فیلکست محلی برای شکاکان است؛ جاییکه قرار است حقیقت را زیر نور نشان دهیم.
قسمت هشتم، چه کسی سالاد مرا جابهجا کرد؟

شروع کردن روز خود با خوردن میوه به این معنی است که به احتمال زیاد در میانهی روز کسل نخواهید شد. صبحانههای سنتی، مانند نان تست و مربا، کربوهیدراتهای تصفیهشده یا غذاهای حیوانی چرب برای سیستم گوارش بدن شما سنگین تر و زیان آورتر هستند. به این معنی که بدن شما مقدار زیادی انرژی صرف میکند تا آن غذاها را تجزیه و مواد مغذی را از آنها استخراج کند. از طرف دیگر میوهها بسیار سریع هضم میشوند، به این معنی که در طول روز بیشتر انرژی شما میتواند به جای هضم غذا صرف انجام کارهای شما بشود.
بخشی از حرفهای ژانا سامسونووا، بلاگر غذای وگان، در کپشن یکی از پستهای اینستاگرام او.
سلام. به اپیزود هشتم فیلکست خوش اومدید. من شیرین شاطرزاده هستم و به نمایندگی از تیم فیلکست قراره میزبان شما در این اپیزود باشم. فیلکست یه پادکست علمیه که البته قرار نیست شبیه پادکستهای علمی دیگه باشه. قراره اینجا داستانهای عجیبی بشنویم که ذهنمون رو قلقلک میده و بعد با تابوندن نور علم روی داستان زوایای تاریک اون رو روشن کنیم.
خب حالتون چطوره؟ طبق برنامهریزی ما این اپیزود قراره نیمهی دوم اسفند ماه منتشر بشه، پس پیشاپیش باید بگم که نوروزتون مبارک. امیدوارم سال جدید رو به خوبی و خوشی شروع کنید. به مناسبت شروع سال جدید فیلکست یه سورپرایز براتون داره که بعد از پایان داستان این اپیزود اعلامش میکنم. پس این اپیزود رو حتما حتما تا آخر بشنوید!
اما برسیم به توضیحات این اپیزود. موضوع دربارهی گیاهخواری و وگانیسم هستش. دلیل انتخابش این بوده که چند سالیه یک ترند جهانی برای گرایش به رژیمهای غذایی گیاه-محور شروع شده که ایران هم ازش عقب نمونده. شبکههای اجتماعی و اینترنت پره از تبلیغات برای این رژیم غذایی ولی کمتر کسی میره سراغ این که این حرفها رو صحتسنجی کنه. بنابراین ما توی فیلکست تصمیم گرفتیم این کار رو انجام بدیم و یک بار برای همیشه ببینیم رژیمهای غذایی گیاهی تا چه حد مفید یا حتی مضر هستن.
ولی پیش از شروع داستان باید یه disclaimer یا همون ادعای سلب مسئولیت بکنم:
اولا زمانی که دربارهی گیاهخواری صحبت میکنیم، دربارهی کسایی صحبت میکنیم که حق انتخاب بین انواع رژیمهای غذایی رو داشتن و به انتخاب خودشون تصمیم گرفتن گوشت و در مواردی سایر محصولات حیوانی رو مصرف نکنن. کسایی که بهدلایل اقتصادی یا شرایط پزشکی بسیار حاد مجبور به گرفتن رژیمهای سفت و سخت هستن در این دسته نمیگنجن.
دوما باید یادتون باشه که ما فقط فکتها رو میگیم و در نهایت تصمیمگیری دربارهی نوع غذایی که میخورید به عهدهی شماست. هدف ما اینه که اگر قصد دارید گیاهخوار یا وگان بشید، بدونید دارید چه مسیری رو پیش میگیرید تا خدای نکرده به سلامت خودتون صدمه نزنید. وگرنه این که تاپینگ سالاد سزار شما مرغ باشه یا فلافل، یا شیری که میخورید شیر گاو باشه یا بادام، مطلقا به هیچکس جز خودتون ارتباطی نداره و کسی حق نداره در انتخاب غذایی شما دخالت کنه.
نکتهی آخر: تلفظ صحیح وگان، ویگن هستش، ولی توی فارسی ما ویگن خواننده رو داریم که ذهن شنونده رو سمت خودش میبره و وسط فارسی حرف زدن هم ویگن گفتن به نظرم خوش آهنگ نمیشد. برای همین من این کلمه رو در ادامه وگن یا وگان تلفظ میکنم.
خب دیگه، توضیحات تموم شد و بریم که داستان اپیزود رو شروع کنیم…
ما انسانها بهعنوان موجوداتی همهچیزخوار تکامل پیدا کردیم. فرم دندونهای ما به شکلیه که هم برای خوردن گوشت و هم سبزیجات مناسب باشه. این حرف رو برای سیستم گوارشیمون هم میشه زد که چیزی بین سیستم گوارش گیاهخوارها و گوشتخوارهاست.
ولی سیستم گوارشی ما تنها عامل تعیینکنندهی غذای ما نیست. نقش فرهنگ و اجتماع و مذهب هم این وسط مهمه. در کل ما انسانها در زمانهایی که حق انتخاب داشته باشیم، الزاما رژیم غذاییمون رو براساس فیزیولوژی بدنمون تعیین نمیکنیم بلکه فاکتورهای اجتماعی و البته سلیقهای رو این وسط دخیل میدونیم.
یکی از این فرهنگهای غذایی که چندین قرنه همراه ما بوده، گیاهخواریه. خیلیها فکر میکنن گیاهخواری یک رژیم غذایی مد روز و ترنده که یک جایی بالاخره از مد میافته، ولی این رژیم غذایی خیلی خیلی قدیمیه هر چند تا مدت زیادی، فقط در شرق رواج داشته.
روایت میشه که بودا گیاهخوار بوده و پیروانش هم گیاهخوار شدن. هند از همون زمان تعداد زیادی گیاهخوار داشته و هنوز هم اگر به هند برید اکثر غذاهایی که باهاشون مواجه میشید، غذاهای گیاهی هستن.
اما بودا و بوداییها تنها گیاهخوارهای شاخص تاریخ نبودن. فیثاغورس هم گیاهخوار بوده و جالبه بدونید رژیم غذایی به اون چیزی که این روزها بهش وگانیسم گفته میشه نزدیکتر بوده تا رژیمهای گیاهخواری معمولی که فقط گوشت رو حذف میکنن.
از این چند مورد که بگذریم، گیاهخواری تا قرنها در همین سمت کرهی زمین متمرکز بوده. در غرب یعنی آمریکا و اروپا، خیلی تک و توک بودن کسایی که گوشت رو از غذاشون حذف کنن و این افراد معدود هم عضو فرقههای مذهبی افراطی بودن. البته اینم باید در نظر بگیریم که زمانی که از گذشته حرف میزنیم باید در نظر داشته باشیم که عموم مردم به گوشت دسترسی نداشتن و به عبارتی خیلی اون حق انتخاب بین غذاهای گوشتی و گیاهی رو نداشتن که بخوان رژیم غذایی خاصی رو انتخاب کنن.
تا اینجای تاریخ اگر کسی رژیم غذایی خاصی رو انتخاب میکرد بیشتر بهدلایل اخلاقی و مذهبی بود، ولی کمکم سروکلهی افرادی پیدا شد که دلایل پزشکی برای این کار میاوردن. یکی از این افراد پزشکی بوده به اسم ویلیام لمب.
لمب معتقد بود که رژیمهای غذایی گیاهمحور سالمتر هستن، چون بیماریها رو از اعماق بدن به سطح پوست میارن و به این ترتیب بیماری رو از بدن دفع میکنن.
همچنین میگفت که بهترین غذاها برای انسان، غذاییه که مستقیم از زمین بهدست اومده باشه و به این ترتیب خوردن گوشت، لبنیات و تخممرغ رو مناسب نمیدونست. خودش یک رژیم غذایی کاملا گیاهی رو برای چند سال پیش گرفت و گزارش کرد که با رژیم گیاهی کمتر خسته میشه، نیاز کمتری به مصرف مستقیم آب داره و در کل انرژیش بیشتره. روی افراد دیگه هم این رژیم رو مطالعه کرد و گزارش داد که اگر افراد بیماری صعبالعلاج نداشته باشن، غذاهای گیاهی بهشون کمک میکنه.
در کنار لمب افراد دیگهای هم وجود داشتن که به نظرشون غذاهای گیاهی میتونستن بیماریهای مختلف رو شفا بدن. نظراتشون رو میتونید در کتاب the ethics of diet بخونید که تاریخنگاری به اسم هاوارد ویلیامز در سال ۱۸۸۳ نوشته و در اون نظرات اخلاقی دربارهی رژیمهای غذایی رو از ابتدای تاریخ تا همون زمان نوشته شدن کتاب بررسی کرده. کتاب جالبیه اگه حوصلهی خوندنش رو داشته باشید و ما هم حتما فایلش رو در اختیارتون قرار میدیم.
اما گیاهخواری و وگانیسم بهعنوان یک جنبش و یک فلسفهی زندگی در غرب، از قرن بیستم شروع میشه. داستانش برمیگرده به سال ۱۹۴۴ و شخصی بریتانیایی به اسم دانلد واتسون که خودش و همسرش دوروتی و یه تعدادی از دوستاشون گیاهخوار بودن. یک روز دانلد جلسهای رو با حضور همسرش و پنج نفر از دوستای گیاهخوارشون برگزار میکنه و دربارهی مزایای حذف تخم مرغ و لبنیات از برنامهی غذاییش میگه. در اون زمان در حدود ۴۰ درصد از لبنیات بریتانیا عامل بیماری سل وجود داشت و دانلد واتسون هم از همین موضوع به نفع رژیم غذایی پیشنهادیش استفاده میکنه و میگه که یک رژیم کاملا گیاهی میتونه از مصرف غذاهای آلوده و ابتلا به بیماری جلوگیری کنه. این هفت نفر، یعنی دانلد، همسرش دوروتی و اون پنج تا کشاورز محلی که دوستاشون بودن، میشن اولین وگانهای رسمی تاریخ و اون جلسه هم میشه اولین جلسهی رسمی جنبش و فلسفهی وگانیسم.
در همین جلسه این افراد تصمیم میگیرن برای خودشون اسم بذارن، چون خودشون رو گیاهخوار یا vegetarian نمیدونستن. در نهایت عبارت vegan انتخاب میشه که از بخشهای اول و آخر وجترین درست شده. دلیل انتخابشون هم این بوده که خودشون رو ابتدا و انتهای گیاهخواری میدونستن.
