قسمت هفتم-شکارچیان شب (قسمت سوم نفرین ماه)

شکارچی در اعماق جنگل پیش می‌رفت. او به تجربه می‌دانست که بدون وجود نور خورشید و زمانی که تمام طبیعت در خواب فرورفته، شکار راحت‌تری خواهد داشت. تازه تیرش را به چله‌ی کمان گذاشته بود که متوجه شد در جنگل تنها نیست. گرگی را دید که در فاصله‌ای نه چندان دور از او ایستاده است. از وحشت تقریبا سر جایش خشک شد و آماده شد تا در صورت حمله‌ی گرگ از خودش دفاع کند؛ ولی خیلی زود فهمید که جای نگرانی نیست چرا که گرگ اصلا متوجه حضور او نشده بود و حتی به او نگاه نمی‌کرد. نگاه گرگ به آسمان دوخته شده بود و می‌شد بازتاب نور ماه کامل را در چشمان او دید. گرگ دهانش را باز کرد و زوزه‌ی او در کل جنگل طنین انداخت… .

سلام به اپیزود هفتم فیل‌کست خوش اومدید. من شیرین شاطرزاده هستم در این پادکست با حسین خلیلی و سعید جعفری قراره میزبان شما باشم. فیل‌کست یه پادکست علمیه که البته قرار نیست شبیه پادکست‌های علمی دیگه باشه. قراره اینجا داستان‌های عجیبی بشنویم که ذهن‌مون رو قلقلک میده و بعد با تابوندن نور علم روی داستان زوایای تاریک اون رو روشن کنیم.

امیدواریم از دو اپیزود قبلی لذت برده باشید و آماده‌ی شنیدن آخرین قسمت از این سه‌گانه باشید. اگر هم بدون شنیدن دو اپیزود قبلی همین‌جوری رندوم اومدید اینجا باید بدونید که اپیزودهای پنجم، ششم و هفتم فیل‌کست یک سه‌گانه رو تشکیل میدن به اسم نفرین ماه که هرچند داستان‌هاشون در نگاه اول جدا از هم به‌نظر می‌رسه، برای درک بهتر داستان بهتره که به ترتیب گوش‌شون بدید.
توی اولین بخش از این سه‌گانه یعنی در پوست گرگ، درباره‌ی افسانه‌ی گرگینه‌ها، تاریخچه‌شون و بیماری لیکانتروپی حرف زدیم. توی بخش دوم یعنی قاتلین مهتابی، از اثر ماه روی روان انسان‌ها و تمایل‌شون به خشونت و ارتکاب قتل گفتیم و در آخر هم می‌رسیم به این اپیزود یعنی شکارچیان شب که در اون قراره اثر ماه روی فیزیولوژی انسان و رفتار سایر موجودات زنده رو بررسی کنیم.

خب دیگه بریم و داستان این اپیزود رو شروع کنیم…

اما تا اینجا هرچی که گفتیم مربوط به اثر گرانشی ماه بوده که الان دیگه می‌دونیم نمی‌تونه نقشی در تغییرات روانی انسان‌ها داشته باشه. اما می‌تونیم همین موضوع رو درباره‌ی نور ماه هم بگیم؟ چون حتی بدون دونستن فیزیک پشت قضیه هم می‌تونیم به چشم ببینیم که شب‌هایی که ماه کامله، آسمون شب خیلی روشن‌تر از سایر شب‌هاست.

اول از همه باید این نکته رو یادآور بشم که ماه از خودش نوری نداره و نور خورشید رو بازتاب می‌کنه. این نور با برخورد به جو زمین منعکس می‌شه باعث می‌شه آسمون خیلی روشن‌تر به‌نظر بیاد. درخشانی یا ایلومینانس ماه بین ۰.۰۵ تا ۰.۱ لوکسه و در مناطق استوایی در شب‌هایی که ابرماه یا ماه کامل در نقطه‌ی حضیض رو داشته باشیم، این درخشانی می‌تونه به ۰.۳۲ لوکس برسه.

لوکس هم واحد اندازه‌گیری درخشانیه. برای مقایسه و ملموس‌تر شدن ماجرا، خوبه که بدونید اتاق نشیمن خونه‌ی شما یه چیزی حدود ۵۰ لوکس درخشانی داره. نوری که ماه به زمین می‌رسونه در مقایسه با این عدد مقدار بسیار کوچیکیه ولی شاید بتونه تاثیرگذار باشه.

پای ماه خیلی زود به پزشکی به‌شکل گسترده‌ای باز می‌شه. همون‌طور که خیلی زود برای بیماری‌های روانی هم مسئول می‌دونستنش. ماه اونقدر مهم شد که در قرون وسطی پزشک‌ها ازش مستقیم کمک می‌گرفتن و مثلا در قرن شونزدهم پزشک‌ها یک‌سری چارت مخصوص درباره‌ی فازهای ماه رو داشتن و براساس اون تصمیم می‌گرفتن که بیمارشون به چه بیماری‌ای مبتلا شده یا بهترین روش درمانی براش چیه.

مثلا می‌گفتن فاصله‌ی بین ماه نیمه یا تربیع اول و ماه کامل بهترین زمان برای حجامته، یا این که تب بیمار در شب‌هایی که ماه کامله شدیدتر میشه. این باور تا سال‌ها باقی موند و حتی امروز هم داستان‌هایی از پزشک‌ها و پرستارها ممکنه بشنویم که در شب‌هایی که ماه کامله، اورژانس بیمارستان از تعداد زیاد بیمارها انگار داره می‌ترکه.

این داستان‌ها و ریشه‌شون خیلی مشابه داستان پلیس‌ها و ماه کامله که اپیزود قبل کامل بازش کردیم و اینجا دیگه واردش نمی‌شیم. در همین حد اشاره کنم که هم‌بستگی توهمی اینجا هم نقش مهمی داره.

در اینجا هم باز می‌خوایم یک کیس خاص و مربوط به نور ماه رو بررسی کنیم که در فرهنگ‌های زیادی از جمله فرهنگ خودمون، خیلی خیلی تکرار می‌شه. یعنی شما شاید آدمی رو پیدا کنید که درباره‌ی گرگینه‌ها چیزی نشنیده باشه، ولی قطعا درباره‌ی این موضوعی که الان می‌خوام مطرحش کنم شنیده. اون مطلب هم چیزی نیست جز اثر ماه‌گرفتگی روی خانم‌های باردار و بچه‌های داخل شکم‌شون.

قبل از وارد شدن به این موضوع، یه مرور سریعی می‌کنم روی کلا فیزیولوژی طبیعی انسان‌های مونث و رابطه‌ش با ماه.

چرخه‌ی ماهیانه‌ی خانم‌ها اینجوریه که بعد از رسیدن به بلوغ، تخمدان‌ها به‌صورت ماهیانه شروع به آزاد کردن تخمک می‌کنن. این تخمک حرکتش به‌سمت رحم رو شروع می‌کنه، هم‌زمان رحم هم شرایط رو آماده می‌کنه که اگه لقاحی بین تخمک آزاد شده و اسپرم شکل گرفت، آماده‌ی جا دادن و نگهداری از نطفه‌ی شکل‌گرفته باشه. این آماده‌سازی یعنی دیواره‌ی داخلی رحم قطور می‌شه و مقدار زیادی خون در این قسمت جمع می‌شه.
اگر بارداری صورت بگیره که هیچی، ولی اگر صورت نگیره، بعد از مدتی اون تخمک آزاد شده از بین می‌ره، دیواره‌ی داخلی ضخیم‌شده هم ریزش میکنه و به‌صورت خون از بدن خارج می‌شه که این خارج شدن خون و بافت داخلی رحم همون پریوده. بعد از پایان پریود، این چرخه دوباره تکرار می‌شه و دوره تناوب تکرارش به صورت میانگین، ۲۸ روزه.

این عدد ۲۸ می‌شه نقطه‌ای اتصال دوره‌ی ماهیانه به ماه، چون ماه هم هر ۲۸ روز یک بار به دور زمین می‌چرخه و همین شد که خیلی زود مردم به فکر ارتباط بین این دو عدد افتادن. ریشه‌ی این تفکر رو هم می‌شه تو خود واژه‌ی انگلیسی دوره‌ی ماهیانه یا menstrual cycle دید. Menstrual از واژه‌ی یونانی mene به معنی ماه گرفته شده. یعنی از قدیم یه ارتباطی بین دستگاه تولید مثل جنس مونث و ماه دیده می‌شده.

