اپیزود یازدهم فینسوف: مساله پول| آنچه در مورد پول به شما نمی‌گویند

این اپیزود به بررسی تاریخ پول، ماهیت آن و چگونگی تکامل ساختارهای مالی می‌پردازد تا زمینه را برای بحث درباره اقتصاد غیرمتمرکز فراهم کند. من استدلال می‌کنم که نادیده گرفتن ماهیت واقعی پول، منجر به بحران‌های اقتصادی جهانی و سلطه بانک‌ها شده است.


۱. ماهیت و تاریخچه پول

الف. دو تعریف کلیدی از پول

  1. ماهیت: پول یک دفتر کل است. (انتقال بدهکاری و بستانکاری.)

  2. قانونی: پول یک اوراق قرضه دولتی با سررسید بی‌نهایت و نرخ بهره صفر است.

ب. پول فلزی و رکود اقتصادی

  • سیستم پولی پیشامدرن (مثل سلجوقیان): پول (سکه طلا/نقره) مخلوق پادشاه و وسیله‌ای برای حفظ مرزها و وفاداری ایل‌ها بود.

  • منطق رکود (نه تورم): تا پیش از ۱۹۷۱، مشکل اصلی اقتصاد رکود بود، نه تورم. چون میزان طلا محدود بود، با بزرگ شدن اقتصاد، طلای موجود کفاف معاملات را نمی‌داد و اقتصاد دچار رکود می‌شد. این منطق، امپراتوری‌ها را مجبور به رشد و تصاحب زمین‌های جدید می‌کرد.

  • آربیتراژ منفی: برای جلوگیری از خروج سرمایه، ارزش سکه در داخل حکومت همیشه باید کمی بیشتر از خارج آن می‌بود.

ج. تولد بانک‌ها و ذخایر کسری

  • ظهور اوراق بهادار: برای رفع مشکلات حمل و دزدی طلا، افراد معتمد (بعدها بانکدارها، عمدتاً یهودیان) طلا را ذخیره کرده و در ازای آن اوراق (اسکناس‌های اولیه) صادر کردند.

  • بانکداری ذخایر کسری: بانکدارها متوجه شدند که همه مردم همزمان به دنبال طلای خود نمی‌آیند. بنابراین شروع به چاپ اوراق (وام دادن) بیشتر از میزان طلای ذخیره‌شده کردند. (مثال: وامی معادل ۱۵ هزار سکه در مقابل ۱۰ هزار سکه طلا در ذخیره).

  • پنیک بانکی: این منطق در نهایت منجر به بحران‌های پولی (مثل پنیک بانکی ۱۸۸۰) شد، زیرا مردم متوجه شدند ذخایر واقعی بانک‌ها کسری است.


۲. پول امروز: حاکمیت دولت، تولید بانک

  • بانک مرکزی: با تأسیس بانک‌های مرکزی، دولت‌ها طلا را متمرکز کردند و شروع به چاپ اسکناس استاندارد کردند. این امر مشکل را از محلی (بانک‌های منطقه‌ای) به جهانی تبدیل کرد (مثال: ابرتورم آلمان و رکود بزرگ آمریکا).

  • دولت مقصر تورم: با صورت‌بندی ماهیت پول به‌عنوان «اوراق قرضه دولتی»، دولت مقصر اصلی تورم و بی‌ارزش شدن پول شناخته می‌شود.

  • واقعیت قدرت: با این حال، بانک‌های تجاری بزرگترین تولیدکننده پول هستند. بیش از ۸۰٪ از پولی که در جامعه وجود دارد، توسط بانک‌ها از طریق منطق ذخایر کسری تولید شده است، نه توسط دولت.


۳. تجارت جهانی و بی ارزش‌سازی پول

  • بازی مجموع صفر تجارت: تجارت جهانی می‌تواند به «بی‌نواسازی همسایه» منجر شود، زیرا منابع محدودند.

  • بی‌ارزش‌سازی پول (Devaluation): در دوره استاندارد طلا، کشور صادرکننده (مثلاً آمریکا) می‌توانست ارزش پول خود را کاهش دهد (مثلاً از ۲۰ دلار برای یک اونس طلا به ۳۵ دلار) تا صادرات خود را ارزان‌تر کند. این امر باعث می‌شد دلارهای انباشته‌شده در کشور واردکننده (مثلاً انگلستان) یک شبه بی‌ارزش شوند و انگیزه برای واردات از آمریکا افزایش یابد.

  • معاهده برتون وودز: این بی‌ارزش‌سازی مداوم، کشورها را مجبور کرد تا پس از جنگ جهانی دوم در برتون وودز گرد هم بیایند تا یک قانون واحد برای تجارت جهانی وضع کنند.

هرآنچه باید در مورد نرخ ارز، تورم و نرخ بهره بدانید

رابطه بین ارز دیجیتال، بلاکچین، اقتصاد و دولت