دانلد و دوستاش شروع به ترویج سبک غذایی جدیدشون میکنن و کمکم یک مجلهی محلی هم با همین موضوع منتشر میکنن. توی همین مجلسه دانلد مقالهای مینویسه و توضیح میده که vegan رو اصلا باید چجوری باید تلفظ کرد چون خیلیها veejen تلفظش میکردن.
یک سال بعد یعنی ۱۹۴۵، شخصی به اسم لزلی کراس که خودش عضو انجمن وگانیسم بوده، اشاره میکنه که انجمن تعریف وگانیسم رو مشخص نکرده و به عبارتی انجمن تا اون زمان چارچوب خاصی نداره و به این ترتیب اولین تعریف رسمی از وگانیسم هم مطرح میشه.
وگانیسم برپایهی اصل رهایی حیوان از استثمار بنا شده و هدفش پایان دادن به استفاده از حیوانات توسط انسان برای تولید غذا، کالا، شکار، زندهگیری و سایر استفادههاییه که شامل بهرهبرداری انسان از زندگی حیوانات میشده.
طی چند دهه انجمن وگانیسم ابتدا بهعنوان یک انجمن خیریه ثبت رسمی میشه و هم تعریفش تغییر میکنه. طبق گفتهی سایت vegansociety، تعریفی که الان از وگانیسم وجود داره برمیگرده به سال ۱۹۸۸ و از اون زمان تغییر چندانی نکرده. این تعریف رو باهم میشنویم:
فلسفه و شیوهای از زندگی که میکوشد تا جایی که امکان دارد و عملی باشد، همه گونههای استثمار و ظلم به حیوانات برای غذا، پوشاک یا هر هدف دیگری را کنار بگذارد و با گسترش، توسعه و استفاده از روشهای جایگزین استفاده از حیوانات را به نفع انسان، حیوانات و محیط زیست ترویج کند.
بالاخره به زمان حال میرسیم. در حال حاضر انواع رژیمهای غذایی وجود دارن که بعضیهاشون کاملا گیاهی هستن، بعضیها رژیمهای همهچیز خواری هستن و یه تعدادی هم بین این دو قرار دارن. بیش از ده مدل رژیم گیاهخواری و وگانی وجود داره. مثلا لاکتو وجترینها، گیاهخوارهایی هستن که تخم مرغ نمیخورن ولی لبنیات مصرف میکنن. اُوو وجترینها برعکسن یعنی تخم مرغ میخورن ولی لبنیات رو مصرف نمیکنن. پولوتاریَنها فقط گوشت پرندگان رو مصرف میکنن، گروه دیگهای فقط غذاهای دریایی میخورن و در نهایت راو وگانها رو داریم که میشه گفت اکستریمترین نوع وگانیسم رو در پیش میگیرن و فقط میوه، سبزی و دانههای خام رو میخورن.
اینجا شاید این سوال همیشگی پیش بیاد که گیاهخوارها و وگانها دقیقا چی میخورن؟ و چرا این سبک زندگی رو انتخاب کردن؟
برای جواب دادن بهش، اولین پیشنهاد ما اینه که اپیزود گیاهخوارهای رادیو مرز رو بشنوید که با چند وجترین و وگن مصاحبه کرده. طبعا این افراد نمایندهی تمام وگنهای دنیا نیستن ولی گوش دادن به حرفهاشون یه تصویر کلی از دلایل گرایش به این رژیم غذایی به شما میده.
بخشهایی از اپیزود گیاهخواران رادیو مرز
به طور کلی، انگیزههای گرایش پیدا کردن به رژیمهای غذایی گیاهمحور رو میشه به سه دسته تقسیم کرد. این انگیزهها علاوه بر انتخاب نوع رژیم غذایی روی سبک زندگی افراد هم تاثیر مستقیمی میذارن و یه جورایی زیرشاخههای اصلی وگانیسم رو ایجاد میکنن.
انگیزهی اول که اصلا وگانیسم به خاطرش ایجاد شده، دلایل اخلاقیه. به کسایی که به این خاطر وگان میشن، ethical vegan یا وگان اخلاقی گفته میشه. این افراد معتقدن از حیوانات به هیچ وجه نباید استفادهی ابزاری کرد و فعالیتهایی مثل دامداری و مرغداری صنعتی رو ظلم در حق حیوانات میدونن. وگانهای اخلاقی تقریبا هیچ محصول حیوانیای مصرف نمیکنن، یعنی حتی ممکنه عسل هم نخورن، لباسهایی که مستقیم از حیوانات درست شده باشه مثل لباس چرم، خز و حتی پشم رو نمیپوشن، به تفریحاتی مثل اسب دوانی و سیرک نمیرن و حتی در جاهایی که از حیوانات استفادهی ابزاری بشه کار نمیکنن.
انگیزهی دوم محافظت از محیط زیست هستش که باعث ایجاد environmental veganها میشه. این افراد هم محصولات حیوانی مصرف نمیکنن ولی هدفشون حفظ محیط زیسته بنابراین ممکنه مثلا لباس پشمی بپوشن. در عوض یه سری کارهای دیگه رو نمیکنن مثلا تا حد امکان با دوچرخه و وسایل حمل و نقل عمومی رفت و آمد میکنن.
انگیزهی آخر هم سلامتی هستش که دستهی dietry veganها رو شکل میده. کسایی که به دلیل سلامتی به وگانیسم رو میارن ممکنه ماشین شخصی سوار بشن و هر نوع لباسی بپوشن ولی به خاطر سلامت بدنشون وگان میشن.
در نهایت باید بدونید که یک وگان یا گیاهخوار ممکنه هر سهی این انگیزهها رو داشته باشه یا به مرور به دستشون بیاره. مثلا اولش به خاطر سلامتی وگان بشه، بعدا به خاطر محیط زیست استفاده از ماشین شخصی رو هم کنار بذاره.
سه دلیل اصلی که باعث میشه مردم رژیمهای همهچیزخواری رو رها کنن و به گیاهخواری و وگانیسم متمایل بشن، یه وجه مشترک دارن: این که همگی رژیمهای گیاه محور رو رژیم برتر و بهتر از همه لحاظ معرفی میکنن. خودمونیم دیگه، کیه که اگه بشنوه یک رژیم غذایی هم برای سلامتی خوبه، هم باعث میشه به حیوانات آسیبی نرسه و هم کرهی زمین رو نجات میده، دلش نخواد موقتا هم که شده امتحانش کنه؟
ولی عقل حکم میکنه زمانی که پای رژیمهای غذایی وسط میاد، یکم احتیاط کنیم و سعی کنیم ببینیم پشت این تصویر خوش آب و رنگ چیز دیگهای هم قایم شده یا نه.
موسیقی
Happy - Pharrel Williams
00:30 - 00:53
رژیمهای گیاهی یک سری مزایای اثباتشده دارن که شما هر مقالهای رو با هر دیدگاهی که باز کنید، توی همون پاراگراف اینتروداکشن بهش برمیخورید. از جمله مهمترین تاثیرهاش که خیلیها رو ترغیب میکنه، تاثیرش روی کاهش وزنه. این مورد به خصوص برای افرادی که obesity یا همون اضافه وزن دارن مهم میشه. مورد بعدی، مزایای این رژیمها برای بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ئه و ثابت شده که افزایش مصرف سبزیجات برای هردوی این موارد اثر مثبت داره. سلامت پوست و سلامت دستگاه گوارش از مزایای بعدیه که توی بعضی از تحقیقات بهشون اشاره شده.
اما رژیمهای غذایی گیاهمحور با وجود تمام مزایاشون، یک مسئلهی مهم دارن. غذاهای گیاهی یا بهتر بگم غیرحیوانی، تعدادی از ترکیبهای ضروری مورد نیاز برای بدن ما رو ندارن یا اگر این مواد رو داشته باشن، ساختارشون به شکلیه که جذبش برای بدن ما سخته.
مهمترین ترکیبی که محصولات گیاهی فاقدش هستن، ویتامین ب ۱۲ئه. ترکیبی که در گوشت قرمز و سفید و لبنیات وجود داره و برای سلامت سلولهای عصبی و خونی ما ضروریه. کمبود این ویتامین باعث علائم مختلفی از جمله ضعف و خستگی و اختلالات عصبی و خلقی مختلف میشه. از طرف دیگه، بحث کمبود موادی مثل آهن و کلسیم مطرحه. این ترکیبها در غذاهای گیاهی هم وجود دارن اما اصطلاحا bioavaiability یا فراهمی زیستی اونها پایینه، یعنی ساختار غذاهای گیاهی به شکلیه که باعث میشه آهن یا کلسیم درون اونا به شکل کامل توسط بدن ما جذب نشه.
برای بررسی دقیقتر سراغ دو مقاله هم رفتیم. اولین مقاله اسمش هست the effect of plant based diets on the body and brain که سال ۲۰۱۹ در نیچر منتشر شده. مقاله سیستماتیک ریویو هستش یعنی اومده مقالههای قبل از خودش رو که حول همین موضوع نوشته شدن بررسی کرده تا آثار رژیمهای گیاهی رو بر بدن بررسی کنه. مواردی که تا به اینجا ذکر کردیم توی این مقاله اومده و علاوه بر اون نویسندهها اشاره کردن که رژیمهای گیاهخواری باعث تاثیر کوتاه مدت روی وزن، سطح گلوکز و انسولین در بدن میشن. واژهی کوتاه مدت از اینجا میاد که تمام پژوهشهای انجامشده که در این مقاله بررسی شدن، نمونههای آماریشون رو در بازههای زمانی ۳ تا ۲۴ ماهه بررسی کردن و نمیشه دربارهی تاثیر مثبت این رژیم غذایی رو بدن بعد از این بازهی زمانی نظری داد.
موضوع دیگهای که توی همین مقاله بهش رسیدن به ارتباط بین بروز علائم افسردگی و گیاهخواری میپردازه و یکی از عواملش رو کمبود ویتامین ب ۱۲ میدونه. در نهایت میگه که تاثیر رژیمهای گیاهخواری بر مغز و سلامت روان جای بحث داره و باید بیشتر بررسی بشه و توصیه میکنه که گیاهخوارها مکملهایی مثل مکملهای ب۱۲ رو مصرف کنن.
