Mim.Qorbani@Gmail.com - @Theeastindia
۱۲ ویژگی شخصیتی منفی که بسیار زنندهاند
همهی ما ویژگیهای منفی و بدی داریم که نیاز به رسیدگی و اصلاح دارند. اگر از شما بخواهند که برخی از خصوصیات اخلاقی منفی یک شخص دیگر یا حتی ویژگیهای رفتاری منفی خودتان را فهرست کنید، مطمئنا حداقل یک نمونه به ذهن شما خطور میکند.
هنگامی که از وجود این ویژگیهای شخصیتی و نحوهی تأثیرگذاری آنها بر دیگران آگاهی پیدا کردید، به احتمال زیاد برای اصلاحشان در خودتان تصمیم به ایجاد تغییراتی خواهید گرفت. البته، با این پیشفرض که رشد شخصیتیاتان برای شما اهمیت دارد و اینکه دربارهی اشتباهاتتان تمایلی به سرزنش دیگران ندارید و خودتان را در بروز آنها مقصر میدانید.
چگونه میتوانید ویژگیهای منفی شخصیتی را در دیگران یا در خودتان تشخیص دهید؟ یا تکلیف ویژگیهای منفی شخصیتی که باعث میشود دیگران از فرد فاصله بگیرند چیست؟
در ادامهی این مقاله، ما به بررسی منفیترین و زنندهترین ویژگیهای شخصیتی که یک فرد ممکن است آنها را داشته باشد و همچنین تأثیرات مخرب آنها بر زندگی خود فرد و اطرافیانش میپردازیم. برای آشنایی با این ویژگیهای شخصیتی و شیوهی اصلاح آنها با ما همراه باشید.
ویژگی شخصیتی منفی چیست؟
هر انسان با یک تیپ شخصیتی مشخص متولد میشود و برخی ویژگیهای شخصیتی مثبت و منفی دارد که مربوط به همان تیپ شخصیتی است. تفاوتهای شخصیتی بین افراد با تفاوتهای ساختاری مغز ما که قبل از تولد ایجاد میشود هم مرتبط است.
انواع آزمونهای شخصیتی، مانند آزمون مایرز بریگز، میتواند ویژگیهای شخصیتی شما را آشکار کرده و نقاط ضعف شخصیت شما را مشخص کند. آزمون «پنج ویژگی اصلی» هم افراد را بر اساس رایجترین ویژگیهای شخصیتی موجود در جامعه جهانی تجزیه و تحلیل میکند.
این ویژگیها در ادامه آورده شدهاند؛
- گشودگی: کسانی که نسبت به تجربیات جدید و یادگیری چیزهای جدید پذیرا هستند، دربارهی ویژگی گشودگی نمرهی بالایی میگیرند. آنها افرادی خلاق هستند و علایق گوناگونی دارند. در مقابل اگر فردی دربارهی گشودگی نمرهی پایینی کسب کند، بیشتر محتاط و محافظهکار است و انجام کارها را به شیوهی معمول ترجیح میدهد.
- وظیفهشناسی: کسب نمرهی بالا دربارهی این ویژگی به این معنی است که شما فردی قابلاعتماد، سازمانیافته، سریع، منظم، باانگیزه و امانتدار هستید. نمرهی پایین هم بدین معناست که شما احتمالا از حس وظیفهشناسی و قابلیت اعتماد کمتری برخوردارید و بهراحتی تمرکزتان از روی وظایفتان منحرف میشود.
- برونگرایی: کسانی که دربارهی ویژگی برونگرایی نمرهی بالایی میگیرند، غالبا افرادی معاشرتی، پرانرژی و قاطع هستند. کسانی که نمرهی پایینی دربارهی این خصوصیت میگیرند درونگراتر و انزواطلبتر هستند.
- پذیرش اجتماعی: نمرهی بالا دربارهی پذیرش اجتماعی به این معنی است که شما با دیگران عموما دوستانه، مهربان و خونگرم برخورد میکنید. نمرهی پایین هم یعنی نسبت به دیگران غالبا مشکوک هستید و معمولا خودمحور رفتار میکنید.
