معنی ساده اقتصاد و گردش مالی

شهرام جزایری که فارغ از مثبت یا منفی بودن فعالیتهایش بنظرم هوش تجاری خوبی دارد در جایی تعریفی از اقتصاد کرده بود که بنظرم جالب بود و میخواهم این رو با شما به اشتراک بگذارم، البته من مفهوم کلیش خاطرم هست و خودم یکم متفاوت تر خواهم گفت:

فرض کنید یک مسافر وارد یک هتل میشود و از رزرویشن درخواست میکند که برای اقامت در یک اتاق میخواهد ابتدا اتاق رو ببیند ، رزرویشن هم میگه برای دیدن اتاق ابتدا باید ۱۰۰ دلار پرداخت کنید و اگر پسند نکردید این پول رو به شما عودت خواهیم داد.

مسافر ۱۰۰ دلار پرداخت میکند و به همراه یک شخص برای بازدید اتاق راهی میشود.

رزرویشن وقتی پول رو دریافت میکند، اول بدهی ۱۰۰ دلاری خودش رو یکی از همکاران پرداخت میکند

همکارش به محض دریافت، بدهی ۱۰۰ دلاریش به خیاطی که برایش یک کت و شلوار دوخته بود پرداخت میکند

خیاط به محض دریافت، بدهی ۱۰۰ دلاریش رو به نخ فروشی که با نخ هاش کت و شلوار دوخته بود پرداخت میکند

نخ فروش به محض دریافت، بدهی ۱۰۰ دلاریش رو به دوستش که همان رزرویشن خودمون هست پرداخت میکند

در همین لحظه مسافر برمیگرده و میگه اتاق رو نپسندیدم و رزرویشن ۱۰۰ دلارش رو پس میدهد

۱۰۰ دلاری وارد یک چرخه اقتصادی شد و همه ی بدهی ها رو داد و برگردونده شد به صاحب اصلیش، گرچه خیلی بعید بنظر میاد که همه افراد در کسری از ثانیه بدهیاشون رو پرداخت کنند و این لوپ بصورت کامل اجرا شود ولی میتوان این رو بعنوان تعریف بسیار ساده از اقتصاد دانست