مهندس عمران؛ پادکست «خوانش کتاب برای انسان خردمند»؛ نویسندهی علمی/تخیلی؛ مترجم و ویراستار؛ گوینده و تهیهکننده رادیو در سالهای دور! عاشق موسیقی، سینما، اخترفیزیک، اتیمولوژی، زبانشناسی و...
کوئین در ایران!
- روز بیست و نهم اكتبر سال 2004 برایان می گیتاریست و راجر تیلر درامرِ گروه کوئین برای اجرای كنسرتی راهیِ كشور آلمان شدند؛ اما چند روز پیش از آن هلموت براس گزارشگر رادیو كُلن كه كتابمان؛ «مارش ملكه سیاه» را در جشنوارههای كوئین (مونیخ 2001 و 2002) شركت داده بود با ارسال نامهای الكترونیكی از ما خواست تا نسخهای دیگر از كتاب را برایش ارسال كنیم چون قرار است مصاحبهای كوتاه با برایان می داشته باشد.
ما كتاب را فرستادیم و اینك شرح ماوقع از زبان وی:
◄ دیدار من با برایان مصادف بود با روز مصاحبه تبلیغاتی كوئین، به همین خاطر سیل خبرنگاران از هر سو، زمان گفتگوی ما را محدود كرده بود. من تنها 15 دقیقه فرصت داشتم تا با او مصاحبه كنم و حق عكسبرداری هم نداشتیم گرچه وقتی از برایان خواستم تا با كتاب عكس بگیرد بلافاصله موافقت كرد!
عكس را دوستم، توماس كه او هم گزارشگر یكی از شبكههای رادیویی آلمان است، گرفته و قصد دارد در شبکه خودش برنامهای را نیز به كتاب شما اختصاص دهد.
روحیه برایان با چیزهایی كه دربارهاش شنیده بودم كاملاً مطابقت داشت چرا كه او به واكنشهای بطئی و تصمیمگیریهای كُندش معروف است تا آنجا كه لطیفهای را به این مضمون برایش كوك كردهاند: از برایان بپرسید آیا یك فنجان چای میل دارد؟ نیم ساعت بعد او سرانجام تصمیم خواهد گرفت كه پاسخ شما را بدهد!
او با دیدن كتاب بسیار غافلگیر و شوكه شده بود (فایل صوتیِ بخشی از مصاحبه كه مربوط به لحظه دیدار برایان با كتابِ شماست، ضمیمه این نامه است) اما واكنش حقیقی او درست دو مصاحبه پس از آن آشكار شد!
لیدیا روزنامهنگاری از فرانكفورت كه بیست دقیقه پس از من با برایان مصاحبه كرده بود به من گفت كه او از فرط هیجان در جایش بند نمیشده و مرتب كتاب را از روی میزِ پیش رویش برمیداشته و دوباره سرجایش میگذاشته!... خب، برایان اینجوریه دیگه!
◄ ترجمه گفتگوی كوتاه هلموت براس با «برایان می» به هنگام هدیهی كتاب مارش ملكه سیاه:
هلموت: امروز صبح شما به این موضوع اشاره كردید كه كوئین نه فقط یك گروه راك انگلیسی بلكه یك گروه موسیقی جهانی است و چهبسا كشوری مانند ایران كه كوئین در آنجا بسیار شناخته شده است اما در نقشهی رسمی گروه جایی ندارد.
برایان: بله، ایران هرگز در فهرست رسمی كوئین نبوده، این درسته، خب كشورهای زیادی هستند كه موسیقی كوئین در اونجا بهطور غیررسمی و غیرتجاری شنیده شده و من هنوز هم مطمئن نیستم كه داستانِ اون آلبومی كه میگن در ایران منتشر شده درست باشه، بههرحال هر چی كه هست داستان قشنگیه،... شاید هم حقیقت داشته باشه، كی میدونه؟ من كه تا حالا ایران نرفتهام!
هلموت: میدونید چند سال پیش كتابی راجع به كوئین در ایران منتشر شده؟
برایان: جدی؟ اینو نمیدونستم... نه، نشنیده بودم!
هلموت: پس حالا براتون یك سورپرایز حسابی دارم!
برایان: یك سورپرایز برای من؟...
هلموت كتاب را به دست برایان میدهد.
هلموت: بفرمایید... حتماً باید بخونیدش!
برایان: خدای من! باشه، فوری میخونمش!... خدای من، وای!!... نمیدونم چی بگم!...
برایان بیشتر با خودش حرف میزند تا با هلموت!
هلموت: از طرف نویسندههای كتاب، نامهای هم برای شما هست.
اما او سرش به كتاب گرم است و گویی نمیشنود.
برایان: وای!...
چشم برایان تازه به خط فارسی كتاب میخورد!
برایان: نه، مثل این كه خوندناش خیلی هم آسون نیست!... اِه! انگلیسی هم هست!... اوه! اینها متن شعرهاست... خدای من، فوقالعاده است! انگار یك فرهنگنامه كامله، نیست؟
هلموت نامه ما را به دستش میدهد.
برایان: نامه برای منه؟... تو میشناسیشون؟
هلموت: خوب، من یه كم از طریق اینترنت كمكشون كردهام و...
برایان: اوهوم!
هلموت: ...یه كم اطلاعات بهشون دادم.
برایان: جالبه...
هلموت: ما بهخصوص راجع به ترانه مصطفی خیلی با هم صحبت كردیم. چون میدونید كه خیلی از واژههای این ترانه برای ایرانیها معنی داره.
برایان: البته!... شگفتآوره! به محض اینکه فرصت كنم نامهشون رو میخونم. از شما هم ممنونم!
هلموت: خواهش میكنم.
برایان همچنان با خودش حرف میزند
برایان: عالیه... نمیدونم چی بگم... ... ...
و در اینجا فایل صوتی مصاحبه به پایان میرسد.
◄ خبر سایت BBC در مورد انتشار آلبومی از کوئین در ایران
مطلبی دیگر از این انتشارات
شمع و متالیکا و پروانه!
مطلبی دیگر از این انتشارات
رادیواکتیو؛ ترانهای برای آخرالزمانی که «امروز» است!
مطلبی دیگر از این انتشارات
چرا حسین علیزاده از عجایب موسیقی ایرانیست؟