. تحوت یک پادکست اسطوره ایه – که توش قصد داریم با هم به مطالعه کتب مرتبط با اسطوره شناسی بپردازیم.
اپیزود چهارم - ایزدبانو دیمتر - کتاب اسطوره شناسی
دمتر و دیونیسوس: خدایان زمین، شادی و اندوه
بیشتر خدایان جاودان کوه المپ، نه تنها کمک چندانی به بشر نمیکردند، بلکه اغلب مایهی رنج و آزار بودند. زئوس، با صاعقهی مهیب و رفتار غیرقابل پیشبینیاش، خطری جدی برای دوشیزگان فانی به شمار میرفت؛ آرس، جنگافروزی بیپروا و آفتی همیشگی بود؛ هرا، در حسادتهای بیپایانش از عدالت فاصله میگرفت؛ و حتی آتنا، که در عین خردمندی، خالق جنگی دیگر بود و همچون زئوس صاعقه را به کار میگرفت. آفرودیت نیز قدرت خود را بیشتر برای دسیسهچینی و خیانت به کار میبرد. خدایان، اگرچه درخششی خیرهکننده داشتند و ماجراجوییهایشان منبع داستانهای شگفتانگیز بود، اما در مواقع بیضرر بودنشان نیز غیرقابل اعتماد بودند.
با این وجود، در میان این جمع بیثبات و گاه خطرناک، دو خدا کاملاً متفاوت بودند. آنها دوستان واقعی بشر به شمار میرفتند: دمتر، الههی گندم و کشاورزی، دختر کرونوس و رئا؛ و دیونیسوس، خدای شراب، که با نام باکوس نیز شناخته میشد.
دمتر: الههی گندم و زراعت
دمتر خدای بزرگتری بود، که طبیعی به نظر میرسید؛ زیرا گندم پیش از انگور کاشته شده بود و نخستین مزرعههای گندم، آغازگر زندگی یکجانشینی انسانها بر روی زمین بودند. همچنین، این واقعیت که دمتر به عنوان یک ایزدبانو شناخته میشد، منعکسکننده نقش زنان در کشاورزی بود. زمانی که مردان به شکار و جنگ مشغول بودند، زنان زمین را شخم میزدند، بذر میکاشتند و محصول را برداشت میکردند.
دمتر از طریق تلاشهای روزمرهی کشاورزان پرستیده میشد. او نیازی به قربانیهای خونی نداشت، بلکه حضورش در هر عملی که زمین را بارور میکرد، احساس میشد. گندم، که به نام او «گندم مقدس دمتر» خوانده میشد، و شخم زمین، هر دو معابدی برای او به شمار میرفتند.
باشکوهترین جشن دمتر در زمان برداشت گندم برگزار میشد. در آغاز، این جشنها به شکل مراسمی ساده و شکرگزاری برگزار میشدند، اما در سالهای بعد به عباداتی مرموز تبدیل شدند که به رازهای الوزیسی شهرت یافتند. این مراسم که در شهر الوزیس، نزدیک آتن، برگزار میشد، شامل راهپیماییها، رقصها و آوازهای شادیآفرین بود. اما بخش اصلی این عبادات، که در محوطههای معبد انجام میشد، همچنان پوشیده از راز باقی مانده است.
دیونیسوس: خدای شراب و جشن
دیونیسوس، خدای انگور و شراب، به دمتر پیوست، چرا که هر دو نمایندگان هدایای خوب زمین بودند. همانطور که نان و شراب در زندگی روزانهی انسانها اهمیت داشتند، این دو ایزد نیز در آیینهای برداشت محصول همراه یکدیگر پرستیده میشدند.
برداشت انگور نیز همانند گندم، با جشنهایی همراه بود. دیونیسوس، الههی سرور و شادمانی، در میان تاکستانها و آبگیرهای انگور پرستیده میشد. اما او نیز همچون دمتر، تنها نمایندهی شادی نبود.
شادی و اندوه: دو روی یک سکه
دمتر و دیونیسوس، در کنار آوردن نعمت و خوشبختی، نمادهای اندوه نیز بودند. برخلاف سایر خدایان المپ، که زندگیای بدون رنج و اندوه در میان نکتار و آمبروزیا داشتند، این دو الهه درد و رنج زندگی زمینی را میشناختند.
با فرارسیدن زمستان، زمین پژمرده میشد، غلات از بین میرفتند، و تاکستانها خشک میشدند. مردم میپرسیدند چرا این اتفاق میافتد و افسانههایی برای توضیح این چرخهی همیشگی طبیعت شکل گرفت. دمتر و دیونیسوس، الهههایی که در تابستان نمایندگان شادی بودند، در زمستان به چهرههای اندوهگین طبیعت تبدیل میشدند؛ چهرههایی که منعکسکنندهی درد و شادی زندگی زمینی بودند.
رازهای الوزیسی
مراسم رازهای الوزیسی، که به دمتر و دیونیسوس اختصاص داشت، تجسمی از این دوگانگی بود. سیسرو، فیلسوف رومی، مینویسد:
"هیچ چیزی بالاتر از این رازها وجود ندارد. آنها شخصیت ما را تعالی بخشیدهاند و ما را از وضعیتی وحشیانه به انسانیت واقعی هدایت کردهاند. این رازها نه تنها راه زندگی با شادی را به ما نشان دادهاند، بلکه هنر مردن با امید را نیز به ما آموختهاند."
برای مطالعه ادامه مقاله یا شنیدن اپیزود آن به مقاله دیمتر در سایت پادکست تحوت مراجعه فرمایید.

مطلبی دیگر از این انتشارات
اپیزود هشتم - پولیفموس - کتاب اسطوره شناسی
مطلبی دیگر از این انتشارات
اپیزود اول - معرفی کتاب اسطوره شناسی
مطلبی دیگر از این انتشارات
اپیزود سیزدهم - کتاب اسطوره شناسی - در جستجوی پشم زرین