نشریه دانشکده کامپیوتر دانشگاه صنعتی اصفهان
۲۵ نکته که زندگی من رو متحول کرد!
به قلم مهدی ناظری ورودی ۹۷ کارشناسی صنعتی اصفهان دانشجوی مهندسی برق و کامپیوتر
این ایدهها زندگی من رو تغییر دادن و راهنمای من در زندگیم هستن. امیدوارم بهتون کمک کنه شفافتر فکر کنید و بهتر تصمیم بگیرید.
۱. احمق نبودن و کارهای احمقانه نکردن از دانا و خردمند بودن خیلی سادهتره. به جای اینکه از خودمون بپرسیم چطوری میتونیم موفق باشیم، باید بپرسیم چه چیزهایی باعث شکست ما میشه، اونها رو دقیق بشناسیم و ازشون اجتناب کنیم. مثلا در مورد سلامتی، غذاهایی که برای خودمون ممنوع میکنیم دقیقا به همون اندازهی غذاهایی که در رژیم خودمون قرار میدیم مهم هستن و در سلامتی ما تأثیر میذارن.
۲. معمولا مردم خلاف چیزی که فکر میکنن و دوست دارن رو به زبون میارن. مخصوصا وقتی داریم رسمی و مؤدبانه صحبت میکنیم این اتفاق بیشتر میفته چون بهمون کمک میکنه دروغ بگیم در حالی که بنظر میاد داریم حقیقت رو میگیم. جورج اُورل در رُمان معروف ۱۹۸۴ میگه: "جنگ همون صلحه، آزادی همون بردگی و بیتفاوتی همون قدرته."
۳. توانایی و قدرت یک سیستم، به وسیله ضعیفترین قسمت اون تعیین میشه. به ضعیفترین قسمتها توجه کنید و اول سعی کنید اونها را تقویت کنید.
۴. شخصی روحش رو با شیطان در عوض دانش معاوضه کرد. در نگاه اول بنظر میومد که معامله خیلی خوبی کرده اما در درازمدت فهمید که اشتباه کرده. متاسفانه چیزی که مرد از دست داده بود خیلی با ارزشتر از چیزی بود که بدست آورد بود. اخلاقیات در بلندمدت مهمتر هستن. خیلی وقتها یک راند خاص از مسابقه رو میبریم اما در نهایت مسابقه رو میبازیم.
۵. ما آدما نمیدونیم از زندگیمون چی میخوایم و دنبال چی هستیم، برای همین از هم دیگه تقلید میکنیم. کل صنعت تبلیغات بر همین اساس کار میکنه که ما به جای اینکه علایق خودمون رو بشناسیم و دنبالشون بریم، کارهایی رو میکنیم که بقیه میکنن.
۶. آدمایی که شبیه هم هستن بیشتر از آدمهایی که با هم دیگه متفاوتن دچار اختلاف میشن. برای همینه که دعواهای قبیلهای و خانوادگی بدترین نوع دعواها هستن. هر چقدر دو نفر به هم نزدیکتر و شبیهتر باشن، پتانسیل بیشتری برای اختلاف دارن. آدما دوست دارن متمایز باشن و از کسی که شبیه خودشونه بدشون میاد.
۷. جامعه آدمای بااستعداد رو به خوبی پرورش میده اما توی تربیت نوابغ افتضاحه. افراد بااستعداد به خوبی اهداف رو دنبال میکنند و وظایفشون رو بهتر از بقیه انجام میدن. نوابغ اما کسایی هستن که اهدافی رو میبینند که بقیه اصلا متوجه وجود اونها نیستند. استعداد، پیشبینی پذیره و نبوغ غیرقابل پیشبینی. اینها، دو روی کاملا متفاوت سکه موفقیت هستند.
۸. رقابت برای بازندههاست. از رقابت اجتناب کنید و رفتار بقیه رو کپی نکنید. اینکه بقیه چیکار میکنن اصلا مهم نیست. مسائلی رو حل کنید که کسی روشون کار نمیکنه، کارهایی رو انجام بدین که بقیه دوستشون ندارن. اگه با کسی رقابت نکنیم، زندگی خیلی سادهتر میشه.