حالا می‌رسیم به اون باور قدیمی. حتما درباره‌ی لکه‌های ماه‌گرفتگی شنیدید یا روی صورت و بدن افراد این لکه‌ها رو دیدید. این لکه‌ها که در انگلیسی بهشون birthmark یا نشانه‌ی زمان تولد می‌گن، به‌صورت یک ناحیه‌ی تیره روی پوست پدیدار می‌شه. معمولا از لحظه‌ی تولد همراه آدمه و اگر هم نباشه اصولا در ماه اول بعد از تولد نوزاد روی بدنش به وجود میاد. نقاطی هم که شکل می‌گیره متفاوته و هم روی بدن شکل می‌گیره و هم روی صورت. انواع مختلفی داره و امروزه به لطف پیشرفت پزشکی و متدهای درمانی زیبایی میشه محوش کرد، اما در سال‌ها و دهه‌های قبل، لکه‌ی ماه‌گرفتگی مخصوصا اگر روی صورت به‌وجود می‌اومده، یه نشونه‌ی نازیبا محسوب می‌شده که خیلی وقت‌ها باعث شرم و ناراحتی برای اون شخص می‌شده. ولی فقط شخصی که ماه‌گرفتگی داشته نبوده که احساس خجالت رو تجربه می‌کرده بلکه اطرافیان، کسی جز مادر شخص رو باعث این موضوع نمی‌دونستن.
این باور وجود داشت و راستش هنوز هم وجود داره که اگر زن بارداری در زمان ماه‌گرفتگی زیر نور مستقیم ماه بره، یک لکه‌ی تیره روی بدن نوزادش به‌وجود میاد. حالا داستان ورژن‌های مختلفی هم داره. مادربزرگ خود من می‌گفت که لکه‌ی ماه‌گرفتگی وقتی به‌وجود میاد که زن باردار بره زیر نور ماه و به شکمش دست بزنه. یه ورژنی هست که می‌گه خورشیدگرفتگی هم همین تاثیر رو داره.
یه و رژن دیگه حتی یک ذره از نور ماه که از پنجره داخل بیاد همین تاثیر رو خواهد داشت و غیره و غیره. این باور، محدود به ایران نیست و یک باور جهانیه. کشور دیگه‌ای که مردمش شاید بیشتر از هرجایی به این موضوع معتقد باشن، کشور هند هستش. یعنی اگر شما تاثیر ماه‌گرفتگی بر بارداری رو به انگلیسی سرچ کنید، نصف ریزالت‌های صفحه اول گوگل مربوط به منابع انگلیسی زبان هنده و همین نشون می‌ده که این باور در کشور هند چقدر قویه که اینقدر براش تولید محتوا و اطلاع‌رسانی می‌کنن

ولی آیا ماه و نور ماه می‌تونه همچین تاثیری روی بچه‌ای که توی شکم مادره بذاره؟ تعدادی از مردم معتقدن ماه در زمان خسوف پرتوهایی از خودش تولید میکنه که برای بارداری مضره و اگر لکه‌ی ماه‌گرفتگی هم ایجاد نکنه باعث سایر ناهنجاری‌های مادرزادی می‌شه.

برای جواب دادن به این سوال اول باید بریم سراغ سازوکار ماه‌گرفتگی. ماه‌گرفتگی زمانی رخ میده که زمین دقیقا بین ماه و خورشید قرار می‌گیره. توی این حالت، زمین نوری که از سمت خورشید به‌سمت ماه میاد رو بلاک می‌کنه و پشتش سایه تشکیل می‌شه. ماه هم داخل این سایه قرار میگیره و باعث می‌شه ما از روی زمین پدیده‌ی ماه‌گرفتگی رو ببینیم. لازمه ذکر کنم که مدار ماه به دور زمین یک زاویه‌ای با مدار زمین به دور خورشید داره یا به عبارتی این سه تا جسم داخل یک صفحه نیستن و برای همین، هر ماه شاهد این نیستیم که سایه‌ی زمین حتما روی ماه بیوفته یا برعکس، سایه‌ی ماه روی زمین بیافته و خورشیدگرفتگی رخ بده.
در این حالت، هیچ پرتوی اضافه‌ای تولید نمی‌شه، هیچ پرتویی هم از بین نمیره. هیچ ذره یا تشعشع ناشناخته‌ای هم دخیل نیست. همین الان که دارین پادکست رو گوش می‌دید، دست‌تون رو جلوی نور چراغ یا خورشید بگیرید و به سایه‌ی پشتش نگاه کنید. سایه‌ای که در ماه‌گرفتگی و خورشیدگرفتگی تشکیل می‌شه، از جنس همین سایه است و اگر شما در سایه‌ی دست‌تون پرتوی مضری پیدا نمی‌کنید در سایه‌ی ناشی از ماه‌گرفتگی هم این پرتو رو پیدا نخواهید کرد.

ولی لکه‌های ماه‌گرفتگی چرا رخ می‌دن؟ برای جواب دادن به این سوال گفت‌وگویی داشتیم با دکتر کیارش آرامش،

پزشک و سرپرست گروه اخلاق پزشکی دانشگاه پنسیلوانیا.