عنوان مقالهی دوم هست influence of the vegan, vegetarian and omnivore diet on the oral health status in adults. سال ۲۰۲۳ در نیچر منتشر شده و مجددا سیستماتیک ریویوئه و علاوه بر اون متا آنالیز هستش. متا آنالیز که روش آماریه که نتایج پژوهشهای آماری حول یک موضوع خاص رو میتونه باهم ترکیب کنه. توی مقاله اومدن سلامت دهان و دندان رو بین افرادی که رژیمهای غذایی متفاوت داشتن بررسی کردن و متوجه شدن کسانی که گیاهخوارن، لثههای سالمتری دارن و کمتر مستعد خونریزی لثه موقع معاینه هستن ولی در مقابل، ساییدگی لثه و افتادن کامل دندانها در این افراد نسبت به همه چیز خوارها بیشتره.
در ادامه هم برای بررسی دقیقتر گفتوگویی کردیم با دکتر ؟؟؟ متخصص تغذیه
خطرات رژیمهای گیاهی افراطی شوخی نیست و در مواردی میتونه حتی منجر به مرگ بشه. مثل اتفاقی که برای ژانا سامسونووا افتاد.
Ludovico Einaudi - Nuvole Bianche
ژانا متولد کازان روسیه بود و در تایلند زندگی میکرد. از یک جایی به بعد تصمیم گرفت raw vegan بشه و تجربیاتش رو با بقیه هم به اشتراک بذاره. ژانا در رژیم غذاییش فقط میوه، دانههای خوراکی، اسموتی و آبمیوه رو لحاظ میکرد و حتی آب خالی هم نمیخورد. علاوه بر تمام اینها، ژانا یک پیج اینستاگرام افتتاح کرد و رسپیهای راو وگان خودش رو در اون به اشتراک گذاشت. پیجش نسبتا پرطرفدار بود و عکس غذاهایی که میذاشت هم خیلی خوش آب و رنگ بودن در حدی که شما حتی اگه گیاهخوار نبودید هم به خوردنشون ترغیب میشدید. دائم از مزایای وگانیسم میگفت و همه رو ترغیب میکرد تا این رژیم غذایی رو امتحان کنن.
ولی در واقعیت همه چیز خوش و آب رنگ نبود. بعد از شش سال بلاگری و رژیم غذایی خیلی سخت، ژانا کمکم مریض شد. دوستانش میگفتن که بسیار ضعیف و لاغر شد و غدد لنفاویش ورم کردن. اطرافیان ژانا تلاش کردن اون رو راضی کنن به دکتر مراجعه کنه ولی ژانا قبول نمیکرد و حاضر هم نبود رژیم غذاییش رو تغییر بده.
ژانا در نهایت در ۲۱ جولای ۲۰۲۳ فوت کرد. به گفتهی مادرش به یک بیماری عفونی شبیه وبا دچار شده بود و رژیم غذایی خاصش شرایطش رو بدتر هم میکرد. علت فوتش هرگز به شکل رسمی مطرح نشد ولی شواهد نشون میده که ژانا به دلیل یک رژیم غذایی بسیار اکستریم، دچار سوتغذیه شده بوده و در نهایت از ضعف سیستم ایمنی بدنش به خاطر تغذیهی نامناسب از دنیا رفته.
فالوورهای ژانا پیش از مرگش حدود ۱۶ کا بودن و در حال حاضر اکانتش که هنوز فعاله، بیش از ۴۰ کا فالوور داره. به عبارتی مرگ ژانا و دلیل اون خیلی تاثیرگذارتر از سبک زندگیای بود که اونقدر تبلیغش رو میکرد.
آخرین پست اینستاگرام ژانا به چند روز پیش از مرگش برمیگرده. ژانا عکس یک میوهی دوریان رو پست کرده که یکی از میوههای خاص استوایی با بوی عجیب و نسبتا ناخوشاینده. توی کپشن نوشته:
دوباره آن زمان شگفتانگیز از سال یعنی فصل دوریان در تایلند فرا رسیده! بیدار شوید و دوریان تازه را بو کنید!
ادامه موسیقی
سرانجام غمانگیز ژانا به ما نشون میده که چرا باید در انتخاب رژیمهای گیاهی احتیاط کنیم و مراقب باشیم که بدنمون مواد مغذی لازم رو دریافت کنه. اما چی میشه اگه انتخاب رژیم غذاییمون فقط به خاطر سلامتی نباشه بلکه به خاطر محیط زیست و سیارهمون بخوایم این کار رو انجام بدیم؟ این سوال ما رو به دومین انگیزه برای وگانیسم یعنی محافظت از محیط زیست میرسونه.
مشخص شده که نقش غذایی که ما میخوریم در تولید مقدار گازهای گلخانهای و در نتیجه تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین مهمه. برای درک کردن بهتر این موضوع چندتا عدد و رقم رو از سایت ourworldindata باهم مرور میکنیم.
از بین تمام فعالیتهایی که ما انجام میدیم و منجر به تولید گازهای گلخانهای میشه، سهم تولید خوراکی حدود ۲۶ درصده. سهمی که غذا در این وسط داره خودش به چند بخش تقسیم میشه و حدود یک سومش به دامداری و شیلات و یک چهارم به کشاورزی اختصاص داره. در نگاه اول شاید تفاوت سهم کشاورزی و دامداری در ایجاد گاز گلخانهای خیلی زیاد نباشه ولی زمانی که از کشاورزی صحبت میکنیم، اون رو باید به دو بخش کشاورزی برای تامین غذای انسان و کشاورزی برای تامین غذای دام و طیور تقسیم کرد و جالبه بدونید سهم گازهای گلخانهای برای تولید غذای دام تقریبا دوبرابر کشاورزی برای تولید غذای انسانه. به طور کلی تولید گوشت مخصوصا گوشت قرمز نقش مهمی در محیط زیست داره و همین باعث شده که خیلی از فعالهای محیط زیست روی حذف گوشت قرمز از برنامهی غذایی انسانهای کل جهان تبلیغ کنن. برآورد میشه که اگه دامداری تا ۱۵ سال آینده به طور کامل حذف بشه، مقدار گاز کربن دی اکسید تولید شده تا سال ۲۱۰۰ حدود ۶۸٪ کاهش پیدا میکنه و این یک خبر بسیار خوب برای اکوسیستم سیارهی ماست.
ولی باز هم داستان به این سادگی نیست. حذف دامداری و پرورش طیور و شیلات جنبههای اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی خیلی جدی داره. به عنوان مثال مقالهای در سال ۲۰۲۲ در مجلهی agriculture منتشر شده که عنوانش هست: what if the world went vegan? که تاثیر همه جانبهی آیندهای رو بررسی کرده که همه در اون وگان شده باشن. این مقاله به آثار مثبت این اتفاق اشاره میکنه ولی خیلی جدی دربارهی خطرهای احتمالی هم هشدار میده.
یکی از این خطرها کمبود آبه. کشاورزی با هدف تامین صد در صد غذای انسانها نیاز به آب فراوونی داره که برای تامینش نمیشه فقط چشم به راه بارون موند. خطر بعدی دربارهی استفادهی بیش از حد کود هستش که میتونه به آلودگی منابع آب و خاک منجر بشه. از طرفی حذف کامل دام و گسترش زمینهای کشاورزی میتونه به کاهش تنوع زیستی در کل سیارهی زمین منجر بشه. و در نهایت، افزایش تعداد زمینهای زراعی به معنی کاهش تعداد منابع محیط زیستیه که خودش میتونه باعث کاهش تولید ناخالص ملی یا GDP در تمام کشورها بشه.
برای اینکه تاثیر رژیمهای غذایی گیاهی رو بر محیط زیست بررسی بکنیم، گفتوگویی داشتیم با دو نفر که نظرهای مخالف همدیگه رو داشتن و میتونیم هر کدوم یک سری یک طیف بدونیم. نفر اولی که صداشون رو میشنویم آقای «مهدی نبیان» هستند کارشناس فعال محیط زیست و مخالف گیاهخواری که از استرالیا همراه ما هستند و مصاحبهی دوم با آقای «سپهر سلیمی» انجام شده که ایشون کارشناس محیطزیست و فعال حقوق حیوانات و مدافع گیاهخواری هستن.
سوال اصلی ما اینه که خیلی از کسایی که حالا گرایش دارند بهسمت رژیم گیاهخواری، استدلالشون اینه که انتخاب رژیم گیاهخواری صدمهی کمتری داره؛ یعنی میگن که ما برای تولید مثل یهودی آصف کنیم.
کلی مثلا زمین کشاورزی بیاد که غذای مثلا دام تامین بکنه و ما حالا مثلا دام پرورش بدیم که بتونیم در مورد این صحبت بکنیم واقعا این بحث جذابی هم هست که حالا توی بحث محیط زیست بهتر میشه بهش پرداخت. ببینید بدیهی هستش که بخش زیادی از غذای انسان حالا چه گیاه و چه گوشت وابسته به تخریب جنگل و مراتع سیارهی زمین برای اینکه اینها رو بتونن تامین بکنند.
این ادعا که در واقع برای تامین گوشت زیادی تخریب میشه ادعای غلطی نیست، چون که مثلا شما برای تامین ذرت برای تامین جو برای تامین یونجه و علوفه مورد نیاز تغذیه دام، نیاز به جنگلزدایی دارین. نیاز به در واقع بهرهکشی از زمین دارید و غلطی نیست اما از اون طرف هم برای تامین غیر از گوشت شما هم باز به همین منوال باید عمل کنید؛ اما این ادعا که اگر که ما تمام مردم فرض بر این بگذاریم که تمام مردم زمین رو بیارن به گیاهخواری که البته من با این واژگان هم مشکل دارم.
یعنی در واقع واژهی اینکه فردی مدعی باشه که بنده گیاهخواران نمیتونم بپذیرم چون این رو یک دروغ میدونم نه به این ادعا که اون فرد یواشکی گوشتم میخوره، نه به این معنا که اون فرد از روزی که این تصمیم گرفته این رژیم انتخاب کرده تا قبلش اینطور نبوده. یعنی ما هیچ فردی، هیچ انسانی رو در کل سیارهی زمین سراغ نداریم یا حداقل خودش، خودش فرستنده اگر وجود داشته باشه که از روزی که به دنیا اومده در واقع به رژیم غذایی مطلق گیاهخواری داشته باشه. یعنی تمام افرادی که ما الان باهاشون سروکار داریم و مدعی رژیم گیاهخواری هستند، حداقل ۱۷، ۱۸ سال از گوشت تغذیه کردن که بدنشون به اون هریدالن دارن در واقع این ایدهها رو انجام میدن یا اینکه یک انتخاب فردی انجام بشه که حالا یه نفری به اینطور من میخوام فقط گیاه بخورم، من باهاش هیچ مشکلی ندارم و نسبتبهش موضعی ندارم. اینکه فردی گیاهخواری را در واقع رژیم غذایی برتر معرفی کنه و اینکه افرادی که رژیم همهچیزخواری دارن رو محکوم کنه به تخریب سرزمین؛ این رو من میپذیرم که یا این که در واقع خود برتربینی اینجا بافته که متاسفانه افتاده و ما امروزه شاهد این هستیم که بخشی از گیاهخوارها در جهان در حال تشکیل یک در واقع دین جدید هستند.
