مشاور کسب و کار
اقتصاد سایه، تحریمها و ظهور نظم مالی جدید

تحریمها، ابزاری که قرار بود کشورها را به زانو درآورد، حالا بیش از هر زمان دیگری در حال شکلدهی به یک اقتصاد سایه گسترده است. این اقتصاد که خارج از کنترل مستقیم واشنگتن در حال رشد است، دیگر تنها یک مجموعه از معاملات غیررسمی نیست، بلکه به یک نظم مالی موازی تبدیل شده که بازیگران بزرگی مانند چین، روسیه، ایران و کشورهای بریکس را گرد هم آورده است. در این میان، دلارزدایی، تغییر مسیر تجارت جهانی و استفاده از ارزهای دیجیتال همگی به تسریع این فرآیند کمک کردهاند. اما چگونه تحریمها که قرار بود ابزار فشار باشند، خودشان به عامل تغییر نظم جهانی تبدیل شدند؟
از زمان جنگ سرد، ایالات متحده از تحریمهای اقتصادی به عنوان ابزاری استراتژیک برای اعمال فشار بر کشورهای مخالف خود استفاده کرده است. اما در دو دهه اخیر، حجم و شدت این تحریمها به حدی افزایش یافته که بسیاری از کشورها به دنبال راهحلهای جایگزین افتادهاند. روسیه، ایران، ونزوئلا، کره شمالی و اخیراً حتی چین، در مواجهه با این فشارها نهتنها از بازار جهانی حذف نشدند، بلکه راهکارهای جدیدی برای ادامه تجارت و کاهش وابستگی به دلار پیدا کردند.
یکی از نمونههای بارز، خرید نفت ارزان توسط چین از روسیه، ایران و ونزوئلا است. این کشورها، که به دلیل تحریمهای آمریکا قادر به فروش نفت خود در بازارهای رسمی نیستند، با ارائه تخفیفهای ویژه، صادرات خود را ادامه دادهاند. در مقابل، چین سیستمهای پرداخت جایگزین ایجاد کرده و از یوآن بهجای دلار در تراکنشهای خود استفاده میکند. این روند، باعث شده که وابستگی به دلار کاهش یابد و سیستم مالی جهانی بهتدریج دو قطبی شود.
چند سال پیش، تصور اینکه یک بلوک اقتصادی بتواند سلطه مالی آمریکا را به چالش بکشد، خوشبینانه و حتی دور از واقعیت به نظر میرسید. اما تحریمهای گسترده غرب، سیاستهای غیرقابل پیشبینی واشنگتن و تلاش کشورها برای استقلال از نظام مالی تحت سلطه دلار، اکنون شرایط را تغییر داده است. بریکس، که زمانی تنها یک ائتلاف اقتصادی در حال توسعه محسوب میشد، حالا در حال تبدیل شدن به یک نیروی ژئوپلیتیکی تأثیرگذار است.
ماه جولای، برزیل میزبان اجلاس بریکس خواهد بود، نشستی که در سایه گسترش تاریخی این بلوک برگزار میشود. پس از پیوستن اندونزی بهعنوان دهمین عضو رسمی، اکنون نگاهها به ترکیه و عربستان سعودی دوخته شده است، کشورهایی که میتوانند بریکس را به قدرتی غیرقابل انکار در اقتصاد جهانی تبدیل کنند. عربستان سعودی سال گذشته دعوت رسمی بریکس را دریافت کرد، اما تا امروز هیچ پاسخی نداده است. ترکیه نیز که از مدتها قبل تمایل خود را به پیوستن به این بلوک اعلام کرده، فعلاً به وضعیت «شریک بریکس» بسنده کرده است. هر دو کشور از نظر اقتصادی و ژئوپلیتیکی در موقعیتی قرار دارند که پیوستن به بریکس، معادلات قدرت در منطقه و جهان را تغییر خواهد داد. اما همزمان، هر دو تحت فشار سنگین واشنگتن هستند.
پیوستن ترکیه به بریکس، اولین گام یک عضو ناتو در خروج از مدار آمریکا خواهد بود. آنکارا سالهاست که به دلیل سیاستهای مستقل خود، روابطی پرتنش با غرب دارد و از سوی دیگر، همواره به دنبال فرصتهای جدید اقتصادی بوده است. اما پذیرش عضویت رسمی، بهویژه در دورهای که روابط آمریکا با ناتو حساس است، پیامدهای سنگینی خواهد داشت.