۹. ما فکر میکنیم رازها مخفی هستن و ایدهها به سختی به دست میان. همیشه اما بکرترین ایدهها اینقدر در معرض توجه ما هستن که اونها رو نمیبینیم.
۱۰. وقتی چیزی وجود داره که بنظرتون منطقی نمیرسه، اون رو جدی بگیرید. دنیای ما همیشه منطقی بوده اما بعضی وقتها گیج بنظر میرسیم. این همون جاییه که نشون میده درک ما از دنیا اشتباهه. وقتی دو دیدگاه متضاد داریم که جفتشون بنظر درست میان، باید بررسی کردن رو شروع کنیم. اینها بزرگترین فرصت ما برای درک جهان پیرامونمون هستن.
۱۱. خبرنگارها میتونن معنی یک جمله رو تنها با جایگزین کردن یک کلمه با مترادفش تغییر بدن، و معمولا این کار رو میکنن. ما عکس العمل کاملا متفاوتی نسبت به "مالیات بر وفات" و "مالیات بر ارث" داریم در حالی که این دو عملا یه چیز هستن.
۱۲. با انتخاب این متن برای خوندن، متن دیگری رو برای نخوندن انتخاب کردیم. تمامی فعالیتهای ما به همین شکل هستند. انجام دادن هر کار به معنی انجام ندادن کار دیگری هست. خیلی وقتا به جای انتخاب کارهایی که میخواهیم انجام بدیم، باید کارهایی که میخوایم ازشون صرف نظر کنیم رو انتخاب کنیم.
۱۳. تمامی سیستمهای پیچیده، در ابتدا سیستمهای سادهای بودن که به آرامی تکامل پیدا کردن. سیستمهای پیچیدهای که از اول طراحی میشن معمولا در ابتدا کار نمیکنن و زمان و هزینه زیادی صرف برطرف کردن اشکالات اونها میشه. برای همینه که جادی میگه "کد پیچیدهای که الان کار میکنه، قبلا کد سادهای بوده که کار میکرده."
۱۴. قوانین ساده و شفاف منجر به رفتارهای خردمندانه و حرفهای میشن درحالی که قوانین پیچیده و مبهم در عوض منجر به رفتارهای ابتدایی و احمقانه میشن. اگر میخوایم برای خودمون قانون بذاریم، مثلا ورزش کنیم، باید دقیقا مشخص کنیم چطور، کجا و به چه مدت میخوایم اون کار رو انجام بدیم.
۱۵. کارها دقیقا به همون میزان که بهشون وقت اختصاص بدیم طول خواهند کشید. ما نمیخوایم تنبل بنظر برسیم، برای همین زمانهای اضافیمون رو با کارهای بدیهی الکی پر میکنیم. اگر برای یک پروژه ۶ ماه زمان تعریف کنیم، این پروژه حداقل ۶ ماه طول میکشه. برای همین لازمه که ددلاینها رو متناسب با زمان لازم تعریف کنیم.
۱۶. جهان همواره به سمت بینظمی میره. برای همینه که اتاق ما به جای اینکه در گذر زمان مرتب بشه هی شلوغ و شلوغتر میشه و به همین دلیله که زمان تنها در یک جهت حرکت میکنه. طبق ترمودینامیک آماری، یک لیوان چای داغ در هوای اتاق میتونه داغتر هم بشه اما احتمال اون نزدیک به صفره. جهان تنها به یک سمت حرکت میکنه: افزایش آنتروپی.
۱۷. متمرکز یا تک بعدی بودن به اندازهای که بنظر میرسه، بد نیست. در قرن ۲۱، در دورانی که هر کسی به راحتی به سرچ گوگل و سوشالمدیا دسترسی داره، تفاوتها هستن که باعث موفقیت شما میشن. به هر میزان که اهداف شما تخصصیتر، دقیقتر و متفاوتتر باشن فرصتهای بیشتری در اختیار خواهید داشت. سعی کنید کارهایی انجام بدین که شما تنها کسی هستید که میتونه اونها رو انجام بده.
