اقتصاد؟ برای چه؟


در دنیای امروز اگر در خیابان قدم زده باشید و تیتر روزنامه‌ها را خوانده باشید یا در تاکسی و مترو به حرف مردم گوش کرده باشید یا کمی تلویزیون تماشا کرده باشید؛ حتما نام اقصاد را شنید اما شاید کمتر کسی به معنا و چیستی اقتصاد و علم اقتصاد فکر کرده باشد. در این مطلب قصد دارم شما را اندکی با این نام آشنا کنم.

اقتصاد چیست؟

اقتصاد در لغت به معنای میانه رفتن در هر کاری و رعایت اعتدال میان دخل و خرج است. علم اقتصاد به دنبال پیدا کردن تعادل در بازارهای مختلف است، اغلب در ذهن ما حالت میانه و برابری تصویری از تعادل است. شاید وجه تشابه این نام گذاری از نگاه نیاکان ما این موضوع بوده‌باشد.

در نگاه آکادمیک علم اقتصاد ، علم تخصیص منابع محدود به نیازهای فراوان تعریف می‌شود. به بیان دیگر می‌توان اقتصاد را علم انتخاب نیز برشمرد. انتخاب میان اینکه با پول در جیبمان نان تهیه کنیم یا سهام بخریم یا در ابعاد بزرگتر انتخاب میان فروش نفت خام یا استفاده از نفت برای تولید کالای پتروشیمی و بسیاری انتخاب دیگر. در واقع علم اقتصاد به بررسی چگونگی این انتخاب‌ها ، چرایی این انتخاب‌ها و تحلیل نتیجه هر انتخاب می‌پردازد.

مسئله‌ی منابع محدود یا کمیابی از مهم‌ترین بحث‌های اقتصادی است. شاید برای شما پیش آمده باشد که بخواهید کالایی را تهیه کنید اما پول کافی برای تهیه آن را نداشته باشید. گاهی نیز پول کافی وجود دارد اما ابزار یا منابع کافی برای تولید کالا وجود ندارد. نظام‌های اقتصادی برای حل این مسئله تلاش می‌کنند به سه سوال زیر پاسخ دهند:

· چه کالا و خدماتی تولید کنیم؟

· چگونه تولید کنیم؟

· برای چه کسی تولید کنیم؟

همانطور که در یک خانواده پدر خانواده سعی می‌کند تا درآمد خود را بین نیازهای مختلف خانواده از قبیل مسکن، خوراک، پوشاک و... تقسیم کند و گاهی باید از برخی نیازهای غیر ضروری بگذرد تا بتواند نیازهای مهم‌تر را برآورده کند.

در ادامه برای آشنایی شما با چگونگی تخصیص بهینه به معرفی چند مفهوم خواهم‌ پرداخت.

فایده یا مطلوبیت

فایده یا مطلوبیت لذت و رضایت خاطری است که از یک انتخاب خاص میان گزینه‌های ممکن نصیب انتخاب کننده می‌شود. به عنوان مثال لذتی که از خوردن یک غذا به‌دست خواهید آورد یا احساس خوشحالی حاصل از انجام یک کار خیر و... انواعی از فایده و مطلوبیت است. بدیهی است که هر چه فایده یا مطلوبیت کاری بیشتر باشد، برای انجام آن تلاش بیشتری خواهیم کرد.

هرگاه بتوانیم که منابع محدود خود را برای نیازهایی که مطلوبیت یا فایده بیشتری دارند استفاده کنیم به بهینگی نزدیک شدیم اما بررسی مطلوبیت به تنهایی کافی نیست و برای تحلیل درست‌تر باید با مفهوم هزینه نیز آشنا شویم.

هزینه فرصت

یکی از مفاهیم جالب برای یافتن بهینگی مفهوم هزینه فرصت است. هزینه فرصت عبارت است از ارزش ارزشمندترین جایگزین ممکنی که به علت انتخاب گزینه نخست فدا شده‌است. به عنوان مثال شما اکنون تصمیم به مطالعه نشریه فن کاو گرفته‌اید و این کار از شما یک ساعت زمان می‌گیرد، شما ممکن بود بتوانید به جای مطالعه این نشریه به کار دیگری بپردازید و صد هزار تومان درآمد کسب کنید، این صد هزار تومان از دست رفته هزینه فرصتی است که به ازای مطالعه پرداخته‌اید هرچند پولی از جیب شما کسر نشده‌است؛ اما شما دچار پرداخت هزینه شدید. این هزینه همواره به شکل مالی نیست شما می‌توانید این یک ساعت را صرف خوابیدن یا دیدار با یک دوست یا هر کار دیگری کنید، بهترین انتخابی که از میان گزینه‌ها به جای مطالعه نشریه می‌توانستید انتخاب کنید هزینه فرصت شما خواهد بود.

