مهندس عمران؛ پادکست «خوانش کتاب برای انسان خردمند»؛ نویسندهی علمی/تخیلی؛ مترجم و ویراستار؛ گوینده و تهیهکننده رادیو در سالهای دور! عاشق موسیقی، سینما، اخترفیزیک، اتیمولوژی، زبانشناسی و...
هنرمند را با هنرش بسنجيد؛ نه برعكس!
◄ بخشی از دیباچهی کتاب «مارش ملکه سیاه» (نشر مس – 1379)
به بهانهی اکران فیلم «Bohemian Rhapsody»؛ سرگذشتنامهی گروه افسانهای کوئین با محوریت زندگی «فردی مرکوری»؛ شگفتانگیزترین خوانندهی معاصر جهان.
گروه «كوئين» (ملكه) به عنوان يك پديده در موسيقی غرب جايگاه ويژهای دارد و شناخت آثار اين گروه، به واقع گذرگاهی است برای هركس كه بخواهد در اين مقوله به پژوهش بپردازد.
پديدهی «كوئين» نه فقط در غرب، بلكه در تمام دنيا (به استثنای كشورمان البته!) آنچنان ريشهدار و مقبول است كه اين گروه را پس از «بيتلز»، دوّمين تحوّلبزرگ موسيقی معاصر قلمداد كردهاند.
متأسفانه، موسيقی انرژیبخش و پرمغز «كوئين» هنوز نزد جوانان ايرانی، چندان شناخته شده نيست.
شايد آوردن لفظ «متأسفانه» در ابتدا تا حدّی اغراقآميز به نظر برسد امّا دردناكیِ قضيه در جای ديگری است.
از اين متأسف نيستيم كه چرا «كوئين» نه؟
بلكه بیشتر از اين متأسفيم كه چرا انواع موسيقیهای هجو و بیمحتوایی که امروزه بسیار رایج شدهاند و درحال تخریب ذائقهی موسیقیِ همگاناند، آری؟!
آيا بر عهدهی ما نيست كه از ميان اين طيف گسترده، دستكم «بهترينها» را برای جوان خود بيابيم و آنها را به شكلی كاملاً علمی و تحقيقی به او معرفی كنيم؟
در نهايت شعور و درك جوان ايراني آنقدر بالا هست كه پس از مدّتی؛ بينياز از امر و نهی ما؛ اين «بهترينها» را ناخودآگاه برگزيند و برخی ديگر را كنار بگذارد...
◄ مردمان، هميشه دشمن چيزهايی هستند كه از آنها دانش بسندهای ندارند.
(امام علی)
◄ مايلم نسيم همهی فرهنگها در خانهام بوزد، امّا هرگز اجازه نمیدهم كه طوفان برخی از آنها خانهام را از پایبست بركَـند!
(مهاتما گاندی)
«فردی مركوری» يا «فرّخ بولسارا»، مغز متفكر و خوانندهی اصلی گروه راک «كوئين»؛ گروهی كه بيش از دو دهه، با قدرت تمام، در صحنهی موسيقی جهان درخشيد؛ اصل و نسب ايرانی (از پارسیان مقیم هند) داشت و زرتشتی بود. سالهای كودكی را در تانزانيا (زنگبار) و هندوستان گذراند و سرانجام دست تقدير، او را به تشكيل گروهی درانگلستان فراخواند كه هنوز يك دهه پس از مرگِ زودهنگام وی و فروپاشی تدريجیِ گروه، تنها با يك جستجوی ساده در شبكهی جهانگستر اينترنت، میتوانيد صدها سايت اختصاصی (فقط به زبان انگليسی) راجع به او و گروه پرآوازهاش بيابيد.
با وجود تمام شايعات و گاه واقعياتی(!) كه در باب نابهنجاریهایی در زندگی شخصی او (شما بخوانید همجنسگرایی یا به عبارت درستتر دوجنسگراییِ او ) در اواخر عمر وجود دارد، خصوصاً به اين دليل كه علّت مرگ او بيماری بدنام «ايدز» بود، گرايشات انسانی وی در مواردی چون مخالفت با تبعيض نژادی، فلسفهی «جهانمحوری»، برابری و برادری انسانها و نظاير آن،انكارناپذير است.
