل دموکراتیک‌ترن.
امید‌زندگی ( میانگین احتمال طول عمر برای نوزاد متولد شده) توی سده‌های اخیر چند برابر شده، آدم‌ها کمتر به عزای عزیزاشون می‌شینن و برخلاف تصور حتی در طول زندگی هم کمتر از بیماری‌های مزمن رنج می‌برن.

تا پیش از سال ۱۸۰۰ هیچ کشوری در جهان میانگین عمری بیش از چهل سال نداشت و در سوئد در اوائل قرن نوزدهم بین سی تا چهل درصد از تمام بچه ها پیش از تولد پنج سالگی میمردند. این عدد امروز ۰/۳ درصد است

مسئله اینجاست که به برداشت نوربرگ، ریشه اکثر این تغییرات مثبت و حتی شکست تو ایجاد این تغییرات(مثل بهار عربی) به اقتصاد آزاد و افزایش سرمایه روانی در جریان افزایش سرمایه مادی برمی‌گرده.

افراد تحت فشار و اضطراب زیاد به قوانین سفت و سخت و قابل پیش بینی نیاز دارند. آنها باید از آنچه میخواهد اتفاق بیفتد مطمئن باشند چراکه در معرض خطرند و حاشیه امنیت آنها برای خطا باریک است. آز آنسو تحت شرایط امنیت نسبی، انسانها می توانند ابهام بیشتری را تحمل کرده و به امنیت قوانین مطلق و سخت مجازات مذهبی نیاز ندارند.

و این جمله_که نقل‌قولی از فردریک باستیاست_ با توجه به حال‌وهوای این روزها برای من ارزشمند‌ترین یادگاری این کتاب بود:

«از مرزی که کالا عبور نکند سربازان عبور می‌کنند.»

ناامیدی میُ‌کشه و امید زیادی وبی‌جا بیشتر. شک‌گرایی و بررسی شواهد می‌تونه از مهم‌ترین عصاهای دست امروز ما برای رفتار بر اساس واقعیت باشه، هرچند که شواهد و آمار هم همه‌چیز نیست.