اپلیکیشن تخصصی دانلود فیلم و سریال اخبار سینمای جهان تماشای آنلاین فیلم ها تریلر فیلم های جدید موسیقی متن فیلم و سریال ها نقد فیلم و سریال ها
نقد فیلم The Little Things: هیچکس فرشته نیست
«هر چیزی که قسمت شوم را از خود بزداید، حکم مرگش را امضا کرده است.»
ژان بودریار، شفافیت شیطانی، ترجمهی پیروز ایزدی
تریلر نئو-نوآر «چیزهای کوچک» (دانلود فیلم The Little Things با لینک مستقیم) به نویسندگی و کارگردانی «جان لی هنکاک»، روایت دو پلیسی است که به دنبال قاتل دست نیافتنی و منحرف جنسی که قربانینش دختران و زنان جوانند، در پهنهی ناتمام بیابانی در غرب لسانجلس میگردند اما این پرونده آنطور که حدس میزنند پیش نمیرود و شکافهای ایجاد شده در این مسیر، جست و جو را به شکل دیگری پایان میدهد.
«چیزهای کوچک» با صحنهی تعقیب و گریزی پر تعلیق در شب و در سال ۱۹۹۰، در یک جادهی بیابانی که تصویر تمام نگاری است از کل امریکا و فرهنگ آمریکایی که به زعم «بودریار» وارث بیابانهاست، بیابانهایی که بر خلا، پوچی و عریانی تمام عیاری دلالت میکنند که پس زمینهی تمام نهادهای بشری است شروع میشود. شروعی هراسناک و تاثیرگذار از دختر جوانی سوار بر ماشین که در حال گریختن از دست دیوانهای است که در شبی بیپایان، او را تعقیب میکند تا به قتل برساند. بعد از این شروعِ نفسگیر، صحنه کات میخورد به پلیسهایی که در حال انجام وظیفه میباشند. صحنهای بسیار آشنا که نمونهاش را بارها و بارها در سینمای هالیوود دیدهایم اما هر بار هم دارای جذابیت و کششی است که بدون شک درگیرمان میکند.
اما موتور داستانی «چیزهای کوچک» زمانی به حرکت در میآید که آمار زنان و دختران قربانی در لس آنجلس بالا میرود و پلیس هنوز نتوانسته شواهد مورد نظر و حتی ردی از مظنونین را در این پرونده به دست بیاورد. در نهایت این پروندهی جنایی پر سر و صدا به کاراگاه جیمی باکستر (رامی مالک) فردی مغرور، مدعی که نمونهی بارز یک جاهطلب لسانجلسی است سپرده میشود تا در زمان تعیین شده بتواند آن را حل کند. باکستر اما پای جو دیکن (دنزل واشنگتن) مامور کارکشته و نامدار را به این پرونده باز میکند چرا که گمان میکند بتواند به همراهی او این پرونده را به نتیجه برساند. دیکن، مامور تیزبینی که سالهاست از لسانجلس دور شده و در یک منطقهی غبارآلود در درهی مرکزی کالیفرنیا با لباسی خاکی رنگ، لباسی که هیچ لطفی به او نمیکند و تنها زیر باری طولانی خمیدهترش کرده است، خدمت میکند. در نهایت دیکن حاضر میشود تا جیمی را در این پرونده همراه میکند و تعقیب و گریز این دو در لسانجلس، شهر افقی بیپایان، شروع میشود تا بتوانند قاتلی را به دام بیندازند که دختران و زنان جوان را شكار میکند. اما در این جست و جو هر دو به یک مظنون مشترک میرسند: آلبرت اسپارما (جرد لتو)، کاراکتری که متن لحظه به لحظه راهی جز باور کردن این امر که قاتل کسی نیست جز او، باقی نمیگذارد اما در عین حال هیچ نشانه و مدرکی را هم برای اثبات این امر بر جای نمیگذارد. کاراکتری منفور، آزار دهنده و غیرعادی که جرد لتو به زیبایی تمام آن را خلق میکند تا همیشه در ذهن مخاطب بماند. منحرفی رذل که حال مخاطب را برهم میزند و تماما احساس اشمئزاز را در او بوجود میآورد.
