"کمربندها را محکم ببندید و دامن همت بر کمر زنید که به دست آوردن ارزشهای والا با خوشگذرانی میسر نیست" امیرالمومنین (ع) -----------------------وبسایت: finsoph.ir
اپیزود نهم فینسوف: اخلاق در بند فرادستان| چرا ایرانیان دروغگویند؟

در این اپیزود، من به تحلیل این موضوع میپردازم که چگونه اقتصاد و سیاست (بهویژه در سطح فرادستان) رفتار شهروندان و اخلاق اجتماعی یک جامعه را شکل میدهد. با تمرکز بر مفهوم جامعه کوتاهمدت، نشان میدهم که چگونه عدم اطمینان اقتصادی و سیاسی، مردم را به سمت رفتارهای موقتی، ضداخلاقی و فاقد تعلق سوق میدهد.
۱. سیاست، اقتصاد و منبع اخلاق اجتماعی
الف. فرادستان و اخلاق
«الناس علی دین ملوکهم»: من با استناد به این ضربالمثل و نظریه تورستین وبلن (در کتاب «طبقه تنپرور») استدلال میکنم که فرادستان منبع اخلاق در هر جامعه هستند.
اثرگذاری رفتار قدرت: اگر فرادستان جامعه با خشونت، ترور و فساد رفتار کنند، مردم نیز به همان رفتار خو میکنند. (مثال حکومت ترور پس از انقلاب فرانسه: ایجاد یک حلقه بازخوردی از اعدام و ترور که منجر به سقوط دولت انقلابی شد.)
ب. رابطه پیچیده علت و معلول (فقر و اعتیاد)
چندعلتی بودن مسائل اجتماعی: در علوم اجتماعی، رابطه علت و معلول یکطرفه نیست. فقر و اعتیاد میتوانند همزمان علت و معلول یکدیگر باشند.
شکستن کلیشههای ذهنی: کلیشههای رایج مانند «فرد فقیر تنبل است» یا «معتاد پول بادآورده را هدر میدهد» در تحقیقات علمی رد شدهاند. مطالعات نشان میدهد که دادن پول قابل توجه به فرد فقیر، او را از تکدیگری خارج میکند و لزوماً صرف اعتیاد نمیشود. (مثال: کاهش آمار دزدی در روزهای واریز یارانه).
نقش شانس: من تأکید میکنم که فقر و ثروت هر دو تا حد زیادی وابسته به شانس هستند. وظیفه یک جامعه بلندمدت، افزایش شانس افراد برای ارتقاء و عدم اجازه به شکست کامل (تله فقر) یا رشد افسارگسیخته است.
۲. اخلاق موقتی و جامعه کوتاهمدت
الف. اقتصاد به مثابه فلسفه اخلاق
اقتصاد و اخلاق: من میگویم هدف اصلی اقتصاد (از ابن خلدون و آدام اسمیت تا جان رالز و آمارتی سن) در ابتدا گسترش اخلاق اجتماعی بوده است.
تورم و رفتار کوتاهمدت: تجربه دههها تورم بالا (بیش از ۲۰ درصد) در ایران، یک اخلاق کوتاهمدت را در جامعه نهادینه کرده است:
عدم نگاه بلندمدت: «امروز هزینه کنم بهتر است از فردا.»
کاهش قرضالحسنه و صداقت: کاهش انگیزه برای همکاری، قرض دادن و وفای به عهد (چون ارزش پول در حال کاهش است).
ب. از دست دادن تعلق
پیامدهای کوتاهمدتی: وقتی جامعه دچار موقتیسازی میشود (تورم بالا، قراردادهای کاری موقت)، فرد حس تعلق خود را به جامعه و آینده از دست میدهد.
فقدان رؤیاپردازی: آینده برای این فرد به تأمین غذای فردا یا اجاره ماه بعد خلاصه میشود. در نتیجه، مشارکت سیاسی معنایی ندارد.
نمونه رفتاری:
مسافران شمال: مسافری که موقتی است، آشغال میریزد و بیبندوبار رفتار میکند، زیرا قرار نیست مدت زیادی در آنجا بماند و کسی او را نمیشناسد.
بحرانهای اجتماعی: در بحرانهایی نظیر جنگ پلوپونزی (آتن)، مردم از رفتارهای بلندمدت به سمت اقدامات وحشیانه و کوتاهمدت (تجاوز، غارت) متمایل شدند.
سرخوردگی سیاسی (ترامپ): من با استناد به مایکل سندل، پیروزی پوپولیستها (مانند ترامپ) را نتیجه سرخوردگی اقتصادی-اجتماعی میدانم؛ کارگرانی که از چرخه تولید حذف شده و جوانانی که زیر بار قرض دانشجویی هستند، به اولین آلترناتیو (ترامپ) دست میزنند، زیرا احساس میکنند در سیاستهای بلندمدت نادیده گرفته شدهاند.
مطلبی دیگر از این انتشارات
اپیزود شانزدهم فینسوف: فقط روایت| جهانی که جز قصه نیست
مطلبی دیگر از این انتشارات
اپیزود چهارم فینسوف: انتخابات و مساله توزیع قدرت در ایران
مطلبی دیگر از این انتشارات
اپیزود دوم فینسوف: فروپاشی توهم «سیاست درست»