- روان رنجوری: این ویژگی به ثبات عاطفی مربوط میشود. در این زمینه هرچه امتیاز بیشتری کسب کنید، بیشتر بیثباتی عاطفی و احساسات منفی را تجربه میکنید. نمرات پایین فردی را توصیف میکند که آرامش و اعتماد به نفس بیشتری دارد.
همانطور که میبینید، ویژگیهای گشودگی ذهنی، آرامش، وظیفهشناسی و پذیرش اجتماعی با ویژگیهای منفی شخصیتی مثل قضاوت، روان رنجوری و سوءظن در کنار هم قرار میگیرند. همهی این ویژگیها به صورت پیوسته بر روی یک محور در حال نوسان هستند، بنابراین همهی ما برخی از این ویژگیهای مثبت و منفی را در خود داریم.
با این حال، افرادی که از نظر روان رنجوری نمرهی بالایی کسب میکنند، مستعد داشتن شخصیتهای دشوار و ناسازگار هستند، این مسأله در لیست ویژگیهای منفی زیر تشریح شده است.
۱۲ ویژگی شخصیتی منفی که باید از آنها اجتناب کرد
بین ویژگیهای شخصیتی ناکارآمد و آنهایی که باعث میشوند نزدیکان فرد تحت تأثیر قرار گیرند و حضور فرد برایشان سمی باشد، تفاوتهایی وجود دارد.
تنها کسانی که قدرت درونی و خودآگاهی کافی دارند آنچه را که برای بهبود و تکامل شخصیتشان لازم است انجام میدهند.
در بسیاری از موارد خیلی راحت میشود دیگران را سرزنش کرد و مسؤولیت را به گردن آنها انداخت. اما با این شیوه نمیتوان برای همیشه زندگی کرد.
در ادامه لیستی از بدترین ویژگیهای شخصیتی که میتواند در یک فرد وجود داشته باشد آمده است.
۱۲. خودپسندی
شخصی که این ویژگی منفی را دارد، هر چیزی که میگوید یا هر کاری که انجام میدهد با این هدف است که خود را خوب یا برتر از دیگران جلوه دهد، در مرکز توجه قرار بگیرد یا به دیگران ثابت کند که شایستهی برخورد برتری است.
اگر چنین فردی را میشناسید، به احتمال زیاد میتوانید بهراحتی حداقل یک تجربهی اینچنینی را با این شخص به خاطر آورید که چشم شما را نسبت به این ویژگی شخصیتی منفی باز کرد.
این افراد هر آنچه میگویند یا انجام میدهند در خدمت نفسشان است و هیچ چیز یا هیچ کس دیگری بر خواستههای نفسانی آنها اولویت ندارد.
ممکن است مشاهده کرده باشید که چنین شخصی به سختی از اعضای خانواده دفاع میکند. اما اگر یکی از آن اعضای خانواده به طریقی او را عصبانی کند، آن وقت فرد خودمحور به همه ثابت میکند که ارزشمندترین و مهمترین فرد از نظرش چه کسی است.
۱۱. بدبینی
فرد بدبین همیشه به دنبال اثبات این است که همهی انسانها از او متنفر هستند (یا اینکه به او اهمیتی نمیدهند).
این افراد معتقدند که آنها محکوم به گرفتاری و بدبختی هستند، جهان با آنها سر ناسازگاری دارد و اینکه زندگی یک شوخی بیرحمانه است و در بازی زندگی علیه آنها تقلب شده است.
هر زمان که اوضاع خود پیش نرود، این مسأله به آنها ثابت میکند که حق با آنها است و درست میگویند.
آنها هیچوقت به این مسأله فکر نمیکنند که مسؤولیت زندگی خود را بر عهده بگیرند و کارهایی را انجام دهند که زندگی بهتری برای آنها به ارمغان آورد. آنها به آنچه دارند میچسبند و به خاطر نداشتن چیزهایی که ندارند گله و شکایت میکنند.
