Mim.Qorbani@Gmail.com - @Theeastindia
داستانسرایی در توییتر به عنوان یک گونهی ادبی جدید
جهان امروز شاهد تحولات بسیاری بوده است و همه چیز در دنیای مدرن به سرعت در حال تغییر است. توییتر نیز به نوبهی خود سخت در تلاش است تا آینده داستانسرایی را تغییر دهد. در حقیقت تا همین چند سال پیش برای اکثر ما امکان بیان افکارمان در ۱۴۰ کاراکتر وجود نداشت، به خصوص اگر ملزم به درج یک یا سه هشتگ اجباری نیز در متن خود بودید. مطمئناً گنجاندن افکار کامل هیچکس در یک توییت امکانپذیر نبود، به همین خاطر کاربران به استفاده از تصاویر و پیوندها روی میآوردند.
تا اینکه در نوامبر ۲۰۰۹، نویسندهای به نام ریک مودی، یک داستان کوتاه کامل را که در قالب ۱۵۳ پست توییت شده بود، در فضای توییتر منتشر کرد. در واقع کاری که او کرد صرفاً انتخاب یک داستان کوتاه و تقسیم آن به تکههایی به اندازه توییت نبود، بلکه او به طور خاص داستان خود را برای فضای توییتر نوشت.
مودی گفت که محدودیتهای موجود در مورد تعداد کاراکتر و کلمات در توییتر را «محدودیتهای عجیب و شاعرانه میداند که کار کردن با آنها لذتبخش است». این آزمایش ادبی البته مخالفان و منتقدانی نیز داشت و حتی خود مؤدی گفت که ترجیح میدهد داستان بعدیاش را در قالب یک کتاب منتشر کند.
با توجه به تقاضای روزافزون کاربران برای بیان قصههای شخصیشان، توییتر در حال ورود به عصر داستانگویی است. ورود توییتر به عصر داستانگویی میتواند واقعاً اتفاق شگفتانگیزی برای همه ما به خصوص نویسندگان نسلهای نوین باشد. در حقیقت توییتر با موفقیت گرایشهای ادبی و داستانی جهان معاصر را تغییر داده است. اکنون نویسندگان زیادی در سرتاسر جهان از رسانه توییتر استفاده میکنند. آنها روزانه داستانهای زیادی را در توییتر منتشر میکنند.
در ادامهی این مقاله، به بررسی تاثیرات توییتر بر روی روند داستانسرایی پرداخته، در ادامه ویژگیهای سبکشناختی داستانهای توییتری را با هم مرور میکنیم و در انتها چند توصیه برای شروع داستان نویسی در توییتر برای شما آوردهایم. با ما همراه باشید.
داستانسرایی بخشی از انسان بودن است
داستانسرایی احتمالاً ابتداییترین شیوه ارتباط انسانی است. همانطور که رابرت مک کی، نویسنده صاحبنام، میگوید: «داستانها کهنالگوی یک تجربه جهانی انسانی را آشکار میکنند، سپس خود را درون یک بیان منحصر به فرد و فرهنگ خاص میپیچند و به شیوهای بیهمتا بیان میشوند.
مک کی یک استاد شناختهشدهی فیلمنامه نویسی و نویسنده داستانی است. از نظر مک کی، داستانها ساختاری متشکل از مجموعهای از رویدادها دارند مثل «داستان زندگی شخصیتها که در یک توالی استراتژیک برای برانگیختن احساسات خاص و بیان دیدگاهی خاص از زندگی ترکیب شدهاند». رویدادها به نوبه خود، همه در مورد یک تغییر قابل توجه برای یک شخصیت هستند.
اما وقتی صحبت از بازاریابی میشود، همیشه این بهترین محصول نیست که برنده میشود. اغلب، این بهترین داستان است که در کارزار تجارت برنده نهایی است.
به همان اندازه که ما دوست داریم تصمیمات مربوط به خریدهایمان را منطقی و با دقت اتخاذ کنیم، به همان نسبت فرایند خرید اغلب به این بستگی دارد که آیا به داستان یک برند اعتقاد داریم یا نه. هرچه بهتر بتوانید داستان برند خود را بیان کنید، مشتریان شما راحتتر میتوانند احساس کنند که چگونه برند شما با روایتهای شخصی آنها مطابقت دارد.
عناصر یک داستان
چه در حال نوشتن یک رمان باشید، چه مشغول طرحریزی یک داستان توییتری، همه داستانها عناصر مشترک یکسانی دارند:
- مکان: از یک صبح یکشنبه دلگیر در مرکز شهر شیکاگو، تا مدتها قبل در کهکشانی بسیار دور، همه داستانها در یک زمان و مکان خاص اتفاق میافتند.
- شخصیت: هر فردی در داستان هدفی را دنبال میکند. به محصول خود به عنوان یک شخصیت فکر کنید به جای اینکه فقط یک ابزار یا خدمات باشد. سپس به این نگاه کنید که چگونه برند شما میتواند یک شخصیت پشتیبان در داستان مشتری شما باشد.
- طرح داستان: این همان چیزی است که شخصیتها در طی داستان در هنگام تعقیب یک هدف به آن دست مییابند. برای برندها، طرح میتواند با درک اولیه یک مشکل شروع شود و تا زمانی ادامه یابد که مشتری از محصول شما برای حل مشکل خود استفاده کند.