«حالا وارد پزشکی می‌شم، برای اینکه کار اصلی من پزشکی و سلامته و شناخت علم و شکل در هر حیطه‌ی تخصصی متفاوته از حقیقت به تعبیر دیگه ما یه چوب طلایی نداریم، مثل اون چه که چیزی رو ایجاد کنیم یا بعضی از فلسفه‌ی علم، در هر رشته‌ای اون رو بزنیم به یه چیزی و بگیم که این علم یا شبه‌علمه. اونچه که ما در مدرسه به ما به‌عنوان روش علمی یاد می‌دادن، اون پسر بچه‌ای که میره به کرم‌ها آب می‌ده و در میان؛ نمی‌دونم تو کلاس‌های شما بوده یا نه خاطرات من مال دوران باستانه.
اینا خیلی کلیاته و واقعا روش علمی اونجور نیست! که برای همه قابل اجرا باشه، خیلی جزئیات داره توی هر رشته‌ای، توی هر تخصصی اون‌وقتایی جدا باید راجبش صحبت کنیم. من میام توی پزشکی بیشتر صحبت می‌کنیم. خب مثلا یه مثالی خدمت‌تون بزنم در آیورودای طب هندی، اعتقاد داشتند که وقتی خسوف هست، وقتی ماه‌گرفتگی هست، شما نباید توی اون موقع غذا بخورید. پزشک اطلاعاتی شما میاین به‌طور بعداز انقلاب علمی به این قضیه نگاه می‌کنید. اینجا قاعدتا آدم‌ها دو جور جواب می‌دن. اون‌هایی که طرفدار آیورودا هستند، یکی اینکه سعی می‌کنن براش دلایل عقلی و علمی پیدا کنند، بتراشن، یعنی می‌خوان ثابتش کنن برای همین می‌تراشن.
مثلا اومدن گفتن که علتش این هست که وقتی که خسوف هست اشعه‌ی ماورای بنفش بیشتر می‌شه و بعد وقتی اشعه ماورای بنفش بیشتر می‌شه، رادیکال‌های آزاد بیشتر ایجاد می‌شه و وقتی غذات رو تو توی آب می‌زاری رادیکال‌های آزاد بیشتر درش وجود داره و ممکنه باعث سرطان بشه.
خب یه توجیه ولی یه جور توجیه تراشیه، یعنی چیزی به فکرش نرسیده، چون می‌خواستن اون تئوری رو ثابت کنن به این نتیجه رسیدن.
دلیل دوم چیه؟ اینجا یه چیز دیگه هم میاد، «تجربه». من می‌تونم بهتون بگم که اتفاقا خودمون تجربه کردیم. من می‌تونم به شما بگم که مثلا خاله‌ی من یا عموی من داشت یه عمویی، خاله‌‌ای داشت که اتفاقا وقتی که خسوف بود و به این حرفا باور نداشت… یه غذایی پخت و خورد و از اون موقع به بعد این مثلا سردردهای شدید گرفت که دیگه هیچ وقت خوب نمی‌شد یا معمولا این روایت‌ها این‌جوری شروع می‌شن که من هم اول مثل شما باور نداشتم و شک داشتم، اما خودم تجربه کردم که این درسته! چطور؟
من اتفاقا یه غذایی بود که موقع خسوف پخته شده بود و اصلا خبر نداشتم یا مثلا خسوف بود و من خبر نداشتم و اومدن و یه کاسه از اون غذا رو خوردم و بعد اون متوجه شدم که من مثلا به‌مدت ۱۰ سال، نمی‌تونستم بچه‌دار بشم و وقتی بالاخره رفتن پیش متخصص و همه‌ی دکترا هم نتونستن منو درمان کنن.
بخش اول اینه که اول خودم قبول نداشتم مثل شما، بخش دوم روایت اینه که یه مشکلی پیدا می‌کنه و هیچ دکتری نمی‌تونه درمانش کنه و پزشکی نمی‌تونه درمان کنه، بخش سوم رقابت‌ها من میرم پیش طب سنتی میرم پیش آیورودا می‌رم مثلا می‌رم پیش هر چی که قراره که ثابت بشه اون منو درمان کرده.
در نهایت اون به من گفتش که مشکل تو این بود که موقع خسوف غذا خوردی و حالا لابد باید بری یه قربانی بکنی به مبعد ماه یا پادزهرش رو بخوری و من به محض اینکه اون رو خوردم بچه‌دار شدم. حالا واقعیت چی بوده؟ واقعیت‌ این بوده که داروهایی که سال‌ها برای درمان‌های ناباروری مصرف می‌کرده و می‌گه که اثر نکرده، اونا رو ادامه می‌ده و اتفاقا بالاخره اون‌ها اثر کرده به بچه‌دار شدنش کمک کرده.
ولی آره این نسبت می‌ده به اون اتفاق. حالا ما از کجا می‌تونیم بفهمیم که آیا این بچه دار شدن ایشون و بچه‌دار نشدن‌شون، واقعا مربوط به ماه بوده یا درمانش واقعا مربوط به آیورودا بوده؟
این یکی از اون چیزهایی بوده که در دوران انقلاب علمی و بعد از اون مطرح شد و اون اینکه ما تجربه‌ی شخصی‌مون در معرض کانفیرمیشن بایاست و شرایط تغییر می‌کنه. ما یه نظری داریم یه باوری داریم و می‌خوایم اون تایید بشه، پس هر چی اون تایید می‌کنه توی ذهن‌مون می‌مونه و تکرار می‌کنیم و هر چی اون تایید نمی‌کنه نه توی ذهن‌مون می‌مونه، نه کار می‌کنیم نه اینکه اون سه تا چهار تا چیزی که اون رو تایید می‌کنید همه‌ش ذهن‌مون تاییدیه می‌کنیم و تکرار می‌کنیم برای همه می‌گیم و به همون هم توجه می‌کنیم و فکر می‌کنیم یک تجربه‌ای پشتش هست و تجربه فقط نتیجه‌ی سوگرایی شناختیه و شما هیچ خرافه‌ای رو نمی‌تونیم پیدا کنیم که نتونه یه آدمایی برای شما بیاره و همین کارو می‌کنه. اونا اول می‌گن که اول باور نداشتند، ولی خودشون فهمیدن که اتفاقا بالقوه یا فال ورق یا طب یا قربانی کردن در معبد بل یا هر چیز دیگه‌ای اثر می‌کنه به جهش گسترده‌ای شخصی‌مون رو چگونه می‌تونیم بفهمیم که درست یا غلط جواب پس علم میاد و یک روش تجربی در اختیار ما می‌ذاره
برای اینکه ببینیم آیا این ادعا درست و اون تجربه‌ی روش تجربی یا مشاهده‌ی علمی هست، با روش علمی روشی که تا حد ممکن برای عقل و علم انسان، با استفاده از روش‌های ریاضی احتمال اون سوگرایی و به حداقل برسونه. خواهش می‌کنم به کلمه‌های من دقت بکنید، من نمی‌گم سوگرایی رو از بین می‌بره، من می‌گم سوگرایی رو اونقدر به حداقل می‌رسونه که با هر روش دیگه‌ای که تا الان در دسترس ماست، به آینده کاری ندارم، با فاصله خیلی زیادی از همش بهتره.
مثلا شما می‌گید که فرض بفرمایید که ماه باعث افزایش مشکلات روانی می‌شه. خیله‌خب ما به‌جای اینکه بیان بگن که من چه تجربه‌ای دارم، چهار سال پیش ماه کامل بود توی خیابون ما تیراندازی شد، عموی من بیاد بگه که ما یک مثلا یه جدی داشتیم که وقتی ماه کامل بود، مثلا اصلا روانی می‌شده، به همه فحش می‌داد.
بیایم ببینیم که بدون اینکه این بایست رو داشته‌باشیم، مثلا در یه مدت زمانی بر روی جمعیتی که با روش‌های ریاضی و آمار احتمالا تعمیم به کل جمعیت باشه، برای کلی محاسبه اینجاست که ریاضی وارد می‌شه منحنی نرمالو درصد خطای اولیه و غنی قبول می‌کنیم که مثلا ما یک درصد خطا داشته باشیم با اون خطا اون وقت می‌گیم، این تغییر قابل این چیزی که مشاهده می‌کنیم، قابل تعمیم به کل جامعه است و یک ولیو می‌گیریم اگه از اول تا چه حد خطا رو کم می‌گرفتیم، همچنان این معنی درباره که الان من دیگه واردش نمی‌شم، ولی به هر حال با روش‌های ریاضی ما یک نمونه‌ای انتخاب می‌کنیم که این قابل تامین به کل جامعه باشه.
