مهندس عمران؛ پادکست «خوانش کتاب برای انسان خردمند»؛ نویسندهی علمی/تخیلی؛ مترجم و ویراستار؛ گوینده و تهیهکننده رادیو در سالهای دور! عاشق موسیقی، سینما، اخترفیزیک، اتیمولوژی، زبانشناسی و...
اورسون ولز، دالی و پینک فلوید در یک فیلم!
دربارهی «آلخاندرو خودوروفسکی» و پروژهی ناتمامش «تَلماسه» (DUNE)
«تلماسه» به اعتقاد بسیاری، بزرگترین فیلمِ ساخته نشدهی تاریخ سینماست.
رمان «تلماسه» به قلم «فرانک هربرت»، یکی از مهمترین داستانهای علمی/تخیلی جهان است. اقتباس از این کتاب برای سینما کار بسیار سنگینی به نظر میرسید اما خودوروفسکی که سابقهی ساخت چند فیلمِ کالت مشهور از جمله «کوهستان مقدس» و «التوپو» را دارد، مصمم بود این فیلم را در دههی هفتاد به شیوهی خاصِ خود بسازد بنابراین تیمی از نوابغ را دورِ هم جمع کرد. وی تصمیم داشت از «اورسون ولز»، «سالوادور دالی» و «میک جَـگِر» به عنوان بازیگران فیلمش استفاده کند! و قرار بود در موسیقی متن فیلم از قطعات «پینک فلوید» و یک گروه پروگرسیو راک فرانسوی به نام «ماگما» استفاده شود.
خودوروفسکی:
شاید «تلماسه» خیلی دیوونگی داشت...
اما فیلمی که دیوونگی نداشته باشه
هرگز نمیتونه دنیا رو فتح کنه!
به کمک این نابغههای خلاق، خودوروفسکی میخواست فیلمی بسازد که مردم را به عالم هپروت ببرد و بینندگان شاهد انقلابی عرفانی باشند. اما اوضاع به خوبی پیش نرفت. روند تولید فیلم آنقدر طولانی شد که حقوق ساخت «تلماسه» فروخته شد! و این فیلم هرگز ساخته نشد.
خودوروفسکی:
میخواستم فیلم را به یک «پیامبر» تبدیل کنم: وسیلهای که آغازگر یک جهش انسانی باشد؛ نه یک انقلابِ سیاسی که یک بازفرگشتِ شاعرانه! (a poetic re-evolution) ... میخواستم یک فیلم/منجی بسازم به ژرفای یک انجیل یا سوترا.
تهیهکنندهها به شدت وحشتزده شدند زیرا فیلمنامهی پیشنهادیِ من برای فیلمی شانزده ساعته بود!
در دههی هشتاد، شاهد اقتباس «دیوید لینچ» از این کتاب بودیم؛ اقتباسی که متاسفانه هیچگاه به عنوان یکی از آثار مطرحِ لینچ شناخته نشد. خودوروفسکی با صداقتی معصومانه در مستندِ یاد شده، چنین میگوید:
... دختر «دینو د لارنتیس» اومد و پروژه رو از من گرفت و دادش به «دیوید لینچ»
وقتی شنیدم دیوید لینچ قراره بسازتش خیلی ناراحت شدم، آخه من لینچ رو تحسین میکنم
اون تنها کسیه که میتونه از پسش بربیاد.
برام عذابآور بود چون اون رویای من بود و حالا یکی دیگه قرار بود انجامش بده... شاید بهتر از من!
و وقتی فیلم رو اینجا اکران کردن گفتم: نمیرم ببینمش، چون ممکنه پس بیافتم!
ولی پسرهام گفتن: نه ما جنگجوییم و باید بریم ببینیمش!
و من رو مثل مریضها خِرکش کردن و بردن به سالن سینما...
حس میکردم هرلحظه ممکنه بزنم زیر گریه.
و فیلم شروع شد...
لحظه به لحظه،
لحظه به لحظه،
لحظه به لحظه،
هی خوشحالتر و خوشحالتر شدم...
آخه فیلمه افتضاح از آب در اومده بود!! یه شکست کامل!
خب، یه واکنش انسانیه دیگه، نه!؟ میدونم اصلاً قشنگ نبود ولی به هرحال اون لحظه این حس رو داشتم.
البته گفتم: امکان نداره! این دیوید لینچ نیست؛ اون یه هنرمند بزرگه، حتماً تهیهکنندهها این گند رو بالا آوردن!
مستند «تلماسهی خودوروفسکی» (2013 - Jodorowsky’s Dune ) با استفاده از هنر انتزاعی و مصاحبههای صورتگرفته با وی به بررسی این فیلمِ ساختهنشده میپردازد. این مستند نشان میدهد که چطور خودوروفسکی قصد داشت دنیایی را بسازد که در هیچ فیلم علمی/تخیلی تا آن زمان دیده نشده بود و چگونه این به ظاهر شکست، موجِ عظیمی به راه انداخت که به ساخت فیلمهای بزرگی مانند «بیگانه»، «بلید رانر»، «جنگ ستارگان» و حتی «ماتریکس» انجامید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
آی تو!... «پینک فلوید» و ذایقهی موسیقیِ ما
مطلبی دیگر از این انتشارات
سرودِ «خاموشی»
مطلبی دیگر از این انتشارات
♣ «کوئین» : این نمایشِ دیرپای...