نقد فیلم کاپون Capone تعهد تمام عیار تام هاردی به نقش

کارگردان

جاش ترنک

نویسنده

جاش ترنک

بازیگرها: تام هاردی,  لیندا کاردلینی,  کایل مک لاکلن,  نوئل فیشر,  مت دیلون,  جک لودن,  کاترین ناردوچی,  تیلدا دل تورو,  میسون گوچیون,  جما زیگلر

خلاصه‌‌‌‌‌فیلم

این فیلم داستان زندگی مردی 47 ساله به نام آل کاپون (Al Capone) که معروف ترین گنگستر و تبهکار آمریکاست را پس از 10 سال در زندان بودن، روایت می کند.


«کاپون» تنها فیلمی است که در مظان اتهام شیک نشان دادن زندگی مافیا نیست. هرکسی که به سینما و کارکرد آن علاقه مند است باید «کاپون» را ببیند زیرا ترنک یک ناشی نیست بلکه یک استعداد است که به دنبال فرمولی ورای هالیوود می گردد.«تام هاردی» ما را به عمق ذهن کاپون می برد. ما با فیلمی درباره کاپون روبرو هستیم که بجز در تخیلات، هیچ خشونتی در آن وجود ندارد. کاپونی که ما در این فیلم او را می بینیم ، کاپون منزوی و جداافتاده از سایر آدمهای دنیاست.


بیش از دوازده بازیگر تاکنون فرصت این را داشته اند که نقش گانگستر بدنام دوران ممنوعیت خرید و فروش الکل یعنی «آل کاپون» را ایفا کنند. از «نویل برند» در سریال «دست نیافتیها» گرفته تا «رابرت دنیرو» در ورژن سینمایی همین سریال اما هیچکدام از آنها به اندازه «تام هاردی» این کاراکتر را مانند یک انفجار درونی بازی نکرده است. چیزی که باعث موفقیت این بازیگر انگلیسی نامزد اسکار در ایفای نقش کاپون شده ، این است که او تنها آخرین سال زندگی او را بازی می کند. یعنی وقتی که بدن این قهرمان شیطانی دیگر مورد هدف گلوله نیست ، بلکه با سفلیس درگیر است، مغزش دچار زوال عقل شده و فعالیتهای او به خیره شدن ، ریختن آب دهان و خراب کردن تخت خوابش محدود شده است. «کاپون» تنها فیلمی است که در مظان اتهام شیک نشان دادن زندگی مافیا نیست.


کاپون 48 ساله بود و در تاریخ 26 ژانویه 1947 درگذشت. او سالهای پایانی عمرش را در زندان آلکاتراز به جرم فرار از مالیات سپری می کرد اما به دلیل وضعیت جسمی و روانی نامناسب از زندان آزاد شد و تا پایان عمرش به ویلایش در پالم آیلند فلوریدا تبعید شد. همسر وفادارش «مائی کافلین»(لیندا کاردلینی) در تمام این مدت کنار او ماند. سایر اعضای خانواده و دوستانش مثل برادرش «رالفی»(آل سپینزا) و تنها پسرش «سانی»(نوئل فیشر) نیز گاهی به او سرمیزدند. «تونی» حرامزاده با نقش آفرینی «میسن گوچیونه» نیز تلفنی جویای احوالش بود. «کایل مک لاکلن» نیز در نقش پزشکی عجیب و غریب که اصرار داشت تا سیگار کاپون با هویج خام عوض شود و «مت دیلون» نیز در نقش یک دوست بیمار در کنار او حضور داشتند. یا شاید همه اینها نیز در ذهن کاپون اتفاق می افتد. فهمیدن آن سخت است. تنها کاراکتر ثابت داستان ، یک واحد اف بی آی به سرپرستی «مامور کرافرود»(جک لودن) است که کاپون را تحت نظارت کامل قرار داده است. همه خیال می کنند که کاپون ده میلیون دلار پول سرقت شده را خرج ملک خود کرده است. آیا کاپون واقعا نیاز به کمک دارد یا اینگونه وانمود می کند تا دشمنانش را بشناسد؟ «تام هاردی» ما را به عمق ذهن کاپون می برد. ما با فیلمی درباره کاپون روبرو هستیم که بجز در تخیلات، هیچ خشونتی در آن وجود ندارد. کاپونی که ما در این فیلم او را می بینیم ، کاپون منزوی و جداافتاده از سایر آدمهای دنیاست.


کارگردان و نویسنده این فیلم یعنی «جاش ترنک» که پیش تر با اثر محبوب او به نام «حکایت» محصول سال 2012 آشنا شده بودیم ، سال 2015 به دلیل اتفاقاتی مثل نقدهای منفی ، فروش ضعیف در گیشه و رفتار بد سر صحنه فیلم «چهار شگفت انگیز» به شدت مورد انتقادات قرار گرفت. «کاپون» حاصل آن تجربه ی ترنک است. او به خبرنگار هالیوود ریپورتر گفته بود که "روزی در خانه مقاله هایی را می خواندم که درباره من نوشته شده بود اما دیدم که دستم از همه جا کوتاه است و لحظه ای حس کردم که ورژن اساطیری همین آدم(کاپون) هستم". این خیلی ناامید کننده است که ترنک نتوانسته این ارتباط همذات پندارانه با کاپون را تبدیل به یک روایت سینمایی یکپارچه کند. همکار او «ریان جانسون» که همچنان در حال دریافت واکنشها نسبت به «جنگ ستارگان : آخرین جدای» است توئینی به این شرح در دفاع از فیلم «کاپون» زده : "این فیلم به بهترین شکل ممکن دیوانه کننده است و باور کنید که از تماشای آن خوشحال خواهید شد".


هرکسی که به سینما و کارکرد آن علاقه مند است باید «کاپون» را ببیند زیرا ترنک یک ناشی نیست بلکه یک استعداد است که به دنبال فرمولی ورای هالیوود می گردد. اگر تعهد تمام و کمال تام هاردی را کنار بگذاریم ، «کاپون» به لحاظ دراماتیک بسیار ناپخته و در حمایت از ایده خلاقانه اش برای به تصویر کشیدن یک فیلم زندگینامه ای متفاوت ناتوان است. آن چیزی که روی پرده سینما بنظر درست و بجا می رسد ، جرقه های درونی(مثل لحظه گوش دادن کاپون به یک گزارش رادیویی درباره خودش) و کارهای دیوانه وار(مثل شلیک کاپون به یک تمساح) است که می تواند حواس ما را از تهی بودن هسته ی فیلم پرت کند. اما با تمام این اوصاف ترنک را خط نزنید. او مهارت هایی دارد. و این فیلم زندگینامه ای جنایی فقط کافی است تا امیدی به فیلم بعدی او داشته باشیم.


منبع : رولینگ استون

مترجم : وحید فیض خواه


بزودی منتظر سوپرایز بزرگ در Film Rail باشید.