بعد می‌بینیم که آیا مثلا در طول مثلا ۳۰ سال گذشته در زمان‌هایی که ماه کامل بوده در این جمعیتی که ما داریم بررسی می‌کنیم، واقعا تعداد مراجعه به بیمارستان روانی، تعداد ویزیت اورژانس روانی، تعداد زنگ و مراکز خدمات روانی، وقتی ماه کامل بوده بیشتر بوده از زمانی که نبوده یا پس ببینید. ما اینجوری اومدیم به‌جای اینکه به تجربه‌ی شخصی که در معرض خطا و اقسام دیگه بکنیم؛ بیایم به‌طور آبجکتی و ابزارهای مطالعه طراحی می‌کنیم که این هم ممکنه در معرض خطا باشه، ولی خیلی خیلی خیلی کمتر از پرورشاین مطالعات انجام شده در کل بالا یعنی در حجم باب دیدن نه خیلی از اون نظریه‌هایی که ما قبلا راجب ماه داشتیم.
مثل اینکه مثلا در ماه کامل بیماری اینا بیشتر می‌شه و امثال اون‌ها، این مطالعات نشون دادن که همچین چیزی وجود نداره! همچین اتفاقی نمی‌افته! این هم در مورد بیماری روانیه، هم در مورد تاثیرشان فرض بفرمایید سیکل قاعدگی چرخه قاعدگی خانوم‌هاست و هم در مورد مسائل دیگه این نشون داد.
با این مطالعات علمی، یعنی مطالعاتی که معتبر انجام شدن و منتشر شدند و افرادی که با کار علمی آشنا هستن و مجلات معتبری که منابع علمی رو منتشر می‌کنن، اینا می‌گن که نه این حرفا نادرست بوده.
به نظرم از اینجا به بعد بیایم از اون طرف داستان نگاه بکنیم. تا الان درباره‌ی این صحبت کردیم که ماه نمی‌تواند مثلا رویدادهای قاعدگی خانم‌ها یا ماه‌گرفتگی‌هایی که روی بدن نوزادان هست تاثیر داشته باشه. به‌نظر از اینجا بعد از اون سمت داستان برامون صحبت بکنید و اینکه مثلا ماه‌گرفتگی‌های روی بدن نوزادام چی هستن و از نظر پزشکی عامل به‌وجود اومدنش چیه و بعد بریم سراغ اثر ماه روی همچین پدیده‌ای.
خب بگزارید اول من اون تعبیری که شما به‌کار بردین رو یه کمی راجبش صحبت کنم. مطالعات علمی نشون ندادن که ماه نمی‌تونه همچین تاثیری داشته باشه. مطالعات علمی تا حالا شاهد و قرینه‌ای دال بر اینکه ماه می‌تونه همچین تاثیری داشته باشه نشون نداده.
ببینید این بیان با اینکه ما بگیم مطلقا ماه نمی‌تونه مطالعاتیرا یک وقتی در آینده کسی یه مطالعه‌ای کرد و نشون داد که اتفاقا ما مثلا در شرایط خاصی یا بر روی گروه خاصی از افراد می‌تونه همچین تاثیری داشته باشه، مثلا ما بگیم آیا بیام نمونه‌های داخل خونه رو حذف کنیم نمونه‌هایی که برن بیرون خونه بودن رو بررسی کنیم ما بیایم مثلا بیماری‌های روانی حاد رو بذاریم کنار فقط تغییر مود یا حلمه رو ببینیم. نه ممکنه یه تفاوتی هم دیده بشه، بعد اونوقت باید ببینیم این تفاوت آیا رابطه‌ی علی هم نشون میده یا نه این بخش دوم قضیه‌ست و تفاوتی هست.
حالا فرض کنید وقتی ماه کامل آدم‌ها یه مقدار رفتارهای خشن بیشتر نشون می‌دن، این به‌خاطر تاثیر ماه روی مغز افراد. نور بیشتر وقتی بیشتر فعالیت می‌کنند، وقتی بیشتر فعالیت کرد خشن‌ترن؛ یعنی ببینید اول ما باید ببینیم که آیا یک همراهی نشون داده می‌شه یا نه؟ تا حالا نشون داده نشده. آیا ممکنه نشون داده بشه؟ بله. دو: وقتی همچین چیزی نشون داده شد، آیا این رابطه‌ی علی نشون میده، یعنی اون باعث این گونه که از نظر زمانی جلوتر؟ نه الزاما. این باعث اون شده که از زمان رانیریلا ممکنه باشه. ممکنه که یه چیز دیگه‌ای دخیل باشه که اونم باز بایستی حالا به‌طور علمی دنبالش رفت و توجیهش به‌دست آورد. پس علم نشون نداده تا حالا علم نشون نداده که همچین همراهی دستبرد همچین همراهی وجود داشته باشه.
خب حالا اون وقت ما میایم می‌گیم پس علت اینکه مثلا فرض بفرمایید که بعضی افراد لکه‌های پوستی روی پوست‌شون ایجاد می‌شه چیه؟ علت اینکه فرض بفرمایید که بعضی افراد گاهی اوقات دچار عدم تعادل ذهنی و روانی می‌شن چیه؟ بسیار خب، ما شاخه‌ی علم به‌جای اینکه این رو باید از متخصص پوست پرسید. ما می‌دونیم که رنگ و ظاهر پوست آدم‌ها تحت تاثیر عوامل مختلفی هست. یکی از اون‌ها تولید رنگای ملانین در پوست هست. این تولید رنگ‌های ملانین به‌دلایل مختلفی ممکن که مختل بشه. یکی از اون دلایل بیماری‌های خودایمنی باشه؛ یعنی اون سلول‌های ملانین کننده‌ی بیماری توسط سیستم‌ایمنی خود، بدن مورد حمله قرار می‌گیرن تاسمانی تولید نمی‌کنه. هیچ ربطی هم به ماه نداره. یا فرض بفرمایید که ممکنه عروق‌رسانی به بخشی از پوست بدن به دلایلی بیشتر یا کمتر بشه یا تغییراتی ایجاد بکنه اونم هیچ ربطی به ماه نداره؛ ولی وقتی شما می‌رید توی متالوژی می‌بینید که براش دلیلش و پیدا می‌کنند به همین روش‌های علمی و البته علوم پایه، اونم هیچ ربطی به ماه نداره.
روش روش‌های آماری نیست روش‌های دیگه داره که رجاییشه پرداخت علوم بالینی روش‌های آماری داره و برای درمانش پیدا می‌کنند. بنابراین شما می‌گید که تغییر رنگ پوستی که حالا نامش ماه‌گرفتگی و اینا نامیده می‌شه، علتش چیه؟ من به شما می‌گم که من درماتولوژیست نیستم، متخصص پوست نیستم، ولی اگه شما برین متخصص پوست به شما نمی‌گه علتش ماهه، علتش نفرینه، علتش اینه که مادر به موقع نمازش رو نخونده یا هر چیزی مانند اون.
در ساختار طبیعی پوست یعنی آنچه که رنگ پوست رو تشکیل می‌ده شامل رنگانه‌های ملانی، شامل عروق رسانی خون پیدا می‌کنه و تجربه‌ی ۲۰۰ سال گذشته نشون داده که به این طریق درمانش هم بهتر پیدا می‌شه، یعنی شما ماه‌گرفتگی و هرچی بدید که در پیش خدای ما قربانی کنید، بدین هدیه بدید به معبد ماه، امکان نداره خوب شه! ولی در متالون داده که می‌تونه خیلی از این بیماری‌ها به‌طور موثر و درمان بکنه و اصلاح بکنه؛ بنابراین من می‌گم که حالا تمام اون چیزایی که به ما نسبت می‌دادیم حالا به‌جای اینکه بریم اونو به ماه نسبت بدیم باید بریم از متخصص علمی اون‌چیز بپرسیم و اون به ما بگه که چگونه می‌تونیم درمان کنیم.
برای درمان شبیه اون در مورد اختلالات روانی و خلقی هم هست. خب ما می‌دونیم مثلا بعضی از اختلالات خلقی انسان واقعا با فصل‌ها ارتباط دارن بخاطر اینکه در معرض آفتاب بودن تغییراتی از سطح هورمون ملاتونین هست که توسط غده پاینیال، غده‌ای هست که ترشح می‌کنه و تغییرات خلقی و ریتمی انسان رو تایین می‌کنه. یا مثلا سطوح دوپامین یا سطوح مثلا فرض بفرمایید، آمفتامین و چیزهایی مانندش در خون و همه‌ی این‌ها که به‌طور علمی مشخص این‌هادر معرض آفتاب قرار گرفتن تغییر می‌کنه؛ بنابراین ما یه چیزی داریم به اسم اختلالات خلقی فصلی که تا داره میان این رو در معرض نور حتی منشا نور مصنوعی قرار می‌دن.
در داخل خونه با این نور بیشتر اینا اون حالت تغییرات خلقی‌شون بهتر می‌شه افسردگی‌شان بهتر می‌شه بنابراین این‌ها به‌طور علمی قابل بررسیه، اما اینکه بگیم که ماه مثلا یک تغییر در اون ایجاد می‌کنه نیست، علم‌ تا به‌حال به همیچین چیزی نرسیده؛ بلکه علل دیگری برای این اختلال خلقی روانی، در واقع شناخته شده و براشون درمان‌هایی پیدا شده.»