مفهوم هزینه فرصت در همه تصمیمات شما نقش مهمی دارد. سیاستمداران اقتصادی با اعمال سیاست‌ها و تغییر در هزینه فرصت می‌توانند تصمیمات شما را تغییر دهند یا کنترل کنند. به عنوان مثال اگر دولت قیمت بنزین را افزایش دهد شما مجبور به پرداخت هزینه بیشتری برای استفاده از خودروی شخصی خود هستید و در مقابل پول کم‌تری برای سایر تهیه سایر نیازهای خود دارید. در نتیجه شما هزینه فرصت بیشتری برای استفاده از خودروی شخصی خود خواهید پرداخت. پس ممکن است شما روی به استفاده از حمل و نقل عمومی بیاورید.

از این دست مثال‌ها بسیار وجود دارد. با تغییر هزینه‌ها، متغیرهای زیادی قابل کنترل هستند مثل جمعیت، الگوی مصرف و... .

از بررسی مطلوبیت انتخاب‌ها و هزینه فرصت آن‌ها می‌توانیم تصمیم خود را به بهینه شدن نزدیک کنیم. هرگاه بتوانیم با پرداخت هزینه کم‌تر به مطلوبیت بیشتری دست پیدا کنیم به تصمیم یا تخصیص بهینه نزدیک شدیم. شاید در ابتدا امر این مسئله بسیار بدیهی در ذهن باشد، اما این موضوع دارای پیچیدگی‌ها و بحث‌های زیادی است که مناسب بیان در این مطلب نیست.

چرا باید دانش اقتصادی داشته باشیم؟

اقتصاد از قبیل مسائلی است که ما همواره با آن سروکار داریم؛ مثل غذا خوردن یا استفاده از خانه و خودرو و... . ما همواره از این مسائل استفاده می‌کنیم، درباره‌ی آن‌ها صحبت می‌کنیم، نظر می‌دهیم؛ اما قطعا نظر یک سرآشپز حرفه‌ای درباره‌ی غذا از نظر ما پراهمیت‌تر است و یا نظر یک مهندس درباره‌ی کیفیت یک خانه. اقتصاد نیز در همه‌ی زندگی ما وجود دارد هرگاه که تصمیم می‌گیریم، هرگاه که خرید می‌کنیم و... همواره با اقتصاد درگیر هستیم. مطالعه اقتصاد برای همه افراد جامعه ضروری است. همانطور که در این مطلب بحث شد، اقتصاد علم انتخاب‌ها است. ما با افزایش دانش اقتصادی خود می‌توانیم تصمیمات بهتری بگیریم تا از رفاه بیشتری برخوردار شویم.

افزایش دانش اقتصادی به ما کمک می‌کند که به آگاهی بیشتری از دنیای اطراف خود دست یابیم. به عنوان مثال شاید لازم نباشد که ما بدانیم بهترین سیاست مالیاتی کدام است اما زمانی که یک طرح جدید برای مالیات در مجلس تصویب می‌شود لازم است بفهمیم که مفهوم آن چیست و در زندگی ما چه تاثیری دارد. به سوالات زیادی پاسخ دهیم از قبیل این که آیا با وجود این طرح جدید کسب و کار شخصی ما هنوز سود دارد؟

حتی در انتخاب‌های کوچک‌تر و ساده‌تر زندگی مانند این که امروز ناهار را در یک رستوران سرو کنیم یا در خانه‌ی شخصی خود، علم اقتصاد می‌تواند راه‌گشا باشد.

یک مثال از کاربرد اقتصاد در زندگی روزمره

آیا مسئله کمیابی به تعداد دوستانمان ربط دارد؟ پاسخ به این سوال مثبت است اما چگونه؟ برای یافتن دوست نیاز به انتخاب داریم و هر انتخاب دارای هزینه‌ فرصت است. برای انتخاب دوست باید با او ملاقات کنیم، معاشرت کنیم و در هنگام نیاز به او کمک کنیم. تمامی این اعمال نیاز به زمان دارند اما آیا نمی‌توانستیم این زمان را صرف کارهای دیگر کنیم؟ پاسخ به این سوال نیز مثبت است. پس دوست پیدا کردن بی هزینه نیست اما دارای فایده نیز هست.

هر قدر هزینه فرصت یافتن دوست بیشتر باشد، تعداد دوستان کم‌تری خواهیم داشت. از این روی تعداد دوستان یک فرد چهل ساله کم‌تر از تعداد دوستان یک کودک شش ساله است؛ زیرا فرد بزرگسال می‌تواند مشغول به کار شود و درآمد کسب کند پس هزینه فرصت بیشتری برای گذراندن وقت با دوستان خود باید متحمل شود.

شاید شنیده باشید که می‌گویند در شهرهای کوچک و روستاها مردم صمیمی‌تر هستند. علت این امر نیز در هزینه فرصت است. افراد در شهرهای بزرگ امکانات متنوعی مثل سینما، رستوران، پارک و… برای پر کردن زمان خود دارند و یا حتی فرصت‌های کسب درآمد بیشتر. به همین مردم در شهرهای بزرگ هزینه فرصت بیشتری برای یافتن دوست متحمل خواهند شد و از صمیمیت کم‌تری برخوردارند.

منبع:

· نوفرستی، محمد (1390). مبانی اقتصاد خرد با نگرشی به اقتصاد ایران (چاپ اول). تهران: نشر رسا

· فلین، شون. اقتصاد به زبان ساده. ترجمه: علی فروزفر (1394) (چاپ اول). تهران: نشر مبلغان