نوعی فرقه که در واقع همهی رگها ریشین چیزی بوده که مثلا ما چیزی اعتقاد داریم یا فلان رفتار رو انجام میدیم از بقیه برتری افرادی که غیر از این عمل میکنند. انسانهای در واقع درستکار نیستند. این رو من نمیپذیرم این در واقع اینکه حتما به افرادی که زندگی نرمالی تغذیه نرمال دارن، میگن شما آدمای شما انسانهای گوشتخواری در صورتی که ما هیچ انسان کاری در دنیا نداریم ما هستیم حالا از این وضع که فاصله بگیریم ببینیدان برای تامین نیاز غذایی یک فردی که نمیخواد گوشت بخوره باید درواقع یک رژیم متنوع گیاهی انتخاب بکنه.
شاید طبیبانش که الان یکی از دلایل اصلی تخریب جنگلهای آمازون، جنگلهای جنوب، شرق آسیا تولید آووکادو و موز و البته روغن پالم هستش که تمام اینها در واقع به خاطر واقع رژیم گیاهخواری انسان از اون طرف هم درسته که در واقع بخش زیادی از سرزمین هم بهخاطر تامین غذای دام تخریب میشه موضوع اینه که این وسطح تعادل رو کجا میشه پیدا کرد.
ببینید یه موقعی هست که شما میرید کنار ساحل میبینید یه آدمی یه سیگاری کشید فیلتر سیگارش و پرت کرد توی دریا توی فاصلهی ۲۰۰ متری میبینیم گفت میدونم یکی از پالایشگاههای گازی مثلا عصبیست اینکه ما بیایم قیامی که فیلترانه رو بگیریم که شما دریا رو آلوده کردی و چشم پوشی کنیم.
در واقع اون صنعتی که داره بهصورت گسترده آلودگیا میده به نوعی به بحث بخشی از بحث ما مرتبط میشه من یه مثالی براتون میزنم ببینید همین الان که من شما داریم با همدیگه صحبت میکنیم. جمعیت رسمی ثبتشده در واقع مورد تایید سازمان دامپزشکی جهانی و سازمانهای ویکی که تو این زمینه مرتبط هستند. اگر علاقهمندید و میتونن منابعش رو براتون بفرستند. جمعیتهایی که انسان داره نگهداری که نزدیک به یک میلیارد دینی آمار ثبت شدهای که وجود داره ۳۷۱ میلیون و عرضم به حضورتون عذرخواهی میکنم. ۴۷۲ میلیون و ۳۷۳ میلیون گربه دو انسان نگهداری میشه.
بعد شما بیاین نگاه کنید که یک در واقع حساب سرانگشتی کوچیکی انجام بدید. بینالودی که یکیش مثلا همین استرالیاسای میگم با هیوشی خطاب میشه یعنی بهعنوان یک عضو خانواده شناخته میشه و کسی که اینها در واقع غذای درجهیاواحدم ممتاز تغذیه میشن مطالعاتی که انجام شده نشون میده که بیش از ۸۵ درصد از غذای سگها و گروههای همپای انسانها از گوشتی تامین میشه که قابلیت مصرف انسانی داره اما کسی در رابطه با مصر در واقع میزان لطمه یا همون رد پای کربنی که در واقع اکولوژیکی برای تامین این دانگوت پامون در جهان داره.
در واقع تخریب جنگل صورت میگیره کسی بهش ورود نمیکنه. مایادا اینجا قبلا توی کرده بودم آماده کرده بودم اینجا از روش براتون چیزچیز رد نکنن پژوهشی که توسط درواقع یوسیان شده نشون میده تو ایالت ماده که ۷۶ میلیون سگ خانگی دارند. بیش از چهار چهارده و نیم میلیون تن گوشت در سال مصرف سگهای امریکا میشه که به نوعی ۳۰ درصد از اثرات محیط زیستی مصرف گوشت در امریکا یعنی در واقع تولید و مصرف گوشت در امریکا ناشی از تغذیهی پای انسان که برابر با سیزده و شیش دهم میلیون خودرو در سال سه دو یک این ها تولید میکنند.
عرضم به حضور شما که اجازه بدید الان باز دوباره در مقیاس جهانی سالانه نود میلیون تن یعنی یک چهارم مصرف جهانی گوشت در سال که حالا سال پایه رو من سال دو هزار و هیجده سیصد و چهل و شیش میلیون تن گوشت رومیان تولید گوشت در جهان بوده یک چهارم هم معادل نود میلیون تن صرف تغذیه تنها سگهای خانگی شده که برابر با نیاز گوشتی ۲ میلیارد انسان بهطور متوسط هر انسان سالانه این چیزی آماری که یا عددی که سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده ناسازمان بهداشت جهانی که نیاز گوشتی انسان در سال ۴۵ کیلوگرم اگه همین عدد از این یه تیکه رو با داخل پراندا ۴۵ کیلوگرم که بهداشت جهانی داره میگه همین حدود ۲، ۳ ماه پیش یکی از علما در ایران اعلام کرد که متوسط مصرف گوشت هر ایرانی سرانهی مصرف گوشت هر ایرانی در سال ۶ کیلوگرمه یعنی ۳۹ کیلوگرم کمتر از میزان استانداردی که سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده.
به نوعی ما میتونیم تمام ایرانیها را گیاهخوار حساب کنیم اندوترمی میزان نیازک سگ با جثهای متوسط در سال ۱۹۰ کیلوگرم گوشت مطالعات نشون میده که ۱۶۳ میلیون سگ و گربه ای که در ایالات متحده نگهداری میشه هر ساله ۵.۱ میلیون تن به اندازه ی ۹۰ میلیون انسان فقط مدفوع تولید میکنند که این متفورمین جهانی برابر با پیش اومد ۲۵ میلیون تومن که معادل مدفوع تولید شده توسط نیم میلیارد یا ۵۰۰ میلیون انسانه.
ببینید این چه عددی برای خروجی دیوید کربن به جو ایجاد میکنه. یک مقالهای من پیدا کردم که دانشگاه انجام داده مقالاتشان شده نشون میده سالانه حدود ۴۹ میلیون هکتار زمین کشاورزی در جهان تقریبا ۲ برابر مساحت بریتانیا تنها برای تهیه غذای خشک سگها و گربهها استفاده میشه که سبب فشار سالانه ۱۰۶ میلیون تن ۳.۲ میشه که معادل یک ششم انتشار سه حدود در صنعت هوانوردی این فقط برای درواقع مطالعاتی که این دانشگاه برای یک سال انجام داده بعد حالا الان مطالعات دیگری که انجام شده نشون میده که یک هاجستون در سال ۳۱۰ کیلوگرم یک سگ با جثهای متوسط ۷۷۰ کیلوگرم تولید میکنه که برای یک سگ بزرگتر میتونه حتی به ۲۵۰۰ کیلوگرم در سال برسه بر این اساس حیوانات خانگی ما انسانها صادقانهاست.
کم حدود نیم میلیارد تن درواقع سه دو ای تولید میکنند وقتی که ما الان شعار گیاهخواری میدیم. من یه مثال میزنم میگم طرف مثلا اگر که ما هدفمون از گیاهخواری درواقع کمتر از سرزمین و انسانها رو تشویق به کمتر گوشت خوردن میکنیم.
باید با یک سری در واقع اجابت مدیریتی به ماجرا نگاه بکنیم و تاثیرگذاری که میتونه ببینید گفتم سازمان بهداشت جهانی اعلام میکنه که نیاز غذایی گوشتی در انسان ۴۵ کیلوگرم و تقریبا سرانهی مصرف جهانی هم در جهان نزدیک به همین عدد یعنی مثلا ۲، ۳ کیلو بالاتر دو سه کیلو پایینتر میره. اما مثلا در کشوری مثل ایالاتمتحده سرانه مصرف گوشت قرمز گاها تا نزدیک ۲۰۰ کیلوگرم در سال پیش میره. میبینیم که مثلا چندین برابر یه کشوری مثل ایران اینکه یه کشوری مثل ایالات متحده بعضا برخی از کشورهای مصرف گوشت بسیار بالایی دارند و مصرفگرایی در این زمینه تاثیر سویی و محیط زیست جهان ایجاد میکنه.
چیز بدیهی و غیرقابل انکاری اما اینکه شما بیاید در واقع نبینید کل ماجرا رو این درواقع باعث میشه که شما با یک نگاه تک بعدی دچار آمار گمراه کننده بشید من الان خدمتتون در واقع جمعبندی بکنم اینه که فقط سگها و گربههای که ثبت شدن در دامپزشکی در جهان خیلیها این کارو نمیکنن خیلی از کشورها این آمار ندارند فقط همون کدهایی که انسانها تو خونههاشون نگهداری میکنند به اندازهی غذایی ۲ میلیارد انسان نیاز گوشتی، ۲ میلیارد انسان دارن روش مصرف میکنن.
یه جور در واقع آمار گمراه کننده در اختیار ما قرار میگیره و از مسیر درست قضاوت کلان ما درواقع بزرگانگی الان در واقع یکی از انگیزهها انگیزهی محیط زیستی که حفارهای زیست بکنید. ببینید ما الان تو دنیایی هستیم که تقریبا ۸ میلیارد جمعیت زمین و گفته میشه تا سال ۲۰۵۰ ممکنه به ۹.۱ میلیارد تا ۱۰ میلیارد نفر برسه.
بنابراین گفته میشه که زمینی که در حال حاضر هستیم، امکانات لازم برای همین تعداد جمعیت هم نداره. یعنی ما الان با بحرانهای آب مواجه هستیم، با بحرانهای اقلیم مواجه هستیم، تقریبا حدود ۸۵۰ میلیون گرسنه ما در جهان داریم، فقیر داریم در جهان، بنابراین در حال حاضر امکانات کانال بسیار کمی اون چیزی که هست اینه که متاسفانه رژیم گوشتی بارژیم که بر اساس در واقع استفاده از محصولات گوشتی باشه خیلی بهطور ساده بخوایم بگیم این که راندمان کمی داره، یعنی در ازای اون مقدار غذایی که حیوان میاد استفاده میکنه.