حالا که این صحبت‌ها رو شنیدیم بد نیست یک تحقیق بسیار جالب که در این زمینه انجام شده رو هم بررسی کنیم. اگر شمایی که شنونده‌ی این اپیزود هستید، خانم هستید قطعا درباره‌ی اپلیکیشن‌های پریود ترکینگ شنیدید و احتمالا یکی از این اپلیکیشن‌ها رو هم روی گوشی‌تون نصب دارید. اگر هم خانوم نیستید یا کلا با این اپلیکیشن‌ها آشنایی ندارید، خیلی کوتاه بگم که پریود ترکرها اپلیکیشن‌هایی هستن که تقویم دارن و شما می‌تونید تاریخ پریودها، روابط جنسی و علائم جسمی و روحی مرتبط با دوره‌ی ماهانه رو داخلش علامت بزنید. یکی از این اپلیکشن‌ها اسمش هست clue که با دسترسی به داده‌ی حدود ۷.۵ میلیون چرخه‌ی ماهیانه اومده و هرگونه ارتباطی بین فازهای ماه و این چرخه رو بررسی کرده. من نتایج این تحقیق رو به اختصار براتون می‌خونم:

براساس این مقدار داده هیچ‌گونه هماهنگی‌ای بین فازهای ماه و چرخه‌ی ماهیانه‌ی خانم‌ها وجود نداره. در مواردی هم که نوعی ارتباط بین این دو متغیر دیده شده، نوع ارتباط یکسان نبوده و براساس چرخه‌ی ماهیانه‌ی هر فرد مقدار متفاوتی داشته. طول چرخه‌ی ماهیانه در افراد مختلف متفاوته و به عوامل زیادی از جمله نژاد، سن و محل زندگی افراد بستگی داره. اون چیزی که ازش به‌عنوان همگامی دوره‌ی ماه و دوره‌ی زنانه یاد می‌شه، در واقع طول میانگین این چرخه هستش. به عبارتی در خیلی از خانم‌ها چرخه ممکنه بالای ۲۸ روز باشه، در خیلی‌ها هم زیر ۲۸ روز.

اما تحقیق اپلیکیشن کلو تنها تحقیقی نیست که انجام شده هرچند از نظر حجم داده یکی از بزرگ‌ترین مطالعات انجام شده توی چند سال اخیره. مطالعات دیگه‌ای هم انجام شدن که مهم‌ترین‌هاشون در دهه‌ی ۸۰ بودن. مثلا می‌تونم به مقاله‌ی Lunar and menstrual phase locking اشاره کنم که سال ۱۹۸۰ در American Journal of Obstetrics and Gynecology منتشر شده.
این مطالعه روی زنانی تمرکز کرده که چرخه‌ی ماهانه‌شون هم‌اندازه‌ی چرخه‌ی ماه یا همون ۲۹ روز باشه و به این ترتیب بقیه‌ی موارد رو کنار گذاشته. ۶۸ تا مورد رو بررسی کردن که از این ۶۸ نفر، ۴۷ نفر یعنی حدود ۷۰ درصدشون پریود رو بین تربیع اول و سوم ماه تجربه می‌کردن.
از تربیع ماه که صحبت می‌کنیم منظور زمانیه که ماه، نیمه به نظر میاد. در واقع می‌شه بین هفتم تا بیست و یکم ماه قمری که شامل شب ماه کامل هم می‌شه. به‌دلیل این که درصد به‌دست اومده درصد بالایی بوده، محقق‌ها به این نتیجه رسیدن که بین چرخه‌ی ماهانه‌ی زنانی که چرخه‌ی ۲۹ روزه دارن و فازهای ماه ارتباطی وجود داره.

نویسنده‌ی اصلی و اول این مقاله خانمیه به اسم وینفرد بی کاتلر. ایشون دکترای زیست‌شناسی داره و دوره‌های پسادکتری خودش رو به تحقیق درباره‌ی غدد درون‌ریز رفتاری گذرونده. زمینه‌ی تحقیقاتش به گفته‌ی ریسرچ گیت روی سلامت زنان متمرکزه و یه مرکز سلامت زنان به اسم آتنا رو هم بنیان‌گذاری کرده. کاتلر بعد از مقاله‌ای که صحبتش رو کردیم، مطالعات دیگه‌ای رو هم روی موضوع تاثیر ماه بر عادت ماهانه انجام داده که ادامه‌ی مقاله‌ی اولش هستن. نتایجی که بهشون رسیده می‌گه در زنانی که چرخه‌ی ۲۹ روزه دارن، احتمال وقوع عادت ماهانه بین تربیع اول و سوم بیشتر از بقیه‌ی ماهه. این آمار در نتایجی که کاتلر بهشون رسیده به وضوح دیده می‌شه اما دوتا نکته وجود داره که باید بهشون توجه کنیم.

اول این که طبق نتایج کاتلر هرچند احتمال وقوع پریود در هفته‌ی اول ماه قمری کمتر از هفته‌ی دوم و سومه، این اختلاف خیلی بزرگ نیست. دوما این نتایج فقط یک تعداد خاص از زنان رو در نظر می‌گیره در حالی که چرخه‌ی ماهانه‌ی خیلی‌های دیگه یا این مقدار نیست یا اصلاً منظم نیست که بشه قضاوت خاصی روشون انجام داد.

