سرمایه پذیر! و مشاور کسب و کار
به طرز ناباورانهای با اینکه به اهدافم نرسم مشکلی ندارم
بنظرم برای خودتان ارزش قائل شوید و برای رسیدن به هدفتون از هر چیزی استفاده نکنید! توضیحات مختلفی در خصوص اینکه چگونه به اهدافتون برسید وجود دارد ولی اکثرا تئوری هستند و در عمل قضیه کاملا متفاوت است ابتدا ایدئولوژی افرادی که موفق هستند را عرض میکنم
هر شخص برای رسیدن به اهدافش باید مسیر اختصاصی خودش رو طی کند در بعضی موارد مسیر شخصی با کل مسیرهای دیگران متفاوت است و شاید بسیار ساده تر از دیگران ولی موفق به همین دلیل نمیشه نسخه ایی یکسان برای همه نوشت.
اما چند فاکتور وجود دارد که در همه ی افراد بصورت یکسان وجود دارد:
۱- قانع نباشید: نمیگم حریص باشید چون برای حریص بودن مجبور هستید که تاوان بدید مثلا اگر قراره که یک تاجر حرفه ایی باشید باید زمان خودتون و یا خانوادتون رو بصورت کامل مصرف کنید و زمانی که به موفق میشوید زمان زیادی رو از دست داده اید و در ازاش موفقیت رو کسب کردید. اما قانع نباشید، توازنی بین هدف و زندگی تون برقرار کنید و سعی کنید در کفه ترازویی که برای هدفتون در نظر گرفتید به کم قانع نباشید. مدیر بزرگ و موفقی را میشناسم که فقط روزی چهارساعت کار میکند از ساعت ۶ تا ۱۰ صبح و الباقی روز را به ورزش و ارتباطات و خانواده تخصیص داده است چون ذهنش از بدنش بیشتر کار میکند اگر قرار بود با کار بدنی موفق شویم حتما الان کارگران معدن میبایست موفق ترین انسانها میبودند
۲- مصمم باشید: این بخش برای من بسیار جالب است. وقتی که مصمم به انجام کاری میشوید اطرافیان در چندین مرحله شروع به تخریب شما خواهند کرد ابتدا به شما توجه نمیکنند هر چه تلاش میکنید که نظر دیگران را برای هدفتون بخودتون جلب کنید موفق نمیشوید بعد از توجه کردن ، به شما میخندند که این تصمیم تان مسخره است یا بازخورد نخواهد داشت (چون بزدل هستند، برخی افراد برای اینکه جرئت انجام کاری که شما انجام میدهید را ندارند و میترسند که شما آنرا انجام دهید و موفق شوید و همه بفهمند که آنها بزدل بوده اند تمام تلاششان را برای اینکه شما اینکار را انجام ندهید میکنند) و اگر در این مرحله هم موفق نشدند شمشیر رو از رو میکشند (و بعضی ها باهوشترند و با اینکه شمشیر رو از رو کشیدند ولی شما متوجه آنها نمیشوید!) و قسمت آخر که جذابترین قسمت است اینست که وقتی دیدند که نزدیک به موفقیت شدید شروع میکنند به رفاقت با شما و به نوعی تلقین موفقیت پیش از موعد که یکی از بدترین ترفند ها برای تخریب شماست به شما ضربه ی سهمگینی میزنند، پس بشدت مواظب این مورد باشید. در نهایت باید با دانش به این موارد مصمم باشید
۳- آموزش ببینید: تعریفی از شانس شنیدم که برایم جالب بود، خوش شانسی از چند بخش تشکیل شده آمادگی، نگرش، فرصت و اقدام، یعنی اینکه اگر آمادگی و نگرش و فرصت و اقدام نداشته باشید خوش شانس نیستید . مثلا فرض کنید شخصی را در مهمونی میبینید و میگوید که معدنی از سنگ دارد و قصد دارد آنرا با یک دهم قیمت بفروشد و شما میگویید معدن سنگ به چه درد من میخورد معنی این حرف اینست که شما در این پیشنهاد خوش شانس نبودید وگرنه میتونستید از این معامله سود خوبی ببرید. اما علت آن همان چهار مورد است برای اینکه خوش شانس باشید باید آموزش هایی دیده باشید و اطلاعاتی داشته باشید و آماده فرصت ها و اقدام کردن بهشون باشید. خوش شانسی چیز تصادفی نیست و فقط باید خودتان را در مسیرش قرار دهید.
خب حالا با این سه فرمول میشود به هر هدفی رسید اما چیزی که ابتدای این متن گفتم اینست که به هر طریقی به موفقیت نرسید.
یکم بازتر فکر کنید و تصمیم بگیرید ، در زمانی که شما به هدفتون میرسید بسیار ضربه پذیر تر هستید چون تعداد دشمنانتان (افراد یا عاملهایی که خواهان شکست شما هستند) روز به روز در حال افزایش است در این زمان شما نیازمند این هستید که هر چه در مسیر موفقیت تان کاشتید را برداشت کنید اگر دانه های اشتباهی از غرور، اعتماد بیجا، نقض قوانین تجارت و انسانیت و .... را کاشته اید و موفق شده اید اکنون همان دانه ها منجر به شکستتان خواهند شد. پیشنهاد میکنم مورد چهارمی را هم به فرمول موفقیتتان اضافه کنید:
۴- عواقب: بنظرم مدیر موظف است که تصمیم درست بگیرد و شکست خوردن هم یکی از تصمیم های اوست ، شما زمانی شکست میخورید که تصمیم های اشتباهی گرفتید و بعضا تصمیمات اشتباه زمانی به شما ضربه میزنند که انرژی زیادی برای موفقیت صرف کردید و تحمل عواقب اشتباهتان را ندارید. پس پیشنهاد میکنم هر زمان (هر زمان، حتی اگر در یک قدمی موفقیت هستید) متوجه شدید که اشتباه کردید تا رفع آن صبر کنید و بعد مسیر را مجددا ادامه دهید. این نکته مهمی است که رفع اشتباهات شما در اولویت هر چیز دیگری است اگر اینکار را نکنید در زمان دیگری عواقب آنرا خواهید دید و اما اگر اینکار را بکنید سرعت رشد شما با تکیه به تصمیمات درست و پخته شما بیشتر خواهد شد و با پایه های بتونی که برای ساختمان اهدافتان ساختید میتوانید برجی بزرگ از اهدافتان بنا کنید.
هر انسانی جایز الخطاست پس به طرز ناباورانهای با اینکه به اهدافم نرسم مشکلی ندارم. میزان زمان این جمله به میزان اشتباهات شما برمیگردد امیدوارم تجربه ۲۰ ساله بنده در تجارت رو که در یک پست گفتم با دقت بخوانید و به آن فکر کنید.
در انتها جمله کامل تیتر به گفته آقای گری وی به شرح زیر است که من برداشت متفاوتی را کردم:
به طرز ناباورانهای با اینکه به اهدافم نرسم مشکلی ندارم، من با سعی نکردن مشکل دارم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
بحران اقتصادی ایران و راهکار غلبه بر این بحران
مطلبی دیگر از این انتشارات
داشتن یک تیم رویایی ، یک پروژه رویایی رو نمیسازد، ولی!
مطلبی دیگر از این انتشارات
هر چه سریعتر شکست بخورید! + اهمیت MVP