۱۸. اگر برای یک پدیده توجیههای مختلفی وجود داره که همشون منطقی هستن، سادهترین اونها رو در نظر بگیرید. طبق چیزی که تا حالا از فیزیک یاد گرفتیم، قوانین حاکم بر طبیعت ساده و کلی هستن. البته توجه کنید که جهان ما یک سیستم بسیار پیچیده (و در عین حال با تعداد زیادی قانون ساده - رجوع کنید به ۱۴) هست و در یک سیستم پیچیده هر پدیدهای معمولا بیشتر از یک علت داره. پزشکها معمولا به این نکته توجه میکنن که بیمارشون احتمالا به طور همزمان دچار چندین بیماری مختلفه.
۱۹. مقدار کمی از یک چیز میتونه تأثیر کاملا متفاوتی نسبت به مقدار بالایی از اون داشته باشه. کمی استرس شما رو هشیار میکنه و باعث میشه با تمرکز بیشتری وظیفتون رو انجام بدین اما مقدار زیاد استرس باعث میشه اصلا نتونید تمرکز کنید. وزنه زدن برای ۳۰ دقیقه در روز برای سلامتی شما فوقالعاده است اما وزنه زدن برای ۶ ساعت عضلات شما رو نابود میکنه. به خودتون استرس بدین، اما خیلی کم.
۲۰. تغییرات همیشه از حاشیه شروع میشن و بعدش به آرومی خودشونو به مرکز توجه میرسونن. مهمترین ایدهها توسط گپ و گفت داخل راهروها و کافههای کنفرانس بوجود میان نه از طریق خود سخنرانیها.
۲۱. یهودیان قدیم قانونی داشتن که اگر یک مظنون توسط تمامی قاضیهای شهر مجرم شناخته میشد، اون رو بی گناه اعلام میکردن. توافق خیلی زیاد نشوندهندهی یک خطای سیستمیه که میتونه منجر به تصمیمات خطرناکی بشه.
۲۲. ذهن ما در ارزشگذاری کالاهای رایگان غیرمنطقی عمل میکنه. تصور کنید طعمهای شکلاتی و توتفرنگی در یک بستنی فروشی به ترتیب قیمتهای ۵۰۰ و ۱۰۰۰ تومنی داشته باشن. اگر هر دوی اینها یک تخفیف ۵۰۰ تومنی بگیرن، شما به احتمال خیلی زیاد طعم شکلاتی رو انتخاب میکنید و بستنی رایگان میگیرین. در حالی که تخفیف اعمال شده بر روی هر دو دقیقا یکسان بود.
۲۳. محدودهی توانایی یا همون دایره شایستگی خودتون رو بشناسید و بهش وفادار باشید. جهان بزرگ و پیچیده است و ما حداکثر میتونیم در یک زمینه متخصص باشیم. توجه کنید که متخصص بودن در یک زمینه به هیچ عنوان شما رو در سایر زمینهها متخصص نمیکنه.
۲۴. میانگین کیفیت اطلاعات در دنیا خصوصا در اینترنت هر روز کمتر و کمتر میشه. از طرفی اما خوشبختانه کیفیت "بهترینها" داره هر روز بهتر و بهتر میشه. این باعث میشه که جهان امروز به طور همزمان برای کاربرهای عادی فاجعه و برای کاربرهای هشیار عالی باشه.
۲۵. واقعیت و تئوری هیچگاه در عمل با هم کنار نمیان. همونطور که در علم آمار و یادگیری ماشین گفته میشه، تمامی مدلها اشتباه هستن، اما بعضیشون مفیدن. بعضی مدلها دقیقا به همین خاطر که دقیق نیستند مفیدن.
۲۵+۱. کلید اصلی مهمان نوازی، خوشحال کردن مردم به وسیله یک هدیه غیرمنتظره است. اگر هتل دارین، برای مهمانها یک جعبه شکلات در تختشون قرار بدین. اگر میوهفروشی دارین به مشتریها یه میوه اضافی هدیه بدین. اگر دارید مقاله مینویسید، یه ایده بیشتر با خوانندهها به اشتراک بذارین.
ترجمهای آزاد بر متن:
https://www.perell.com/blog/50-ideas-that-changed-my-life
مطلبی دیگر از این انتشارات
رایانش ابری
مطلبی دیگر از این انتشارات
بازی تقلید
مطلبی دیگر از این انتشارات
نظریه داروین با هوش مصنوعی چه میکند؟