- تعارض: درگیریها چیزی هستند که زندگی را دشوار میکنند، اما در قالب داستان عنصری معنا بخش هستند. از عنصر تعارض استفاده کنید تا به مخاطب نشان دهد که مشکلات او را درک میکنید، و مهمتر از آن، چگونه میتوانید به او کمک کنید تا بر آنها غلبه کند.
- سیر روایی داستان: داستانها شروع، میانه و پایان دارند. به عنوان یک برند، وسوسهانگیز است که بلافاصله به مردم نشان دهید که با خوشحالی از محصول شما لذت میبرند. اما روش درست این است که از قوس روایت استفاده کنید تا مشتریانتان تنش چشمگیر ناشی از راهاندازی، افزایش تنش و اوج داستان برند شما را از دست ندهند.
- میکروبلاگینگ یا وبلاگ نویسی کوچک چیست؟ راهنمای خلق قصههای ۵۰ کلمهای
استفاده از توییتر برای بیان داستان برندتان
به لطف انعطافپذیری توییتر، راههای مختلفی وجود دارد که میتوانید عناصر داستانسرایی را در توییتهای خودتان بگنجانید:
- از لحظات توییتر (Twitter Moments) برای جمعآوری و مدیریت چندین توییت استفاده کنید تا بتوانید داستانی درباره موضوع مدنظرتان خلق کنید.
- به جای استفاده از تنها یک تصویر در توییت خود، از چندین عکس در یک توییت برای ایجاد یک قوس روایی مستحکم استفاده کنید.
- با توجه به تجزیه و تحلیلها توییت های دارای ویدیو ۱۰ برابر بیشتر از توییت های بدون ویدیو نرخ تعامل دارند. دلیل آن این است که ویدئو یک رسانه عالی برای داستانسرایی است و به برندها اجازه میدهد تا به سرعت محیط، شخصیتها، طرح و تضاد را در قالب یک خط سیر روایی معرفی کنند که میتواند از چند ثانیه تا چند دقیقه طول بکشد.
- با ارسال یک رشته توییت، میتوانید مجموعهای از توییت ها ایجاد کنید که با هم به عنوان یک داستان یکجا خوانده شوند. این کاز به شما این امکان را میدهد که داستان بزرگتر را به بخشهای قابل هضم کوچک تقسیم کنید و به دنبالکنندگان شما این امکان را میدهد که در بخشهای خاصی از داستان که بیشترین جذابیت را دارند، داستان شما را بازتوییت کنند و نظر بدهند.
- قانون طلایی تیترها: مثل هر بیانیه مطبوعاتی خوب یا هر مقاله وبلاگی، همیشه عنوان داستان خود را در بالای اولین توییت بنویسید. این کار به شما کمک میکند تا تمرکز داشته باشید، تضمین میکند که تمام اطلاعات مهم از همان ابتدا واضح و برجسته باشد و به مخاطب اطمینان میدهد که پست شما تا حد امکان جذاب است. انجام این کار ارزش آن را دارد که قبل از شروع به نوشتن رشته توییت، چند دقیقه وقت بگذارید و همه سرفصلهای ممکن را یادداشت کنید، به این ترتیب میتوانید ببینید چه عنوانی برای متن شما مناسبتر است.
- کیفیت متن در مقابل بازتوییت بیشتر: یک داستان عالی باید به خوبی نوشته شود و در عین حال جذاب باشد، و مهمتر از همه ارزش به اشتراک گذاشتن را داشته باشد. باید هدفتان این باشد که فعالیت توییتر شما هم قابل خواندن باشد و هم ارزش «بازتوییت» کردن داشته باشد. از خودتان بپرسید آیا این توییت برای مخاطبان من منطقی است و آیا آنها آن را به اشتراک میگذارند؟
- احساسات مخاطب را درگیر کنید: احساسات و همدلی در داستانسرایی بسیار مهم است. آخرین داستانی که شنیدید را به خاطر دارید؟ این که چه حسی را به شما انتقال داد؟ خنده، غم یا عصبانیت؟ احساسات در روح و جان مخاطب نفوذ میکنند، آنها افراد را وادار به عمل میکنند و باعث میشوند مردم نوشته شما را به اشتراک بگذارند. احساسات در رسانههای اجتماعی پدیدهای مسری هستند.
- داستان به مثابه یک تجربه شخصی: انسانها دوست دارند که با انسانهای دیگر صحبت کنند. آنها دوست ندارند با یک ربات صحبت کنند یا با یک ماشین چت کنند. این مسأله را برای مخاطبتان شفاف کنید که یک چهره واقعی پشت توییت شما حضور دارد.
- با مخاطبانتان تعامل داشته باشید: بهترین داستان نویسان مخاطب خود را درگیر اثرشان میکنند. مخاطبان خود را تشویق کنید تا با شما به صورت آنلاین تعامل داشته باشند. از آنها سؤال بپرسید، برای آنها نظرسنجی ایجاد کنید، نظرات و دیدگاههای آنها را جویا شوید. این کار نه تنها به افزایش تعاملات و تقویت حضور آنلاین شما کمک میکند، بلکه اطلاعات بیشتری در مورد مخاطبانتان به شما میدهد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چراغ سبزها؛ خاطرات نامتعارف و پندآموز متیو مککانهی
مطلبی دیگر از این انتشارات
پستبیوتیک چیست و چه فوایدی دارد؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
سرگرمی جدید نویسندگان؛ زندگی بخشیدن به شخصیتهای خیالی در شبکههای اجتماعی