یه مقدار خیلی کمی انرژی به مقدار خیلی کمی در واقع کاری مردمان زمین تامین کند رژیم غذایی رژیم گیاهی رژیم گوشتی سی و هفت درصد پروتیین مردمان زمین در واقع تامین میکنه و ۱۸ درصد کالری رو تامین میکنه. این حالیکه در واقع رژیم گوشتی شامل گوشت آبزیان تخم مرغ و لبنیات ۸۳ درصد زمینهای کشاورزی زمین را اشغال کرده و عامل ۵۶ تا ۵۸ درصد گازهای گلخانهای که از طریق غذا داره تولید میشه یه نگاهی بندازیم به درواقع اون چیزی که برای که داره سر حیوانات میاد حالا یه نگاه حقوق امانتدار باشیم.
ما در سال حدودا ۷۵ میلیارد یوان مزودرم میخوریم که شامل مرغها میشه شامل شابشال گوسفندها میشه. شامل نمیدونم به غیر از ماهیها و به غیر از ماهیهای پرورشی عدد واقعا بزرگی و بی خودش نسلکشی میتونه حساب بشه فقط در سال ۷ میلیارد جوجهی روز نژاد تخمگذار در ساعات اول درواقع تولدشون کشته میشن حالا یا کف میشن یا خفه میشن یا خاک میشن و این در حالی که ما ۳۰۰ هزار در واقع ۳۰۰ هزار گونه گیاهی داریم که ما میتونیم از اونها تغذیه بکنیم.
یه زمانی بود که حمل و نقل بسیار سخت بود، نمیدونم دسترسیها کم بود، نمیدونم شرایط گلخانهای نبود، بنابراین مردمانی که ارتباط نداشتن در شهرهای مختلف با هم دیگه شاید میکرد که مثلا برای درواقع نیازهای پروتیینی خودشون مثلا گاوی نگه دارن مرغی نگه دارن از تخممرغ استفاده کنن و بعد مثلا اون مرغ بکشند از شیر استفاده کنن منتهی واقعیتش اینه که توی دنیای امروز کاملا شرایط عوض شده یعنی کاملا این مسیرهای ارتباطای ضمن اینکه تنوع غذایی شاید تا خود ما تا ۲۰ سال پیش اصلا قارچ زیاد نبود، ولی الان تمام قارچ دارن همه نمیدونم به بروکلین دسترسی دارن همه ملموس دارم تنوع گیاهی تنوع محصولات گیاهی بسیار زیاد شده ضمن اینکه محصولات فرآوری شدهای هم که بر اساس درواقع پایهی گیاهی هست و ازش پروتئین میشه در واقع تامین کرد.
اونها هم بسیار زیاد و در دسترس هست همچنین در واقع لبنیات انواع و اقسام شیرهایی که در واقع محصولات گیاهی میگیرن باز راجب تاثیرات گوشت بگیم که هرسی گرم گوشت قرمز در واقع به اندازهی ۱۱۳ کیلومتر مسافتی که یک خودرو طی میکنه. دیاکسیدکربن تولید میکنه و یا اینکه تاثیر اثر گلخانهای متان ۲۳ برابر درواقع ۳۲ هستش و هر گاو در یک پونصد کیلوگرم متان تولید میکنه.
ببینید چقدر عدد وحشتناکی! هر کیلو گوشت گاو یعنی برای تولید هر کیلو گوشت گاو ۲۷ کیلوگرم سی و دو دی اکسیدکربن در واقع تولید شده ۳۲ درصد در واقع متانی که تولید میشه تویدنیا ای به واسطهی دامپروری گاز دینیتروژنمنواکسید در یک بازهی ۱۰۰ سال ۲۷۳ برابر قویتر از در واقع دیاکسیدکربن هست. در واقع گلخانهای که این در پروسهی تولید کد ایجاد میشه المجله ساینس سال ۲۰۱۸ منتشر کرده بود که تقریبا بیش از ۴۲۰۰ بار به اون در واقع ارجاع شده استناد شده.
عنوان مقاله کاهش یا محیط زیستی غذا از طریق تولیدکنندگان و مصرفکنندگان هزارتا مزرعه رو در ۱۱۹ تا کشور دنیا مورد مطالعه قرار داده در رابطه با ۴۰ تا محصول کالمارشهر دسترس اونجا گفته که انتشار کربن اکثر محصولات گیاهی بین ۱۰ تا ۵۰ برابر از مواد حیوانی از مواد در واقع حیوانی کمتر تصور کنید. پروتیینی که از طریق در واقع حیوان تولید میشه ۱۰ تا ۵۰ برابر اثرش در واقع اثر تخریبی بیشتر از پروتیین گیاهی مثلا گفته شده که اخیرا یه تحقیقات مستقلی توی استرالیا انجام شده گفته که سیستم جهانی غذا مهمترین عامل انقراض گونهها و ۲۰۲۴ هزار از ۲۷ هزار گونهای که مورد مطالعه قرار گرفتنه واسطهی مسالهی درواقع سیستم قضایی یا غذاها که در واقع شامل گوشتخواری میشه در معرض تهدید هستن خیلی زیاده.
مثلا مثالهای بسیار زیادی میتونیم در واقع مثال بزنیم و اینکه تو صفحهی سازمان ملل اگه برید تقریبا تمام سازمانهای جهانی معتبر روی این مسیله استناد کردن مقالات بسیار زیادی دارن ممکنه در یه ذره کم و زیاد باشه منتها همه عددها در جهت تایید این مسئله هست که یا خواری باعث کاهش اثرات محیط زیستی میشه و گوشتخواری، در واقع بسیار فاجعهبار در شرایط فعلی توی صفحهی سازمان ملل اگه برید شما اون قسمتی که در واقع مربوط به تغییرات اقلیم هست و میگه که خط اول در واقع مورد اولش میگه که غذاهای گیاهی بیشتری بخوری برای در واقع مقابله با تغییر اقلیم و میگه که گوشت و لبنیات بهطور مشخص باعث جنگل زدایی باعث کاهش تنوع زیستی و باعث تولید متان میشن.
توی همون در واقع صفحهی سازمان ملل میگه که تغییر بهسمت رژیم غذایی وگان باعث میشه که هر فرد در سال ۲.۱ دهم تن ردپای کربن کمتری داشته باشه و اگر بهسمت در واقع جاتیناراجات لبنی و محصول تخم مرغی مستفاد میشه. یک و نیم تن رد پای کربن هر شخص توی جهان کمتر میشه. این چیزی که سازمان ملل گفته خیلی عدد در واقع قابل تاملی تیهنگامی مثلا بانک جهانی ۹۱ درصد نابودی جنگلهای آمازون به واسطهی در واقع صنعت دامپروری ۸۰ درصد جنگلهای جهان به واسطه صنعت دامپروری از بین رفتن فقط تو ۶ سال گذشته یه خبری منتشر شده بود اخیرا ۸۰۰ میلیون درخت کهنسال برای پرورش گاو در واقع توی برزیل از بین رفتن برای همینه که ما میبینیم مثلا تو ۲۸ کنوانسیون تغییرات اقلیمی که نومتی برگزار شد که دیگه درواقع تاپترین مقامات عالی کشورها هستن راجب در واقع مسایل قلیخان میبینیم که برای اولین بار دو سوم غذاهایی که توی در واقع اون چند روز صفر شد دو سوم غذاها بگم بودن گیاهی بودن و برچسب رد پای درواقع کربن داشتن روی خودشون سالانه باسمایک فقراعلام کرده یک تا ۲.۷ میلیون ماهی طبیعی در واقع ماهی که در واقع در طبیعت هستن وحشی صید میشه و ۳۸ تا ۱۲۸ میلیارد ماهی مزرعهای خورده میشه که جالب خود فایگی و ۵ درصد این ماهیها اصلا قبل از اینکه به بشقاب برسن از بین میرن و صندوق بعد از اینکه خورده بشه، از بین میرن و میدونید که یکی از حیات این که ادامه روند فعلی گفته میشه که بحث بعضی از مطالعات تا سال ۲۰۴۸ تمام ماهیان بزرگ از اقیانوسها و آبهای درواقع آزاد در واقع منقرض میشن و میدونید که نابودی ماهیها در اقیانوسها باعث میشه که اکوسیستم اقیانوسها از بین بره و نابودی اکوسیستم اقیانوسها برابر با نابودی در واقع زمینه بهخاطر اینه که بیش از ۵۰ درصد اکسیژنی که ما داریم، تنفس میکنیم در حال حاضر در واقع اکسیژنی که توی اقیانوسها داره تولید میشه و از هر طرف یعنی شما به این مسئله نگاه کنید از ماهی نگاه کنید از دام نگاه کنید.
واقعا وحشتناک فقط سالانه ۷۳ میلیون روس کشته میشن که فقط بالشون کنده بشه که در واقع فقط بال کوسه برای سوپ کوسه ۷۳ میلیون کوسه کشته میشه خب میدونید کویکرها بسیار مهم هستند. در اقیانوس آبهای آزاد بهخاطر اینکه در واقع گونههای بیمار از بین میبرند و اینم در واقع یکی از دیگر اثرات فاجعه بار درواقع گوشتخواری هستش من یه مسئله بگم راجب گیاهخواری در ایران مثلا ممکنه صحبت بشه که مثلا ممکنه یهعده بگن که آقا ایرانی که گوش نمیخوانند مثلا پل ندارن نمیدونم از اینجور داستانها به این هست، ولی واقعیتش اینه که نگاه کنیم به شرط کشورمون نگاه کنیم به آماری که داره توی کشور اتفاق میافته دیگه مرکز آمار ایران بهارزاده گفته که ۶۸ میلیون شتوت ۱۴ میلیون دام سبک وجود داره حالا این میگم این اصطلاحات، اصطلاحاتی که حقوق حیوانات نیست دیگه، ولی ما داریم برای اینکه مخاطب آن متوجه بشه استفاده میکنیم.
عملا دام سبک و دام نمیدونم سنگین نمیدونم آقای زینتی این داستانا معنی نداره، ولی مثلا میگه که ۵۳ میلیون گوسفند داریم، ۱۷ میلیون بز داریم، بر این اساس در واقع خود اطلاعاتی که سالهاست در واقع مدیران منابع طبیعی مانیتور میگن ما گاها تا شش برابر بیشتر دامی که توی مراتع ما هست.