و در نهایت هم آنها خود (و دیگران) را بدبخت میکنند، گویی این تنها راه برای آنها است.
۱۰. حق به جانب بودن
چنین افرادی تصور میکنند که هر چه به ذهنشان خطور میکند حقیقت محض است و هیچ یک از تصوراتشان امکان ندارد اشتباه باشد. در واقع باید همیشه حق با چنین فردی باشد، یا حداقل اینطور به نظر برسد.
آنها احتیاج دارند که اشتباه دیگران را اثبات کنند و اگر قادر به انجام این کار نباشند، از روشها و ابزارهای دیگری برای بیاعتبار کردن افرادی که با آنها مخالف هستند، استفاده خواهند کرد.
این افراد به جای پرداختن به موضوع بحث، به شخصیت طرف مقابل حمله میکنند. آنها حتی ممکن است برای اثبات حقانیت خودشان به سخنان و احادیث مقدس متوسل شوند زیرا صادقانه معتقدند احساسات و حقانیت خودشان بسیار مهمتر از درست بودن ادعای دیگران است.
اگر آنها بتوانند طرف مقابل را شبیه یک شرور جلوه دهند و حداقل یک نفر را مجاب کنند که با نظر آنها همسو شود، این مسأله برایشان یک پیروزی محسوب میشود.
فرقی نمیکند که گفتههای آنها هیچ پایه و اساسی نداشته باشد چون آنها فقط بر احساسات خودشان و طرف مقابل تکیه میکنند و با تحت تأثیر قرار دادن دیگران سعی میکنند خود را پیروز جلوه دهند.
حقیقت هم به خودی خود ارزشمند و مفید است، هم برای اثبات اشتباه طرف مقابل. اما مسألهی مهم فرار نکردن از حقیقت و پذیرش آن با هدف رشد شخصیت است.
۹. حرص
این دسته از افراد بدون توجه به نیازها یا احتیاجات شما، با تمام توان خود سعی میکنند تا جای ممکن هر چه را میتوانند از شما بگیرند. مهم نیست که چه چیزی یا چقدر به این افراد میدهید، آنها همیشه بیشتر میخواهند، زیرا این افراد واقعا سیریناپذیر هستند.
و اگر جرأت کنید و از آنها چیزی درخواست کنید که مطابق میلشان نباشد، برای یک برخورد ناامیدکننده از سوی آنها آماده باشید.
ارزش شما برای آنها بهعنوان یک دوست فقط تا اندازهای است که برای آنها مفید باشید یا توانایی کمک به آنها برای تأمین مالی زندگیاشان را داشته باشید. شما برای آنها فقط وسیلهای برای رسیدن به اهدافشان هستید. شما یا میتوانید آنها را تغذیه کنید یا زیر پایشان له شوید.
هیچوقت هیچچیز برای آنها کافی نیست.
۸. بیصداقتی
دربارهی فرد بیصداقت، هیچگونه کمکی (مالی یا غیره) به دیگران بدون انگیزههای پنهانی انجام نمیشود که در چنین حالتی شما و منافع شما فقط به بازی گرفته شدهاید.
همیشه حواستان به کمک ناگهانی افرادی باشد که سابقا هیچگونه علاقهای به زندگی شما نشان ندادهاند.
به احتمال زیاد، چیزی وجود دارد که این شخص فقط با مشارکت شما میتواند آن را به دست آورد (یا با وجود شما راحتتر میتواند به دستش بیاورد).
حفظ اسرار برای محافظت از کسانی که این اطلاعات برای آنها خطر محسوب میشود، یک چیز است، دروغ گفتن مدام به دیگران برای بهدست آوردن چیزی که از آنها میخواهید، یک مسألهی دیگر است.