تحقیقات دیگه‌ای هم قبل و بعد از کاتلر انجام شده. بعضیاشون نتایج کاتلر رو تایید کردن و بعضی‌ها هم هیچ ارتباطی بین سیستم تولید مثل زنان و چرخه‌ی ماه پیدا نکردن. از اونجایی که بحث پیدا کردن معنی‌داری آماری رو در اپیزود پیش از زبون دکتر فتوحی شنیدیم من دیگه اینجا واردش نمیشم و فقط پیشنهاد می‌کنم نسخه‌ی کامل مصاحبه‌ی ایشون رو بشنوید تا بتونید دیدگاه و قضاوت درست‌تری نسبت به ماجرا داشته باشیم.

و اما بحث انسان‌ها رو ببندیم و بریم سراغ حیوون‌ها. به هر حال افسانه‌های ماه در درجه‌ی اول از رفتار حیوون‌ها شروع شده. مثلا یک دلیل ارتباط افسانه‌ی گرگینه‌ها و ماه این بوده که مردم اعتقاد داشتن گرگ‌ها در شب‌هایی که ماه کامله، رو به ماه زوزه می‌کشن.

و جالبه که بدونیم در این بخش برخلاف بخش‌های بعدی، شواهدی داریم که نشون می‌ده ماه واقعا روی رفتار حیوانات تاثیر داره.

مکانیزم اثر ماه روی جانوران به‌طور کامل مشخص نیست و فقط چند تئوری درباره‌ی اون وجود داره. مشکل اینجاست که ما تعداد زیادی گونه‌ی جانوری داریم که رفتارشون رو به‌صورت کامل نمی‌شناسیم و همین بررسی تاثیر ماه روی اون‌ها رو سخت می‌کنه.

در اینجا گفتگویی داشتیم با آقای حامد میرزاخلیل، نویسنده کتاب آلودگی نوری و رئیس انجمن نور پاک در ایران.

خب حامد جان الان نور ماه روی حیوانات تاثیر داره؟
بله. بله. روی خیلی‌ها تاثیر مستقیم داره.
فقط روی حیوانات یا روی گیاهان هم موثره؟
روی گیاهان هم موثره یه سری گونه‌هایی هستند که اصلا زندگی‌شون و یه‌جورایی شکوفه‌زایی شون با تاریکی یا نور ماه عجین هستش، ولی اگر بریم اول سراغ حیوون‌ها جانوران به‌طور مشخص مثلا بچه لاک‌پشت‌های دریایی، وقتی سر از تخم بیرون میارن در شب، با نور ماه و نور ستاره‌هایی که روی آب دریا هست مسیرشون رو پیدا می‌کنن. یعنی عجیبه که اینا به‌سمت دریا به‌طور غریزی می‌رن و بعد از تحقیقاتی که دانشمندان متوجه شدن که به‌خاطر این نور خیلی ضعیفی هستش که ستاره‌ها روی آب دارن و خب این انقدر نور کمه که اگر یک طرف دیگه‌ای یا حتی از سمت دریا نور مصنوعی روشن باشه، اونا رو دچار اختلال می‌کنن. خودش رو تغییر قرار می‌ده و ممکنه اصلا مسیرشون عوض بشه و مثلا زنده به دریا نرسه!
دیگه داریم چیزی که شبیه به این باشه؟‌
جغد. جغد کلا در شب هستش. در نور کامل ما دیده شده که هم فعالیتش بیشتر جفت‌یابی بیشتر در شب هستش. نشون دادن پراش در زیر نور ماه کامل بیشتر شده و به‌نظر می‌رسه که به‌خاطر درخشندگی زیر نور ماه برای جفتش، جفت احتمالیش بتونه که این کار رو انجام بده و جفت‌یابی این کار انجام می‌ده یا مثلا گورکن.
گورکن زیر نور کامل ما کمتر قلمروی خودشون رو علامت گذاری می‌کنن. در زمان‌های دیگه فعالیت خیلی پرکار هستش در شب؛ ولی زیر نور ماه فعالیت‌ها کم می‌شه. جفت گیریشون زیر نور ماه کمتر می‌شه. فعالیت‌شون کم می‌شه و توی روزهای دیگه ماه بیشتر می‌شه. ببینید دو دسته‌اند اون بخش شکار هست و شکارچی. خب شکارچی یه چیز قبلش بهتون بگم که اصلا این تصور اینکه شب می‌شه و خیلی از حیوانات جز جغد و خفاش می‌رن می‌خوابن این تصور اشتباهیه! غیر از تمام خیلی از حشرات و حتی پرندگان، پستانداران بزرگ هم در شب فعالیت می‌کنن.
حالا چون من فکر کنم صحبت کردیم با مهمان قبلی‌تون که یوزپلنگ و پلنگ و اینا شکار می‌کنن، غیر از اون مثلا مثل زرافه، گاو، گورخر همه‌ی این‌ها در شب همون نشخوار رو می‌کنن، حرکت می‌کنن، راه میرن حالا فعالیت دارن؛ اینجوری نیستش که برن بخوابن. و از داخل پرانتز بگیم این رو که خوابی که انسان تجربه می‌کنه که با محیط قطع می‌شه و هیچ چیزی حس نمی‌کنه رو جانوران ندارن! این خواب رو دیگه یعنی یه چرتی می‌زنن یه تیکه نپی هستش برای همین همیشه یعنی باید هوشیار باشن نسبت‌به محیط.
این هم هستش که یعنی در تاریکی شب زندگی‌شون یه جوری ادامه داره و حواس‌شون باید به محیط باشه. اگر می‌خوابن یک خواب خیلی سبکی هستش. برگردیم روی اون شکار و شکارچی. شکارچی در شب هم خب وقتی شکار می‌کنه ترجیحش اینه که در زیر نور ماه کامل که دید بهتر نور بهتره، فعالیت بیشتری داشته باشه و خب راحت‌ترم هست، احتمالا شکار رو پیدا می‌کنه. از اون‌ور هم شکار به انتخاب طبیعی با اون تجربه‌ای که چند میلیون سال کسب کرده، به این نتیجه رسیده که در وقتی که ماه کامل زیاد بیرون نیان و فعالیت‌شون به‌خاطر همین کم می‌شه.
مثلا مثل موش‌ها ماهیگری که خدمت‌تون گفتم یا مثلا مورچه‌خوارهای کوچیکی که حالا اسمشو مورچه‌خوار نیست و مورخانی اندازه‌اش بزرگ‌تر ولی ما بر اصطلاح تو بچگی بهشون می‌گفتیم مورچه انگلیسی می‌گن دودل‌باکس که یه چاله‌های خیلی کوچولویی می‌کنه که مورچه میره توش بیفته و حالا مثلا مورچه می‌خوره. این زیر نور ماه کامل چاله‌ها رو دیده شده که این چاله‌ها رو عمیق‌تر می‌کنه و احتمال می‌ده که یعنی فعالیت حشره‌ها یا مورچه حالا بیشتر شده و این چاله عمیق‌تر موجب می‌شه که شکار بیشتری عایدش بشه.
در اون شب‌هایی که حالا ما یه مقداری نور بیشتر یه چیز جالب آقای دیوید مینوی یه بوم‌شناسی از دانشگاه گلاسکو کشور اسکاتلند با تجربه‌ای که ایشون داره یه جمله‌ی قشنگ می‌گه. میگه نور پس از دسترس در دسترس بودن غذا برای جانوران مهم‌ترین محرک محیطی تغییرات رفتاری و فیزیولوژی جانداران هستش و حالا ما در کنار این ببینیم که حواس‌مون باشه چقدر از نور مصنوعی توی شهرها داریم به‌طور فزاینده و غیر استاندارد استفاده می‌کنیم و فکر می‌کنیم فقط تو شهر اینجوریه حواسمون نیست که جاهایی مثل تهران، اصفهان، مشهد ۳۰۰ کیلومتر از شهر دور می‌شه هنوز آسمان تابون داره. محیط اکوسیستم دچار اختلال می‌کند به‌طور مثال برگردیم رو همون موضوع بحث شما تاثیر نور ما یا نور مصنوعی شهر روی پرندگان چی هستش، پرندگان مهاجر به‌طور اخص ترجیح می‌دن در شب مهاجرت کنن به‌خاطر اینکه در روز هم احتمال شکارشون توسط پرندگان بزرگ شکاری بیشتر هست.
هم نور آفتاب آب بدن تبدیل می‌کنه و تشنگی براشون میاره در شب، ترجیح‌شون اینه که مهاجرت‌های عظیمی بزرگ در شب اتفاق براشون بیوفته. جهت‌یابی پرنده‌ها با نور با الگوهای ستاره‌ها و جهت ماهر این‌ها هستش وقتی نور مصنوعی شهرهایی غلبه می‌کنه بر این نور ستاره‌ها و ما جهت دچار اختلال می‌شه. من اگر مخصوصا این که اگر اون شهر نورپردازی‌های رنگارنگ داشته باشه مثلا برج‌ها آسمان‌خراش‌های بلندی که نورهای تندی داشته باشه مثلا بنفش و سبز و قرمز و جذب اون‌ها می‌شن و وقتی دیگه وارد منطقه‌ی شهری شدن دیگه عوامل مرگ‌شون خیلی زیاد هستش برخورد با نماهای شیشه‌ای هستش شکار شدن هستش خسته شدن‌شون به‌خاطر فرار از این استرس شهری‌ست و عوامل خیلی زیادی که واقعا آمار کشته شدن‌های این پرندگان عجیب و تاسف‌آوره یا سوسک سینگلتون هم همین‌طور سرنال‌های ستاره‌ها جهت‌یابی می‌کنه و در شب فعالیت می‌کنه.
متاسفانه حالا مقاله‌ای که به‌طور اخص و این کار شده وقتی آسمان تاریک تاریک نیست یعنی ستاره‌ها دیده نمی‌شن با نور شهر روشن شدن اختلال در جهت‌یابی براش پیش میاد یا حالا بحث شما وقتی نور ماه کامل هستش فعالیتش بیشتر نور ماه کمتر هست، فعالیت کمتری رو ازش شاهدیم.
در مورد گیاهان هم قوزک پنبه در تاریکی باز می‌شه هر نوع نور مصنوعی در محیط منجر به این می‌شه که این باز شدن این دچار اختلال بشه و همین‌طور در نور ماه کامل قوزک کودک پنبه باز نمی‌شه ترجیحش در تاریکی محض هستش.
زعفران هم همین‌طور منتهایی باز می‌شن و قبل از طلوع خورشید باید کنده بشن که اگر خورشید بهشون بخوره، دیگه اون قابلیت و اون کیفیت رو دیگه ندارن. یه مورد جالب هم در مورد مرجان‌هاست می‌دونیم که تقریبا ۸۰ درصد اکسیژن کره‌ی زمین رو مرجان‌ها تولید می‌کنند. مرجان‌ها در نور ماه کامل تخم‌ریزی بیشتری دارند. البته که در کنار نور ماه آب و هوا و دمای آب هم توی زندگی این‌ها تاثیر مهمی داره و یکی از شاخص‌های مهم محیط زیست هست دیگه مرجانه. به‌خاطر اینکه آلودگی راحت جذب می‌کنه و همین‌طور نقش مهمی که در تولید اکسیژن دارن برای زندگی مجودات زنده هم شاخص مهمی هستن هم برای ما خیلی حفظ‌شون ضروری هستش.
نور در شب، خیلی تاثیر می‌ذاره هم روی گیاهان و هم روی زندگی حیوانات، درسته؟
بله بله
خب شما خودتون چیکار می‌کنید، توی اون گروهی که دارید؟
ما سعی می‌کنیم که مردم آگاه بشن به این که هرچیزی که خب استاندارد داره و کم یا زیاد استفاده کردن از اون می‌تونه ضرر داشته باشه، نور هم توی اون قالب قرار بگیره، این آگاهی رو به مردم و مسئولین، سعی می‌کنیم بریم که از نور به اندازه‌ی کافی استفاده کنند. همدر هم در بیرون از منزل به اندازه‌ی کافی و اونجایی که لازم داریم روشن باشه، یعنی تقریبا زیر پامون، ولی متاسفانه هرجایی در بیرون از خونه‌ها از پروژکتورها استفاده می‌کنند، زاویه خوب تنظیم نمی‌شه و اینکه در کنار این رنگ نور هم خیلی مهم هستش. به‌طور مثال اگر یک پروژکتور با توان مساوی یعنی مثلا جفت‌شون ۱۰۰ باید بریم اگر یکی‌شون زرد باشه یکی‌شون سفید باشه اونی که سفیدست آلودگی نوری بیشتری برای ما و اتمسفر کره‌ی زمین داره.
یعنی در اتمسفر بیشتر پخش می‌شه تا نور زرین خاصیت مولکول‌های کره‌ی زمین است، مولکول‌های کره‌زمین و اون نور سفید تاثیر مخرب‌تری محیط زیست داره و هم به‌خاطر پراکنش بیشتری که توی اتمسفر داره و این الان دغدغه‌ی هم‌زیست، هم محیط‌زیستی در کل دنیا به‌طوریکه انجمن پزشکی نور مناسب زیست انسان رو دو هزار و هشتصد کلوی تعیین کرده یعنی نور هرچقدر پایین‌تر بره، نور به رنگ قرمز می‌ره هر چی این عدد بالاتر بره نور به رنگ سفید و بعد آبی سوق داده می‌شه؛ یعنی اگه مثلا ۶ هزار کلوین دیگه نور سفید نیست آبیه، ولی عمدتا این نورهای سفیدی که ما توی خونه‌ها استفاده می‌کنیم، ۴۵۰۰ کلوین هستش که خب خیلی هم برای شب و زندگی ما در اتاق مناسب نیست به‌خاطر اینکه ترشح ملاتونین متوقف می‌کند و ساعت بیولوژیک رو مختل می‌کنه.
ساعت بیولوژیک وقتی مختل بشه دوره‌های یوریتمیک مردان زنان همه بهم می‌ریزه چرخه‌های خواب و بیداری، چرخ غذا خوردن، گشنگی و سیری همه بهم می‌ریزه و شما دیگه بدن‌تون به‌طور طبیعی کار نمی‌کنه؛ یعنی ممکنه مثلا ۸ ساعت در شبانه‌روز بخوابی ولی هنوز بدن‌تون خسته‌ست، مخصوصا در مورد خانم‌ها خیلی مشخص و خیلی واضح این اتفاق ناگوار براشون می‌افته.