بیشاز ظرفیت کشورما هستش و اصلا یه خبری که اخیرا میشد رئیس سازمان منابع طبیعی گفت که دام در واقع منظور گوسفند بود. سالانه ۷۰۰ میلیون نهال و جنگلهای از بین میبره. خیلی عدد فاجعهباری همین گوسفند توی درواقع جنگلهای زاگرس یکی از عوامل اصلی نابودی جنگلهای زاگرس، چرا بهخاطر اینکه همونجا میان در واقع اصلا فرصت نمیدن که نهال جدید مثلا بلوط بیاد رشد بکنه از بین میبرن.
خیلی از در واقع دامپروران میان جنگلها رو از بین میبرند، آتش میزنن بهخاطر اینکه سطح مرتعش افزایش پیدا کنه یا میان تاج درختان قطع میکنن، بهخاطر اینکه نور بخوره به کف زمین و درواقع علوفه علف تولید بشه بهخاطر چی بخاطر اینکه دامشون بیاد بخوره، ولی میخوام بگم که تو همین ایران که با کمی چقدر است، فاجعهای دیگری که میکنم نگاهت کشور هست اینه که میاد منابع غذایی حیوانات وحشی از بین منابع آب از بین میبره. شتر در زیستگاه یوز یکی از در واقع معضلات یوز ایرانی هستش که در حال انقراض کمتر از سی در واقع فرد ممکنه مونده باشه چرا میره منابع آبی میخوره و اینکه کار دیگهای که میکنه.
مثلا اینکه یکی از معضلات روزها اینه که توی منابع آبی شون زالو زیاده و اینها میگیرندروزه ضعیف میشن میمیرن بهخاطر اینکه از طریق شتر میاد در واقع ایجاد آلودگی میکنه.
اینا خبرهایی که اصلا برای دست دهم ممکنه باشه اصلا بهش توجه نمیشه، ولی ببینید میوهها مثلا مسئلهای که همین مسئله سگها که توی کشور ما هست که حالا ابعاد زیادی داره دیگه؛ ولی شما نگاه کنید من گفتم ۶۸ میلیون دام داریم شما تصور کنید.
مثلا ۶۸ میلیون به هزار هر پنجاه تا کم کم داریم حساب میکنیم بهازای هر ۵۰ گوسفند و بز یه دونه سگ داشته باشن اینا به چه عددی میرسه به عدد مثلا ۱.۵ میلیون سگ میشه و بعد شما تصور بکنید. چه میدونم یک چهارم اینها ماده باشند یک تارنما باشه مثلا ۲۵۰ هزارت سالی، ۵، ۶ تا توله به دنیا بیارن، چون که عملا در واقع دامپروران که سنگهاشون تغییر نمیکنند.
اصلا ما جرات نمیکنی بگی آقاموسی بکنم مثلا خودتون میگذردتاریکی ۲۵۰ تا سگ ماده داشته باشن سالی ۵، ۶ تا طول به دنیا بیارنی حداقل ۱.۵ میلیون من کفش دارم. در نظر میگیرم فقط از طریق سگهای دامپروریها تولید میشه همین دامدارای میشه و بعد اینا کجا میشن؟ کجا رها میشن؟ توی چه مناطق رها میشن؟ مثلا به قول خودشون شاه دودومین نگه میدارد و سرحالو نگه میداره. تیرها میشن و باید همین میشن معضلی برای در واقع حاشیهی چرخها برای در واقع حیات وحش ما خود سنگ بدبخت گناهی نداره ها در واقع رفتار ماست و در واقع پشت صنعت دامپروریه باید توصیه اولش دوزمانه ما وقتی صحبت از گیاهخواری میکنن این به این معنی نیست که فردا صبح مثلا بگیم همه بخوان گیاه خوار بشن اصلا نه شدنی و نه امکانپذیر و نه شاید یه آینده خیلی حداقل یوریماسو باشیم که کل مردم زمین برن به این سمت بعدیست.
از بعد حقوق حمایتی بخوایم بگیم من دارم قبلش صحبت میکنم بعد میرم اون بحث شما از بعد حقوق عمارتی بخوایم نگاه کنیم مثلا محیط زیست نگاه نکنیم، مثلا حقوق حیوانات یه بخشی در واقع از نوعی در واقع فرایند اخلاقی شدن جامعه کمال پیش اگه مثلا گفتی که زنان حق دارن همسرتونم گفتم نه بابا زنا چه حقی دارند، مثلا زن باید فانفانها تا ۵۰ سال پیش میگفتی مثلا چمیدونم سیاهپوستان حق دارن خب مسخرو میکرد همین الانم مسخره میکنن، ولی کمکم مسخره میکنن دیگه ولی جامعه پذیرفته که زنان حق دارند نمود واقعه دوستان حق دارن و این در واقع فضا عوض شد.
بنای گیاهخواری هم دقیقا مثلا همین قرار نیست یک شبه همه گیاهخوار بشن، چون یه عده میگن خب اگه مثلا الان همه گیاهخواران این همه حیوون ما چیکار کنیم مثلا گاوی که ۲۰ سال میتونه عربکنه ۱۵ سال، غذا بدیم نخیر این فرایند داره کمکم، کمکم داره اتفاق میفته و بعد کمکم دامپروریها کموکمتر میشن و به یه نقطهای میرسیم که در واقع خیلی کم و کمتر بشه.
الان بیشترین رژیم گیاهی که داره توی دنیا رشد پیدا میکنه، درواقع گیاهخواری انواع مختلف داره یهعده هستن که در واقع بدترین هستن یه عدها فقط ماهی میخورن، یه عده هستن درواقع رژیم گیاهخواری منعطف دارن پلسترینا هستند.
در واقع گیاهخوار هستند، ولی حالا مثلا عروسی رفتن نمیدونم خونه مادربزرگشون رفتن گوش بود میخورند. تو صحبتهایی که گفته میشه راجب گیاهخواری برای ترویج گیاهخواری گفته میشه که اینکه شما بخواید افراد بیشتری ترویج بکنید.
به اینکه کاهش بدن مصرف غذاهای گوشتی و خیلی بهتر از اینه که مثلا من بگم نشما باید گیاهخوار بشه. چرا؟ مثلا یه مثال بخوایم بزنیم ببخشید ممکنه از برق خیلی دور باشه ولی فکر میکنم یه جایی به بخش ممکن کمک بکنه مثلا ما خود تو ایران ۸۰ میلیونی بخوایم. مثلا خودمون و بکشیم سالی مثلا ممکنه ۱۰ هزار نفر بتونیم بگم بکنیم که هیچی نخورم ۱۰ هزار نفر در ۳۶۵ که بکنیم ۳۶۵ روز سال ضربدر مثلا ۳ وعده بخوای بکنی مثلا ید دست میاد دیگه ولی مثلا بگیم آقا شما که گوشتخوار هستید.
مثلا در ماه نمیدونم یک وعدهای که در هفته مثلا یک وعدهای که گوشتی قرار بود بخوری الان گیاهیش بکنه خب میشه چقدر میشه؟
ماهی چهارتا درسته چهار وعده میشه چهار وعده میشه مثال میشه چقدر میشه ۵۰ وعده بطوتپه وعده ضدرادار که بکنید خیلیخیلی بزرگیه بنابراین خیلی از کارهای ترویجی تو زمینهی حقوق حیوانات هم این که افراد کمکمتر بنابه با اون سوال شما نخیر دقیقا همین سازمانهای جهانی داره میگه که اگر مردم شیفت بکنن بهسمت رژیم گیاهی یا بهسمت رژیم وجیترینیسم باری که روی مصرف در واقع محصولات نابودی جنگلها هست کاهش پیدا میکنه یه مطالعهی سال ۲۰۲۰ انجام شده و جهانی طبیعت که میدونید بزرگترین انجیایرو سازمان غیردولتی محیطزیستی دنیا هستش و ۱۴۷ کشور دنیا انجام داده که میگیم.
غذا باعث بیست و هفت درصد انتشار گازگلخانهای ۷۰ درصد منابع آب این داره درواقع استفاده میشه و عامل اصلی جنگل زدایی از بین رفتن تنوع زیستی و تشکیل بیماریهای پادماده توسط چهل و هفت کشور دنیا یه مطالعهای انجام داده که خیلی جالبه گفته که مثلا اگه مردم این کشورها بیان گیاهخوار بشن چه اثرات میتونه روی اون کشور داشته باشه از چندتا در واقع جنبهی مختلف به این مساله نگاه کرده یکیش اینه که میاد میگه که میاد میگه که اگر ایرانیها اگر ایرانیهای بدترینیبه میزان اراضی که بایستی برای خورد و خوراک آنها به راحیات تخصیص داده شود سی و یک درصد کاهش پیدا میکند اما چنانچه دگان شود.
این میزان به صفر درصد میرسه خب وقتی ما میگیم اراضی ربطش به جنگل چیه بهخاطر جنگل و از بین میبریم تبدیلش بکنیم به هرات دانشگاه بودن الان نابودش کردانوری برای کردیم بنابراین میدونید که اگر مردم ایران فدریشن ۳۱ درصد کاهش پیدا میکنه.
درواقع نیاز به اراضی میگه اگه ایرانیا بگن بشن توی در واقع این هم خواستیم براتون میفرستم جداولی که هست میگه اگه ایرانی گوزن رفتن تنوع زیستی در نتیجه تغییر رژیم غذاییشون نصف میشه توی ایران و میگه باز دوباره توی همون مطالعه بدبیاریهای بگن شوندمیزان مزورانه که نتیجهی رژیم ناسالم است ۲۲.۴ درصد کاهش پیدا میکنه و میگه که اگه ایرانیان بنیاد گازهای گلخانهای ناشی از خرد و خوراک کشورمان بیش از صد درصد کاهش پیدا میکنه و میگه اگه ایرانیا بگن شود. میزان آب مصرفی کشور در ایران ۳۰ درصد کاهش پیدا میکنه و این بخشی که در واقع هست میبینید که چقدر کاهش پیدا میکنه اون فشاری که داره روی برای ما میاد روی در واقع جنگلهای ما میاد روی منابع آبی ما داره میاد ۳۰ درصد در واقع منابع آبی کشور توش صرفهجویی میشه و اینکه خوشبختانه گیاهخواری در جهان روبه افزایش هست هر چند که در واقع چالشهای بزرگی ویاایر توی دنیا بهخاطر اینکه مردمان چین و هندوستان داره درآمد سرشون میره بالا دارن ثروتمند میشن و این خود یکی از مسائلی که گفته میشه که در واقع ثروتمند شدن اونهای باعث بشه که پروتئین در واقع حیوانی باعث افزایش بشه.