۷. قضاوتگری
اگر به اندازهی کافی در هر جمعی زندگی یا کار کنید، احتمالا با شخصی ملاقات خواهید کرد که بهسرعت دیگران را بر اساس آنچه میبیند قضاوت میکند، حتی زمانی که او کل داستان را نمیداند.
آنها قبل از اینکه شما فرصتی برای شناخت بهتر فردی پیدا کنید، او را بهعنوان یک «فرد بد» ارزیابی و معرفی میکنند. اگر این قاضیهای خود رأی را زیاد نشناسید و برای نظر آنها ارزش قائل باشید، ممکن است در ابتدا تحت تأثیر آنها قرار بگیرید و به دید غلطی از جامعهی اطرافتان دست پیدا کنید.
وقتی با دقت بیشتری به شخص مورد قضاوت مینگرید یا شرایط او را بررسی میکنید، به نتایج دیگری دست پیدا میکنید. در برخی مواقع، شما اصلا تمایل ندارید که بهسادگی هر گونه نظری را که چنین فرد قضاوتگری دربارهی دیگران ابراز میکند، بپذیرید.
آنها دربارهی هر کسی قضاوت میکنند زیرا این مسأله باعث میشود تا به نوعی نسبت به دیگران احساس برتری کند و بهسادگی خودتان هم میتوانید به هدف قضاوت آنها تبدیل شوید.
۶. سوءاستفاده و دستکاری عاطفی
فرد سوءاستفاده کننده از افراد دیگر برای رسیدن به خواستههای خود استفاده میکند.این افراد اغلب حتی به توانایی خود در سوءاستفاده از دیگران افتخار میکنند.
این افراد حتی ممکن است کتابهایی هم در این باره بنویسند، با علم بر این که افراد دیگری هم مانند آنها وجود دارند که خوشحال میشوند از آموختههای آنها استفاده کنند.
مثلا ایجاد «احساس گناه» یکی از تکنیکهای سوءاستفاده است، اما همهی افرادی که از احساس گناه برای مجبور کردن دیگران به انجام آنچه آنها میخواهند استفاده میکنند، آگاهانه این کار را انجام نمیدهند.
دربارهی بسیاری از افراد، این تکنیک چیزی است که آنها در بزرگسالی آموختهاند. اما در نهایت، هر روشی اثربخشی خود را بعد از مدتی از دست میدهد و در این صورت فرد سوءاستفاده کننده از اشکال دیگر دستکاری عاطفی برای رسیدن به هدف خود استفاده میکند.
۵. خودشیفتگی
از نظر افراد خودشیفته، دیگران مسئول تمام مشکلات زندگی آنها هستند.
این افراد هرگز از کسی عذرخواهی نمیکنند، یا حداقل هیچوقت صادقانه عذرخواهی نمیکنند، زیرا هر صدمهای که فکر میکنید آنها به شما وارد کردهاند، از نظر آنها تقصیر خود شما بوده است. یعنی شما آنها را به انجام کارهای بد تحریک کردهاید.
هر اتفاقی که بیفتد، حق با آنها است و آنها به هیچ وجه مسؤول عواقب رفتارشان یا دردی که به خاطر آنها متحمل میشوید، نیستند.
شما هیچوقت نمیتوانید یک خودشیفته را ببینید که به اشتباه خود اعتراف میکند و مسؤولیت اشتباهش را میپذیرد. اگر هم آنها از کسی عذرخواهی کنند، این مسأله فقط برای رسیدن به اهداف خودشان است و مطمئنا این اهداف هیچ ربطی به دوستی واقعی ندارد.
۴. انتقامجویی
با انجام دادن کوچکترین اشتباهی دربارهی فرد انتقامجو، او هر کاری که بتواند برای انتقام گرفتن از شما انجام میدهد.
آنها تمام سعیاشان را میکنند تا از اینکه به هر نحوی با آنها مخالفت کردهاید پشیمان شوید. حتی اگر «مخالفت با آنها» چیزی جز نادیده گرفتن آنها یا مخالفت یا انجام ندادن خواستههایشان نباشد.
