مهندس عمران؛ پادکست «خوانش کتاب برای انسان خردمند»؛ نویسندهی علمی/تخیلی؛ مترجم و ویراستار؛ گوینده و تهیهکننده رادیو در سالهای دور! عاشق موسیقی، سینما، اخترفیزیک، اتیمولوژی، زبانشناسی و...
ترانهای منطقی برای سیستم آموزشی
میگویند سیستم آموزشی ما فقط دو چیز کم دارد: سیستم و آموزش.
شاید گفتنِ اینکه سیستم آموزشی با یکپارچهسازی ذهن و انقیاد روح سرکش و نوآور کودکان و نوجوانان، دشمن شمارۀ یک فردگرایی و خلاقیت است، دیگر کمی کهنه و تکراری به نظر برسد، اما در دهه 70 میلادی به ویژه برای نسل جوانان اروپاییِ برآمده از خاکستر جنگ دوم جهانی، دغدغهای بود که در آثار هنری نیز بهوفور نمود یافت و مشهورترینشان «آجری دیگر در دیوار – بخش دوم»؛ شاهکار ماندگار «پینک فلوید»:
ما به آموزش نیاز نداریم،
ما به کنترل افکار نیاز نداریم...
«سوپرترمپ» (SUPERTRAMP) یک گروه پراگرسیو راک خلاق بریتانیایی بود که از سال 1970 میلادی تا همین چند سال پیش به فعالیت هنری خود ادامه داد و «ترانۀ منطقی» (The Logical Song) بیشک مهمترین، شناختهشدهترین و سرراستترین کار آنهاست که در آلبوم «صبحانه در آمریکا» (1979) از این گروه منتشر شده است.
«راجر هاجسون»؛ آهنگساز، ترانهسرا و خوانندۀ گروه دربارۀ این اثر گفته است: گاهی وقتی اثری را خلق میکنی، حس میکنی مثلاً 80 درصد، همان چیزی شده که میخواستی، اما در مورد «ترانه منطقی» همین که تمام شد، حس کردم به خال زدهام و 100 درصد همانی شده که باید میشد!
عجیب نیست که وقتی در سال 1979 از «پل مک کارتنی» افسانهای پرسیدند، آهنگ محبوبت را نام ببر بیدرنگ گفت: «ترانۀ منطقی»!
♦ ترانۀ منطقی ♦
جوون که بودم، زندگی خیلی خفن بود!
اصلاً مث یه معجزه، خوشگل و جادویی بود
پر از پرندههایی که روُ شاخهها
آوازهای شاد میخوندن و از اون بالا
سرخوش و بیخیال تماشام میکردن
اما بعدش فرستادنم که چیزمیز یاد بگیرم و معقول بشم
منطقی و مسؤولیتپذیر و بهدردبخور بشم
دنیایی رو بِهم نشون دادن که بتونم حسابی بهش تکیه کنم
پوستکلفت و روشنفکر و ایرادگیر بشم
ولی من خیلی سروسادهام و
یه وقتایی که همه خوابن
یه سوالی بدجوری درگیرم میکنه:
میشه لطفاً... میشه لطفاً بگید «ما چی یاد گرفتیم؟»
میدونم مسخره است ولی
میشه بگید «من کی هستم؟!»
بهم گفتن: بِپّا چی از دهنت درمیاد وگرنه
بهت انگ میزنن که آشوبطلبِ براندازی،
یا لیبرالی، یا مرتجعی... یا اصلاً خلافکاری!
بیا... بیا اینجا ثبتنام کن که همه قبولت کنن
قابل احترام بشی،
آدم روش بشه به این و اون نشونت بده،
مث یه سیبزمینی خوب!
آره بیا، بیا تحویل بگیر...
ولی شبها
وقتی همۀ دنیا خوابه
واسه آدمِ سادهای مث من
یه سؤالی بدجوری روُ مُخــه:
میشه بهم بگید «چی یاد گرفتیم؟»
شاید مسخره باشه ولی
میشه بِهم بگید: «من کیام؟»... جدی جدی «من کیام؟!»
آخه حس میکنم دیگه خیلی منطقیام،
اصلاً د د دیجیتالم!
ببینید: یک، دو، سه، پنج!
اَه... دیگه توُ کَـتَـم نمیره!
برگردان: فرهاد ارکانی – تیر 1400
مطلبی دیگر از این انتشارات
اولین «فِـیـد آوت» تاریخ موسیقی!
مطلبی دیگر از این انتشارات
کاراک انگرن | Carach angren
مطلبی دیگر از این انتشارات
کوئین در ایران!