فریلنسینگ ...
درسته واژه غیر ایرانیست ولی چاره ایرانی شده، وارد دهه دوم کار طراحی گرافیک شده بودم ولی با داشتن یک کودک سه ساله، کمتر مدیر عامل با درایتی مادربودن منو درک میکرد، بهترین گزینه پرش آزاد بود. استعفا را نوشتم و خیلی محترمانه، رفتم دخترم را از مهد آوردم و آمدم خونه .
برایان تریسی در مقدمه کتاب قورباغه را قورت بده گفته: ((عصر حاضر برای زندگی کردن دوران فوق العاده ای است. در هیچ زمان تا این حد امکانات و فرصت های گوناگون برای دست یابی به اهداف وجود نداشته است.)). من تا امروز پروژه های بسیاری را در پونیشا به سرانجام رسوندم . هنوز باورم نمیشه، پرش آزاد منو نجات داد.
اگر هنوز هم در نقطه آرامشت هستی و هر روز با خودت کلنجار میری که کی میتونم از اینهمه کار انجام نشده نجات پیدا کنم ؟
فقط یک راه داره . پرش آزاد و البته فریلنسینگ...
مطلبی دیگر از این انتشارات
فریلند، معجزه زندگی من
مطلبی دیگر از این انتشارات
آمار فعالیتهای پونیشا در ویرگول در سالی که گذشت
مطلبی دیگر از این انتشارات
فریلنسینگ در هزارهٔ پهپادها و رباتها!