این تمام ماجرا نیست و آلبرت اسپارما تنها کاراکتر منفی و شرور ماجرا نیست که چیزهایی زیادی برای پنهان کردن داشته باشد، چرا که تمامی کاراکترهای این فیلم، چیزهای کوچک و مکتوم ماندهای را در گوشههایی از زندگیشان دارند که اگر بیدار شوند و روی هم تلنبار، سرنوشت دیگری رای برایشان رقم خواهد زد. «جان لی هنکاک» به زیباترین شکل ممکن، در تازهترین فیلمش، جهان آلودهای را خلق میکند که همه درگیر آن میشوند و این آلودگی کم و یا زیاد، به شکلی میان افراد منتقل میشود، آلودگی که در نهایت همه را شامل میشود. نمونهی بارز این همهگیری پروندههای بیشمار جرم و جنایات در آمریکاست که مجرمینش حتی شناسایی نشدهاند چه برسد به دستگیر شدن. نمونهی دیگر پلیسهایی هستند که فیالواقع مجریان قانوناند اما خود به راحتی مرتکب قتل میشوند و روی قتلهایشان درپوش گذاشته میشود. نمونهی دیگر این جهان آلوده، منحرف جنسی است که مظنون اصلی قتلهاست ولی با خیال راحت در شهر چرخ میزند و پلیس هم نمیتواند او را دستگیر کند چرا که آنقدر باهوش است که مدرکی از خود بر جای نگذارد. زنان و دخترانی که به دست چنین قاتلهای سریالی کشته میشوند هم اگرچه قربانی هستند اما بخش دیگری از این جهان آلودهی ویروسی را شکل میدهند.
«جان لی هنکاک» خاطر نشان میکند که هیچکس در این شهر از امر شر بری نیست و همه به شکلی و به اندازهای از آن برخوردارند چرا که اساسا شر و قسمت شوم، لازمهی زندگی زمینی و بقا است و از آن گریزی نیست، و تمام جهانی که خلق کرده است، دچار نوعی در رفتگی اخلاقی است. اما نکته اینجاست که اصل غیراخلاقی و بیثباتی که در سراسر «چیزهای کوچک» موج میزند، گویی نشات گرفته از آزادی و آزادسازی اخلاقیات در آمریکا و فرهنگ آمریکایی است. اصلی که هیچکجای دنیا نمیتوان مشابه آن را یافت. بیاخلاقی، برهنگی، آزادی بیحدوحصر و لذتی که در نهایت جنایت و فاجعه را به همراه دارد. شاید جملهای که دیکن در انتهای فیلم روی کاغذ برای جیمی نوشته است، دقیقترین توصیف از چنین وضعیتی باشد و به بهترین شکل ممکن این آزادی بیقید و شرط را برایمان معنا کند: «هیچکس فرشته نیست».
در نهایت میتوان گفت «چیزهای کوچک» یک اثر دیرسوز، پر تعلیق و البته به شدت درگیرکننده است. یک فیلم خوش ساخت و جمعوجور که به جای این که تلاش کند پیشگامانه و منحصر به فرد به نظر برسد، به شایستگی و به آهستگی متعهد به ژانر میماند، حتی وقتی که طرح داستانی و فرمولهایش آشنا به نظر برسند. یک تریلر جنایی اثرگذار با فیلمنامهی قوی، قابهای تماشایی، فضاسازی آنالوگ، بازیهای بینظیر بازیگرانش و البته کارگردانی هوشمندانه که پایانبندی را چنان داهیانه تغییر میدهد و صحنهای غیر قابل پیشبینی را خلق میکند که مخاطب حتی برای لحظهای آن را تصور نمیکرد. یک نئو-نوآر قابل توجه از آمریکای بیابانی که به زعم «ژان بودریار» همیشه تشنه است و قربانی میخواهد، چیزی زیبا به اندازهی خود بیابان، و چرا این چیز زیبا یک زن نباشد؟
یاسمن اسمعیلزادگان
هم اکنون می توانید اپلیکیشن Film Rail را دانلود کنید و از بروزترین فیلم ها و سریال های روز دنیا نهایت لذت را ببرید.
تماشای آنلاین و دانلود فیلم ها و سریال های روز دنیا در Film Rail
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقد فیلم Judas and the Black Messiah: انقلاب، تنها راه حل ممکن است
مطلبی دیگر از این انتشارات
اسکورسیزی و هزاردستان
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقد و بررسی سریال Six Feet Under (شش فوت زیرزمین)