هنگامی که این افراد را عصبانی میکنید، آنها شما را بهعنوان یک دشمن در نظر میگیرند و مدام به دنبال راهی برای آسیب رساندن به شما میگردند. آنها حتی ممکن است دشمنی خود را با شما علنی بکنند.
۳. پرخاشگری یا پرخاشگری منفعل
اگر فرد کینهتوز، پرخاشگری منفعل داشته باشد، کم و بیش سعی میکند پشت سر شما علیهاتان فعالیت کند. شیوهی ضربه زدن آنها به این صورت است که بدون اینکه هیچوقت با شما روبهرو شوند، ضربهاشان را به شما وارد میکنند.
اگر این افراد قصد رفتاری تهاجمی نسبت به شما اتخاذ کنند، ممکن است با شما روبهرو هم بشوند، اما اغلب از یک فاصلهی ایمن. مثلا اینترنت و ایمیل برای این کار مناسب است.
افراد پرخاشگر نیازی به فاصله گرفتن ندارند. آنها از نزدیک و حتی از خشونت فیزیکی برای تهدید شما استفاده میکنند و باعث میشوند که احساس ناامنی، درماندگی یا کوچک شدن کنید.
آنها شما را مجبور به عذرخواهی میکنند و از شما میخواهند که برای جبران گناهانتان در برابرشان اقداماتی انجام دهید.
۲. غارتگری
یک فرد غارتگر دیگران را بهعنوان اسباببازی یا وسیلهای میبیند که به دلخواه خودش از آنها استفاده میکند.
این افراد وقتی هدفی را انتخاب میکنند، برنامههای مخرب خود را دربارهی او عملی میکنند و به این اقدامات مضر نسبت به آن شخص بهعنوان یک بازی لذتبخش نگاه میکنند و آنها این کار را کاملا در چارچوب حقوق خود نسبت به دیگران میدانند.
این افراد دربارهی دستکاری و سوءاستفاده از دیگران برای رسیدن به خواستههای خود هیچ ایرادی نمیبینند. آنها واقعا با هیچکس دوستی نمیکنند، زیرا برای افراد غارتگر، دیگران به همان اندازهای که برایشان سود دارند، اهمیت دارند و پس از اینکه برای غارتگر اهمیتشان را از دست دادند، آنها را مانند زباله به کناری میاندازد.
۱. کینهتوزی
فرد با این ویژگی منفی، کسانی را که به آنها صدمه زدهاند یا توهین کردهاند، نمیبخشند، بدون توجه به آنچه طرف مقابل برای عذرخواهی یا جبران اشتباهاتش انجام داده است.
هیچگونه عذرخواهی یا اقدامات جبرانی روی کسی که مصمم به کینهتوزی است، تأثیر نمیگذارد. ممکن است از این شخص بشنوید که میگوید: «برایم مهم نیست که حتی خاطر نفرتم از او به جهنم بروم. من همیشه از او متنفر خواهم بود.»
آنها بخشش را نشانه ضعف میدانند؛ بنابراین، همیشه به نفرت خود ادامه میدهند و به دنبال راهی هستند که این نفرت را تقویت کند.
این افراد هیچوقت به این مسأله فکر نمیکنند که با این کارشان تنها خود را شکنجه میکنند و مدام شخص دیگری را در این زمینه سرزنش میکنند. به خاطر امتناع از بخشش، آنها از درمان شدن و تبدیل شدن به فردی ایدئالی که میتوانستند باشند هم خودداری میکنند.
چگونه میتوان از شر ویژگیهای شخصیتی بد خلاص شد؟
اگر لیست ویژگیهای شخصیتی منفی را مطالعه کردهاید و متوجه شدهاید برخی از آنها در شما وجود دارد، نیازی با ناراحتی و ناامیدی نیست. چون هیچ ویژگی و صفتی در انسان دائمی و همیشگی نیست.