در حال حاضر مطابق نتایجی که از تحقیقات به وجود اومده، به‌نظر میاد که ماه روی بعضی از رفتارهای حیوونا مثل سیستم تولید مثل اونا تاثیر داره. در واقع نور ماه باعث میشه که غدد جنسی بعضی از جانورها مخصوصا جانورهای ساکن دریا فعال بشه و شروع به آزاد کردن سلول‌های جنسی بکنه. مرجان‌ها، مارماهی‌ها و بعضی از گونه‌های ماهی‌ها مثال‌های خوبی در این زمینه هستن که تحقیق هم روشون انجام شده یا مثلا این موضوع تایید شده که بعضی از جانورهای مهاجر با کمک نور ماه جهت‌یابی می‌کنن و مسیر مهاجرت‌شون رو تشخیص میدن.

اما برگردیم به گرگ. آیا نور ماه واقعا باعث زوزه کشیدن گرگ می‌شه؟ و آیا حیوون دیگه‌ای هم وجود داره که موقع حضور ماه کامل در آسمون رفتار عجیبی از خودش نشون بده؟

برای شناخت بهتر رفتارهای حیوانات گفت‌وگویی داشتیم با دکتر سیاوش یالپانیان متخصص محیط زیست.

«اصولا پیدایش پستانداران بر می‌گرده به شب. این یعنی تا قبل از این تصور این بود که بعد از انقراض دایناسورها، پستان‌داران پدید اومدن، اما الان نظر جدید اینه که نه هم‌زمان با دوره‌ی دایناسورها، پستانداران روی زمین پدیدار شدن. یکی از دلایلی که باعث گسترش پستانداران بر روی زمین شد شب بود. یه سری از جانورانی که تازه ظهور پیدا کرده بودند، اینا خون‌گرم بودن و می‌تونستن شب‌ها فعالیت بکنن، این پستانداران اولیه‌اند، حشره‌خوارهای اولیه.
برای همین دقیقا رژیم غذایی‌شون رو جوری انتخاب کردن که بتونن از منابع غذایی استفاده بکنن که شب‌ها بی‌حرکت‌ان، مثل حشرات. بنابراین اصولا می‌شه شب رو مبدای برای حضور پستانداران بر روی زمین در نظر گرفت. خیلی از حیوانات هنوزم فعالیت‌هاشونو منوت به شبه، بهشون می‌گیم حیوانات شب فعال، حالا اکثرا گوشت‌خواران شب فعالن ولی خیلی از علف‌خواران، خیلی از پرنده‌هام هنوز فعالیت‌شون مربوط به شب رو می‌شه مبنایی برای آغاز حضور پستانداران بر روی زمین درنظر گرفت.
یه‌سری از حیوانات نسبت‌به نور ماه یک حالت جاذبه داره، یعنی حالت براشون جذابه! یکی از احتمالا خیلی خیلی از ماها تصویر زوزه کشیدن گرگ‌ها رو توی نور ماه دیدیم یا داستان پنجه کشیدن پلنگ به ماه. این‌ها بخشیش افسانه هست، بخشیش واقعیت.
واقعا اینکه ماه روی خیلی از موجودات اثر می‌ذاره و به‌خصوص یک پژوهشگری هست اسمش آقای دیوید مچ، توی آمریکا روی رفتار گرگ‌ها کارکرده، فعالیت شکارگری گرگ‌ها در زمانی که ماه کامل هست به اوج خودش می‌رسه، گرگ‌ها واقعا وابسته به نور ماه و روزه کشیدن‌اش تفاوت پیدا می‌کنه، فعالیت‌ها کاهش و تفاوت پیدا می‌کنه و خوی گرگی‌شان خشونت اگر درنظر بگیریم یا خوی تهاجمی‌شون توی شب‌هایی که ماه کامل تقریبا می‌شه گفت به اوج خودش می‌رسه.
بیشترین شکارگری‌شون توی اون دوره اتفاق می‌فته و خود پلنگ هم همین‌جوریه خیلی وقتا یه بخشیش افسانه‌ها پلنگ به سمت ماه پنجه می‌اندازه و می‌خواد بگیرتش، ولی موضوع اینه که اثر ماه روی گوشت‌خواران خیلی ثابت‌شده‌ و تحریک‌شون می‌کنه به شکار کردن و یه جورایی اوج فعالیتش زمانیکه کامل یه نظریه هست که هنوز خیلی دقیق نمی‌شه در موردش صحبت کرد.
شبکه‌ی گربه‌سانان یه حالت آینه مانند داره و اگر که حالا توی شب به چشم گربه یا سگ معمولا گوشت‌خواران نگاه بکنید یه حالت براقی داره. این شبکه‌ی نور ماه رو خیلی جذب می‌کنه روی یه‌سری از بخش‌های بدن‌شون اثر می‌ذاره باعث می‌شه فعالیت‌شون بیشتر بشه؛
ولی خیلی خیلی ثابت شده نیست و بیشتر از اون که اثر فیزیولوژیکی داشته باشه اثر روانی داره. یعنی روی رفتارشون تاثیر می‌ذاره این رفتار منبع بیولوژیکی یا فیزیکی نداره فعلا این هنوز پیدا نشده در برابر نورهای دیگه فریز می‌شه، یعنی اینکه اگر توی بیابان به‌سمت گرگ، پلنگ یا هر حیوان دیگه‌ای نور به‌طور ناگهانی روشن بشه، این باعث می‌شه که اینا فریز بشن. یکی از مشکلاتی که برای یوزپلنگ ما الان داریم اینه که نوری که شما میگی می‌خواد از جاده عبور بکنه ماشین با نور بالا داره رد می‌شه و این حیوان اصلا تمام حرکتش قفل می‌شه و باعث می‌شه که تصادف به‌خاطر همین جاده‌ی مامی و عباس آباد نوشتن که با نور پایین حرکت بکنیم.
غیر از نور ماه اثر منفی داره. نور ماه فعالیت‌شون مثبت می‌کنه ولی نورهای دیگه این‌جوری اذیت‌شون برای پروانه‌های نارکوتیک مهاجرت می‌کنند که بهش میگن مهاجرت امپراتور پروانه‌های امپراتور دقیقا تو شب‌ها با نور ماه میرن. خیلی هم جالب این رفتارشناسانه اصولا تفاوت پروانه با شاپرک اینه‌ که پروانه‌ها روز فعالند و ما معمولا پروانه‌ها رو شب‌ها نمی‌بینیم، ولی در مورد پروانه‌های منار استفاده از ماه برای مسیرشون دقیقا ثابت شده و دارن استفاده می‌کنن دوره‌های تولید مثلی حیوانات اصولا ربطی به ماه یا خورشید و این‌ها نداره اینا در یک زمانی که بستگی‌به فراوانی غذا داره مثلا گوشت‌خواران اواخر زمستان اواسط اوایل تا اواسط زمستان زمان جفتگیری در غیر این صورت مثلا در تابستان هم ما ماه کامل داریم دیگه در سال پیش میاد ولی اثری روی فعالیت‌های جفت‌گیری نداره.
اکثر حیواناتی که شب فعالند حالا همون بهشون میگیم حیوانات شب فعال، معمولا شکارچیانی حالت کاور داره برای فعالیت‌هاشون که بتونن به شکار نزدیک بشن زمان‌هایی که ماه کامله یا حالا ما نور ماه رو داریم این اثر ماه روی شکارگریش اثر می‌گذاره یعنی حالا جاذبه‌ی ماه یا حالا هر چیزی که هست اون من واقعا نمی‌دونم دیافیزی مشخص نیست، ولی باعث میشه که این‌ها هوشیارتر بشنو عرض کردم در مورد گرگ‌ها یه حالت تهاجمی‌تری پیدا می‌کنن خیلی حیوانات اینجوری هستن حالا من اگه سوال شما متوجه شده باشم درست، معمولا حیوانات شکارچی تحت تاثیر ماه قرار می‌گیره بقیه خیلی اثر ماه خیلی اثر آنچنانی روشون ندارد، بیشتر توی گوشت‌خواران دیده می‌شه. علف‌خوار معمولا با استراحت می‌کنند منتها حالت هوشیار، یعنی چون اونا معمولا تعمه‌اند و ممکنه شکار شکارچی‌ها بشن یه حالت هوشیاری داره، ولی رفتار مثلا اگر بخوان جابه‌جا بشن به‌دنبال غذا بگردن و اگه دنبال آب بگردن اینا همه فعالیت‌هاشون منوت به روزه.
شکارچیان فعالیت می‌کنند در مورد پرنده‌ها پرنده‌های کناری مثل اردک از این شب‌ها که مهاجرت می‌کنن خیلی وابسته به نور ماه و حرکت ستاره‌ها البته میدان مقداری زمین روشون تاثیر داره و جهت‌یابی، ولی از ماه و ستاره‌ها هم استفاده می‌کنند ما دو گروه شکارچی داریم یکی عقاب‌ها هستند که عموما شب‌ها فعالیت می‌کنند. گروه بعدی جغدها هستند که اونایی تحت تاثیر ما نیستن همیشه در حال یعنی فعالیت‌شون همیشه در شب انجام می‌شه خیلی اثری روی شکارگری اون‌ها نداره. بله اثر می‌گذاره روشون.
یه چیز جالبی مورد پلنگ هست که من نمی‌دونم کی این رو گفته این من چند وقت پیش خیلی وقت پیش حدود بیست سال پیش توی وبلاگ آقای عباس جعفری من خوندم، مرحوم عباس جعفری. ایشون حالا یا از قول خودش بود یا از قول شاعری اون، عرض می‌کنم نمی‌دونم واقعا در مورد پلن نوشته بودن که مثل آن پلنگ خواب‌گرد، افزون شده بر فراز پرتگاهی، در جنگل مه‌آلود دوردست، به چشم‌انداز افسانه‌ی ماه چشم دوخته و در حسرت این خیز بلند می‌سوزد.
خیلی وقت‌ها توی این مخصوصا تو جنگل نشینان جنگل‌های خودمون خیلی وقت‌ها توی افسانه‌هاشان هست نقل قول‌شون هست که دیدن که پلنگ می‌بره، یعنی کار روی صخره‌ای جایی ایستاده و در حالی که داره پنجه می‌کشه به‌سمت ماه پریده و بعد لاشه‌ش رو پیدا کردن که افتاده. این حسگر نشانی خودمون هم هست، ولی صرفا مشاهده بوده به افسرانی واقعیت بودن حالا خیلی می‌شه بهش اتکا کرد به‌عنوان بگیم که این اتفاق افتاده و اثر می‌ذاره و این، این کار رو انجام می‌دن بیشتر یه حالت نمادین و اسطوره‌ای تو ذهن‌شون داره، چون علاقه خیلی زیادی حالا همه‌ی اونایی که تو طبیعت گشت و گذار می‌کنن یکی از مهم‌ترین آرزوهاشون دیدن پلنگ و خب حالش خیلی افسانه‌های خیلی زیادی هست اینه‌که این‌جور چیزا براش درست می‌کنن خیلی نمی‌شه بهش اتکا کرد ولی هست.
به هر حال بوده چیزی که در موردش صحبت کردم یه کم من برگردم عقب اینکه اصلا چرا با گرگ‌ها مشکل داریم بعد به گرگ‌ها هم برسیم. اما خب چرا گرگ‌ها؟
مثل اینکه بوده حالا حدود ۳۰ هزار که آدم‌ها تقریبا یک‌جانشین شدن و دامدار شدن بزرگ‌ترین دشمن‌شون همین گرگ‌ها بود، یعنی حمله می‌کردند به دام‌هاشون و معمولا هم گفتم که با اوج فعالیت گرگ‌ها تانشمال میکردند و یه عداوت عجیبی بین انسان‌ها و گرگ‌ها شود بیشتر نه از طرف انسان‌ها چون اونا که طبق فطرت خودشون و ریزش دارن عمل می‌کنن.
اینه که ما یه حالت ترس، نفرت و در عین حال یه حالت احترام نسبت‌به گرگ‌ها پیدا کردیم. ازشون ترسیدیم و اون ترسی که در وجود ما و آوردن هم کنارش یه احترامی وجود داشت و بعد می‌گیم این شب‌های ماه کامل روزه کشیدن‌های طولانی گرگ‌ها، چون گرگان معمولا قلمروهاشون رو با روزه کشیدن تعیین می‌کنند.
در شب در طول روز که حالا با علامت‌هایی که می‌گذارن قلمروهاشون مشخصه، شب‌ها دسته‌های گرگ شروع می‌کنن برای هم زوزه کشیدن و قلمروهاشون رو مشخص می‌کنند و این صدایی که ما می‌شنیدیم در طول این چند هزار سال و صدای تهدیدها بود که مراقب باشیم که به گله‌هامون می‌خوان حمله کنن و بالاخره آسیب اقتصادی زندگی اونا وابسته به دام‌ها بوده این‌ها باعث شد که ما یه حالت عرض کردم عداوت و احترام هم‌زمان پیدا بکنیم و بعد دیدن صحنه‌ی ماه کامل و گرگ خیلی صحنه‌ی عجیبی اثر می‌ذاره و شاید از اینجا شروع شده که چون که گرگ‌ها به‌سمت ماه در شب‌های مکامله می‌کشن، گرگینه‌ها هم احتمالا یک چنین منبعی داشته باشه که از اونجا به وجود اومدن و اینجوری می‌ترسوندن.
سالی که گذشته حالا شاید یه مقدار چهره‌ی علم عوض شده، ما اون اطلاعاتی که داریم در مورد فیزیولوژی جانوران هست. سن‌شون، زمان تولید مثل‌شون، طول مدت بارداریشون، نحوه‌ی نگهداری از فرزندان‌شون، هنوز روی رفتار حیوانات کار نکردیم واقعا، یعنی اون بخش روانی و منتال قضیه رو هنوز بهش نرسیدیم. اینکه خیلی نمی‌شه در مورد رفتار حیوانات نظریه صددرصد داد.
حالا چه از طرف پژوهشگر چه از طرف شاعر و جدا از این ما انقدر توی طبیعت چهاچوب نداریم، یعنی اینکه بگیم که این رفتار در نتیجه‌ی مثلا تغییر فلان هورمون پیش میاد خیلی وقتا رفتارهای که حیوانات انجام میدن اصلا توی اون چارچوبی که ما تو ذهن‌مون داریم قرار نمی‌گیره. حالا یه‌سری نظریات براش پیش میاد، مثلا ممکنه که توی یک شکاری تو یک برنامه‌ی شکاری گرگ‌ها از شکار کردن صرف نظر بکنن یا پلنگ از خوردن اون طعمه‌ای که گرفته و می‌تونه صرف نظر بکنه.
نمی‌خوام ربطش بدم به مسائل احساسی و این‌جور چیز‌ها. طبیعتا اینجوری کارکردش اینجوری نیست. منتها این رو می‌خوام بگم که توی چارچوب قرار نمی‌گیره. ما هیچ دو به‌علاوه دو می‌شود چهری نداریم!
خیلی وقت‌ها ممکنه بشه پنج یا بشه صفر. در نهایت توی موضوع طبیعت، ما دو تا مسئله داریم یکی کسانی‌ که پژوهش می‌کنن، یکی کسانی که توی طبیعت هستند. این دو تا خیلی وقت‌ها هم فرق می‌کنن؛ یعنی اون کسی که توی طبیعت خیلی ساده مثال بزنم یه چوپان و طبیعت خیلی چیزا می‌بینه که یه پژوهشگر از پشت لپ‌تاپش یا مثلا عکس‌های ماهواره‌ای که می‌گیره یا حالا هر چیزی که ابزاری که داره نمی‌بینه!
واقعا نه می‌شه واقعا به حرف اون دسته‌ی مثلا حالا نماینده‌شون رو چوپان‌ها در نظر بگیریم یا طبیعت‌گرها نمی‌شه خیلی به اون‌ها اتکا کرد و نمی‌شه حالا فکت‌هایی که خیلی پژوهش‌گر‌ها در موردش صحبت می‌کنند و روش متفق‌القول هستند اطمینان صددرصد اما به هر حال به‌عنوان یک منبع قطعا پژوهشگر، یعنی چیزهایی که اونا مقالاتی که اونا منتشر می‌کنند. به هر حال بر اساس یک روش علمی دارن پیش می‌رن ولی خب مشاهداتی که میدانی پیش میاد گاهی وقتا اینا رو نقض می‌کنن اما اینا در کنار هم به نظرم همدیگه رو تکمیل می‌کنن.»