جا داره اینجا از مرتضی پور میرزایی عزیز هم تشکر کنم و یاد کنم ازش که در پیدا کردن این دو کارشناس و ساختاین اپیزود به ما کمک کرد و اما میرسیم به آخرین و شاید مهمترین بحث دربارهی وگانیسم یعنی اخلاقیات. وگانها و گیاهخوارهای اخلاقی یک موضوع مهم رو مطرح میکنن که قویترین احساسات افراد رو درگیر میکنه. این که چطور ما میتونیم برای شکم خودمون، باعث زجر و درد حیوانات دیگه بشیم؟ مثلا چطور میتونیم گوشت بخوریم در حالی که روزانه هزاران گاو و گوسفند رو سر میبرن یا چطور تخم مرغ بخوریم در حالی که مرغها هر روز مجبور به تخمگذاری میشن و مجبور میشن درد بکشن؟
این موضوع که فلسفهی اصلی وگانیسم هم هستش ما رو در مقابل یک پرسش مهم اخلاقی و فلسفی قرار میده: ما تا چه حد حق داریم برای زندگی خودمون باعث زجر و درد کشیدن سایر جانوران بشیم؟
برای جواب دادن به این سوال اولین قدم اینه که کمی از احساسات فاصله بگیریم و سعی کنیم موضوع رو از یک دیدگاه منطقیتر ببینیم. به هر حال ما برای زنده موندن و زندگی کردن در دنیای مدرن امروز نیاز داریم از منابع اطرافمون استفاده کنیم و در حال حاضر حیوانات جزوی از این منابع محسوب میشن. وگانیسم میگه که چون حیوانات درد میکشن، ما اونها رو به عنوان منبع خوراک و پوشاک کنار بگذاریم و کلا هیچ استفادهی ابزاری از اونها نکنیم و تمرکزمون رو روی منابع گیاهی ببریم.
سوالی که اینجا مطرح میشه اینه که آیا گیاهان درد نمیکشن؟ این سوال در حال حاضر یک جواب آره یا نهی قطعی نداره. گیاهان به بعضی محرکها مثل بیرون کشیده شدن از خاک یا شکستن شاخ و برگ واکنش نشون میدن، اما سیستم عصبی و مغزی شبیه به انسانها و جانوران ندارن که بتونن درد رو حس کنن. اینجا باید یک پرانتز باز کنم و به کتابی اشاره کنم که عنوانش هست mind if I order the cheese burger? نوشتهی شری کولب که در فارسی با عنوان «دوازده پرسش از گیاهخواران اخلاقی» ترجمه و منتشر شده. نویسندهی کتاب خودش وگان هستش و در هر فصل کتاب به یکی از پرسشهایی پاسخ میده که همه چیز خوارها از وگانها میپرسن. به عبارتی میخواد بگه به جای سوال کردن از وگانها، بیاین این کتاب رو بخونید تا جوابتون رو بگیرید.
فصل اول کتاب هم روی همین موضوع درد کشیدن گیاهان تمرکز کرده. شری کولب میگه از نظر اخلاقی، کشتن گیاهان با کشتن جانوران متفاوته چون حیوانات درد میکشن و ما میتونیم درد کشیدنشون رو به چشم ببینیم ولی گیاهان هیچ دردی رو حس نمیکنن. در ادامه اضافه میکنه که اخلاقی بودن کشتن یک موجود زنده به این بستگی داره که اون موجود زنده چقدر تجربهی زیستهی واقعی در این جهان داشته. شری کولب همین موضوع رو با یک مثال بسط میده و بعد بحث رو میبنده.
مشکلی که من به شخصه با حرفهای شری کولب داشتم، این بود که با وجود منطقی بودن حرفهاش، بحث رو ناقص رها کرده. چون حتی زمانی که ما کشاورزی میکنیم، به جانوران دیگهای مثل جوندگان کوچک و حشرات آسیب میرسونیم و این موجودات حتی حشرات، برخلاف گیاهان درد رو حس میکنن.
برای این که ببینیم آیا راهی وجود داره که ما بدون آسیب زدن به هیچ موجودی زندگی کنیم، ادامهی گفتوگوی ما با کارشناس محیط زیست بشنوید.
یکی از انگیزههای گیاهخوارها. اینه که از گیاهخوار شدن به گفتهی خودشون اینکه باعث درد و رنج موجودات زندهی دیگه نشم، مثلا چه میدونم مرغوبیت گذاشتن نکنن حیوانی سر نبرن. این صحبت ولی از اون طرف مقالاتی که شما نگاه بکنید یه اشارهای هست به اینکه شما زمانی که کشاورزی گسترش میدین تو اول منابع آب و خاک و با کودهای شیمیایی آلوده کننده، ممکنه که این کار منجر به کاهش تنوع زیستی بشه افزایش کشاورزی افزایش تعداد زمینهای کشاورزی و کلا افزایش مقدار گیاهخواری چه آسیبی به اون جانورهایی میتونه بزنه که تو این رژیمهای غذایی عمدتا توسط آدمها نادیده گرفته میشه کرد.
عدهای از این جماعت در واقع راه به جایی نمیبره، بهنظر من نگاه کن هروقت ما میگیم که برای کشت موز برای کشت نمیدونم اکادو بریکت بسیاری هست، همهی غذاهای گیاهی در دنیای مدرن امروز از سیستمها و کودهای شیمیایی استفاده میشه، میگن که خب بخش زیادی پاسخی که بهش اشاره میکنیم بخش زیادی از این زمینه کشاورزی که داره این اتفاق میافته.
واسه تامین غذای گاو گوسفند که داره در واقع چنین اتفاقی میاوفته یعنی پاسخی برای این که اون بخش دیگهای که مصرف مستقیم انسان که میشه که دیگه غذای گاو گوسفند میشه، اون چی میشه؟ در واقع چه اتفاقی براش میافته؟ ببینید تا کمتر از صد سال پیش، در همین کشور، ایران در همین شهر تهران شاید هر فردی سالینه مثلا چهار پنج دفعه میتونست برنج بخوره، سبزیپلو با ماهی شب عید یه چیز خاطرهانگیزی بوده و در واقع تبدیل برنج بهعنوان قوت اصلی مردم ایران یکی از لایل اصلی انقراض ببر مازندران که بخش زیادی از زیستگاه این حیوان نه بهخاطر تامین غذای دام بهخاطر تامین غذای گیاهی انسان تخریبشدن شالیزارها جای خودشون رو به جلگههایی دادن که محل در واقع در واقع قلمرو ببر مازندران بوده.
توی بسیاری از مناطق دیگهی ایران لانداوادموند میشه برنج کشت میشه یا غلاتی که تقریبا مصرف انسانی داره داره کشت میشه که اینها دریاچههای عظیم روباه پرندههای مهاجر از بین برده بسیاری از ایستگاهها را از دست دادیم به خاطر تامین گیاه مورد نیاز انسان این دوتا از همدیگه قابل تفکیک نیستند که شما بگید که آقا مایی که غذامون فقط گیاه پس هیچ باعث از بین رفتن هیچ موجود زندگی دیگهای نمیشیم مگر موجود زنده نیست پرندههای مهاجری که میان توی درواقع تالابهای کشور ما میومدن مگه اونا موجود زنده نیستن اونها که از بین میرن یا ارزشی ندارند از نظر این دوستان گواینکه موضوع ر باید بهش خیلی دقت کرد ببینید ما متاسفانه متاسفانه بهویژه در ایران که ما سالها زبان انجام نرسیدیم ما خوشبختانه در کشورهای دینالیورا دیگه کشورهایی که تمدن غربی درشون جاری هستش جا افتاده تفاوت بین حیوانات اهلی و وحشی ببینید از دست رفتن یک حیوان اهلی با حیوان وحشی خیلیخیلی متفاوته.
حیوان اهلی اصلا در طبیعت سرزمین در طبیعت در واقع سیارهی زمین وجود نداشته ما هیچوقت سیاره نماهای گوسفند نداشتیم مرغ و خروس نداشتیم سگ و گربه با اسب و شتر نداشتیم، اینها رو انسان که خلق کرده در واقع بهوجود آورده با انتخاب مصنوعی ما هیچ پرندهای در دنیا نداریم و دو تا تخم بگذارد که حدود ۸ هزار سال پیش در جنوب شرق آسیا درواقع اجداد این مرغ اهلی بیچاره رو میگیرن و در واقع به تدریج طی هزاران سال به این پرندهای تبدیل شده که روزی دو تا تخم میگذارد. اما هیچ پستاندار گیاهخواری نمیشناسیم.
در جهان که در تمام طول سال شیر بده یا انقدری بکنه ما هیچوقت هیچ گاومیش یا بوفالو یا عرضه و به حضور شما گزندی که روزی ۹۰ کیلو تا ۱۲۰ کیلو شیر بده ما این که اون حیوون رو بهوجود آوردیم و انسان هم موظف نگهداری از اونها هستش، اما انسان داره اونها رو پرورش میده برای تغذیهی خودش یا حالا استفاده از محصولات خودش و مدیریتش با خودش ببینید.
مثلا شما وقتی میبینید که در یک مرغداری با ۱۰ هزار تا مرغ اگر آنفولانزای مرغی درش اتفاق بیفته پروتکل جهانی میگه که هر ۱۰ هزار تا مرغ بدون استثنا باید نابود بشن، اما اگر این بیماری وارد پرندههای مهاجر بشه میبینیم که اقدامات جهانی برای مدیریت این بیماری بسیار چشمگیر، اما غیر قابل کنترل.
ازبینرفتن گونههای جانوری که در تکامل زمین بهوجود اومدن بسیار بسیار ارزش بالاتری داره تا حیواناتی که ما خودمون دست پروردهی ما هستن از دست رفتن اونها در واقع این ارزش ذاتی که حیوانات دار ببینید تک تک حیواناتی که بهصورت وحشی از یک حشره کوچک مثل یه موچمان بگیرد تا یک حیوان بزرگ جثه مثل خرس قطبی و فروشی اینها منزلهی تک تک تاروپودهای اکوسیستم هستند که ما با تخریب طبیعت اینها رو از بین میبریم.