در واقع، شما قبلا اولین و مهمترین گام را برداشتهاید، یعنی دربارهی صفتهای ناپسندتان به خودآگاهی رسیدهاید. با اذعان به اینکه ویژگیهای نامطلوبی دارید، اکنون میتوانید روند تغییر آنها را آغاز کنید.
در ادامه چند ایده برای انجام این کار آمده است؛
- صفات منفی را که در خود میبینید و نحوهی تأثیر آنها بر زندگیاتان را بنویسید.
- برای وضوح بیشتر، با یک دوست، یکی از اعضای خانواده یا یک رواندرمانگر قابل اعتماد درباره آنچه فکر میکنید دربارهی شما یک نقص شخصیتی محسوب میشود صحبت کنید.
- ابتدا صفت یا ویژگی نامطلوبی را که بیشترین تأثیر منفی را روی شما و اطرافیانتان میگذارد، مشخص کنید.
- نقطهی مقابل این ویژگی و رفتارهای مثبت خاصی که حالت متضاد آن را منعکس میکند در نظر بگیرید.
- لیستی از رفتارهای جدید و مثبتی که میخواهید در خودتان پرورش دهید و اقداماتی که باید برای پرورش آنها انجام دهید، تهیه کنید.
- برای این اقدامات یک برنامهی روزانه و یک سیستم یادآوری ایجاد کنید تا از این طریق عادات رفتاری جدیدی در خودتان ایجاد کنید.
- به دنبال فرصتهایی باشید تا عادات رفتاری جدید خود را تمرین کنید و دربارهی تغییرات خود از کسانی که به او اعتماد دارید، بازخورد بخواهید.
- دربارهی تغییر خودتان صبور باشید. تغییر الگوهای رفتاری ریشهدار و قدیمی دشوار است. هرچه بیشتر تمرین کنید، نتیجهی بهتری خواهید گرفت.
آیا آمادهی پرداختن به ویژگیهای شخصیتی نامطلوب خود هستید؟
آنچه ما بهعنوان ویژگیهای شخصیتی ناپسند میبینیم میتواند بهعنوان «درد ناشی از رشد کردن» یا «موضوعی برای رشد شخصیتی» در نظر گرفته شود.
تنها وقتی که متوجه میشویم از روی عادت داریم یک یا چند نمونه از این ویژگیها را از خود بروز دهیم، آن وقت است که تازه به فکر تغییر کردن میافتیم. ما نمیخواهیم که از طرف دوستان و عزیزانمان به خاطر وجود این ویژگیهای رفتاری طرد شویم.
حتی وقتی افراد دیگری را میبینیم که این ویژگیهای نامطلوب را دارند و قصد ایجاد تغییرات مثبت در رفتار و شخصیت خود را ندارند، دربارهی جایگاه آنها در زندگی خودمان ممکن است تصمیمات ضروری و مهمی بگیریم.
وجود این ویژگیها حتی در دیگران هم به نوعی خستهکننده و انرژیگیر است. گویی آنها انرژی شما را میمکند تا انرژی خودشان را افزایش دهند. و حتی اگر آنها با شما مثل یکی از دوستان قابل اعتمادشان رفتار کنند، تنها بودن در کنار آنها باعث میشود از نظر جسمی و روحی احساس بیماری کنید.
همه مستحق فرصتی برای پیشرفت هستند و بودن در کنار یکی از این خونآشامهای انرژی، انجام این کار را واقعاً غیرممکن میکند.
برای بهبود وضعیت روحیاتان و پیشرفت در زندگی خود، تغییرات ضروری خود را (دربارهی خودتان یا دیگران) انجام دهید. به این امید که شفقت و شجاعت شما بر همه کارهایی که انجام میدهید تأثیر بگذارد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چگونه با سوشال لیسنینگ بازخورد کمپینهای تبلیغاتی خود را ارزیابی کنیم؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
تمام نکاتی که در مورد «اختلال وسواس فکری-عملی» (OCD) نمیدانید!
مطلبی دیگر از این انتشارات
۹ نشانهی افرادی که خود را دانای کل میدانند