عربستان نیز در دوراهی دشواری قرار دارد. از یک سو، اقتصاد نفتی این کشور ارتباط عمیقی با دلار و سیستم مالی غرب دارد، اما از سوی دیگر، سیاستهای یکجانبه آمریکا و تهدیدهای مستمر به کاهش حمایتهای امنیتی، ریاض را به سمت توازنبخشی به سیاست خارجی خود سوق داده است. نزدیکی به بریکس میتواند به عربستان اجازه دهد که مسیر اقتصادی مستقلتری را دنبال کند، اما این تصمیم، تبعات دیپلماتیک جدی خواهد داشت.
در این میان، سیاستهای آمریکا بیش از همیشه غیرقابل پیشبینی شده است. ترامپ، نشان داده که تحریم، تعرفه بر روی بسیاری از کشورها و فشار حداکثری را بهعنوان ابزاری برای پیشبرد سیاست خارجی ترجیح میدهد. اما همین سیاستها، نتیجهای معکوس دارد.
تحریمهای شدید علیه ایران، روسیه، چین و ونزوئلا باعث شد این کشورها مسیرهای مالی جایگزین را توسعه دهند و برای کاهش وابستگی به دلار، همکاریهای اقتصادی خود را گسترش دهند. نتیجه این روند، تسریع دلارزدایی و تقویت نقش بریکس بهعنوان یک آلترناتیو مالی بود. حالا، سیاستهای ترامپ، کشورهای بیشتری را به سوی بریکس سوق خواهد داد.
امروز، بیش از نیمی از جمعیت جهان در کشورهایی زندگی میکنند که یا عضو بریکس هستند، یا بهعنوان شریک با این بلوک همکاری دارند. مجموع تولید ناخالص داخلی این کشورها بیش از ۴۰ درصد اقتصاد جهانی را تشکیل میدهد. این اعداد و ارقام نشان میدهد که بریکس دیگر فقط یک اتحادیه اقتصادی نیست، بلکه در حال تبدیل شدن به یک بلوک ژئوپلیتیکی مستقل است که میتواند معادلات قدرت در نظام مالی جهانی را تغییر دهد.
با افزایش فشارهای آمریکا، کشورهای عضو بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) بیش از پیش به سمت همکاریهای اقتصادی نزدیکتر حرکت کردهاند. ایجاد یک ارز مشترک بریکس که یک سالی است مطرح شده، میتواند گامی مهم در جهت تضعیف هژمونی دلار باشد. اگرچه این ارز هنوز بهطور کامل عملیاتی نشده، اما افزایش مبادلات میان اعضای بریکس با ارزهای ملی خودشان، نشاندهنده آغاز یک تحول بزرگ در سیستم مالی جهان است.
چرا بریکس اهمیت دارد؟ کشورهای عضو این گروه، نهتنها جمعیت و منابع عظیمی دارند، بلکه با کنترل بخش قابلتوجهی از تولید و تجارت جهانی، میتوانند تأثیر زیادی بر نظم اقتصادی آینده بگذارند. به همین دلیل، تلاش این کشورها برای کاهش وابستگی به دلار و ایجاد مسیرهای تجاری مستقل، یک تهدید جدی برای موقعیت اقتصادی آمریکا محسوب میشود.
در این میان، ایران و روسیه به عنوان دو کشوری که بیشترین فشار تحریمها را تجربه کردهاند، بهسرعت در حال اجرای سیاستهای دلارزدایی هستند. ایران اخیراً تمرکز ویژهای بر معاملات غیر دلاری گذاشته و تجارت خود را با چین، هند و روسیه از طریق ارزهای ملی و رمزارزها تقویت کرده است. روسیه نیز پس از جنگ اوکراین، دلار و یورو را از بسیاری از تراکنشهای خود حذف کرده و بهطور فزایندهای از روبل، یوآن و سایر ارزها در تجارت خود استفاده میکند.
این تغییرات نهتنها به ایجاد یک سیستم مالی جایگزین کمک کرده، بلکه بسیاری از کشورها را نیز به استفاده از ارزهای ملی در تجارت بینالمللی ترغیب کرده است. به عنوان مثال، اخیراً عربستان سعودی نیز اعلام کرده که در حال بررسی استفاده از یوآن برای فروش نفت به چین است، که این اقدام میتواند نقطه عطفی در نظام مالی جهانی باشد. امروز، بریکس به سرعت در حال تکمیل حلقه کشورهای تأثیرگذار بر اقتصاد جهانی است و هرچه این بلوک قویتر شود، نفوذ دلار و سلطه مالی آمریکا بیشتر به چالش کشیده خواهد شد.