یکی از دلایل احتمالی تغییر رفتار حیوانات در زمان ماه کامل، اثر هورمون ملاتونینه. این هورمون که به هورمون تاریکی یا هورمون خواب هم معروفه، چرخه‌ی خواب و بیداری رو تنظیم می‌کنه و به عبارتی به بدن می‌گه که کی باید بیدار بشه و کی بخوابه. ممکنه شنیده باشید که گاهی ملاتونین رو به‌عنوان داروی خواب هم برای کسایی که مشکلات بی‌خوابی دارن تجویز می‌کنن.

تولید ملاتونین توسط مغز با نور محیط رابطه‌ی عکس داره. گیرنده‌های عصبی شبکیه‌ی چشم اگر در معرض نور قرار بگیرن پیامی رو به مغز مخابره می‌کنن که باعث کاهش ترشح ملاتونین بشه و ما حس کنیم احتیاجی به خواب نداریم و برعکس وقتی شبکیه هیچ نوری دریافت نکنه ترشح ملاتونین هم بالا میره و ما خواب آلود می‌شیم.

تصور می‌شه که تغییرات نور ماه با تغییر سطح ملاتونین در طول شب می‌تونه باعث تغییراتی در چرخه‌ی فعالیت جانورهایی مثل ماهی‌ها بشه. اما برای شکارچیان شب مثل پلنگ یا گرگ کمی باید با احتیاط بیشتری نظر بدیم چون دقیقا مشخص نیست که چه سازوکاری باعث تغییر رفتار این حیوانات در زمان ماه کامل می‌شه.

ماه تنها قمر طبیعی زمینه که میلیون‌ها سال پیش چرخش همیشه‌گیش به دور زمین رو شروع کرده. ماه عامل پدیده‌های بسیار زیادیه که خیلی‌هاشون مستقیما در به‌وجود اومدن حیات و تکامل اون نقش داشتن. یکی از دلایل این که شما وجود دارید و الان می‌تونید به این پادکست گوش بدید، ماهیه که شب‌ها در آسمون می‌بینید.

هزاران سال پیش بشر اولیه از غارها بیرون اومد، به آسمون نگاه کرد و کره‌ی درخشانی رو دید که بعضی شب‌ها باعث روشن شدن محیط اطرافش می‌شد. این کره‌ی درخشان خواب افرادی رو که در فضای باز استراحت می‌کردن بهم می‌ریخت و باعث می‌شد حیوانات شکارچی رفتار عجیبی از خودشون نشون بدن و همین اتفاق‌ها، سرآغاز افسانه‌های ماه شد.

هنوز سوال‌های زیادی درباره‌ی اثر ماه روی زندگی فعلی ما وجود داره که جواب دادن به اون‌ها مستلزم سال‌ها و شاید دهه‌ها تحقیقات مستمر باشه. با این وجود، ما امروز جواب یک سوال رو به قطعیت می‌دونیم: ماه باعث دیوانه شدن آدم‌ها نمی‌شه، ماه به سلامت روان و جسم ما صدمه نمی‌زنهَ، اگر کسی مرتکب قتل بشه، علتش ماه کامل نبوده؛ ماه در زندگی ما و سایر موجودات زنده‌ی روی زمین نقش داره، ولی این نقش برخلاف تصور ما بسیار مثبته.

https://castbox.fm/vi/671305356

این اپیزود هفتم از پادکست فیل‌کست، و قسمت سوم از سه‌گانه‌ی نفرین ماه بود که شنیدید. تنظیم متن و انتخاب موسیقی متن رو من شیرین شاطرزاده انجام دادم. ادیت و هماهنگی‌ها به عهده حسین خلیلی بوده. صدایی روایت‌های ابتدا و انتهای پادکست رو برامون خوند، صدای سعید جعفریه که در بخش ارتباطات و مارکتینگ پادکست به ما کمک می‌کنه. حامد پارساییان هم تازگی به ما پیوسته که در نقش آچار فرانسه هرجا کمک بخوایم به دادمون می‌رسه.

در نهایت هم از کارشناس‌های برنامه تشکر می‌کنیم که برای تهیه‌ی این اپیزود به ما کمک کردن.

یادتون باشه که فیل‌کست پادکستیه برای افرادی که می‌خوان بیشتر و عمیق‌تر فکر کنن. تصمیم‌گیری نهایی درباره حرف‌هایی که زدیم به عهده شماست اما اگر کنجکاو هستید و می‌خواین بیشتر بدونید، پیشنهاد می‌کنم سری به منابعی که در متن توضیحات پادکست ذکر کردیم بزنید. در ضمن می‌تونید اینستاگرام فیل‌کست رو به آدرس Fillcast_ فالو کنید، چون اونجا عکس‌ها و مطالب تکمیلی هم اپیزود رو قرار می‌دیم.

مرسی که تا اینجا همراه ما بودید. فیل‌کست هنوز راه زیادی تا رسیدن به کیفیت ایده‌آل در پیش داره و ما خوشحال می‌شیم اگه پیشنهادها و انتقادهای شما رو درباره‌ش بشنویم. از خودتون مراقبت کنید و گوش به زنگ باشید، چون فیلکست خیلی زود با یک اپیزود جدید برمی‌گرده!