سازمان ملل و نقد عملکرد آن: بخش اول


سازمان ملل متحد، یک سازمان حقوقی ـ سیاسی و یگانه سازمان قدرتمندی است که بر کارکردهای حکومت‌ها نظارت می‌کند؛ اما واقعیت این است که جنبه های سیاسی در کارکرد این نهاد بر جنبه‌های حقوقی آن غلبه کرده و در بیش‌تر موارد ابعاد حقوقی آن را تحت الشعاع قرار داده است.

این سازمان در طول عمر خود، فراز و نشیب‌های زیادی را از لحاظ تصمیم‌گیری و استقلال پیموده و در دوران‌های مختلف به دلیل مداخلات کشورهای قدرتمند، بارها خود را از ایفای نقش حقوقی و سیاسی‌اش در عرصه بین المللی ناتوان دیده است.

همچنین در بسیاری از موارد، تصمیمات این مرکز از سیاست‌ها و برنامه‌های کشورهای بزرگ تأثیر می‌گیرد و بسیاری از مفاهیم، همچون: نقض حقوق بشر، حقوق زن، حقوق زندانیان، آزادی و... سلیقه‌ای و مطابق خواست‌های برخی کشورها مطرح شده و در واقع از مفاهیم حقوقی، استفاده سیاسی صورت گرفته است.

اما سازمان ملل چگونه تاسیس شد...

جنگ جهانی دوم، وحشتناک ترین جنگ عمومی تاریخ است. به دنبال ناکامی جامعه ملل در پیشگیری از آغاز جنگ جهانی دوم و انحلال جامعه ملل در سال 1939م، از اواسط این جنگ خانمان سوز، این باور در جامعه جهانی ایجاد شد که یک نظام همکاری بین المللی کارآمد، می‌تواند در حفظ کشورها در برابر جنگ، مؤثر باشد؛ از اینرو، سران دولت‌های آمریکا و انگلیس، در ماه اوت سال 1941م، منشوری را مشتمل بر هشت ماده امضا کردند. دولت‌های دیگر، مثل: چین، شوروی سابق و فرانسه نیز با پذیرفتن متن منشور، به صف امضاکنندگان آن پیوستند.

سرانجام کنفرانسی در سال 1945م در سان فرانسیسکو برگزار شد و 51 کشور، منشور ملل متحد را امضا کردند. و سازمان ملل متحد در 24 اکتبر 1945م با تصویب کشورهای عضو دائم شورای امنیت و اکثر کشورهای امضا کننده به اجرا در آمد و کار خود را به صورت رسمی آغاز کرد و در آنجا مستقر شد.

اعضای این نهاد به دو گروه تقسیم می شوند: گروه اوّل: اعضای اصلی سازمان که اعلامیه ملل متحد را امضا و در کنفرانس سان فرانسیسکو شرکت و منشور را امضا کرده بودند. گروه دوم: دولتهایی که بعدا به عضویت سازمان در آمدند.

اهداف سازمان ملل

چهار هدف اصلی این سازمان که در فصل اوّل منشور آن آمده است، عبارت اند از:

1. حفظ صلح و امنیت بین المللی؛

2. توسعه روابط دوستانه میان ملتها بر مبنای احترام به اصل تساوی حقوق و خودمختاری ملل؛

3. همکاری بین المللی در حل مسائل بین المللی در زمینه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی یا بشردوستی، در برانگیختن همه به رعایت حقوق بشر و آزادیهای اساسی برای همگان بدون تمایز از حیث نژاد، جنس، زبان و یا مذهب؛

4. به وجود آوردن مرکزی برای هماهنگی اقدامهایی که ملل مختلف، برای حصول مشترک معمول می دارند.

در تفسیر هدفهای این مرکز می توان گفت که هدف اولیه و محوری ترین مفهوم در فلسفه وجودی آن، حفظ صلح و امنیت بین المللی است. پس می توان چنین استنباط کرد که منشور به طور کلی به حفظ صلح و به عبارتی، پیشگیری از تجاوز و رفع آن نیز توجه داشته است.

حالا پرسش مهم، اینجاست که آیا این سازمان بین المللی، توانسته است بدون جانبداری، به مسئولیت خود عمل کند؟

در جواب باید مدعی شد که شورای امنیت سازمان ملل در بسیاری از موارد از وظایف قانونی خود سرپیچی کرده و به ابزاری برای تأمین منافع کشورهای قدرتمند تبدیل شده است.

سلطه غربیها به ویژه آمریکا بر نهادهای بین المللی از جمله سازمان ملل متحد و شورای امنیت به عنوان بازوی اجرایی این سازمان، سبب شده است این نهادها به ابزاری در خدمت اهداف سلطه طلبانه و خصمانه این قدرتها تبدیل شوند.

سکوت در برابر جنایتهای مستمر صهیونیستها علیه مردم مظلوم فلسطین، کشتار مردم بی گناه بوسنی و سکوت سازمان ملل، حمله نظامی آمریکا به افغانستان و نیز حمله خودسرانه به عراق، رشد بی رویه تروریسم در جهان و گسترش ناامنی در جهان از جمله نتایج عملکرد ضعیف این نهاد در عرصه بین الملل است.