آمریکا برای دههها، تحریم را بهعنوان یک سلاح اقتصادی استفاده کرده است، اما به نظر میرسد که این سلاح، اکنون در حال برگشتن به سمت خودش است. پیوستن کشورهای کلیدی به بریکس، میتواند مسیر جدیدی را برای اقتصاد جهانی رقم بزند، مسیری که دیگر بر پایه دلار و نظام مالی تحت کنترل واشنگتن نخواهد بود.
در کنار این تغییرات، رشد ارزهای دیجیتال نیز به چالش بزرگ دیگری برای هژمونی دلار تبدیل شده است. بسیاری از کشورها، بهویژه ایران و روسیه، از رمزارزها برای دور زدن تحریمهای مالی استفاده کردهاند. به عنوان مثال، ایران از بیتکوین برای پرداختهای بینالمللی بهره میبرد و روسیه نیز در حال توسعه روبل دیجیتال است تا از وابستگی به سیستمهای مالی غربی بکاهد.
چرا رمزارزها مهم هستند؟ برخلاف سیستمهای بانکی سنتی که تحت کنترل دولتها و نهادهای مالی غربی هستند، رمزارزها غیرمتمرکزند و قابلیت انجام تراکنشهای بدون واسطه را فراهم میکنند. همین ویژگی باعث شده که تحریمهای مالی سنتی اثرگذاری کمتری داشته باشند و کشورهایی مانند ایران و روسیه بتوانند مسیرهای مالی جایگزین ایجاد کنند.
در کنار تحریمها، جنگ تعرفهای میان آمریکا و سایر کشورها نیز به افزایش شکافهای اقتصادی جهانی کمک کرده است. ایالات متحده در سالهای اخیر، تعرفههای سنگینی بر کالاهای چینی وضع کرده که این موضوع باعث شده چین بهدنبال بازارهای جایگزین باشد. در مقابل، چین نیز تعرفههای متقابلی بر کالاهای آمریکایی اعمال کرده و به گسترش همکاریهای تجاری با سایر کشورها، از جمله روسیه و ایران، سرعت بخشیده است.
این جنگ اقتصادی، باعث شده که بسیاری از کشورها به سمت روابط تجاری جدید و مستقل از غرب حرکت کنند و اقتصاد سایه بیش از پیش رشد کند. به عبارتی، هر چه فشار اقتصادی آمریکا بیشتر شود، انگیزه کشورها برای ایجاد یک سیستم مالی جایگزین نیز قویتر خواهد شد.
جمعبندی: آیا آمریکا در حال از دست دادن کنترل اقتصادی است؟
با توجه به روندهای فعلی، جهان در حال حرکت به سمت یک نظم مالی چندقطبی است که در آن دلار دیگر تنها ارز مسلط نخواهد بود. تحریمهای گسترده، اگرچه در کوتاهمدت به اقتصاد کشورهای هدف آسیب میزند، اما در بلندمدت آنها را وادار میکند که به دنبال راهحلهای جایگزین باشند. ظهور اقتصاد سایه، توسعه سیستمهای مالی موازی و تلاش برای کاهش وابستگی به دلار، همگی نشانههایی از تغییرات ساختاری در نظم مالی جهانی هستند.
اگرچه دلار هنوز هم نقش کلیدی در اقتصاد جهانی دارد، اما روندهای جدید نشان میدهند که این برتری دیگر بدون چالش نخواهد بود. کشورهایی که تحت فشار قرار گرفتهاند، اکنون نهتنها به دنبال زنده ماندن، بلکه به دنبال ایجاد یک سیستم مالی جدید هستند که در برابر تحریمهای غرب مقاوم باشد. پرسش کلیدی اینجاست: آیا آمریکا میتواند جلوی این تغییر را بگیرد؟ یا اینکه بریکس، با جذب کشورهای استراتژیک، مسیر بیبازگشتی را به سمت نظم مالی جدید رقم خواهد زد؟
در جهانی که تحریمها دیگر کارایی گذشته را ندارند، بازی تغییر کرده است. برنده، کسی خواهد بود که قواعد جدید را تعیین کند.
مطلبی دیگر از این انتشارات
راز موفقیت شرکتهای شمال اروپا و مقایسه آن با ایران
مطلبی دیگر از این انتشارات
از پول مردم تا سود تأخیر: خودروسازان حتی جریمه را هم منبع درآمد کردهاند
مطلبی دیگر از این انتشارات
خودروسازی که سرمایه مردم را بلعید، حالا به فرابورس میرود