این ادعا که وقتی من توی بشقابم درواقع فقط سبزیجات و گیاهان هستش عذاب وجدانی ندارم بر اینکه هیچ حیوانی نکشتم اتفاقا این در واقع میشه گفتش که یک خیال باطل، چون که تولید هر گونه گیاهی لازمش از این از دست رفتن تعداد زیادی گونههای جانوری بهویژه از حشرات گرفته تا گونههای دیگه هستش، اما حالا در مورد دام من این و باز اشاره میکنم من موافق مصرف زیاد گوشت نیستم.
معتقد به رعایت اعتدال ابتداییم درواقع همه چیز خواری هستند. شبیه آنچه که انسانها در هزار سال پیش میخوردنویسنده ۱۰۰ سال پیش میخورد نیروهای یک سری از چاقی در جهان روبهرو هستیم و انسان موجود چاقی نبوده انسانی که ما سراغ داریم در جنگلهای دست زبانهای افریقا زندگی میکرده و بعد از افریقا خارج میشه جثهای در واقع شبیه همین چیزی که الان توی آفریقا تقسیم داشته یک تقریبا جثه لاغر اندام ورزیده و مصرف زیاد غذاست که حالا دامن زده و کمکی در کنارش البته ادامه داده.
به این شکل جدیدی که انسان داره به خودش میگیره من با مصرف زیاد گوشت همانطور که با مصرف زیاد غلات مخالفن اما نکتهای اون اینه که ببینید، همونطور که یک مثلا قمری خانگی تو شهر تهران شما درنظر بگیرید.
تو ذهنتون میاد از آب جوی آلودهای که کنار خیابون تهران مثلا یکی از خیابونای تهران آب میخوره و هیچجا نمیشه یه گربهای هم باز میکرد دوباره از همان آب میخوره، اما ما از اون آب بخوریم چه اتفاقی برامون میافته اگر نمیریم یا کلیه هامون از دست ندیم مسمومیت شدید خواهیم داشت که نیاز به درمان داریم برای چی مثال زدم بهخاطر اینکه ببینید تکاملی که اتفاق افتاده در بدن موجودات زنده چه در سیستم گوارشی بیمار سیستم عصبی هم وجود داره.
متاسفانه عوامی افرادی که با زیستشناسی و جانورشناسی چندان آشنایی ندارن که تعد خیلی زیاده حتی ممکنه یه پزشکم چنین تصوری داشته باشه، همهی موجودات زنده از چشم انسان میبینن مثلا چند وقت پیش یکی از دوستان من یک فیلم فرستاده بود از یک جایی توی چین که یک ماهی کپور و زنده زنده سرش از قابلمه بیرون بود توی قابلمه این مبنا روغن در واقع جوش این رو میپختن و وقتی میذاشتن روی برنج میسر ماهی دهنش باز و بسته میشد.
در عین اینکه بدنش پخته بود و میگفت ببینین بدبخت این ماهی رو به چه شکلی زجرکش میکنن من گفتم که بریین درسته که این در واقع شکل به یک شکل طبخ غیرانسانی به نوعی غیراخلاقی و اما ناگفته نماند که اون ماهی هیچ دردی حس نکرده اکثر ماهیهای استخوانی درواقع اشتهای عصبی که از مغزشون از مغز نه چندان پیچیده شون به اجزای بدنشون میره، فقط میره برنمیگرده یعنی اگه یه ماهی دمش یه ماهی دیگه گاز بزنه قطع بکنه اصلا نمیفهمی این اتفاق براش افتاده رشتهی عصبی وجود اصلا چیزی به اسم درد درش وجود نداره در بدن این حیوان تعریف نشده که مثلا ما بخوایم این رو با خودمون مقایسه کنیم.
عین خودمون که مثلا اگر انگشتتون رو بکنیم تو روغن جوشه بلایی سرمون میاد نه اینطور نیست ببینید حیوانات نسبتبه چین خوردگیهایی که در کورتکس مغزشون دارن و در واقع میزانی که در واقع اینکه چقدر این حیوان عالی باشه، یعنی از نظر تکامل جانوری متفاوته.
مثلا بسیاری از دانشمندان هم با آزمایشهای در واقع دارویی آزمایشهای جراحی روی نخستیها که هرچند بعضا اجتناب ناپذیر مخالفان چون که اکثر نخستیها یا همون میمونهای ویدیو شبکهی عصبی شبیه شبکه عصبی انسان دارد اما این در مورد مردهاشاره ما نیست وجود داره اما همچنان فاصلهی بسیار زیادی داره همونطوری که در مورد مثلا نباتات این بسیار سادهتر مثلا یک درختی که در آتش میسوزه هیچ چیزی به اسم درد حس نمیکنه این حال وقتیکه شما میاید جلوتر هی هر چقدر مثلا از موجودات درازوجود نخستین سمت موجودات عالی تر پیش میری متفاوت ببینید من و شما اگه دستمون بشکنه، اگر که از عفونت نمیریم دستمون به همون که جوش بخوره با درد بسیار زیادی باید اون دوره رو سپری بکنیم؛ اما مثلا وقتی شما تو طبیعت میای طبیعت دیدیم مثلا یک بز کوهی شما تو هر گلهای بزرگی بگردید حتما یه چندتا دستوپا شکسته میبینی، دکتر وجود نداره که اونو درمانش بکنه که بعضا یا پیش اومده مثلا گرگ اومده پاشو گاز گرفته کنده لیس زده جای زخم و جلوی خونریزی گرفته و در واقع بعدشم خوب شده داره با همون سه تا پا مثلا زندگی میکنه و تقریبا اکثر حیات وحش اکورشمال، اگه دقت بکنید به ویژه و کلهاربه تا پایین میبینید که مثلا یه پاش و صخرههایی از دست داده یا جایی شکستاین میبینید.
حالا میخواستم از این اشارهای بکنم ببینید اگر شما یک انسان ام آر آی بکنید در حین ام آر آی دو نیمکره مغزش و مثلا نسبتبه شعله یک کبریت به انگشتان دست کنید، میبینید که بخش زیادی از کورتکس مغز مثلا اگه دست راستش باشه تو بخش نیمکرهی چپش واکنش نشون میده.
اگر همین کار شما با یه بز بکنید، بسیار بسیار متفاوته. یعنی در واقع میزان درکیک درد وجود داره و بسیار بسیار ابتداییتر و تقریبا میشه گفت غیرقابل درک برای ما انسانهاست.
جمعبندی حرفهای کارشناسها و نتایج چند تحقیق رو مرور کردیم. ولی در نهایت باید چه نتیجهای بگیریم؟ کدوم رژیم غذایی به اون یکی برتری داره و ما برای سالم موندن خودمون و محیط اطرافمون باید کدوم رو انتخاب کنیم؟
در واقع هیچ برتری وجود نداره ولی چیزی که مشخصه اینه که تاکید بیش از حد چه روی تولید گوشت چه روی تولید گیاه، احتمالا نتیجهی مطلوبی برای ما و بقیهی موجودات زندهی روی کرهی زمین نداشته باشه. ما اینجا قرار نیست به کسی پند اخلاقی بدیم که فلان چیز رو بخوره یا نخوره، ولی به عنوان یک پادکست علمی دوست داریم تاکید کنیم که تبلیغ کردن برای یک رژیم غذایی خاص بدون داشتن اطلاعات تخصصی کافی، کار صحیحی نیست و میتونه جون آدمها رو به خطر بندازه. به صورت متقابل، ما هم وقتی پای سلامتیمون وسطه، نباید فقط اسیر تبلیغات بشیم و با درگیر شدن اولین لایههای احساسی، تصمیم بگیریم.
ژانا اولین کسی نبود که به خاطر سوتغذیهی ناشی از رژیمهای غیراستاندارد از دنیا میرفت. در سال ۲۰۲۲، شیلا اُلیری به خاطر مرگ پسر هجده ماههاش اِزرا به زندان افتاد. شیلا وگن بود و همین رژیم غذایی را برای فرزندش نیز در پیش گرفته بود که همین موضوع منجر به مرگ او شد. این اپیزود تقدیم میشود به روح ازرا الیری، ژانا سامسونووا و سایر کسانی که به خاطر سوتغذیه جان باختهاند.
این اپیزود هشتم از پادکست فیلکست بود که شنیدید که آخرین قسمت از فصل اول این پادکست محسوب میشه. بله درست شنیدید، فصل اول به پایان رسیده ولی ما همچنان برای ادامهی کار فیلکست اینجا هستیم. برای تعطیلات نوروز قراره چند ویژه اپیزود براتون منتشر کنیم، بعد یکی دو ماهی استراحت کنیم و در نهایت برای تولد یک سالگی فیلکست، با انرژی و کلی ایدههای تازه برگردیم.
تنظیم متن و انتخاب موسیقی متن رو من شیرین شاطرزاده انجام دادم. ادیت و هماهنگیها به عهده حسین خلیلی بوده. صدایی روایتهای ابتدا و انتهای پادکست رو برامون خوند، صدای سعید جعفریه که در بخش ارتباطات و مارکتینگ پادکست به ما کمک میکنه. حامد پارساییان هم تازگیا به ما پیوسته و در تولید محتوای این قسمت نقش مهم و ویژهای داشته.
در نهایت هم از کارشناسای برنامه تشکر میکنیم که برای تهیهی این اپیزود به ما کمک کردن.
یادتون باشه که فیلکست پادکستیه برای افرادی که میخوان بیشتر و عمیقتر فکر کنن. تصمیمگیری نهایی درباره حرفهایی که زدیم به عهده شماست اما اگر کنجکاو هستید و میخواین بیشتر بدونید، پیشنهاد میکنم سری به منابعی که در متن توضیحات پادکست ذکر کردیم بزنید. در ضمن میتونید اینستاگرام فیلکست رو به آدرس Fillcast_ فالو کنید چون اونجا عکسها و مطالب تکمیلی هم اپیزود رو قرار میدیم.
مرسی که تا اینجا همراه ما بودید. از خودتون مراقبت کنید و گوش به زنگ باشید، چون فیلکست خیلی زود توی عید نوروز با بیشتر از یک اپیزود جدید برمیگرده!
مطلبی دیگر از این انتشارات
علم و شبهعلم در پزشکی - گفتوگو با دکتر کیارش آرامش
مطلبی دیگر از این انتشارات
قسمت چهارم-مردی درون مرکز (بخش دوم)
مطلبی دیگر از این انتشارات
قسمت پنجم-در پوست گرگ (قسمت اول نفرین ماه)