مهندس عمران؛ پادکست «خوانش کتاب برای انسان خردمند»؛ نویسندهی علمی/تخیلی؛ مترجم و ویراستار؛ گوینده و تهیهکننده رادیو در سالهای دور! عاشق موسیقی، سینما، اخترفیزیک، اتیمولوژی، زبانشناسی و...
ولی واسم مسیـج اومد!
◄ دیشب لا‌به‌لای آرشیو موسیقی‌‌ام این ترانه‌ی بامزه را در آلبومی هوشمندانه (No Service - 2018) از یک هنرمند ناشناس کانادایی به نام «راجر فلوید» یافتم که گویا از هواداران سرسخت «پینک فلوید» هم هست. متاسفانه تقریباً هیچ اطلاعات به درد بخور دیگری درباره‌ی این آلبوم و خالق آن در اینترنت نیافتم، جز همین صفحه که لینک آن را اینجا گذاشته‌ام تا بشنوید:
خلاصه این که خواستم شما هم در لذت شنیدن این ترانه‌ی زیبا با من شریک شوید.
ترانه‌ای درباره‌ی این روزهای ما؛ در میانه‌ی هجوم بی‌وقفه‌ی شبکه‌ها، پیامک‌ها و دنیاهای مجازی...
آیا عشـق و شادی از این میان جان سالم به در خواهند برد؟!
◄ از اینجا دانلود کنید!
◄ترجمه‌ی ترانه:
♪ مسیج اومد! ♪
داشتم می‌رفتم یه کتاب بخونم، ولی واسم مسیج اومد
می‌خواستم آشپزی یاد بگیرم، ولی واسم مسیج اومد
اومدم یه نامه واست بنویسم، ولی واسم مسیج اومد
می‌خواستم حالِت رو خوب کنم،
ولی مسیج اومد، مسیج اومد و باز مسیج اومد...
می‌خواستم واست یه کادو بخرم‌ها... ولی چه کنم مسیج اومد
اومدم ببوسمت، ولی مسیج اومد
می‌خواستم شام ببرمت بیرون، ولی خب مسیج اومد
می‌خواستم یه کم لاغر کنم،
ولی باز مسیج اومد، مسیج اومد، مسیج اومد...
اومدم بگم خیلی واسم مهمی، یهو مسیج اومد
و این که همیشه باهاتَـم... ولی مسیج اومد
می‌خواستم خاطرجمع شَم که دوسَم داری، ولی خب مسیج اومد
یه حسی بهم میگه ازم دلخوری
پس بهت مسیج می‌دم، مسیج می‌دم و هی مسیج می‌دم...
اومدم واست آواز بخونم‌ها، ولی واسم مسیج اومد
اومدم همه‌ی اشتباهاتم رو یه جا بنویسم ولی واسم مسیج اومد
اومدم بگم «چه خوشگل شدی!» ولی یهو مسیج اومد
کنار تو حس می‌کنم به هیچ دردی نمی‌خورم
پس مسیج می‌دم، مسیج می‌دم و باز مسیج می‌دم
... دارم از دستت می‌دم...
○ فرهاد ارکانی
گوهردشت - شانزده اسفند نود و هفت
مطلبی دیگر از این انتشارات
واکاوی و روایتی شخصی از «مادر قلب اتمی» پینک فلوید
مطلبی دیگر از این انتشارات
دیباچهی کتاب «چکامههای دیروز و همیشه»
مطلبی دیگر از این انتشارات
سکوتِ سردِ سنگیات، ارزانیات!