او به «مسيحيت» علاقه و با اسلام آشنايی داشت؛ شاعر آسمانی انگلستان «ويليام شكسپير» الهامبخش كارهايش بود و تقابل هميشگی «فرشته و اهريمن»، «بهشت و دوزخ» و به طور كلّی، «خير و شر»، موضوع بسياري از اشعارش. عبارت God bless you تقريباً در تمام كنسرتها، ورد زبانش بود و علاقهی عجيبی به فرهنگهای شرقی خاورمیانه و خاور دور داشت.
«پوچگرايی» و نوميدی از فلسفهی حيات، در اشعار «كوئين» جايی ندارد.
عشقی كه در اكثر اشعار «كوئين» موج میزند، گاه به آن عشق ازلی كه از «حافظ» و «مولانا» ديدهايم نزديك ميشود... مقولهای كه برای مخاطب غربی، كاملاً نو و گاه حتّی غير قابل درك است امّا برای ما كه با آن بزرگ شدهايم، يادآور شبهای سرداگرم يلداست...
اعضای «كوئين» تحصيلكرده در رشتههای گرافیک، الكترونيك، اخترفیزیک و دندانپزشكیاند. به كانون خانواده احترام میگذارند و در آثارشان، سكس به طور مستقيم -آنگونه كه در كارهاي اكثر گروههای موسيقی غرب ديده میشود- به ندرت وجود دارد، آن هم در لفّافهای از طنز و با طعنهای آشكار... در اشعارشان حرفی از تشویق به مواد مخدر نيست و...
با بررسی آثار «كوئين» به اشعاری میرسيم كه بهقدری انسانی و لطيفاند كه به هيچ صورتی نمیتوان آنها را به آدمهای بیارزشی كه تنها به فكرخوشگذراني و كسب درآمد بيشتر از هر راه ممكناند، نسبت داد.
مهمتر از همهی اينها، به نظر من هنرمند را بايد با هنرش سنجيد، نه برعكس!
گاه يك نابينای چراغبهدست هم میتواند عدّهای را به سرمنزل مقصود رهنمون شود، هرچند در نهايت، خود به قعر چاه سقوط كند؛ آنگونهكه بسياری از هنرمندان و نويسندگان كه با آثارشان مايهی هدايت و تحوّل فكری مخاطبانشان شدهاند، خود -غالباً به دليل لطافت بيش از حدّ روحشان- از زندگی خصوصی مناسبی برخوردار نبودهاند.
گاه آنچه ما را به حقيقت میرساند،
خود از آن عاری است...
شهرت و ثروت بيشاز اندازه، معمولاً مخرّب است و چنين امری در مورد هنرمندان موسيقی غرب كه اصولاً در دنيايی به دور از تابـوهای اجتماعی واخلاقی، زندگی و رشد میكنند، بيش از پيش در چشم ما شرقیها رخ مينماياند.
امّا جا دارد كه در عصر «گفتگوی تمدّنها» تا حدّ امكان از پيشداوريها و يكساننگریهای كوركورانه دوری كنيم و كمی انصاف به خرج دهيم... بياييد از زيبايیهای هنر هنرمندان در هر جای دنيا كه باشند، استفاده كنيم.
♣ بياييد «هنرمند» را با «هنر»ش بسنجيم و نه هرگز، هرگز برعكس! ♣
فرهاد ارکانی – 1378
با کمی ویرایش
◄برگردان معروفترین ترانهی گروه «کوئین» در ایران را اینجا بخوانید:
The Show Must Go On
شاهکاری بی بدیل از «کوئین» در آخرین ماههای حضور «فردی» در این نمایش دیرپای...
◄ تصاویری از فیلم تازه اکران شدهی «Bohemian Rhapsody» با بازی شگفتانگیز «رامی مالک» در نقش «فردی مرکوری» :
◄ کتاب «مارش ملکه سیاه» در دست «برایان می» گیتاریست اسطورهای گروه «کوئین»:
نماهنگ راپسودی بوهمی :
مطلبی دیگر از این انتشارات
کاراک انگرن | Carach angren
مطلبی دیگر از این انتشارات
اگر موسیقی یاد بگیرید، این ۹ اتفاق برای شما خواهد افتاد
مطلبی دیگر از این انتشارات
از موسیقی مازندران بدانیم